جنگ روانی از دیدگاه قرآن
نویسنده : محمود قربانی
مقدمه
در این تحقیق بعد از تعریف جنگ روانی از دیدگاه قرآن به سه فصل می پردازیم که شامل موارد زیر است :فصل اول – ابعاد آمادگی در مقابل جنگ روانی و نظامی دشمن از منظر قرآن
فصل دوم – شایعه از دیدگاه قرآن
فصل سوم – شیوه ی جنگ روانی غیر مومنان و روش برخورد قرآن با آنان
تعریف جنگ روانی :
بُرد جنگ روانی که جنگ اعصاب نامیده می شود از سلاح های مخرب نظامی بیشتر است و لذا بکار گیری آن هم دشوار است . و هم جهت استفاده از کلید های روانی مهارت بسیار می طلبد.
زیرا جنگی است نه با ابزار و سلاح وفشار بلکه در محیطی آرام که با سلاح های تبلیغاتی انجام می گیرد . جنگ روانی گرچه اصطلاح جدیدی است ودر کنار عملیات نظامی عنوان می گردد ، اما عملاً حرکت تازه ای نیست و اختصاص به درگیری نظامی و زمان جنگ ندارد . جنگ روانی درپهنه ی گسترده تاریخ وجود داشته و خواهد داشت .
قرآن کریم طی بیانات داستانی خود نمونه هایی از جنگ های روانی – تبلیغی را می آورد . در بر خوردهایی که صاحبان زرو زور در برابر پیامبران داشتند و تبلیغاتی که علیه آنان می کردند و دشنام ها که می دادند و آن ها را ساحر و کذاب می داندند و تهمت های ناروائی که بر مؤمنان می زدند وبر سر زبان های مردم می انداختند و با چنین تهاجمی بصدد شکست جبهه توحید بوده اند این ها همه شیوه های جنگ روانی بوده است .
در این پیکار تبلیغی نیز جبهه حق طرح و استراتژی و تاکتیک های خاص خود را دارد . وتیرهای حمله دشمن را از همان جا که آمده به سوی وی باز می گرداند . قانون « مقابله به مثل » تنها در عملیات نظامی نیست بلکه در پاسخگوئی به حملات تبلیغی نیز هست ، اگر فرعون موسی را «مفسد » می خواند ، قرآن با سلاح «انه کان من المفسد ین » وی را پاسخ می دهد . و با بینه و برهان فساد او را ثابت می کند . به کار گیری ابزارهای تحقیر ، تهمت ، ناسزا و مفسد خواندن تمسخرو استهزاء نسبت به طلایی داران توحید و پیروانشان از مقوله جنگ روانی بوده و جالب اینکه قرآن با استفاده از همین سلاح که دشمن بر گرفته ، او را تحقیر می کند و سفیه می خواند و مفسد می نامد برای مثال آیات ( 1 )
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَاكِن لَّا يَشْعُرُون
آگاه باشيد كه اينان خود تبهكارانند و نمىدانند(2)
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لَاكِن لَّا يَعْلَمُونَ(3)
آگاه باشيد، كه آنان خود بيخردانند و نمىدانند.
اللَّهُ يَسْتهَْزِئُ بهِِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فىِ طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ(4)
خداست كه آنها را استهزا مىكند و وامىگذاردشان تا هم چنان در طغيان خويش سرگردان بمانند.
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نجََسٌ فَلَا يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ( 5)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، مشركان نجس اند و از سال بعد نبايد به مسجد الحرام نزديك شوند. و اگر از بينوايى مىترسيد، خدا اگر بخواهد به فضل خويش بىنيازتان خواهد كرد. زيرا خدا دانا و حكيم است. پس خداوند متعال به همه مومنان در آیات قرآن هشدار می دهد در مقابل جنگ روانی دشمنان که با حربه تهمت – استهزاء – ناسزاگویی – شایعه پراکنی وایجاد تفرقه و خوف و تهاجمات فرهنگی قصد ضربه زدن به اعتقادات و فرهنگ اسلامی را دارد و هدفی جزء نابودی اسلام و مسلمین ندارد، باید هوشیارانه ایستادگی کرد .
فصل اول
1- تهیه و ساخت ادوات جنگی
أَنِ اعْمَلْ سَبِغَاتٍ وَ قَدِّرْ فىِ السَّرْدِ وَ اعْمَلُواْ صَالِحًا إِنىِّ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (6)
كه زرههاى بلند بساز و در بافتن زره اندازهها را نگه دار. و كارهاى شايسته كنيد، كه من به كارهايتان بصيرم.
2- آموزش فنون رزم آوری
. يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِيعًا(7)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، سلاح بگيريد و آن گاه هوشيارانه، فوج فوج يا يكباره، به جنگ رويد.
{ توضیح : نیروها به تناسب شرایط محیطی و موقعیت دشمن به شکل دسته های پراکنده یا به صورت گروهی به سوی دشمن رهسپار شوید.}
3- آماده سازی روحی رزمندگان
مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شىَْءٍ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ( 8)
در برابر آنها تا مىتوانيد نيرو و اسبان سوارى آماده كنيد تا دشمنان خدا و دشمنان خود- و جز آنها كه شما نمىشناسيد و خدا مىشناسد- را بترسانيد. و آنچه را كه در راه خدا هزينه می کنید بهتمامى به شما بازگردانده شود و به شما ستم نشود.
4- عقب نشینی تاکتکی
ترجمه : هر که در روز جنگ به آنها (کافران) پشت نمود و فرار کرد بطرف غضب و خشم خدا روی آورده و جایگاهش دوزخ که بدترین منزل است خواهد بود مگر آن که از مَیمَنه بمَیسَره و یا از قلب به جناح برای مصالح جنگی رود یا از فرقه ای بیاری فرقه ای دیگر شتابد
5- رزمایش نظامی ( دستور به مانور ونشان دادن قدرت داده است).
ترجمه : ای اهل ایمان باکافران از هر که با شما نزدیک تر است شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و قوّت و پایداری حس کنند ( تا از سپاه اسلام بیمناک شوند و شما مؤمنان هیچ گاه نترسید ) و بدانید که خدا همیشه یار پرهیزگاران است .
6- تخصیص بودجه های نظامی
ترجمه : و شما ( ای مؤمنان ) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و تسلیحات و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید و تخویف دشمنان خدا و دشمنان خودتان کاملا فراهم سازید و بر قوم دیگری که شما بر دشمنی آن ها مطلع نیستید ( مراد منافقانند که ظاهراً مسلم و باطناً کافر محض اند ) و خدا به مکر و دشمنی آن ها آگاه است نیز مهیا باشید و آنچه در راه خدا ( و احیاء دین خدا ) صرف می کنید خدا تمام و کمال به شما عوَض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد .
7- مرزبانی (رابطه ،در آیه را مرزبانی می نامند )
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، شكيبا باشيد و ديگران را به شكيبايى فراخوانيد و در جنگها پايدارى كنيد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار شويد.
8- اهتمام پیامبر اسلام (ص)
ترجمه : بیاد آر ای پیغمبر صبحگاهی را که از خانۀ خود بجهت صف آرائی مؤمنان برای جنگ بیرون شدی ، و خدا بهمۀ گفتار و کردار تو شنوا و دانا بود .
9- اهتمام سایر پیامبران
أَلَمْ تَرَ إِلىَ الْمَلَا مِن بَنىِ إِسْرَ ءِيلَ مِن بَعْدِ مُوسىَ إِذْ قَالُواْ لِنَبىٍِّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَ مَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَ أَبْنَائنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِالظَّلِمِينَ(14)
ترجمه: ندیدی آن گروه بنی اسرائیل را که پس از وفات موسی از پیغمبر وقت خود ( یوشع یا شمعون یا شموئیل ) تقاضا کردند که پادشاهی برای ما برانگیز تا بسرکردگی او در راه خدا جهاد کنیم پیغمبر آن ها گفت : اگر جهاد فرض شود مبادا به جنگ قیام نکرده و نافرمانی کنید .
10- لزوم حفظ آمادگی در مقابل تهاجمات دشمنی حتی در نماز
ترجمه : و هرگاه ( ای رسول گرامی در سفرهای جهاد ) شخص تو ( یا فرمانداران از طرف تو)در میان سپاه اسلام باشی و نماز بر آنان بپای داری باید سپاهی با تو مسلح به نماز ایستند و چون سجدۀ نماز بجای آورند این سپاه برای حفاظت رفته و گروهی که نماز نخوانده به نماز آیند و البته با لباس جنگ و با اسلحه زیرا کافران آرزو و انتظار آن دارند که شما از اسلحه و اسباب خود غفلت کنید و ناگهان یکباره به شما حمله ور شوند .
در این فراز در می یابیم که اسلام از همه جهات برای حفظ امنیت و جلوگیری از حمله های نظامی دشمن دستورات دفاعی جالبی را فرا روی مسلمان قرار داده است که اگر دقت کنیم و به خوبی عمل نماییم هرگز دشمن موفق نخواهد شد .(16)
فصل دوم
الف – تعریف شایعه
مثال : ( قرآن کریم نحوه انتقال و انتشار شایعه را در حدیث افک چنین تشریح می کند.
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكمُْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكمُ مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَ تحَْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَ هُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ (17)
زيرا شما آن سخنان را از زبان يكديگر تلقّى كرده و حرفى بر زبان مىگفتيد كه علم به آن نداشتيد و اين كار را سهل و كوچك مىپنداشتيد در صورتى كه نزد خدا (گناهى) بسيار بزرگ بود.
قرآن کریم می فرماید :
وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلىَ الرَّسُولِ وَ إِلىَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنهُْمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنهُْمْ وَ لَوْ لَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَنَ إِلَّا قَلِيلًا (18)
و (منافقان) چون امرى به آنان برسد كه باعث ايمنى يا ترس (مسلمين) است (و بايد پنهان داشت) آن را منتشر مىسازند، در صورتى كه اگر آن را به رسول و به صاحبان حكم كه از خودشان هستند گزارش مىدادند همانا آنان كه اهل بصيرتند در آن واقعه صلاحانديشى مىكردند. و اگر نه اين بود كه فضل خدا شامل حال شماست، همانا به جز اندكى همه شيطان را پيروى مىكرديد.
ب – انواع شایعه
2- شایعات تند و سریع و آتشین : این نوع شایعات در زمانی کوتاه گروه وسیعی را تحت پوشش می گیرند .
3- شایعات غواصی : این گونه شایعات هر گاه شرایط را مساعد بیابند قوت می گیرند .
قرآن کریم نمونه هایی از شایعات را در جنگ های اسلام نام می برد .
1- جنگ بدر
2- جنگ احد :
خداوند می فرماید :
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُواْ وَ قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قَتِلُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لاَّتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ یَوْمَئذٍ أَقْرَبُ مِنهُْمْ لِلْايمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فىِ قُلُوبهِِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بمَِا يَكْتُمُونَ (19)
و تا معلوم كند حالِ آنان كه نفاق و دورويى كردند و (چون) به آنها گفته شد بياييد در راه خدا جهاد و يا دفاع كنيد (عذر آوردند و) گفتند كه اگر ما به فنون جنگى دانا بوديم از شما تبعيت نموده و به كارزار مىآمديم. اينان به كفر نزديكترند تا به ايمان به زبان چيزى اظهار كنند كه در دل خلاف آن پنهان داشتهاند، و خدا بر آنچه پنهان مىدارند آگاهتر از خود آنهاست.
الَّذِينَ قَالُواْ لِاخْوَانهِِمْ وَ قَعَدُواْ لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُواْ قُلْ فَادْرَءُواْ عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَدِقِينَ (20)
آن كسانى كه در جنگ با سپاه اسلام همراهى نكرده و درباره برادران خود گفتند: اگر آنان نيز سخنان ما را شنيده بودند (و به جنگ احد نرفته بودند) كشته نمىشدند، بگو: (شما كه براى حفظ حيات ديگران چاره توانيد كرد) مرگ را از خود دور كنيد اگر راست مىگوييد.
3- جنگ احزاب
و در آن وقت طايفهاى از آن كفار و منافقان دين گفتند: اى يثربيان، ديگر شما را (در اردوگاه) جاى ماندن نيست (كه همه كشته خواهيد شد، از گرد پيغمبر متفرق شويد و به مدينه) باز گرديد. و در آن حال گروهى از آنها (براى رفتن) از پيغمبر اجازه خواسته و مىگفتند: خانههاى ما ديوار و حفاظى ندارد، در صورتى كه (دروغ مىگفتند و) خانههاشان بىحفاظ نبود، و مقصودشان جز فرار (از جبهه جنگ) نبود.
4- گفتند : در هوای گرم به جنگ نروید
آنهايى كه از جهاد در ركاب رسول خدا باز نهاده شدند از اين بازماندنشان خوشحالند و مجاهده به مال و جانشان در راه خدا را خوش نداشتند و (مؤمنان را هم از جهاد منع كرده و به آنها) گفتند: شما در اين هواى سوزان از وطن خود بيرون نرويد! آنان را بگو: آتش دوزخ بسيار سوزانتر است، اگر مىفهميدند.
عبد اللّه بنی ابی که به همراه گروهی از منافقان از حرکت خوداری کرد گفت : محمد می خواهد با این سختی ودر هوای گرم و سرزمین دو بر با رومیان نبرد کند . آن هم با با سپاهی که تا کنون کسی مانندش را ندیده است . گویی محمد جنگ با رومیان را ساده پنداشته است به خدا گویا می بینم که اصحاب محمد همگی به بند اسارت در آیند . این سخن خود دلیل برجنگ روانی و شایعه می باشد.
د- مقابله با شایعات
2- ارائه حساب شده حقایق و واقعیّت ها در سطح وسیع برای پر کردن خلاء خبری مشروط بر حذف جزئیاتی که ممکن است دشمن از آن ها چهره برداری کند .
3- اطمینان و اعتماد به فرمانده هان و رهبران و مجموعه نظام حکومتی .
4- ایجاد فرصت های کار ، اشتغال و تولید ، زیرا خستگی ، کسالت وبیکاری زمینه مناسبی برای تکوین ترویج و پذیرش شایعات است .
5- برای کشف تبلیغات دشمن و مبارزه باعوامل شایعه پراکنی داخلی دو کیفر در قرآن مطرح شده است.
1- تبعید – قال اللّه : لَّئنِ لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَفِقُونَ وَ الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فىِ الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يجَُاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا (23)
اگر منافقان و مريض القلبها از اذيت زنان و شايعه پراكنان، دست نكشند، تو را بر عليه آنان بر مىانگيزيم و آن گاه جز اندكى با تو مجاور نخواهند بود.
2- قتل – مَّلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُواْ أُخِذُواْ وَ قُتِّلُواْ تَقْتِيلًا (24)
ملعونند هر كجا كه يافته شوند دستگير شده و به طور ريشه كن كشته مىشوند.
ح- پیشگیری
1- تشکیک :
قرآن کریم می فرماید :
لَّوْ لَا إِذْ سمَِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيرًْا وَ قَالُواْ هَاذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ (25)
آيا سزاوار اين نبود كه چون (از منافقان) چنين بهتان و دروغها شنيديد مردان و زنان مؤمن حسن ظنّشان درباره يكديگر بيشتر شده و گويند: اين دروغى است آشكار؟
بنابر این تشکیک به عنوان یک رفتار معقول اولین گام در برخورد با هر شایعه زمینه ساز ورود به مدخل تحلیل و تبیین است .
2- سکوت :
وَ لَوْ لَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكلََّمَ بهَِاذَا سُبْحَانَكَ هَاذَا بهُْتَانٌ عَظِيمٌ (26)
چرا به محض شنيدن اين سخن نگفتيد كه هرگز ما را تكلم به اين روا نيست، پاك خدايا، اين بهتانى بزرگ است؟
این آیه لحن توبیخ آمیز دارد و به آن دلیل مسلمانان را به اظهار این گفته «این تهمت بزرگ است » فرا می خواند که از آگاهی یافتن از حقیقت امر معذور و ناتوان نبودند .
از اینجا می توان نتیجه گرفت عامل مهمی که موجب بروز رفتار تشکیک و سکوت می شود ، حاکمیت حالات نفسانی « تقوا » بر روند پاسخ دهی آدمی است . هسته اولیه تقوی عبارت است:
از پروا گرفتن از نفس کار زشت و پلیدی است آنگاه پروا گرفتن از آثار و عواقب سوء کار زشت به میان می آید . سرانجام پاییدن خویشتن از خشم خدا عذاب آخرت و آثار و عواقب شوم کار و زشت پلیدی است .
3- انعطاف :
و َ مَا محَُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلىَ أَعْقَابِكُمْ وَ مَن يَنقَلِبْ عَلىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضرَُّ اللَّهَ شَيًْا وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَّاكِرِينَ (27)
محمد (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) جز يك پيامبر نيست كه پيش از او نيز پيغمبرانى بودند و درگذشتند، آيا اگر او به مرگ يا شهادت درگذشت شما باز به دين جاهليّت خود رجوع خواهيد كرد؟ پس هر كه مرتد شود به خدا ضررى نخواهد رسانيد، و البته خدا جزاى نيك اعمال به شكرگزاران عطا كند.
ملا حظه شود که قرآن کریم با ظرافت تمام واقعیّت خبر زنده ماندن پیامبر را به عللی پنهان داشته هیچ گونه اطلاعاتی دراین زمینه نمی دهد . بلکه با انعطاف به مطلب دیگر و گشودن بحث در آن وادی نهایتا درایت را ایجاد زاویه انحراف در برابر شایعه می داند و میفرماید : محمد(ص) تنها فرستاده ای از سوی خدا برای ابلاغ پیام است . اگر به مرگ یا شهادت درگذرد باز شما به این آیین جاهلیّت رجوع می کنید .
شما را نشاید که ایمانتان را به حیات او گره بزنید چه آنکه زمام امور به دست خدا و آیین او جاودانه است . (28)
فصل سوم
1- ظاهر سازی و نفاق :منافقان بر باطل خود تأکید می کنند و آن را حق جلوه می دهند .
به خدا و قیامت ایمان ندارند ، ولی می گو یند ایمان داریم . فساد می کنند ، ولی می گویند فقط ما اصلاح گریم . خود را عاقل و مؤمنان را سفیه می دانند . قرآن می فرماید :
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نحَْنُ مُصْلِحُونَ( 29)
چون به آنان گفته شود كه در زمين فساد مكنيد، مىگويند: ما مصلحانيم.
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَاكِن لَّا يَشْعُرُونَ (30 )
آگاه باشيد كه اينان خود تبهكارانند و نمىدانند.
مومنان امر به معروف و نهی از منکر می کنند ، ولی منافقان به نام امر به معروف ، امر به منکر می کنند و به نام نهی از منکر ،امر به منکر می کنند .
الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَ يَنهَْوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيهَُمْ نَسُواْ اللَّهَ فَنَسِيهَُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَسِقُونَ (31)
مردان منافق و زنان منافق، همه همانند يكديگرند. به كارهاى زشت فرمان مىدهند و از كارهاى نيك جلوگیری مىکنند و مشت خود را از انفاق در راه خدا مىبندند. خدا را فراموش كردهاند. خدا نيز ايشان را فراموش كرده است، زيرا منافقان نافرمانانند. البته فریاد نمی زنند که ای مردم کار بد بکنید . کاربد را خوب جلوه می دهند و آن گاه می گویند : انجام دهید و از آن نهی می کنند. چنانکه کار خوب را بد جلوه می دهند و از آن نهی می کنند .مسجدمی سازند اما قصد شان نه به عبادت ، بلکه تفرقه افکنی است و « قسم می خورند که جز خدمت و نیکی قصدی نداشته ایم »
وَ الَّذِينَ اتخََّذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَ كُفْرًا وَ تَفْرِيقَا بَينَْ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنىَ وَ اللَّهُ يَشهَْدُ إِنهَُّمْ لَكَاذِبُونَ (32)
خدا شهادت مىدهد: آنهايى كه مسجدى مىسازند تا به مؤمنان زيان رسانند و ميانشان كفر و تفرقه اندازند و تا براى كسانى كه مىخواهند با خدا و پيامبرش جنگ كنند كمين گاهى باشد، آن گاه سوگند مىخورند كه ما را قصدى جز نيكوكارى نبوده است دروغ مىگويند.
لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلىَ التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يحُِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَ اللَّهُ يحُِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ ( 33)
هرگز در آن مسجد نمازمگزار. مسجدى كه از روز نخست بر پرهيزگارى بنيان شده شايستهتر است كه در آنجا نماز كنى. در آنجا مردانى هستند كه دوست دارند پاكيزه باشند، زيرا خدا پاكيزگان را دوست دارد.
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَنَهُ عَلىَ تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٍ خَيرٌْ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَنَهُ عَلىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانهَْارَ بِهِ فىِ نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لَا يهَْدِى الْقَوْمَ الظَّلِمِينَ ( 34)
آيا كسى كه بنيان مسجد را بر ترس از خدا و خشنودى او نهاده بهتر است، يا آن كسى كه بنيان مسجد را بر كناره سيلگاهى كه آب زير آن را شسته باشد نهاده است تا با او در آتش جهنم سرنگون گردد؟ و خدا مردم ستمگر را هدايت نمىكند.
لَا يَزَالُ بُنْيَنُهُمُ الَّذِى بَنَوْاْ رِيبَةً فىِ قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (35)
آن بنا كه برآوردهاند همواره مايه تشويش در دلشان خواهد بود تا آن هنگام كه دلشان پاره پاره گردد. و خداوند دانا و حكيم است.
2- ایجاد تزلزل در باور ها و ایمان مردم : یهودیان مدینه برای متزلزل کردن ایمان مسلمانان از هر وسیله
استفاده می کردند . یکی از راه های ایجاد تردید ،در مؤمنان این بود که عده ای از آنان در آغاز روز به ظاهر ایمان می آوردند و در پایان آن روز از ایمان خود برمی گشتند تا بدین وسیله در ایمان دیگران تردید افکنند و مؤمنان را دلسرد نمایند . در قرآن سوره آل عمران ، آیه 72 می فرماید :
وَ قَالَت طَّائفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ ءَامِنُواْ بِالَّذِى أُنزِلَ عَلىَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَ اكْفُرُواْ ءَاخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (36)
طايفهاى از اهل كتاب گفتند: در اول روز به آنچه بر مؤمنان نازل شده است ايمان بياوريد و در آخر روز انكارش كنيد، تا مگر از اعتقاد خويش باز گردند.
3- شایعه پراکنی
وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلىَ الرَّسُولِ وَ إِلىَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنهُْمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنهُْمْ وَ لَوْ لَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَنَ إِلَّا قَلِيلًا( 37)
و چون خبرى، چه ايمنى و چه ترس به آنها رسد، آن را در همه جا فاش مىكنند. و حال آنكه اگر در آن به پيامبر و اولو الامرشان رجوع مىكردند، حقيقت امر را از آنان درمىيافتند. و اگر فضل و رحمت خدا نبود، جز اندكى، همگان از شيطان پيروى مىكرديد.
تهمتی که به یکی از زنان پیامبر زده شد ، نیز در قالب شایعه بود . خداوند عده ای را سرزنش می کند به این که : چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید ما حق نداریم آن را به زبان بیاوریم ... خداوند شما را اندرزمی دهد که هرگز چنین کاری را تکرار نکنید . ( نور ، آیات 16 و 17)
و لَوْ لَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكلََّمَ بهَِاذَا سُبْحَانَكَ هَاذَا بهُْتَانٌ عَظِيمٌ (38)
َچرا آن گاه كه اين سخن شنيديد نگفتيد: ما را نشايد كه آن را بازگوييم، پروردگارا تو منزهى، اين تهمتى بزرگ است؟
يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (39)
خدا شما را اندرز مىدهد كه اگر از مؤمنان هستيد، بار ديگر گرد چنان كارى مگرديد.
برای اینکه شایعه موثر واقع نشود ، مسلمانان باید به گو نه ای تربیت شوند که تنها به مطالب قطعی ترتیب اثر دهند و بدانند که از تمام اعضای انسان ، از جمله چشم ، گوش و دل ، سوال خواهد شد .
وَ لَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ كلُُّ أُوْلَئكَ كاَنَ عَنْهُ مَسُْولًا (40)
از پى آنچه ندانى كه چيست مرو، زيرا گوش و چشم و دل، همه را، بدان بازخواست كنند.
قرآن می فرماید :اگر شخص فاسق برای شما خبری آورد درباره آن تحقیق کنید ، مبدا از سر نادانی و تحت تاثیر آن خبر به گروهی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید ( 41)
4- تهمت و افترا
إِنَّ الَّذِينَ جَاءُو بِالْافْكِ عُصْبَةٌ مِّنكمُْ لَا تحَْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيرٌْ لَّكمُْ لِكلُِّ امْرِىٍ مِّنهُْم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْاثْمِ وَ الَّذِى تَوَلىَ كِبرَْهُ مِنهُْمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ (42)
كسانى كه آن دروغ بزرگ را ساختهاند گروهى از شمايند. مپنداريد كه شما را در آن شرى بود. نه، خير شما در آن بود. هر مردى از آنها بدان اندازه از گناه كه مرتكب شده است به كيفر رسد، و از ميان آنها آن كه بيشترين اين بهتان را به عهده دارد به عذابى بزرگ گرفتار مىآيد.
از قراین به دست می آید که او در جامعه آن رور شخص مهمی به شمار می آمد . گروهی از منافقان به ظاهر مسلمان می خواستند از این حادثه ، به نفع خویش و به زیان جامعه اسلامی بهر بر داری بکنند . آن گاه آیه نازل شد و با قاطعیت زن ها و مرد های مؤمن را سرزنش کرد که چرا هنگام شنیدن این تهمت نسبت به خود (و کسانی که مثل خود شمایند ) گمان خیر نبرید ؟ چرا نگفتید این یک دروغ بزرگ و آشکار است ؟ چرا چهار شاهد بر آن نیاورند ؟ اکنون که چنین شاهدانی نیاوردهاند از دروغ گویانند .
لَّوْ لَا إِذْ سمَِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيرًْا وَ قَالُواْ هَاذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ ( 43)
چرا هنگامى كه آن بهتان را شنيديد مردان و زنان مؤمن به خود گمان نيك نبردند و نگفتند كه اين تهمتى آشكار است؟
5- ایجاد تفرقه بین مؤمنان :
يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ( 44)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر از گروهى از اهل كتاب اطاعت كنيد شما را از ايمانتان به كفر باز مىگرداند.
ب- شیوه های برخورد قرآن با تبلیغات و جنگ روانی مخالفان
1- دعوت به هماوردی :
پیامبر و مؤمنان که به حقانیت خود اطمینان دارند ، گاهی دشمن را به «تحدی » و مبارزه فرهنگی دعوت می کنند . یکی از این موارد حقانیت قرآن است . خداوند می فرماید :
وَ إِن كُنتُمْ فىِ رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ( 45)
و اگر در آنچه بر بنده خويش نازل كردهايم در ترديد هستيد، سورهاى همانند آن بياوريد و جز خداى همه حاضرانتان را فراخوانيد اگر راست مىگوييد.
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَ لَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتىِ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِْجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِين ( 46)
و هر گاه چنين نكردهايد- كه هرگز نتوانيد كرد- پس بترسيد از آتشى كه براى كافران مهيّا شده و هيزم آن مردمان و سنگها هستند.
نمونه دیگری از این مبارزه طلبی ؛ « مباهله » است . مسیحیان نجران ، ادعا می کردند عیسی (ع) فرزند خداست و بعد از علم به مطلب حق ، باز هم با پیامبر به مجادله برخاستند واز قبول حق طفره رفتند ، آنگاه آیه نازل شد از آن پس كه به آگاهى رسيدهاى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستي .(47)
ج- پیشگیری و مقاوم سازی مؤمنان در مقابل جنگ روانی غیر مؤمنان
1- توجه دائمی به زمینه های فرهنگی – اجتماعی :
هر قدر خطا ها و کم توجهی ها بیشتر باشد ، این سوراخ ها بیشتر می شود ناگهان متوجه می شویم که این چتر آنقدر سوراخ شده است که دیگر در مقابل دشمن ، قدرت حمایت از ما را ندارد . و اگر اعتقادات دینی مورد نظر را به جامعه آموزش ندهیم ، اگر حرف ما با عمل ما متفاوت باشد ، اگر از توجه به نسل جوان غافل شدیم و ... با هر کدام از این ها ضربهای هولناک به این چتر وارد می شود ، ودر نهایت ، اگر اخلاق عمومی به سوی اخلاق بدون معنویت پیش برود ، دیگر نباید سخن از چتر حمایتی برای دینداران گفت .
2- تاکید بر همبستگی و هماهنگی :
إِنَّ اللَّهَ يحُِبُّ الَّذِينَ يُقَتِلُونَ فىِ سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَنٌ مَّرْصُوصٌ (48)
خدا آن مؤمنان را كه در راه او در صف جهاد با كافران، مانند بنيان و سدّى آهنين همدست و پايدارند بسيار دوست مىدارد.
وَ أَلَّفَ بَينَْ قُلُوبهِِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا مَّا أَلَّفْتَ بَينَْ قُلُوبِهِمْ وَ لَاكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنهَُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (49)
و الفت داد دلهاى مؤمنان را، دلهايى كه اگر تو با تمام ثروت روى زمين مىخواستى ميان آنها الفت دهى نتوانستى، ليكن خدا تأليف قلوب آنها كرد كه او مقتدر و داناست.
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَينَْ أَخَوَيْكمُْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكمُْ تُرْحَمُونَ (50)
به حقيقت مؤمنان همه برادر يكديگرند پس هميشه بين برادران ايمانى خود صلح دهيد و خداترس و پرهيزكار باشيد، باشد كه مورد لطف و رحمت الهى گرديد.
3- حفظ آمادگی وبسیج نیروها :
وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ ءَاخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شىَْءٍ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ (51)
و شما (اى مؤمنان) در مقام مبارزه با آن كافران خود را مهيا كنيد و تا آن حد كه بتوانيد از آذوقه و تسليحات و آلات جنگى و اسبان سوارى زين كرده براى تهديد و تخويف دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازيد و نيز براى قوم ديگرى كه شما بر (دشمنى) آنان مطلع نيستيد (مراد منافقانند كه ظاهرا مسلم و باطنا كافر محضاند) و خدا بر آنها آگاه است. و آنچه در راه خدا صرف مىكنيد خدا تمام و كامل به شما عوض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد.
و در زمینه های فرهنگی هم این آمادگی ضروری است . جامعه اسلامی باید از حیث علمی به قدری توانمند باشد که مهاجم احساس خطر کند و درصدد هجوم بر نیاید .
4- آگاه کردن مردم از شیوه های جنگ روانی :
إِنَّ اللَّهَ يحُِبُّ الَّذِينَ يُقَتِلُونَ فىِ سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَنٌ مَّرْصُوصٌ ( 52)
خدا آن مؤمنان را كه در راه او در صف جهاد با كافران، مانند بنيان و سدّى آهنين همدست و پايدارند بسيار دوست مىدارد.
وَ إِذْ قَالَ مُوسىَ لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنىِ وَ قَد تَّعْلَمُونَ أَنىِّ رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُواْ أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللَّهُ لَا يهَْدِى الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (53)
(ياد آر) وقتى كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم، براى چه مرا رنج و آزار مىدهيد (و تهمت سحر و كذب و عيبهاى ديگر بر من مىبنديد) در صورتى كه بر شما معلوم است كه من رسول خدا به سوى شما هستم؟ باز چون (از حق) روى گردانيدند خدا هم دلهاى بىنورشان را (از سعادت و اقبال به حق) بگردانيد و خدا هرگز مردم نابكار فاسق را هدايت نخواهد كرد.
يَأَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُواْ فىِ دِينِكُمْ وَ لَا تَقُولُواْ عَلىَ اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسىَ ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقَئهَا إِلىَ مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِّنْهُ فََامِنُواْ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَا تَقُولُواْ ثَلَثَةٌ انتَهُواْ خَيرًْا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَاهٌ وَاحِدٌ سُبْحَنَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا (54)
اى اهل كتاب، در دين خود اندازه نگه داريد، و درباره خدا جز به راستى سخن نگوييد در حق مسيح عيسى بن مريم جز اين نشايد گفت كه او رسول خداست و كلمه الهى است كه به مريم فرستاده و روحى از عالم الوهيت است پس به خدا و همه فرستادگانش ايمان آوريد و به تثليث قائل نشويد (اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانيد)، از اين گفتار شرك باز ايستيد كه براى شما بهتر است، جز خداى يكتا خدايى نيست و منزّه و برتر از آن است كه او را فرزندى باشد، هر چه در آسمان و زمين است همه ملك او است و خدا تنها به نگهبانى (همه موجودات) كافى است.
قَالَ يَابُنىََّ لَا تَقْصُصْ رُءْيَاكَ عَلىَ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَنَ لِلْانسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ( 55)
يعقوب گفت: اى فرزند عزيز، زنهار خواب خود را بر برادران حكايت مكن كه (به اغواى شيطان) بر تو مكر (و حسد) خواهند ورزيد، زيرا دشمنى شيطان بر آدمى بسيار آشكار است. (56)
پی نوشت ها :
1- محمد تقی، رهبر، پژوهشی در تبلیغ ص 18
2- بقره، آیه12
3- بقره،آیه 13
4- بقره ،آیه 15
5- توبه، آیه 28
6- سبأ، آیه 11
7- نساء، آیه 71
8- انفال، آیه 60
9- انفال، آیه 16
10- توبه، آیه 123
11-انفال آیه 60
12- آل عمران ،آیه 200
13- آل عمران ،آیه 121
14- بقره،آیه 246
15 – نساء، آیه 102
16- دائرة المعارف دفتر تبلیغات ص221
17- نور،آیه 15
18- نساء،آیه83
19- آل عمران ،آیه167
20- آل عمران، آیه 168
21- احزاب ،آیه 13
22- توبه ،آیه 81
23- احزاب، آیه 60
24- احزاب، آیه 61
25- نور، آیه 12
26- نور، آیه 16
27- آل عمران، آیه 144
28- حسن فراهانی www.al-shia.com
29- بقره، آیه 11
30- بقره ،آیه12
31- توبه ،آیه 62
32- توبه ،آیه 107
33- توبه، آیه 108
34- توبه، آیه 109
35- توبه ،آیه 110
36- آل عمران ،آیه 72
37- نساء، آیه 83
38- نور، آیه 16
39- نور، آیه 17
40- اسراء ،آیه 36
41- حجرات، آیه 6
42- نور، آیه 11
43- نور، آیه 12
44- آل عمران، آیه0 10
45- بقره، آیه 23
46- بقره، آیه 24
47- آل عمران، آیه 61
48- صف ،آیه 4
49- انفال، آیه 63
50- حجرات، آیه 10
51- انفال، آیه 60
52- صف ،آیه 4
53- صف، آیه 5
54- نساء، آیه 171
55- یوسف ،آیه 5
56- مجله حوزه و دانشگاه – شماره29
1- قرآن کریم
2- رهبر ،محمد تقی ، پژوهشی در تبلیغ ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ اول 1372.
3- دائرة المعارف، دفتر تبلیغات اسلامی،چاپ اول، 1373.
4- فراهانی، حسن، جنگ روانی از منظر قرآن وسیره نبوی
www.al- shia. Com/html/far/ books/majalat/15/48/16.htm/
5- مجله حوزه و دانشگاه ، سال هفتم ، شماره 29 ، زمستان 13
/ن