بازنگري دستگاه نظري آيندهپژوهي در جهان بيني اسلامي (2)
4. يافتههايي از موضوع « آيندهپژوهي از نگاه اسلام »
4-1. گزارههايي در جهت بازتعريف آيندهپژوهي از نگاه اسلام
الف. همچنانكه خاستگاه اصلي انسان براي آينده پژوهي، دو عامل عقل و وحي(قرآن و روايات اهل بيت عصمت عليهم السلام) ميباشد، ساخت آينده نيز با اين دو عامل امكانپذير است. با اين تفاوت كه محصول عقل تجربي، علم و فناوري بوده و وحي، جهت دهنده و تكامل بخش آن به سوي حقايقي فراتر از عالم حس و تجربه است.
ب. از نگاه اسلام، حوزة بحث و اثرِ آيندهپژوهي ـ چه به مفهوم علم و چه به مفهوم فناوري ـ آيندة انساني است كه دو بعد جسم و روح داشته در شأن خليفه الهي آفريده شده است تا با پاسداري از امانت الهي در عرصة خاك به نقش آفريني مشغول شده و به مراتب عالي حيات مادي و دريافتهاي معنوي نائل گردد. انسان، در جهان بيني اسلامي، جايگاه و ويژگيهاي مشخصي در ابعاد فردي و اجتماعي در صحنة عالم دارد، لذا آيندهپژوهي در فضاي مفهومي اسلام، با چالش علم تجربي و فلسفي براي تعريف رابطه انسان، طبيعت و خدا، مواجه نيست.
ج. در آيندهپژوهي از نگاه اسلام، با تكميل نقطه نظرات بعضي از دانشمندان، خاستگاه نگاه انسان به آينده، پس از نياز انسان به حفظ بقاي مادي، به حس كمال جويي و تأمين سعادت ابدي تعريف ميشود.
د. آيندهپژوهي از نگاه اسلام، با حوزههايي از مطالعه آينده ارتباط برقرار ميكند كه به نوعي با آيندة انسان و جامعه رابطه داشته باشد و براي اين مطالعه نيز قائل به مطالعة بين رشتهاي اعم از علوم تجربي، فلسفي و اسلامي است.
د. آيندهپژوهي از نگاه اسلام نيز داراي دو وجه اكتشافي و تجويزي است. از طرفي با وجهة اكتشافي خود، هم سعي در واكاوي محيط محسوس پيرامون انسان و جامعه (علوم طبيعي و فناوريهاي سخت) براي تسلط بر طبيعت داشته و هم سعي در واكاوي ظرفيتهاي روحي و رواني انسان و جامعه (علوم انساني و فناوري نرم) براي تدبير بهتر امور فردي و اجتماعي دارد. از طرف ديگر، بر اساس وجه تجويزي متخذ از منابع قرآن و روايات اهل بيت عليه السلام آيندة مطلوب را ترسيم ميكند. حتي براي رسيدن به آيندة امن و پايدار به آن تكاپوي اكتشافي ـ به ويژه در بعد نرم ـ جهت ميدهد.
نگاه به آيندهپژوهي از زاوية ديد اسلام، فراتراز سطح «روش و ابزار بررسي آينده» بوده و در خصوص «چرايي، محتوا و فلسفة بررسي آينده» و در حقيقت جهت دهي به روشها، ابزارها و فرآيندها بحث ميكند؛ اما هم در جنبة اكتشافي آينده و هم در جنبة تجويزي آن، بر روششناسيهاي منطقي تأكيد دارد.
ه. آيندهپژوهي از نگاه اسلام، با اتكاي به منابع قطعي الصدور در بيان جهان بيني، فلسفه تاريخ بشري، آرمانها و ارزشها؛ انسان و جامعة انساني را به دور از تشويش تجربههاي ناقص بشري، در مسير كلي منتج به سعادت فرا ميخواند.
و. آيندهپژوهي از نگاه اسلام، جدا از اينكه فهم چيستي آينده را فراتر از ظرفيت عقلي و معرفتي بشر ميداند، انسان را به بهرهگيري از عقل تجربي و عقل فلسفي و فراسوي آنها خرد جمعي، براي طراحي آينده تشويق ميكند. جالب اينكه گزارههاي اسلام در باب آينده، بيش از آنكه بر شناختن تأكيد داشته باشد بر ساختن و برنامه ريزي براي آن، دلالت دارد. در مجموع، دين اسلام، امكان پيش بيني آينده را براي محدودي از نخبگان امكان پذير دانسته است؛ ولي طراحي و ساخت آينده را نيازمند حضور، همگرايي وتعهد همگان ميداند.
ز. به اعتقاد جيمز دتيور، آينده، از تعامل چهارمؤلفه پديد ميآيد (وحيدي مطلق و ملكيفر، www.iranforesight.ir: ص5) رويدادها، روندها، تصويرهاي آينده و اقدامات؛ اما با توجه به آموزههاي دين اسلام، شكلگيري آينده در بستر ارادة الهي قابل بررسي است؛ لذا آرمانها و اقدامات ما به انضمام پيش بيني و بررسي حوادث و روندهاي جاري سياسي، اجتماعي، اقتصادي، طبيعي، وقتي ميتواند به ساخت آيندهاي امن و پايدار بينجامد كه مبتني بر بررسي و مطالعة ارادة الهي در جريان آفرينش باشد. به عبارتي در اسلام، گزارهاي مهمتر از آنچه دانشمندان غربي از عوامل شكل دهندة آينده مطرح ميكنند، طرح ميشود و آن، ارادة الهي است. اگر تلاشهاي بشري براي تحقق امري در آينده بسيج شوند، فصل الخطاب براي شكلگيري آينده، ارادة الهي خواهد بود. اين گزاره، فقط در جهان بيني اسلامي قابل فهم و تحليل ميباشد.
آينده متأثر از چيست؟
ح. آيندهپژوهي از نگاه اسلام، به نحو هنرمندانهاي نگاه به آخرت را با نگاه به دنيا ميآميزد و اين دو را لازم و ملزوم هم ميداند. ضمن اينكه نگاه به آينده را فراتر از خاك، به افلاك ميبرد.
ط. اين آينده پژوهي، سير تمدن بشري را هدفمند دانسته و مهمتر اينكه با بشارت پيروزي صالحان و پرهيزكاران در آينده و ظهور امام حاضر، انگيزة دروني مضاعفي براي تلاش و استقامت، به انسان ميبخشد. اسلام، انسانها را به تمهيد ظهور واستقبال از حجت زندة الهي فرا ميخواند، تا با بهرهگيري از آن عقل كل، نه تنها به حل بهتر مسائل زندگي خود موفق شوند، بلكه در جايگاه اشرف مخلوقات، به كمال واقعي خود در معرفت و كشف رازهاي خلقت نايل گردند؛ لذا مفهوم عميق انتظار را همچون ذخيرة بي بديلي براي معنا و هدف دهي به زندگي و ايجاد اميد به آيندة روشن، همراه دارد.
ذكر اين نكته مفيد خواهد بود كه اگر ظهور امام زمان عليه السلام و مباحث آخرالزماني اسلام كه يك واقعة قطعي است، حتي يك واقعة شگفتي ساز [24] در نظر گرفته شود؛ به حكم عقل سليم، ميبايد آمادگي لازم را در وجوه مختلف اجتماعي، اقتصادي و به ويژه فرهنگي براي آن، به وجود آورد.
حاصل اينكه هر جامعهاي كه جايگاه خود را بر اساس جهان بيني خالق هستي بازشناخته، و روند توسعة علمي و گسترش نوآوري و خلاقيت اجتماعي خود را همراه روند توسعه فرهنگي و انگيزش اجتماعياش با ارادة الهي همگرا كند، نه تنها ميتواند در آينده نه چندان دور، جايگاه ممتازي ميان تمدن بشري بازيابد، بلكه خواهد توانست مسير وصول خود را به آيندة امن و پايدار هموارنمايد.
البته به طور حتم در مسير رسيدن به آيندة امن و پايدار، روندها و حوادثي رخ خواهد داد كه بايد خود را براي آنها آماده كرد؛ اما مهم اين است كه اقدامات كنوني در راستاي آرمانهاي همگرا با ارادة الهي بوده و حتي المقدور به بهرهگيري مناسب از فرصتها (روندها و حوادث مثبت ) و دفع به موقع چالشها (روندها و حوادث منفي) منجر شود؛ به ويژه آنچه در اين ميان به عنوان دو پيشران كليدي و محوري قابل توجه و سرمايه گذاري جدي است، كلان روندهاي توسعه علمي و توسعه فرهنگي است كه هدايت آن در بلند مدت، مسير توسعه ملي را دگرگون خواهد ساخت. لذا اين امر، مستلزم تمركز ساختاريافته بر آيندة «علوم و فناوريها در بستر فرهنگ اسلامي» ميباشد.
4-2. اصول آيندهپژوهي از نگاه اسلام
الف. آيندة انسان، انتها ناپذير و ابدي است. به استناد منابع علوم اسلامي، امتداد و جريان حيات انسان، ابدي بوده و به پايان حيات اين دنيا منتهي نميشود. اهميت مطلب در اين است كه آن آيندة ابدي، متأثر از فرآيند زندگي دنياي او است.
ب. گرچه انسان در يك چارچوب مشخص، امكان تصرف در آينده را دارد، ارادة او در ساخت آينده، در طول ارادة الهي قرارمي گيرد. عالم خلقت، بر اساس قوانين تكويني الهي طراحي شده است كه در آن ميان، انسان داراي ويژگيهاي ممتازي چون عقل، اختيار و روح الهي است. كشف قوانين تكويني و بهرهگيري از آنها، ميتواند اوج بهرهگيري از طبيعت را براي انسان به ارمغان داشته باشد. با توجه به تمايز انسان از ساير مخلوقات، خداوند براي تضمين بيشترين بهرهگيري انسان از عالم هستي و در راستاي هدف خلقت او، به ابلاغ قوانين تشريعي پرداخته است؛ بنابراين بهكارگيري ارادة انساني دركشف و فهم قوانين تكويني(علم و فناوري) و قوانين تشريعي (نهادها) و فلسفة خلقت است كه ميتواند انسان را در جهت تسخير آيندة امن و پايدارش راهنمايي كند.
ج. برخي آيندهها قطعاً وقوع خواهند يافت؛ همچنانكه بنا بر استدلالات و روشمنديهاي موجود در حوزة علوم طبيعي و انساني، وقوع برخي رويدادها اثبات شده و بلكه بديهياند؛ براي نمونه: در علم ستارهشناسي، پايان يافتن عمر خورشيد قطعي است و در علم جمعيتشناسي، پير شدن جمعيت يا وقوع مرگ انسان ـ پايان زندگي دنيايي او ـ محرز است. در علوم اسلامي نيز بنا بر استدلالات و روشمنديهاي خاص خود، وقوع رستاخيز (معاد) و در ادامه، حيات ابدي انسان و نيز ظهورآخرين منجي بشريت اثبات شده است.
گرچه در هيچ كدام از موارد فوق، زمان وقوع يا كيفيت وقوع آنها دقيقاً مشخص نيست، بنا به تناسب اهميت و تأثيرگذاري هر يك از رويدادهاي فوق درآيندة جامعه و فرد، بايد به كسب آمادگيهاي لازم براي ورود به آينده پرداخت.
د. آيندههايي مطلوب هستند كه در راستاي تأمين آيندة امن و پايدار جامعة انساني تعريف شده باشند و آيندة امن و پايدار نيز ذيل آموزههاي الهي اسلام قابل تعريف است.
4-3. پيدايش زمينة طرح آيندهنگاري نسل پنجم
در نسل دوم آينده نگاري، كشش بازار نيز مورد ملاحظه قرارگرفت. مسايل اجتماعي، زيست محيطي، تعاملات محيط بيروني و دروني، از ملاحظاتي بوده كه موجب طرح نسل سوم آيندهنگاري شده است. زمينة طرح آيندهنگاري نسل چهارم، بسط نگاه از حوزه علوم و فناوريهاي سخت، به علوم و فناوريهاي نرم بوده است. نتيجة تجارب بين المللي حكايت از آن دارد كه آينده، ساختني است ـ و مهمترين رويكرد براي ساخت آينده، يافتن بهترين مسير توسعه علم و فناوري مطابق خواستها و نيازهاي جامعه است.
آينده نگاري نسل پنجم: باز خواني تجارب گذشته و نيز مرور آموزههاي دين اسلام، فضاي جديدي براي تغيير رويكرد براي ساخت آينده پيش رو قرار ميدهد كه ميتوان از آن به عنوان آينده نگاري نسل پنجم يادكرد. جهش اصلي ميان آيندهنگاري نسل پنجم با نسلهاي پيشين(جدول شماره1)، در عمق نگاه به آينده است. در اين رويكرد، هدف، ساخت آينده امن و پايدار است كه متأثر و متصل به آينده جاودان تعريف ميشود.
در اين رويكرد، بر محوريت مجموعه علوم و فناوري نرم و سخت، عرضه و تقاضاي علم و فناوري، عوامل دروني و بيروني تأكيد ميشود، با اين تفاوت اساسي كه فرآيند بسط و بهكارگيري علم و فناوري ـ به ويژه علوم و فناوريهاي نرم ـ هم جهت با آموزهها و عقايد متقن اسلام و گسترش تقواي الهي و به عبارت دقيقتر در راستاي اراده الهي صورت ميگيرد.
اگر يكي از اهداف عمده در آينده نگاريهاي نسلهاي قبلي گسترش و توسعه نوآوري و خلاقيت اجتماعي باشد در آيندهنگاري نسل پنجم؛ علاوه بر آن، هدف ديگري چون گسترش و توسعه انگيزش و هدفمندي اجتماعي، مطابق با يك جهان بيني بي بديل و استثنايي ميباشد. لذا از جمله نتايج عام آيندهنگاري نسل پنجم، تمركز بر آينده بلند مدتي است كه در امتداد آيندة امن و پايدار و آيندة جاويد رقم بخورد. به عبارتي معاش نيكو را در جهت معاد نيكو هدف گذاري نمايد. اين مهم، فضاي مفهومي مناسبي براي اتصال نقشه جامع علمي و مهندسي فرهنگي كشور ايجاد ميكند.
مرحله توسعه محتوا و ويژگي دورة زماني
نسل اول پيشبيني فناوري دهههاي 1920 و 1930
نسل دوم عرضه و تقاضاي فناوريها دهه 1960
نسل سوم عرضه و تقاضاي فناوريها
عوامل محيطي دروني: اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي
عوامل محيطي بيروني: روندهاي علمي، سياسي،… دهه 1990
نسل چهارم عرضه و تقاضاي فناوريها
ابعاد اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي فناوريها
عوامل محيطي دروني و بيروني
ورود به عرصة علوم و فناوريهاي نرم 2000 تاكنون
نسل پنجم عرضه و تقاضاي فناوريها
ابعاد اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي فناوريها
عوامل محيطي دروني و بيروني
ورود به عرصة علوم و فناوريهاي نرم
تغيير مختصات نگاه به آينده انسان از ملك تا ملكوت مطابق با جهان بيني اسلامي
مرحله توسعه | محتوا و ويژگي | دورة زماني |
نسل اول | پيشبيني فناوري | دهههاي 1920 و 1930 |
نسل دوم | عرضه و تقاضاي فناوريها | دهه 1960 |
نسل سوم | عرضه و تقاضاي فناوريها | دهه 1990 |
نسل چهارم | عرضه و تقاضاي فناوريها | 2000 تاكنون |
نسل پنجم | عرضه و تقاضاي فناوريها |
|
همچنان كه هدف از توسعه علوم و فناوريهاي سخت تسلط بيشتر برطبيعت و هدف از توسعه علوم و فناوريهاي نرم تسلط بيشتر بر روان انسان و جامعه بوده است؛ اگر اين رويكرد هماهنگ با اراده الهي شده و در تعامل با بسط و تعميق تقوي الهي در جامعه صورت گيرد، بهره جامعه انساني از مواهب و نعم الهي در گستره آفاق و انفس به صورت تصاعدي فزوني(بركت) خواهد يافت.
پی نوشت ها :
[22]. آرمانشهر سازي، به عنوان يك فعاليت آينده پژوهانه در راستاي طراحي آينده و كوششي براي تعيين آگاهانه و ارادي تاريخ ذكر شده است كه نمونههايي از آن عبارتند از : آيين كشورداري افلاطون، كتاب جمهوري، و شهر خدايآگوستين، مدينه فاضله فارابي، شهر آفتاب كامپانلا و اتوپياي مور (اكرمي، همان: ص7-9).
[23]. علوم اسلامي علومي هستند كه موضوع و مسائل آنها، اصول يا فروع اسلام است يا مواردي هستند كه اصول و فروع اسلام به استناد آنها [با استفاده از قرآن و سنت]اثبات ميشود؛ مانند علم تفسير، علم حديث، علم فقه، علم كلام، علم اخلاق (مطهري، 1369: ج1، ص15).
[24]. در ادبيات آينده پژوهي، واقعهاي كه احتمال رخداد آن پايين بوده ولي وقوع آن، آثار عميقي به جاي بگذارد Wild Card گفته ميشود (عظيمي، همان: ص27).
ادامه دارد...