امنیت در قرآن (1)

امنیت از نیازهاى اساسى فرد و اجتماع است. در این مقاله سعى مى‏شود تا به موضوع امنیت در قرآن و ابعاد آن شامل عوامل ایجاد امنیت ، تهدیدات امنیت و تعریف امنیت پرداخته شود. در ادامه مقاله به امنیت از بعد واحد امنیت و نیز انواع امنیت از حیث موضوع ، محتوا و مفهوم پرداخته مى‏شود و در پایان مدل و الگوهاى امنیت مانند شهر امن و تشکیلات امن ارائه مى‏گردد.
پنجشنبه، 10 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امنیت در قرآن (1)
امنیت در قرآن (1)
امنیت در قرآن (1)

نويسنده : علی رضا اسلامی




چکیده :

امنیت از نیازهاى اساسى فرد و اجتماع است. در این مقاله سعى مى‏شود تا به موضوع امنیت در قرآن و ابعاد آن شامل عوامل ایجاد امنیت ، تهدیدات امنیت و تعریف امنیت پرداخته شود. در ادامه مقاله به امنیت از بعد واحد امنیت و نیز انواع امنیت از حیث موضوع ، محتوا و مفهوم پرداخته مى‏شود و در پایان مدل و الگوهاى امنیت مانند شهر امن و تشکیلات امن ارائه مى‏گردد.
کلمات کلیدی : امنیت ، قرآن ، امنیت روانى ، امنیت اجتماعى ، امنیت سیاسى.
امنیت از نیازهاى اساسى فرد و اجتماع است. در این مقاله سعى مى‏شود تا به موضوع امنیت در قرآن و ابعاد آن شامل عوامل ایجاد امنیت، تهدیدات امنیت و تعریف امنیت پرداخته شود. در ادامه مقاله به امنیت از بعد واحد امنیت و نیز انواع امنیت از حیث موضوع، محتوا و مفهوم پرداخته مى‏شود و در پایان مدل و الگوهاى امنیت مانند شهر امن و تشکیلات امن ارائه مى‏گردد.

مقدمه‏

قرآن تنها کتاب آسمانى است که عین وحى است و هیچ گونه تصرفى در آن نشده و از مبدأ اعلى به قلب پیامبر نازل شده است. در طول چهارده سده از زمان نزول قرآن تاکنون هیچ فرد یا گروهى نتوانسته است مشابه آن یا حتى یک آیه مثل آن را بیاورد.2 این مصونیت تا پایان جهان از سوى خداوند تضمین شده است.3 نسخه شفابخش فرد و اجتماع بوده ، تمسک بدان موجب رستگارى و عدم تمسک موجب گمراهى است.
از جمله ، موضوع امنیت در قرآن که نیاز فرد و اجتماع و شاید بعد از نیازهاى زیستى مهم‏ترین نیاز انسان و جامعه است.

ویژگى‏هاى امنیت‏

با فرض آشنایى با هستى‏شناسى و معرفت‏شناسى از دیدگاه قرآن و سنت‏هاى الهى ، ویژگى‏هاى انسان و تبارشناسى امنیت و عدم امنیت انسان در قرآن ، ویژگى‏هاى امنیت از دیدگاه قرآن در چهار بخش و به شرح ذیل بیان مى‏شود.

اول) عوامل ایجاد امنیت‏

براى ایجاد امنیت باید اقداماتى صورت گیرد که عبارتند از:
اطاعت از فرمان الهى و وجود نبى در امت سبب امنیت عمومى و عدم نزول عذاب است.4 استغفار و توجه به خدا سبب نزول برکات آسمانى و ازدیاد قوت و نیرو و شکر نعمت موجب ازدیاد نعمت و امنیت عمومى است.5 ایمان موجب دفاع خداوند از مؤمنین مى‏گردد (امنیت دفاعى)6

دوم) موانع یا تهدیدات امنیت‏

با مطالعه آیات الهى متوجه مى‏شویم که بعضى از پدیده‏ها سبب زوال امنیت است:
مخالفت با خدا و رسولش سبب عذاب مهین و ذلت است. عدم اطاعت از رسول (حضرت موسى) موجب فسق و سرگردانى چهل ساله در بیابان است. عدم اطاعت از خدا و رسول باعث از بین رفتن رایحه ، و عدم اجراى احکام الهى و تبعیت هوى موجب فسق و بروز مصائب مى‏گردد. دورى از یاد خدا موجب نسیان آیات الهى و اسراف و سبب تنگى معیشت و عذاب الهى در آخرت است. عدم اجراى فرامین الهى مانند جنگ با کفار موجب فتنه در زمین و فساد بزرگ مى‏شود. کفر و عصیان و تعدى و ترک نهى از منکر موجب لعنت و دورى از رحمت و سخط الهى و پذیرش ولایت کفار (اعم از پدران و برادران و...) موجب ظلم است. پذیرش ولایت یهود و نصارى موجب ظلم و فرد از آنها محسوب مى‏گردد. نهى از پذیرش ولایت کسانى که دین را مسخره مى‏کنند و بازیچه مى‏پندارند. خمر ، میسر ، انصاب ، ازلام ، رجس و پلیدى از اعمال شیطان و سبب دشمنى و عداوت و انحراف از یاد خدا مى‏شود. طغیان در مصرف نعمت‏ها سبب حلول غضب الهى و خوارى است. کفران نعم الهى بعد از وفور نعمت و امنیت و رزق همه جانبه موجب پوشش گرسنگى و ترس مى‏گردد.7

سوم) انواع تهدیدات یا مصائب‏

آن چه از مصائب به انسان مى‏رسد دست آورد خود انسان به شمار مى‏رود؛ علاوه بر این که خدا از اغلب آنها در گذشته است. هر مصیبتى که وارد مى‏شود به اذن خداست و هر کس به خدا ایمان آورد هدایت مى‏شود. همه مصائب نوشته شده است تا تأسف براى از دست دادن‏ها نخورید و خوشحال براى به دست آوردن‏ها نشوید. خداوند قادر است بر شما عذابى از بالاى سر یا زیر پایتان وارد کند یا بپوشاند شما را... . اگر خدا براى قومى بدى را بخواهد هیچ کس نمى‏تواند آن را برطرف کند.8
از مفهوم این آیات برداشت مى‏شود که مصائب و مشکلات 3 نوع است: نوع اول ، آن چه دست‏آورد بشر و ناشى از عملکرد بشر است و نوع دوم ، آن چه به طور طبیعى رخ مى‏دهد، مثلاً فوت بستگان و نزدیکان انسان که در مورد دومى خداوند مى‏فرماید این روند خلقت است و بى‏تاب مشوید و اینها ثبت شده و محاسبه شده است و نوع سوم که بشر مستحق عذاب‏هاى مختلفى به دلیل عملکرد بدش است که خداوند به سبب رحمتش از آنها درگذشته و عفو فرموده است و الّا بشر آرامش نداشت.

چهارم) تعریف امنیت‏

بعد از آن که بعضى از ابعاد امنیت در قرآن روشن گردید مى‏توان بر اساس آیات قرآن تعریفى از امنیت ارائه داد:
کسانى که ایمان آورده‏اند و آن را به ظلم نیالایند براى آنها امنیت و ایمنى است.9 در این آیه، واحد امنیت فرد است؛ یعنى اگر در جامعه‏اى ولو یک نفر ایمان بیاورد و به وظایفش عمل کند و ظلم به خود و دیگران نکند در امنیت است و خداوند در قصصِ اقوام قبلى نشان داده وقتى عذابى بر قومى نازل شده، مؤمنین را نجات داده است. در جریان بشارت فرزنددار شدن حضرت ابراهیم‏علیه السلام از سوى دو فرشته الهى، مى‏گویند رحمت و برکات الهى بر شما اهل بیت است؛ یعنى انواع امنیت مادى و معنوى مخصوص مؤمنین است و در آیه دیگر کسانى که از آیین و روش ابراهیم روى گردانند سفیه شمرده شده‏اند. در آیه دیگر حضرت ابراهیم‏علیه السلام به مردم مى‏گوید چگونه من از آن چه شما شریک خدا (اعم از نمرود و بت‏ها) قرار داده‏اید بترسم در حالى که شما از شریک قائل شدن براى خدا نمى‏ترسید با آن که هیچ برهان و حجتى بر آن شرک ندارید، آیا کدام یک از ما به ایمنى و امنیت سزاوارتریم.10 در این آیه نیز بیان مى‏کند هر کس یا جامعه‏اى که به خداوند ایمان داشت و از او ترسید در امنیت است و مثال آیه حضرت ابراهیم‏علیه السلام است که وقتى او را در آتش مى‏افکنند خداوند آتش را بر او امن و سرد و سلام مى‏کند و هستى در جهت او قرار مى‏گیرد.

انواع امنیت از جهت مرجع یا واحد

در این فصل، آیات الهى را از حیث مرجع امنیت (فرد ، خانواده، جامعه و جهان) به چهار بخش دسته‏بندى مى‏کنیم:

اول) امنیت فردى‏

در امنیت فردى به روح ، جسم ، روان و محیط فرد توجه شده و بعضى از ابعاد آن نیز در بخش امنیت روانى آمده است. بخشى از آیات به شرح ذیل تبیین مى‏گردد:
عدم آلودگى ایمان به ظلم‏11، امنیت مهاجرین که امروزه در حقوق بین‏الملل مطرح مى‏گردد و قرآن مى‏فرماید: حتى اگر زنى از دارالکفر به دارالاسلام هجرت نمود یا پناهنده شد پس از امتحان وى، او را به دارالکفر برنگردانید و مى‏توانید با پرداخت مهریه با وى ازدواج کنید و معیشت وى را تأمین کنید و بر عکس براى زنان کافره امنیتى قائل نیست ولو همسرشان مسلمان باشد و مى‏فرماید آنها را نگهدارى نکنید یا در مورد فرزندان حضرت یعقوب وقتى فضاى امنیتى خانواده به هم ریخته است فرزندان به پدر مى‏گویند چرا به ما اطمینان ندارى و از جانب ما تأمین نیستى یا پدر به آنها مى‏گوید از دروازه‏هاى متعدد وارد مصر شوید تا دچار چشم زخم نشوید (امنیت روانى) یا مأموران مصرى پى به ماهیت و ارتباط شما با یک‏دیگر نبرند (رعایت نکات ایمنى در سفر) یا وقتى حضرت یوسف آنها را به مصر دعوت مى‏کند مى‏فرماید وارد مصر شوید ان شاء اللَّه در امنیت و آسایش کامل‏12 و امنیت تازه وارد به دین را در واقع تضمین مى‏نماید تا هیچ گونه نگرانى از حیث (مسکن ، معیشت ، تفاوت نژادى ، زبانى و قومى و دینى) نداشته باشند. یا ترس حضرت موسى هنگام مار شدن عصایش که خداوند مى‏فرماید: نترس تو در امنیت هستى‏13 یا وقتى حضرت موسى در مقابل تأثیر سحر ساحران بر روى مردم و عدم ایمان آنها مى‏ترسد خداوند مى‏فرماید نترس تو برترى ، و حضرت موسى را دلدارى و آرامش مى‏دهد. (آرامش روانى)

دوم) امنیت در خانواده‏

پس از امنیت فرد که به منزله یک سلول در ارگانیسم جامعه است آن گاه به خانواده که واحد بزرگ‏تر و به مثابه ملکول در ارگانیسم بدن اجتماع است، مى‏رسیم و نقشى که خانواده (ملکول‏ها) در ساختمان یک جامعه (ارگانیسم یا بدن) دارند آشکار و تأثیر آن در جامعه محرز مى‏شود و این که حلقه اتصال فرد و جامعه و محل تربیت افراد است. آیات فراوانى در این زمینه وجود دارد که براى راحتى در ادراک ، آن را به مراحل مختلف دسته‏بندى مى‏کنیم:

الف) بى‏فرزندى‏

یکى از موارد ناامنى، زن و شوهرى هستند که فرزند ندارند و احساس امنیت و آرامش نمى‏کنند. این مهم توسط مکانیسمى در نظام آفرینش تأمین شده است تا این افراد با فرزند خواندگى ایتام، هم نیاز خود را تأمین کنند هم یک معضل اجتماعى را حل نمایند. مثلاً آسیه، همسر فرعون در مورد بچه از آب گرفته شده (موسى) مى‏گوید: این بچه چشم روشنى من و تو (فرعون) است، او را نکشید شاید از او منتفع شویم یا او را به فرزندى بگیریم.14

ب) کودک‏

هنگامى که کودک به دنیا مى‏آید خداوند غذاى او را قبلاً در سینه مادر تأمین نموده است و بچه امنیت غذایى و عاطفى دارد. چنان چه خداوند به مادر موسى با الهام مى‏فرماید: کودک (موسى) را شیر بده ‏15 یا در سوره لقمان مى‏فرماید دو سال بچه را شیر دهید و سایر آیاتى که در این رابطه است.

ج) جوان‏

مرحله بعدى دوران جوانى است که تکالیفى براى وى و والدین تعیین شده است تا امنیت هر یک و بالطبع امنیت خانواده تأمین گردد، از قبیل تشکر از والدین ، احسان به والدین و گفتار مناسب و کریمانه با آنها و نگه‏دارى والدین و عدم اذیت آنها و گشودن بال‏هاى رحمت براى والدین و دعا براى والدین ، با اجازه وارد محل استراحت والدین شدن تا امنیت و آسایش آنان تأمین گردد و فقط در امر شرک ورزیدن ، محرمات و ترک واجبات نباید از والدین اطاعت نمود16. از طرفى به والدین مى‏گوید از ترس تنگدستى فرزندان را نکشید و این خطاى بزرگ است و ما آنها را روزى مى‏دهیم. که امنیت حیاتى یا حق حیات فرزندان را بدین ‏وسیله تأمین مى‏نماید. تأمین معیشت والدین از کار افتاده توسط فرزندان مانند دختران حضرت شعیب و فرزندان حضرت یعقوب بُعد دیگرى از امنیت خانواده است.
حتى مى‏توانند در تأمین امنیت خواهران و برادران خود مؤثر باشند ، مانند فرزندان حضرت یعقوب یا سبب ناامنى آنان شوند، مثل نقشه برادران یوسف علیه وى (یوسف) یا تلاش خواهر موسى که با رعایت نکات امنیتى وارد کاخ فرعون شد و آنها را به مادر موسى به طور ناشناخته هدایت کرد.17

د) رعایت حریم محرم و نامحرم‏

رعایت حریم محرم و نامحرم و روابط پسر و دختر نیز اثر مهمى در امنیت روانى فرد و خانواده و حتى جامعه دارد و نمونه‏هاى قرآنى، آن را برجسته مى‏سازد مانند رفتار دختران حضرت شعیب با حضرت موسى که کوتاه‏ترین عبارت را از طرف پدرشان و در نهایتِ رعایت حیا و عفت مى‏گویند18 که در قرآن تعبیر (على الاستحیاء) نیز آمده است. یا در جریان حضرت یوسف و زلیخا تنها بودن زن و مرد نامحرم را موجب فساد و حداقل اتهام مى‏داند و شیطان از آنان دست‏بردار نیست مگر این که مانند حضرت یوسف اخلاص داشته باشد تا نجات یابد.

ه) ازدواج‏

خداوند ازدواج را از آیات خود مى‏شمارد که سبب تسکین و آرامش مى‏گردد و خداوند بین زن و شوهر مودّت و رحمت قرار داده است‏19 و خداوند دستور به ازدواج مى‏دهد و مى‏فرماید: اگر فقیر بودند خداوند از فضل خویش آنها را غنى مى‏کند و اگر کسى وسیله ازدواج نیافت عفت ورزد تا خداوند از فضلش او را غنى کند و نهى مى‏فرماید که کنیزان را به زنا وادارند. در آیات دیگر داستان خواستگارى حضرت شعیب از حضرت موسى را براى ازدواج با یکى از دخترانش با مهریه خاص بیان مى‏فرماید. حضرت لوط نیز دخترانش را جهت ازدواج به قومش پیشنهاد مى‏کند که قوم فاسد نمى‏پذیرند و گرفتار عذاب الهى به دلیل هم‏جنس‏گرایى مى‏شوند.

و) فرزند

پس از ازدواج موضوع فرزنددارى مطرح مى‏گردد. زیرا یکى از نیازهاى بشر است که سبب حفظ نسل مى‏گردد و نیازهاى روحى و جسمى والدین نیز بدین وسیله برطرف مى‏گردد. در خانواده‏هاى بى‏فرزند مشکلاتى وجود دارد، لذا حضرت ابراهیم و حضرت زکریا از خداوند تقاضاى اولاد صالح دارند. قرآن به نحوه فرزنددار شدن حضرت مریم و واکنش مردم به وى و ویژگى‏هاى فرزندش اشاراتى دارد.20
ادامه دارد ...

پى نوشت ها :

1.دانشجوى دکترى امنیت ملى دانشگاه عالى دفاع ملى.
2. هود (11) آیه 13.
3. یوسف (12) آیه 63.
4. انفال (8) آیه 33.
5. مائده (5) آیه 10.
6. حج (22) آیه 38.
7. نحل (16) آیه 112.
8. رعد (13) آیه 11.
9. انعام (6) آیه 82.
10. همان، آیه 81 .
11. همان، آیه 82 .
12. یوسف (12) آیه 99.
13. قصص (28) آیه 31.
14. همان، آیه 9.
15. همان، آیه 7.
16. لقمان (31) آیه 15.
17. قصص (28) آیه 11 و 12.
18. همان، آیه 25.
19. روم (30) آیه 21.
20. مریم (19) آیه 27 و 28.

منبع: فصلنامه علوم سیاسی ، شماره 33




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما