اعمال مثبت را جايگزين افكار مثبت كنيم

در هنگام تحقيق براي اين كتاب من مجبور بودم كه كمي درباره ي افكار مثبت مطالعه كنم . به نظر مي رسد كه امروزه افكار مثبت چيزي است كه بسياري از مردم كه با آن ها صحبت كرده ام به آن مثل يك اكسير شفابخش و يك درمان براي همه چيز مي نگرند.
يکشنبه، 24 مرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اعمال مثبت را جايگزين افكار مثبت كنيم
اعمال مثبت را جايگزين افكار مثبت كنيم
اعمال مثبت را جايگزين افكار مثبت كنيم






پسر : مادر من فكر نمي كنم كه بتوانم امتحان فرداي خودم رو در مدرسه پاس كنم .
مادر : پسرم همين الان افكار مثبت رو به خاطر بيار .
پسر : باشه مادر من مطمئنم كه نمي توانم امتحانم را پاس كنم !
در هنگام تحقيق براي اين كتاب من مجبور بودم كه كمي درباره ي افكار مثبت مطالعه كنم . به نظر مي رسد كه امروزه افكار مثبت چيزي است كه بسياري از مردم كه با آن ها صحبت كرده ام به آن مثل يك اكسير شفابخش و يك درمان براي همه چيز مي نگرند.
بسيار خوب برداشت بد از صحبت هاي من نكنيد : افكار مثبت بسيار درست است . فقط در تمام كتاب ها من به موضوعي فكر كرده ام كه خيلي درباره آن در كتاب ها نخوانده ام يعني اعمال مثبت . اين بسيار سخت است كه باور كنيد اگر تمام روز در اتاق خود بنشينيد و مثبت فكر كنيد خيلي براي شما مثمر ثمر خواهد بود. به عنوان يك دليل من مطمئنم كه شما موافق هستيد كه سپري كردن همه ي زمان ها براي ملاحظه و تامل به شمات فرصت پيشرفت و ترقي را نخواهد داد. همانطور كه قبلا ذكر كرده ام فكر كردن در زمان حال بسياري از مشكلات را حل مي كند و زماني كه مشكلات را پيش بيني مي كنيد مي تواند مفيد واقع شود . چرا به چيزهايي فكر كنيم كه الان احتياج به حل كردن دارند !
شما مشكلاتي داشته ايد كه در اين زمان باعث آزارتان مي شود . شروع به كاري بكنيد كه اين مشكلات حل شوند.
جايي بنششينيد و فكر كنيد چه چيزي ممكن است انجام بدهيد كه شما را در موقعيتي قرار دهد كه هيچ وقت پيش بيني نكرده ايد .
كه چه كار مي توانيد در آن موقعيت انجام دهيد . من دقيقا نمي خواهم از اين مطلب دفاع كنم كه ما بايد فعاليت هايمان را بدون پيش بيني انجام دهيم اما اين مطلب كه اگر خود ما بعضي از افكار منفي خود را كنار بگذاريم افكار مثبت خود مي توانند حمايت گر خود باشند باور كردني به نظر مي رسد .
افكار بايد در كار ها نمود پيدا كند.
من مي دانم كه ا ين مطلب آن طور كه به نظر مي رسد ساده نيست . به نظر من بسياري از مردم به كمك هاي روانشناسي احتياج درند تا افكار منفي خود را كنار بگذارند.
در بسياري از موارد اگر چه من نمي توانم كمك كنم كه اين احساسات معمول را حس كند . اضافه شدن مقدار كمي انگيزه و قدرت خواستن مي تواند اين را انجام دهد.
با توجه به سخن دكتر كارن هارني : خوشبختانه تنها راه حل براي كشمكش ها و ستيزه هاي دروني آناليز كردن و بررسي آن ها نيست زندگي مي تواند خود مانند يك روانشناس بسيار موثر عمل كند.
البته من با اين راه حل براي مشكلات عصبي شديد موافق نيستم . اما براي كساني كه كمك هايي در راستاي بهبود بخشيدن هستند بهترين را ه است و شايد تنها راه حل باشد.
براي افراد معمولي با ناراحتي ها و دل مشغولي ها و احساسات معمول ، اختلالات معمول نيز طبيعي است . (دكتر جرج استيو نيون تاكيد مي كند كه نگراني ها و احساسات از توابع لازم زندگي است و مانند گرسنگي و تشنگي طبيعي است . )
به نظر من از آن قسمت از افكار كه آزار دهنده و منفي هستند بايد خلاص شويد . و البته به شما مي گويد كه هر چه مدت زمان بيشتري روي بد اقبالي هايتان تكيه و تاكيد كنيد |آن ها براي ضربه زدن به شما قوي تر مي شوند.
اگر مي خواهيد كاري را انجام دهيد اجازه ندهيد كه دو دلي و شك و ترديد مانع شما شوند آن كار را بهترين نحوي كه در آن زمان مي توانيد انجام دهيد .
چرا بايد درباره اينكه ممكن است اشتباه كنيد نگران باشيد ؟
مطمئن باشيد كه همانقدر كه احتمال مي رود اشتباه كنيد به همان ميزان احتمال درست انجام دادن كار وجود دارد و آيا مي توانيد كه راه بهتري براي اينكه از اشتباهات خود چيزي ياد بگيريد بيابيد ؟
در بسياري از موارد بعد از انجام كار احساس بهتري خواهيد داشت . چه شما اشتباه كرده باشيد و چه درست انجام داده باشيد .
تفكر ويليام ج ريلز را به ياد داشته باشيد .
كسي كه هيچ كاري انجام نمي دهد هيچ اشتباهي نمي كند و اين كه هيچ كاري نمي كند بزرگترين اشتباه اوست يك راه معمول و خوشايند بين منفي و مثبت فكر كردن (درست و منطقي و حقيقي) فكر كردن است . چون در هر كدام مي توان زياده روي كرد.
براي مثال : افكار آدمي كه بد ب ين است و به مشكلات زيادي برخورد ه است و بسيار به خود محوري گرايش دارد ؛ را ترويج نكنيد : « چرا تمام اين مشكلات فقط براي من اتفاق افتاده است؟!!
از طرف ديگر افكار كسي را در نظر بگيريد كه بسيار خوش بينانه به تمام موارد مي نگرد . اما تا چه اندازه مي توان خوش بين بود زمان را كاملا با فكر كردن به افكار منفي هدر ندهيد همچنين زمان زيادي را براي افكار مثبت صرف نكنيد .
مطالعه اي در دانشگاه ميشيگان نشان داد كه افراد بيشتر قدرت مغز و انرژيشان را در آماده شدن براي حل يك مشكل صرف مي كنند تا در اصل آن يعني در حل كردن مشكل .
لطفا فقط با اين موافقت نكنيد و سر خود را به نشانه ي موافقت تكان مي دهيد و به راه گذشته و معمول خو براي انجام كار ها را ادامه دهيد. تلاش لازم براي عملي كردن اين افكار را به كار گيريد .
اگر من آن ها را باور نداشتم اين كتاب ممكن است هيچ وقت نوشته نمي شد مطمئن باشيد كه تا به حال تمام اين افكار در ذهن من وجود داشته است .
افكاري مثل : من فكر نمي كنم بتوانم آن ها را به صورت كلمات در آورم . من فكر نمي كنم كه بتوانم به خوبي بنويسم ، من نمي دانم كه مردم جذب مي شوند يا نه نمي دانم كه از كجا شروع كنم ، بسيار خوب من مشكل آخر رو به راحتي حل كرد ه ام فقط شروع كردم فقط شروع كردم !
چه درست است كه پيشرفت كردن از جرات كردن به شروع كردن نمود پيدا مي كند .
اگر من به سادگي شروع نكرده بودم هنوز در حال جنگ با همان افكار منفي بودم كسي كه كار خود را شروع كرده نيمي از راه را طي كرده است . من بسيار معتقدم كه بايد از انجام دادن آموخت .
تصوير ساختن يا ديدن عقايدم به صورت كتاب هاي موفق هميشه فكري خوشايند بوده است اما بدون انجام اين افكار حالا هيچ كتابي وجود نداشت .
به نظر من براي اينكه افكار به انجام برسند بايد آن ها را به صورتي قابل انجام و در دسترس بياورم با انجام اين كار شما بيشتر به نتيجه خواهيد رسيد.
آن موانع براي هدفي آنجا هستند .
براي بازگشت به اعمال مثبت، چيزهايي كه شما دوست دهيد انجام دهيد اما به دليل ترس از شكست سعي نمي كنيد!؟شما مي ترسيد چون آن كار شامل مشكلات و سختي هاي زيادي مي شود ، خوب اينجا جايي نيست كه افكار مثبت مي توانند كمك كننده با شندفقط به ياد بياوريد و باور كنيد كه غالب آمدن و يا برابر شدن مشكلات قسمتي از ياد گرفتن چيزهاي جديد و متفاوت است.
اگر شما مي توانيد خود را مجبور كنيد كه اين حقيقت را با تأكيد باور كنيد كه شما بقية زندگيتان را دربارة سختي ها و مشكلات نگران نخواهيد بود . و با كمي دقت بر روي سهم خودتان به اين ننتيجه مي رسيد فقط سعي كنيد كه دربارة هر چيزي كه در آن موفق شديد و به نتيجه رسيده ايد فكر كنيد – هرچيزي –مهم نيست كه چقدر جزئي يا چقدر مهم باشد . مهم اين است كه همة دلخوري ها و مشكلات كه براي انجام آن كار بر آنها فائق آمده ايد را بياد بياوريد . همين حالا صادقانه به اين فكر كنيدكه آيا تا بحال از آن فرد يا مشكل چيزي ياد گرفته ايد يا خير ؟
فقط زماني دربارة آن فكر كنيد و شما مطمئناً موفق خواهيد بود !!
WM.Pumshon به اين صورت فكر مي كرده است كه :
بابت سختي هايي كه در گذشتة شما وجود داشته شكر گذار باشيد آنها ظرفيت و پايداري شما را مي سنجند وشما وادار خواهيد شد كه پشتكار داشته باشيد و از تمام انرژي ها براي موفقيت استفاده خواهيدكرد .
اما كسي كه شكست مي خورد چه ؟ او چه چي زي به دست مي آورد ؟
قدرت زندگي و ايستادگي بر آن شايستگي واقعي موفق شدن نيست بلكه در تلاش است .
و در پيروزي و شكست شايستگي ها مشخص نمي شود و او به حد كمال خواهد رسيد و محترم شمرده خواهد شد.
اما فرض كنيد كه شما احساس مي كنيد كه آن براي سعي كردن بي معني است به اين دليل كه انجام آن كار برتر از توانايي شماست . هيچ وقت نخواهيد توانست كه انجام دادن آن را ياد بگيريد .
چرا بايد درباره ي درست انجام دادن آن نگران باشيد؟
اولين چيزي كه بايد انجام بديهد اين است كه آن را ياد بگيريد حتي اگر به خوبي نتوانستيد.
اينكه ياد بگيريد يك كار را به طور كامل انجام دهيد راهي بسيار مناسب براي ياد گرفتن آن پيدا كرده ايد .
در درجه دوم شما از كجا مي دانيد كه نمي توانيد آن را انجام دهيد من نمي توانم يك حقيقت نيست بلكه يك فكر است .يك مثال براي اين ضرب المثل قديمي
يك مرد جوان كه از او درخواست شده بود كه اگر مي تواند پيانو بنوازد در جواب مي گويد من نمي دانم كه مي توانم پيانو بنوازم يا خير چون تا به حال امتحان نكرده ام . آن مرد بسيار خوب وضعيت خود را ميزان كرده بود.
يك كتاب كامل كه من درباره ي اينكه چطور مي توان شاد و يا موفق بود خوانده بودم مي توانست در يك پاراگراف مختصر خلاصه شود.
آن كتاب به من گفت كه تمام چيزهايي كه من تصميم گرفتم اتفاق بيفتد را به سادگي در فكرم ببينم . اگر شما تصميم داريد كه يك ميليونر شود خودتان را ببينيد در حالي كه كارهايي رو انجام مي دهيد كه يك ميليونر انجام مي دهد.
البته اين راه ديگر است براي اينكه بگويم مثبت فكر كنيد.
من مطمئنم كه منظور نويسنده اين بوده كه اين طرز نگرش شما را به سمت انجام كار هدايت مي كند.
هر چند شما مي توانيد با تمام قدرت فكر كنيد كه لاغر اندام هستيد اما اگر همينطور بيش از حد غذا بخوريد مجبور هستيد كه چاق بمانيد يا چاق تر شويد . در اين مساله خاص شكسپير نوشته است :
دو دلي ها و شك هاي ما خيانتكارند و ما را و ادار به از دست دادن خوبي هايي مي كنند كه ما اغلب ممكن است آن را با ترس از مبادرت كردن به انجام كاريي از دست مي دهيم.
شما مي دانيد كه منظور من چيست ؟ ! نمي دانيد ؟!!
چرا قبل ازامتحان كردن فكر مي كنيد كه نمي توانيد آن را انجام دهيد؟
در بسياري از موارد بعد از يك بار سعي شما از خود تعجب خواهيد كرد . و مطمئنا در انجام كاري كه شما آن را به بهترين نحو مي توانيد انجام دهيد ، هيچ خجالت زدگي اي وجود نخواهد داشت .
حتي اگر شكست بخوريد دست كم شما مي دانيد كه سعي كرده ايد و سپس شما مي توانيد فكر و انرژي خود را روي كار ديگري بگذرانيد.
پيروزي هاي شما شكست هايتان را كمرنگ خواهد كرد. من به شما اطمينان مي دهم.
درباره ي شكست فكر نكنيد اگر احساس كنيد كه نمي توانيد يا استعداد نداريد يا اگر احساس كنيد شايسته نيستيد.
شايد اين گفته ي سناتور آمريكا سناتور ج رج . F . هوار به شما كمك كند . بهترين كارهاي جهان از مردمي متاثرند كه بيشترين سعي خود را كرده اند و بهترين كاري را كه مي توانستند انجام داده اند.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : farasoonet




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط