كبوترخانه ها اعجاز معماري ايراني
نویسنده : دکتر حبیب الله متحدین
معماري داخلي كبوترخانه ها استثنايي است؛ عظمت اين بناها هم به سبب گسترگي و شكوه و هم به سبب تنوع در فرم اعجاب برانگيز است و اين بناها مانند ساير آثار معماري ايراني هم از عملكرد وافر و هم از فرم زيبايي پيروي كرده است.
معمار ايراني به دليل نگاه عالمانه به اقليم و علم زيست شناسي، عجايبي حيرت برانگيز و ماندگار را در اين سياره خاكي تحت عنوان كبوترخانه هاي ايراني خلق كرده و چه زيبا ، اين هماهنگي برجهاي به رنگ خاك با سياره خاكي در وحدت از روزگاران پيش به يادگار مانده است ، كه حقيقتاً سزاوار است به آنها برتر از عجايب هفتگانه عالم نگاه كرد.
متأسفانه كبوتر خانه هاي ايراني ، مانند بسياري از مظاهر هنري ايران ناشناخته مانده است و اين در حالي است كه اين برجهاي زيباي كبوتران، به عنوان زيرساخت تأسيسات كشاورزي ، تمامي سراي ايران را از كناره هاي شرقي درياچه اروميه گرفته تا كويريزد و ميبد و برخي روستاهاي نطنز و كاشان و نيز از جنوب خراسان و طبس گرفته تا گوشه و كنار شهرها و آبادي هاي اين سرزمين (كبوترخانه) حضوري پيوسته داشته است. تنها در حوالي اصفهان بيش از سه هزار برج زيباي كبوتر وجود داشته است؛ طراحي و عملكرد كبوترخانه ها، بسيار جالب و عالمانه بوده، به گونه اي كه در جذب كبوتران و خلق زيستگاهي امن براي كبوتر، حيرت برانگيز بوده است.
كبوترخانه ها مانند دژنظامي در برابر همه دشمنان كبوتر كه كم هم نيستند ، مقاوم و نفوذ ناپذير بوده است. ساختار معماري كبوترخانه به گونه اي بوده كه نه تنها در برابر پرندگان شكارچي مانند قوش، جغد و كلاغ فكر و انديشه گرديده، بلكه هرگز پرندگان مهاجم را نيز درون برجها راهي نبوده است؛ چرا كه نحوه ساخت اين كبوترخانه به گونه اي بوده كه امنيت همراه با آرامش و آسايش كبوتران را تأمين مي كرده است. دقت در اجراي اين برجهاي كبوتر ، به حدي بوده است كه درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم را به صفر مي رسانيده، چرا كه اگر حتي يك مورد پرنده يا حيوان مهاجمي به درون اين كبوترخانه راه مي يافت، هرگز هيچ كبوتري احساس امنيت نمي نمود و كبوترخانه خالي از حضور كبوتران مي شد.
فضاي داخلي كبوترخانه آن چنان امن و مفرح بود كه گاهي محل تجمع حدود ۲۵ هزار كبوتر مي شد. آشيانه ها آن چنان زيبا و منظم با مدول هاي يك شكل و از مصالح كاهگل ساخته شده بود كه در تابستان بسيار خنك و به گونه اي بوده است كه باد در فضاي آن جاري (بادگير) بوده و برعكس در زمستان گرم و از وزش بادهاي سرد محلي در امان بوده است. همه اين تمهيدات منجر به خلق اين شاهكارهاي معماري يعني كبوترخانه هاي ايراني شده است.
قطر سوراخهاي ورودي كبوتران به داخل برجها به اندازه اي ساخته شده است كه تنها كبوتران مي توانستند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل آن نبودند. جالب توجه اين كه براي دقت يك اندازه بودن قطر سوراخهاي كبوتر بويژه در كبوترخانه هاي سبك گلپايگان و خمين از تنوشه (لوله هاي سفالي) استفاده مي شده تا سوراخها يكسان اجرا شود؛ نه بزرگتر بود كه پرندگان مهاجم وارد شوند و نه كوچكتر كه كبوتران بزرگتر نتوانند وارد كبوترخانه ها شوند.
ديگر از تجهيزات دفاعي كبوترخانه هاي ايراني تمهيداتي بوده كه در مقابل ورود گربه و روباه و تا حدي آدميزاد و نيز مار و موش اعمال مي شده است. موش گرچه مستقيماً دشمن كبوتر نبوده، اما با كانال سازي در زير پي ها، برجها را خالي و سوراخ مي كرده و راهي را براي ورود ساير حيوانات شكارچي واز زيرزمين براي نفوذ مارها فراهم مي ساخته است.
معماري زيباي كبوترخانه هاي ايراني ، همراه با عملكرد اقتصادي آن يعني كارخانه ساخت مرغوب ترين كود شناخته شده در جهان بر كسي پوشيده نيست. از علوم ديگر در ساخت برجهاي كبوتر همچون استفاده از دانش فيزيك با توجه به اصل تشديد ( رزنانس) به منظور توجه و پرواز همزمان دسته جمعي حدود ۱۴ هزار تا ۲۵ هزار كبوتر در اثر برخاستن ناگهاني كه ارتعاشات بسيار قوي را به دنبال دارد، عالمانه بهره برده شده است. هندسه و رياضيات به خاطر به حداكثر رساندن سطح در حجمي ثابت و بهره گيري از اصول زيباشناختي آن چشم گير است. دانش جانورشناسي و روانشناسي جانوري از ديگر علومي است كه در ايجاد تجهيزات دفاعي كبوترخانه ونيز تمهيدات مكانيكي، بيولوژيكي و شيميايي براي مبارزه با دشمنان كبوتر اعمال مي شده. همچنين از علوم آب و هواشناسي، گياه شناسي و ساير علوم بهره برده شده است.
توجه به ابعاد طرح توسعه افقي و عمودي و ساخت كبوترخانه هاي پلكاني و طبقه طبقه بودن بنا، راحتي بازسازي و مرمت را به دنبال داشته است. در مناطق گرم و خشك كه حضور آب جاري امكان پذير نبوده، با احداث چاه و ايجاد جايگاههاي «آبشخور» امكان استفاده كبوتران از آب را فراهم مي ساختند.
حدود دو قرن بعد (شاردن فرانسوي) با دقت فراواني به موضوع كبوترخانه هاي ايراني مي پردازد. او يك جلد از ده جلد سياحتنامه خود را به اصفهان پايتخت آن روز ايران اختصاص داده است و همان طور كه خود گفته اصفهان را بهتر از پاريس مي شناخته است. اودرباره كبوتر خانه هاي ايران مي نويسد « من عقيده دارم كه ايران مملكتي است كه بهترين كبوترخانه هاي جهان در آنجا ساخته مي شود. همه اينها براي به دست آوردن كود ساخته شده است و نه براي پرورش و تغذيه كبوتران.»او مي نويسد: «ايرانيان، فضله اين پرنده را «چلغور» مي نامند كه به معني محرك و مقوي است كه ميوه هاي پررنگ و بو و خوشمزه ايران و اصفهان مديون اين كبوترخانه هاست.»
توماس هربرت درباره اصفهان و كبوترخانه هاي آن مي نويسد : « اگر چه خانه هاي ايرانيان نظيف بود، ولي به هيچ وجه قابل قياس با خانه كبوترانشان (برجهاي كبوتر) كه ظاهري عجيب دارند، نبود» «اوژن فلاندن» مي نويسد: «مابين جلفا و خرابه ها، چندين برج كبوتر يافت مي شود. اين برجها انسان را به خود جلب مي كند... خيلي بزرگ، محكم و قشنگند.»
از «راه رفتن» بهتر از بيراه رفتن است، هر چند كه راه دور باشد.
منابع تحقیق :
سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلي موحد، جلد اول، تهران ۱۳۵۹، بنگاه ترجمه و نشر كتاب
لطف الله هنرفر، اصفهان در دوره جانشينان تيمور، تهران ۱۳۵۵، انتشارات مجله هنر و مردم
عباس بهشتيان، بخشي از گنجينه آثار ملي، اصفهان ۱۳۴۲، بي ناشر.
مرتضي فرهادي، ايران زمين، شماره چهار و پنج، تابستان ۷۲- معاونت سياحتي و زيارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
منبع: پایگاه بیابانها و کویرهای ایران
/ن
معمار ايراني به دليل نگاه عالمانه به اقليم و علم زيست شناسي، عجايبي حيرت برانگيز و ماندگار را در اين سياره خاكي تحت عنوان كبوترخانه هاي ايراني خلق كرده و چه زيبا ، اين هماهنگي برجهاي به رنگ خاك با سياره خاكي در وحدت از روزگاران پيش به يادگار مانده است ، كه حقيقتاً سزاوار است به آنها برتر از عجايب هفتگانه عالم نگاه كرد.
متأسفانه كبوتر خانه هاي ايراني ، مانند بسياري از مظاهر هنري ايران ناشناخته مانده است و اين در حالي است كه اين برجهاي زيباي كبوتران، به عنوان زيرساخت تأسيسات كشاورزي ، تمامي سراي ايران را از كناره هاي شرقي درياچه اروميه گرفته تا كويريزد و ميبد و برخي روستاهاي نطنز و كاشان و نيز از جنوب خراسان و طبس گرفته تا گوشه و كنار شهرها و آبادي هاي اين سرزمين (كبوترخانه) حضوري پيوسته داشته است. تنها در حوالي اصفهان بيش از سه هزار برج زيباي كبوتر وجود داشته است؛ طراحي و عملكرد كبوترخانه ها، بسيار جالب و عالمانه بوده، به گونه اي كه در جذب كبوتران و خلق زيستگاهي امن براي كبوتر، حيرت برانگيز بوده است.
كبوترخانه ها مانند دژنظامي در برابر همه دشمنان كبوتر كه كم هم نيستند ، مقاوم و نفوذ ناپذير بوده است. ساختار معماري كبوترخانه به گونه اي بوده كه نه تنها در برابر پرندگان شكارچي مانند قوش، جغد و كلاغ فكر و انديشه گرديده، بلكه هرگز پرندگان مهاجم را نيز درون برجها راهي نبوده است؛ چرا كه نحوه ساخت اين كبوترخانه به گونه اي بوده كه امنيت همراه با آرامش و آسايش كبوتران را تأمين مي كرده است. دقت در اجراي اين برجهاي كبوتر ، به حدي بوده است كه درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم را به صفر مي رسانيده، چرا كه اگر حتي يك مورد پرنده يا حيوان مهاجمي به درون اين كبوترخانه راه مي يافت، هرگز هيچ كبوتري احساس امنيت نمي نمود و كبوترخانه خالي از حضور كبوتران مي شد.
فضاي داخلي كبوترخانه آن چنان امن و مفرح بود كه گاهي محل تجمع حدود ۲۵ هزار كبوتر مي شد. آشيانه ها آن چنان زيبا و منظم با مدول هاي يك شكل و از مصالح كاهگل ساخته شده بود كه در تابستان بسيار خنك و به گونه اي بوده است كه باد در فضاي آن جاري (بادگير) بوده و برعكس در زمستان گرم و از وزش بادهاي سرد محلي در امان بوده است. همه اين تمهيدات منجر به خلق اين شاهكارهاي معماري يعني كبوترخانه هاي ايراني شده است.
قطر سوراخهاي ورودي كبوتران به داخل برجها به اندازه اي ساخته شده است كه تنها كبوتران مي توانستند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل آن نبودند. جالب توجه اين كه براي دقت يك اندازه بودن قطر سوراخهاي كبوتر بويژه در كبوترخانه هاي سبك گلپايگان و خمين از تنوشه (لوله هاي سفالي) استفاده مي شده تا سوراخها يكسان اجرا شود؛ نه بزرگتر بود كه پرندگان مهاجم وارد شوند و نه كوچكتر كه كبوتران بزرگتر نتوانند وارد كبوترخانه ها شوند.
ديگر از تجهيزات دفاعي كبوترخانه هاي ايراني تمهيداتي بوده كه در مقابل ورود گربه و روباه و تا حدي آدميزاد و نيز مار و موش اعمال مي شده است. موش گرچه مستقيماً دشمن كبوتر نبوده، اما با كانال سازي در زير پي ها، برجها را خالي و سوراخ مي كرده و راهي را براي ورود ساير حيوانات شكارچي واز زيرزمين براي نفوذ مارها فراهم مي ساخته است.
دفع دشمن در كبوترخانه ها
معماري زيباي كبوترخانه هاي ايراني ، همراه با عملكرد اقتصادي آن يعني كارخانه ساخت مرغوب ترين كود شناخته شده در جهان بر كسي پوشيده نيست. از علوم ديگر در ساخت برجهاي كبوتر همچون استفاده از دانش فيزيك با توجه به اصل تشديد ( رزنانس) به منظور توجه و پرواز همزمان دسته جمعي حدود ۱۴ هزار تا ۲۵ هزار كبوتر در اثر برخاستن ناگهاني كه ارتعاشات بسيار قوي را به دنبال دارد، عالمانه بهره برده شده است. هندسه و رياضيات به خاطر به حداكثر رساندن سطح در حجمي ثابت و بهره گيري از اصول زيباشناختي آن چشم گير است. دانش جانورشناسي و روانشناسي جانوري از ديگر علومي است كه در ايجاد تجهيزات دفاعي كبوترخانه ونيز تمهيدات مكانيكي، بيولوژيكي و شيميايي براي مبارزه با دشمنان كبوتر اعمال مي شده. همچنين از علوم آب و هواشناسي، گياه شناسي و ساير علوم بهره برده شده است.
معماري داخلي كبوترخانه ها
توجه به ابعاد طرح توسعه افقي و عمودي و ساخت كبوترخانه هاي پلكاني و طبقه طبقه بودن بنا، راحتي بازسازي و مرمت را به دنبال داشته است. در مناطق گرم و خشك كه حضور آب جاري امكان پذير نبوده، با احداث چاه و ايجاد جايگاههاي «آبشخور» امكان استفاده كبوتران از آب را فراهم مي ساختند.
كبوترخانه ها و سياحان خارجي
حدود دو قرن بعد (شاردن فرانسوي) با دقت فراواني به موضوع كبوترخانه هاي ايراني مي پردازد. او يك جلد از ده جلد سياحتنامه خود را به اصفهان پايتخت آن روز ايران اختصاص داده است و همان طور كه خود گفته اصفهان را بهتر از پاريس مي شناخته است. اودرباره كبوتر خانه هاي ايران مي نويسد « من عقيده دارم كه ايران مملكتي است كه بهترين كبوترخانه هاي جهان در آنجا ساخته مي شود. همه اينها براي به دست آوردن كود ساخته شده است و نه براي پرورش و تغذيه كبوتران.»او مي نويسد: «ايرانيان، فضله اين پرنده را «چلغور» مي نامند كه به معني محرك و مقوي است كه ميوه هاي پررنگ و بو و خوشمزه ايران و اصفهان مديون اين كبوترخانه هاست.»
توماس هربرت درباره اصفهان و كبوترخانه هاي آن مي نويسد : « اگر چه خانه هاي ايرانيان نظيف بود، ولي به هيچ وجه قابل قياس با خانه كبوترانشان (برجهاي كبوتر) كه ظاهري عجيب دارند، نبود» «اوژن فلاندن» مي نويسد: «مابين جلفا و خرابه ها، چندين برج كبوتر يافت مي شود. اين برجها انسان را به خود جلب مي كند... خيلي بزرگ، محكم و قشنگند.»
كبوترخانه ها و اقتصاد
از «راه رفتن» بهتر از بيراه رفتن است، هر چند كه راه دور باشد.
منابع تحقیق :
سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلي موحد، جلد اول، تهران ۱۳۵۹، بنگاه ترجمه و نشر كتاب
لطف الله هنرفر، اصفهان در دوره جانشينان تيمور، تهران ۱۳۵۵، انتشارات مجله هنر و مردم
عباس بهشتيان، بخشي از گنجينه آثار ملي، اصفهان ۱۳۴۲، بي ناشر.
مرتضي فرهادي، ايران زمين، شماره چهار و پنج، تابستان ۷۲- معاونت سياحتي و زيارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
منبع: پایگاه بیابانها و کویرهای ایران
/ن