رجعت

از آنجایی که اعتقاد به رجعت یکی از اعتقادات مسلم شیعه است و سایر مذاهب اسلامی به چنین امری اعتقاد ندارند در این نوشتار سعی ما براین است تا این موضوع مهم را هر چند به صورت خلاصه برای شما عزیزان از نگاه آیات وروایات بررسی کرده تا اذهان منکرین این موضوع مهم را به نوعی قانع ساخته باشیم. واژگان کلیدی : رجعت ، ایاب ، رد ، حشر ، امکان ذاتی رجعت ، امکان وقوعی رجعت ، تکرار رجعت
سه‌شنبه، 20 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رجعت
رجعت
 


نویسنده : سید قوام صادق زاده

منبع : راسخون



چکیده مطالب :
 

از آنجایی که اعتقاد به رجعت یکی از اعتقادات مسلم شیعه است و سایر مذاهب اسلامی به چنین امری اعتقاد ندارند در این نوشتار سعی ما براین است تا این موضوع مهم را هر چند به صورت خلاصه برای شما عزیزان از نگاه آیات وروایات بررسی کرده تا اذهان منکرین این موضوع مهم را به نوعی قانع ساخته باشیم.
واژگان کلیدی : رجعت ، ایاب ، رد ، حشر ، امکان ذاتی رجعت ، امکان وقوعی رجعت ، تکرار رجعت

پیشگفتار :
 

یکی از آرزوهای دیرینه بشر گسترش عدالت به معنای واقعی در سرتاسر گیتی است، و این آرزو به شکل نوعی اعتقاد در ادیان الهی تجلّی نموده است. در طول تاریخ کسانی که مدعی تحقق این ایده شدند، طرح ها ریختند و چاره ها اندیشیدند، ولی، نتوانستند بشر خسته دل را امیدی بخشند، آری مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تنها چراغ فروزانی است که می تواند تاریکی ها و غبار خستگی را از انسان دور کند. روزی که او می آید و حکومت واحد جهانی تشکیل می دهد، انحراف ها و بی عدالتی ها را محو می سازد و ابرهای خودخواهی و نفاق را کنار می زند. در آستانه ظهور این شخصیت نورانی، حوادث شگفت انگیزی اتفاق می افتد که یکی از آن ها بازگشت گروهی از مؤمنان واقعی برای درک و تماشای عظمت و شوکت جهانی اسلام خواهد بود، البته عده ای از کافران بد طینت نیز در این میان پیش از آخرت به دنیا باز می گردند تا به سزای پاره ای از اعمال ننگین خود برسند.
بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و کافران ستمگر به این جهان پیش از قیامت، رجعت نامیده می شود. اعتقاد به رجعت یکی از اعتقادات شیعه است و سایر مذاهب اسلامی به چنین امری اعتقاد ندارند، از این روی پیوسته رجعت یکی از موضوعات کلامی مورد اختلاف شیعه و سنی بوده است.

مقدمه :
 

یکی از مباحثی که از دیرباز پیرامون آن سخن گفته شده و پیوسته مورد نقد و ایراد از یک سو، و پاسخگویی و دفاع از سوی دیگر بوده، مسأله رجعت است. بدین معنی که برخی از آیات قرآن شریف و روایات منقول از خاندان رسالت از بازگشت گروهی از انسان ها به دنیا پیش از برپایی رستاخیز گزارش می دهند. و پیروان آئین تشیع نیز در پذیرش آن کمترین تردید به خود راه نداده، یقین به وقوع رویدادی دارند. بدین جهت در کتب عقاید و کلام به صورت مختصر و کوتاه از این عقیده سخن به میان آمده و در صورت لزوم به دلائل و شواهدی بر صحت آن اشاره شده است. امّا برخی نویسندگان مسلمان در گذشته و حال در کتاب های خود به نقد اصل رجعت پرداخته و شبهاتی پیرامون آن مطرح کرده اند، و چه بسا اظهارداشته اند که این عقیده ریشه ی اسلامی ندارد و از اندیشه ها و عقاید مکاتب و مذاهب دیگر به اسلام سرایت کرده است.که البته عالمان بزرگ اسلامی با قلمی شیوا از آرمان های اصیل اعتقادی دفاع کرده اند، حال با توجه به این مخالفت ها و ایراد های وارد شده، در این مجموعه سعی کردیم به منظور روشن ساختن اذهان کلیه کسانی که مایلند این مسأله را با کمال بی طرفی مطالعه و بررسی کنند بحث رجعت را از حیث عقلی و نقلی در صفحات آینده بررسی کرده و در این راه از خلاصه گویی پیروی کرده ایم.
معنا و مفهوم رجعت

معنای لغوی :
 

الفاظ مختلفی برای این اصل اعتقادی در قرآن کریم و روایات اسلامی به کار رفته است، مانند: رجعت، ایاب، رد، حشر و...که همه در معنای بازگشت مشترکند، ولی از بین این الفاظ، لفظ رجعت مشهورتر است،که مصدر مره و بیانگر « یکبار بازگشت » است.

معنای اصطلاحی :
 

لغت نامه دهخدا معانی اصطلاحی مختلفی را برای رجعت برشمرده است که به اختصار آن ها را نقل می کنیم.
1. اصطلاح فقهی :
بازگردیدن مرد به سوی زن مطلقه خود در مدت قانونی و شرعی
2. اصطلاح نجومی
3. اصطلاح عرفانی
4. اصطلاح جامعه شناسی
بدیهی است که هیچ کدام از معانی چهارگانه مذکور مورد بحث ما نیست و آنچه در این تحقیق مورد توجه است اصطلاح کلامی است.
معنای کلامی :
رجعت در علم کلام همان حیات و زندگی بعد از مرگ و قبل از قیامت است، و این معنا از لفظ رجعت به ذهن سبقت می جوید و همین معناست که مورد تصریح علما بوده و در این بین شیخ مفید «رحمه اﷲ علیه» تعریفی را آورده است که گویای معنای واقعی رجعت بوده و از نواقص تعریف نخست هم منزّه است.ایشان در تبیین معنای اصلاحی (کلامی) رجعت چنین می نویسد: «خداوند گروهی از اموات را به همان صورتی که در گذشته بودند، به دنیا باز می گرداند.گروهی راعزیز وگروهی دیگررا ذلیل می کند و اهل حق را بر باطل غلبه ونصرت داده و مظلومین را بر ظالمین و ستمگران غلبه می دهد، این واقعه هنگام ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) رخ خواهد داد.»

رجعت در اندیشه شیعه
 

رجـعـت یـکى از مسائل پیچیده مربوط به دوران ظهور حضرت مهدى (عج ) است ,بر اساس این عـقـیـده گروهى از مومنین به این جهان بازمى گردند تا ظهور دولت حق را مشاهده کنند و از شـکـوفـایـى آن لذت ببرند, و نیز گروهى از منافقین بازگردانده مى شوند تا کیفر دنیوى اعمال ناشایست خویش را بچشند.
رجعت یکى از عقاید ویژه مذهب تشیع است که از دیرباز, شیعه امامیه بر آن بوده اند و بدان معروف گـشـتـه انـد و بـه واسطه اعتقاد به آن مورد طعن دشمنان قرارگرفته اند, بحثها و گفتگوهاى فراوانى در این باره میان بزرگان شیعه و مخالفین آنهارخ داده که تاریخ آن را ثبت و ضبط نموده است.(1) در این زمینه روایات بسیارى از خاندان نبوت به دست ما رسیده است .
طبق گفته علامه مجلسى نـزدیـک بـه دویـسـت روایـت در این باب وجود دارد, وى بیشتر آنها رادر کتاب بحارالانوار باب رجعت گرد آورده است (2) . در قرآن مواردى وجود دارد که امکان رجعت را در این امت به ثبوت مى رساند.براساس قرآن کریم گروههایى با افرادى پس از مرگ زنده شده و تا مدتى به حیات مجدد خود ادامه داده اند.در ادامه مقاله به این موارد اشاره خواهیم کرد.البته اغلب این شواهد صرفا امکان قضیه را مى رساند, ولى دو مورد در قرآن کریم صراحتارجعت اشاره دارد: در سوره نمل مى خوانیم : (ویوم نحشر من کل امه فوجا ممن یکذب بایاتنا )(النمل , 27 : 83).روزى خواهد آمد که از هر گروهى دسته اى را برمى انگیزیم , از کسانى که آیات ما رامورد تکذیب قرار مى دهند.ایـن آیه صراحت دارد که دسته هایى از ستمکاران برانگیخته مى شوند, نه همه آنها,و منظور از آن برانگیخته شدن در روز قیامت نیست , چون حشر قیامت , رستاخیزى همگانى است : ((وحشرناهم فلم نغادر منهم احدا)) (الکهف , 18 : 47) آنها را برانگیختیم , هیچ کس را فروگذار ننمودیم و نیز در قرآن کریم آمده است : وکل اتوه داخرین همه نزد او آیند, در حالى که خوار و زبونند.و همچنین آیه ((ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین)) دلالت بر رجعت دارد, زیرا از دومرگ و دو زنده شدن خبر مى دهد, میراندن نخست , پس از حیات نخست , ومیراندن دوم , پس از حیات در رجعت .
امکان رجعت از دیدگاه عقل
پیش از آنکه به دلائل قرآنی وحدیثی رجعت بپردازیم، باید امکان چنین پدیده ای را از نظر علمی بررسی کرد و آنگاه به سراغ قرآن می رویم.
امّا نکته اول: باید بدانیم که مسأله رجعت به جهان مادی با مسأله حیات مجدد در روز رستاخیز کاملأ مشابهت دارد و رجعت و معاد دو پدیده ی همگون هستند، با این تفاوت که رجعت محدودتر بوده و قبل از قیامت به وقوع می پیوندد، امّا در قیامت همه انسان ها برانگیخته شده وزندگی ابدی خود را آغاز می کنند، بنابراین کسانی که امکان حیات مجدد را در روز رستاخیز پذیرفته اند، باید رجعت را که زندگی دوباره در این جهان است ممکن بدانند. و ازآنجایی که روی سخن ما با مسلمانان است و مسلمانان اعتقاد به معاد را از اصول شریعت خود می دانند، به ناچار باید امکان رجعت را نیز بپذیرند. پس با توجه به اینکه بین رجعت و معاد شباهت کامل وجود دارد و هر دو عبارت از بازگشت انسان به حیات مجدد و آفرینش نوین و به دیگر سخن پیوند مجدد روح با بدن هستند امکان رجعت اثبات می گردد. زیرا وقوع معاد امری است مسلم و پذیرفته شده.

وقوع رجعت
 

امکان به دو قسمت تقسیم می شود: امکان ذاتی و امکان وقوعی

امکان ذاتی رجعت :
 

شکی نیست که رجعت به خودی خود،دارای امکان ذاتی است؛ چراکه زنده کردن مردگان ـ چه در دنیا و چه در آخرت ـ در توان خداوند است و هیچ خردمندی در آن شک ندارد. خداوند در آیات فراوانی با ردّ مخالفان، معجزه زنده شدن مردگان را به دست پیامبران خود، دلیلی بر معاد، قیامت و زنده شدن مردگان، اراده کرده است.

امکان وقوعی رجعت :
 

بهترین دلیل بر امکان یک چیز، وقوع آن است. وقوع رجعت با استفاده از بیانات نورانی قرآن و شواهد تاریخی، به روشنی تمام قابل اثبات است .

وقوع رجعت در گذشته و آینده
 

درباره ی وقوع رجعت در گذشته و نیز در آینده با یک نگاه گذرا به آیات مربوط به رجعت با سه دسته آیات مواجه می شویم.

1.آیاتی که گزارش از وقوع رجعت در امت های پیشین می دهند.
 

در این دسته از آیات، به روشنی وقوع رجعت میان اقوام و ملل گذشته گزارش شده است , مانند داستان زنده شدن بنی اسرائیل،زنده شدن یاران حضرت موسی (علیه السلام ) ، زنده شدن عزیز نبی ومردگانی که به دست حضرت عیسی زنده شدند .

2.رجعت در آخر زمان
 

دسته دوم از آیاتی که درباره رجعت سخن گفته اند آیاتی است که با مفهوم لغوی و ظاهر الفاظ خود بر اصل رجعت سخن گفته اند آیاتی است که با مفهوم لغوی و ظاهر الفاظ خود بر اصل رجعت دلالت می کنند و غیر از رجعت معنا و مفهوم دیگری نمی توانند داشته باشند.مرحوم حائری یزدی بیش از بیست آیه را ذکر نموده که با عموم یا نص دلالت بر رجعت می کند که ما در اینجا به چند نمونه اکتفا می کنیم .
1-2 رجعت گروهی از تکذیب کنندگان
(( و یوم نحشُرُ مِن کُلِّ اَمّهٍ فوجاً مِمَّن یُکَذّبُ بآیاتنا فَهُم یُوزعُونَ ))
روزی خواهد آمد که از هر گروه ، دسته ای را بر می انگیزیم ، از کسانی که آیات مارا تکذیب می کنند.
خداوند در این آیه به صراحت می گوید که ما گروهی از ستمکاران را بر می انگیزیم ،نه همه آن ها را ،به طور قطع این حشر ،نمی تواند حشر روز قیامت باشد ؛ چرا که حشر روز قیامت همگانی است و احدی باقی نمی ماند ، مگر این که در روز قیامت محشور می شود و نتیجه اعمال خود را خواهد دید. این مطلب از بسیاری از آیات قران کریم قابل استفاده است ؛ مثلا خداوند در سوره کهف ، آیه 47 می فرماید :
و حَشَر ناهُم فَلَم نُغَادِر مِنهُم اَحَدًا .
آنها را برانگیختیم ، هیچ کس را فرو گذار ننمودیم.
بنابر این ،مراد خداوند از « وَ یَومَ نَحشُرُ مِن کُلّّ اُمَّهٍ فَوجا » نمی تواند حشر روز قیامت باشد ؛ پس منظور از آن چیزی نیست ؛ مگر همان رجعتی که شیعیان به آن اعتقاد دارند .
تا اینجا امکان عقلی رجعت از دیدگاه یک فرد مسلمان کاملا آشکار گشت اکنون به دلائل قرآنی و حدیثی می پردازیم.

بازگشت به دنیا در امت های پیشین
 

یکی از دلائل امکان رجعت،بلکه یکی از دلائل وقوع آن، وجود مواردی از بازگشت به دنیا در گذشته است که قرآن برخی از آنها را بیان فرموده است.
از این آیات می توان دریافت که بازگشت مردگان به دنیا امری است ممکن و قابل قبول که با سنت های الهی مخالفت ندارد. بر ما روشن است که هدف از آوردن این آیات جز اثبات امکان بازگشت به جهان مادی و وقوع آن در امت های پیشین چیز دیگری نیست.
به بیا ن دیگر اینکه: آیاتی که بازگشت افرادی از امت های گذشته را به دنیا اثبات می کند، گویای آن است که رجعت محال نیست و به صورت کم رنگ در امت های پیشین وجود داشته است، که از نظر شما خوانندگان عزیز مواردی می گذرد.

زنده شدن گروهی از بنی اسرائیل
 

«وَ إذ قلتم یا موسی لن نُؤمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اﷲَ جَهرَهً. فَأخَذَتکُمُ الصَاعِقَهُ و أنتُم تَنظُرُونَ، ثم بَعَثناکُم مِن بعدِ مَوتِکُم لَعَلَکُم تَشکُرُونَ» «سوره ی بقره، آیات55 و56»
قوم گفتند: ای موسی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه خدای یکتا را آشکار ببینیم پس صاعقه ای فرا گرفت و هنگامی که شما آن را دیدید، مردید. پس شما را بعد از مرگتان زنده کردیم شاید شما شکرگذار باشید.
در این آیات به داستان گروهی از پیروان حضرت موسی (علیه السلام) اشاره شده که خواستار دیدار خدا بودند و چنین خواسته ی ناروایی سبب نزول عذاب بر آن ها گردید و به مرگ آن ها انجامید. ولی خداوند آن ها را حیات دوباره بخشید. مفسران معتقدند که این آیات درباره هفتاد نفر از قوم بنی اسرائیل نازل شده است.
می بینیم که این آیات یاد شده به روشنی از مرگ و زنده شدن شماری از انسان ها گفتگو به میان آمده است، امّا برای توضیح و اطمینان بیشتر گفتار برخی از مفسران را ذکر می کنیم.
بیضاوی در تفسیر «انوارالتنزیل» می نویسد: «مقید کردن کلمه «بعث» به کلمه «موت» از آن روست که انسان بعد از بیهوشی یا خواب برانگیخته می شود (که آن را بعثت می گویند) و اینان هم در اثر صاعقه جان خود را از دست داده بودند. «ذیل آیه 56 بقره»
زمخشری در کشاف می نویسد: «صاعقه آنان را میراند و این مرگ یک شبانه روز به طول انجامید.
محمّد بن جریر طبری به نقل از مفسران نخستین اسلام چون «سدی» می گوید: صاعقه آن ها را هلاک کرد سپس برانگیخته شدند و به مقام پیامبری رسیدند.(3) دیگر مفسران از جمله مفسران مفسرین شیعی مانند شیخ طوسی در تبیان و شیخ طبرسی در مجمع البیان نیز بر همین عقیده اند، که هفتاد نفر از قوم بنی اسرائیل در اثر صاعقه ای آسمانی جان خود را از دست دادند وخدا برایشان مرحمت فرموده برای دومین بار آن ها را به دنیا بازگرداند.
اختصارا به چندین مورد هم به صورت فهرست وار اشاره خواهد شد که توضیح بیشتر آن در مجال این نوشتار نیست. از جمله داستان عزیز نبی (علیه السلام).گاو بنی اسرائیل. زنده شدن مردگان به اذن خدا توسط حضرت عیسی (علیه السلام).

تکرار رجعت
 

از روایاتی که درزمینه ی رجعت وارد شده است به دو صورت میتوان در زمینه تکرار و عدم تکرار رجعت برداشت نمود . برای برخی رجعت یکبار اتفاق ی افتد اما تکرار رجعت برای عده ای نیز ثابت شده است . امیرالمومنین علی (علیه السلام )رجعتهای مختلف و متعددی خواهد داشت همانطور که فرمودند :
انا صاحب الرجعات والکرات .(4)
همچنین از دشمنان اهل بیت علیهم السلام ابوبکر و عمر نیز به کرات زنده می شوند و با عذاب کشته خواهند شد .(5)

رجعت در آیات و روایا ت :
 

ادله ی مختلفی را می توان برای رجعت بیان نمود :
آیاتی که به صراحت دلالت بر رجعت دارند
الف : روزی خواهد آمد که از هر گروهی عده ای را بر می انگیزند ، از کسانی که آیات ما را مورد تکذیب قرار می دهند.(6) این آیه صراحت دارد که دسته ای بر انگیخته می شوند ، نه همه ی آنها و منظور از آن بر انگیخته شدن در روز قیامت نیست .
زیرا حشر قیامت , رستاخیزی همگانی است.(7)
امام باقر علیه السلام فرمودند : اهل عراق (پیروان ابوحنیفه و بنی امیه )که منکر رجعت هستند مگر این آیه را نخوانده اند : و روزی که از هر امتی گروهی را محشور کنیم (از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند ).
ب : بار الها , دو بار ما را میراندی و دوباره زنده کردی (8) تصریح بر رجعت دارد , زیرا از دو مرگ و دو زنده شدن خبر می دهد . میراندن نخست , و میراندن دوم , پس از حیات در رجعت است.(9)
روایات مختلفی که در مورد رجعت می توان استدلال نمود .

1- تکرارسنت های پیشین
 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) کلامی به این مضمون فرمودند : به آن خدایی که جانم در دست اوست , شما مسلمانان با هر سنتی که در امت های گذشته جریان داشته روبه رو خواهید شد و آن چه در آن امتها جریان یافته مو به مو در این امت جریان خواهد یافت به طوری که نه شما از آن سنت ها منحرف می شوید و نه آن سنت ها که در بنی اسرائیل بود سما را نادیده می گیرد .(10)
این روایت دلالت می کند که آنچه در امت های گذشته رخ داده در این امت نیز رخ خواهد داد و یکی از آن وقایع مسئله رجعت را و زنده شدن مردگانی است،که اتفاق افتاده و باید در این امت نیز اتفاق بیفتد.

2- رجعت امام برای تجهیز و غسل امام .
 

رجعت امام حسین (علیه السلام ) در روزگار ظهور، مبتنی بر یکی از اصول مسلم و قطعی نزد شیعه است به این بیان که امام را امام غسل می دهد و بر او نماز می خواند.بنابراین باید یکی از امامان رجعت نموده مراسم تغسیل و نماز و خاک سپاری امام عصر (عجل الله فرجه الشریف ) را بر عهده بگیرد که طبق روایات رسیده امام حسین (علیه السلام ) این مهم را انجام می دهد.
در تفسیر عیاشی ذیل آیه ی شریفه «ثم رردنا لکم الکره علیه» آدرس از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که : مقصود از زنده شدن دوباره ی امام حسین (علیه السلام ) و هفتاد نفر از اصحابش در عصر امام زمان (علیه السلام ) است، در حالی که کلاه خود های طلایی به سر دارند و به مردم رجعت و زنده شدن دوباره امام حسین (علیه السلام ) را اطلاع می دهند تا مؤمنان به شک و شبهه نیفتند و این در حالی است که حضرت مهدی (علیه السلام) در میان مردم است.
هنگامی که همه ی مؤمنان امام حسین(علیه السلام ) را شناختند و تأیید کردند که او امام حسین (علیه السلام) است رحلت حضرت مهدی (علیه السلام ) فرا خواهد رسید، آنگاه امام حسین (علیه السلام ) وی را غسل و کفن و حنوط می کند .(11)
3-باقی بودن حجج الهی تا قیامت
از اعتقادات شیعه این است که حجت خداوند در زمین باقی می ماند تا قیامت شود و از سویی می دانیم که امام زمان علیه السلام وفات می کنند در نتیجه ائمه اطهار (علیهم السلام ) به دنیا باز خواهند گشت و تا قیامت حکومت می کنند تا سلسله ی حجج اللهی قطع نشود (12)

رجعت کنندگان
 

در برخی روایات به طور مشخص نام افرادی که رجعت می کنند ذکر شده است. از پیامبران ، حضرت اسماعیل بن حزقیل و دانیال و یوشع و عیسی و خضر و حضرت رسول اکرم (ص) و نیز ائمه اطهار علیهم السلام و جمعی از اصحاب چون ، سلمان ، مقداد، جابربن عبداﷲ انصاری، مالک اشتر، مفضل بن عمر و حمران بن اعین و میسر بن عبدالعزیز و نیز اصحاب کهف و ... ذکر شده اند.(13) امام صادق (علیه السلام ) می فرماید: نخستین کسی که زمین برای او شکافته می شود و روی زمین باز می گردد حسین بن علی (علیه السلام ) است و به قدری حکومت می کند که از کثرت سن ابروهایش روی دیدگانش می ریزد. (14)

خاص بودن رجعت
 

به طور کلی رجعت کنندگان به دو دسته تقسیم می شوند (15)
1-انسانهایی که نهایت ایمان را درک نموده اند به طوری که لیاقت حضور در دولت حق و جهانی را دارند . این عده یا در حکومت جهانی منجی بشریت به عزت دنیایی نیز می رسند و یا اینکه در جهت استقرار حکوت جهانی حق به فوز شهادت نائل می شوند .
2-کفار و دشمنانی که گناهان و صدمات بی شماری را به اهل ایمان وارد کرده اند و در کفر و نفاق به نهایت خود رسیده باشند .
این عده مجازات و حدود الهی را بعد از قیام جهانی منجی و قبل از عذاب قیامت دریافت می کنند .
خداوند در سوره سجده می فرماید :به آنان که از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا ) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) می چشانیم ،شاید باز گردند .(16)
امام صادق (علیه السلام ) درمورد این آیه فرمود: عذاب نزدیک قبر در رجعت است و عذاب اکبرعذاب روز قیامت است.(17)

مناظره ای شیرین
 

حکایتی از مومن الطاق ،از اصحاب حقیقی امام صادق (علیه السلام ) نقل شده ات که یکی از مخالفین (ابو حنیفه رئیس فرقه حنفی ) به وی گفت : آیا به رجعت عقیده مندی ؟ گفت : آری . ابوحنیفه به او گفت : پانصد دینار به من وام بده و در بازگشت ( رجعت ) آن را پس بگیر . مومن الطاق گفت : ضامنی بیاور تا ضمانت کند تو درآن زمان (رجعت ) به صورت یک انسان بزگشت میکنی ،تا بتوانم وام خود را از تو بستانم ،شاید به صورت بوزینه بازگشت کنی (18)

فلسفه و حکمت رجعت
 

با توجه به روایات اسلامی ،رجعت جنبه همگانی ندارد بلکه مخصوص مومنان صالحی است که در درجات عالی ایمان قرار دارند ،و نیز کفار و طاغیان ستمگری که به اوج تباهی و شرارت رسیده اند چنین به نظر میرسد که بازگشت مجدد این دو گروه به زندگی دنیا به منظور تکمیل حلقه ی تکامل گروه اول و چشیدن کیفر دنیوی گروه دوم است .
به عبارت دیگر دیگر گروهی از مومنان خالص که در مسیر تکامل معنوی خود با موانعی در زندگی روبه رو شده اند و تکامل آنها نا تمام مانده است،بنابر حکمت الهی ، به این جهان باز خواهند گشت و به تکامل خویش ادامه خواهند داد.شاهد و ناظر جکومت جهانی حق و عدالت خواهند بود و در بنای این حکومت شرکت خواهند جست .
از سوی دیگر نیز گروهی از منافقان و جباران ،علاوه بر کیفر خاص خوددر در روز قیامت باید مجازات های نیز نظیر آنچه که اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند در این جهان ببینند و تنها راه تحق این دو امر ،رجعت است .(19)

ظهور مهدی منتظر و رجعت
 

برخی ناآگاهانه چنین پنداشته اند که ظهور حضرت مهدی پس از غیبت همان رجعت است ، در حالیکه چنین نیست . زیرا غیبت از نظر شیعه جز زندگی آن حضرت در این جهان ماده به صورت یک فرد ناشناخته چیز دیگری نیست و شیعه حضرت مهدی را زنده می داند ودر انتظار ظهور حضرتش بسر می برد . اما رجعت به معنی زنده شدن گروهی از مؤمنان و کافران و بازگشت آنان به دنیاست و به هیچ روی با غیبت ارتباط ندارد . روایات رجعت در کتب شیعه موجود است و هر کس با مراجعه به آنها در می یابد که هیچگاه در هیچ روایتی ، قیام امام عصر را رجعت نخوانده اند و هرگز کسی آن حضرت را مرده نمی داند تا ظهورش را بتوان رجعت خواند . گذشته از این ، اگر رجعت همان انتظار ظهور منجی باشد ، نباید شیعه را به خاطر داشتن چنین اعتقادی نکوهش کرد ، چرا که برخی از فرق اسلامی ـ حتی از اهل تسنن ـ نیز بر این عقیده بوده و چشم به راه ظهور شخصیتی از نسل رسول گرامی هستند .
خلاصه آنکه : مساله رجعت و ظهور امام عصر علیه السلام دو رویداد مستقل از یکدیگرند . که یکی از آن دو ( قیام حضرت مهدی ) مورد تأئید همه فرق اسلامی بوده ‍( اعم از اینکه متولد شده و هم اکنون زنده است و یا درآینده دیده به جهان خواهد گشود ) و دیگری ( رجعت ) که چنین نیست و فقط شیعی مذهبان درباره آن بحث و گفتگو کرده اند . البته بر اساس روایات موجود ، بین ظهور مهدی منتظر و وقوع رجعت پیوند زمانی وجود دارد ، ولی این پیوند هرگز نشانه اتحاد و یگانگی دو مساله نمی باشد .
رجعت امام حسین (علیه السلام ) :

الف )رجعت امام حسین (علیه السلام )در قرآن کریم:
 

همانطور که قبلاً گفتیم در قرآن کریم پیرامون مسئله رجعت و نیز رجعت حسین بن على(ع)، آیات فراوانى وجود دارد تا بدانجا که گفته‏اند: »در قرآن 18 آیه صریح در باب رجعت هست«4 و از جمله این آیات، آیات ششم و هفتم از سوره مبارکه نازعات مى‏باشد: »در آن روز که زلزله‏هاى وحشتناک همه چیز را به لرزه درمى‏آورند و به دنبال آن حادثه دومین رخ مى‏دهد.« این دو آیه شریفه اشاراتى دارند به حوادثى که قبل از وقوع قیامت و رستاخیز روى مى‏دهند که از جمله آنها زلزله‏اى وحشتناک است که همه چیز را درهم ریخته و نظام جهان را دگرگون مى‏سازد.
حضرت امام جعفر صادق(ع)، در (تأویل) این آیه شریفه فرموده‏اند: لرزاننده حسین بن على(ع)، و حادثه دومین، على بن ابیطالب(ع)، است. نخستین فردى که (در رجعت) قبر او شکافته شده (و ازآن بیرون مى‏آید) و خاک را از سر مى‏زداید، حسین بن على(ع) است.(20)
و نیز در این زمینه باید به آیه 6 از سوره مبارکه اسراء اشاره کرد، که خداوند عزیز در این آیه مى‏فرماید:
((آنگاه شما را روبه‏روى آنها قرار داده و بر آنها غلبه دهیم و به مال و فرزندان نیرومند، مدد بخشیم و عده جنگجویان شما را بسیار گردانیم.))
این آیه شریفه نیز طبق روایتى که از امام جعفر صادق(ع)، وارد گردیده، به موضوع رجعت امام حسین(ع)، اشاره دارد، چرا که آن حضرت فرمود: اول کسى که به دنیا برمى‏گردد؛ حضرت امام حسین(ع)، و اصحاب او و یزید و اصحاب او خواهند بود. پس همه ایشان را بکشد مثل آنکه ایشان کشته‏اند چنانچه حق تعالى فرموده است: ثم رددنا لکم...(21) و باز در روایت دیگرى امام صادق(ع)، در تأویل همین آیه فرماید: »... ثم رددنا لکم الکره علیهم« اشاره است به خروج امام حسین(ع)، با هفتاد نفر از اصحابش... و به مردم گویند که این حسین است که بیرون آمده است تا مؤمنان شک در او نکنند و بدانند که دجال و شیطان نیست و حضرت قائم در آن وقت در میان ایشان باشد....(22)
با توجه به دو آیه فوق‏الذکر این نکته به دست مى‏آید که امر رجعت و نیز رجعت امام حسین(ع)، از نظر این کتاب آسمانى امرى شدنى خواهد بود و به همین دلیل جاى شگفتى در آن وجود ندارد.

ب)رجعت امام حسین(ع)، در روایات:
 

یکى از منابع چهارگانه فقه اسلامى، حدیث و سنت است و به همین خاطر براى اثبات بعضى از احکام، قواعد و اعتقادات دینى ناگزیر از رجوع به احادیث و سنن منقول از پیامبر(ص)، و ائمه(ع)، هستیم، که این مطلب درباره »رجعت« نیز صادق است. یعنى براى پى بردن به کم و کیف رجعت، در کنار استدلال به قرآن کریم و عقل، باید از احادیث و روایات نیز بهره گرفت. باید دانست درباره امر رجعت و حوادث پیرامون آن، روایات و احادیث فراوانى در کتب روائى و حدیثى مضبوط است. تا جایى که »شیخ حر عاملى در کتاب الایقاظ من‏الهجعه بالبرهان على الرجعه، 600 حدیث [درباره رجعت] روایت کرده است (23).ولى از آنجا که بحث ما پیرامون رجعت امام سوم(ع)، است، فقط به برخى از روایاتى که در آنها به رجعت آن حضرت تصریح گردیده مى‏پردازیم.

روایت اول:
 

قطب راوندى و دیگران از جابر ازامام محمد باقر(ع)، روایت کرده است که حضرت امام حسین(ع)، در صحراى کربلا، پیش از شهادت فرمودند: ... اول کسى که زمین شکافته مى‏شود و از زمین بیرون مى‏آید من خواهم بود و بیرون آمدن من موافق مى‏افتد با بیرون آمدن امیرالمؤمنین و قیام قائم ما.(24) این روایت که علامه مجلسى آن را در حق‏الیقین آورده است بر این نکته تصریح مى‏فرماید که اولین رجعت کننده در هنگامه رجعت، امام حسین(ع)، است و در این مورد، احادیث فراوانى نقل گردیده که نمونه‏اى از آن را قبلاً و در شرح آیات سوره مبارکه نازعات نیز ذکر کردیم.

روایت دوم:
 

عیاشى از حضرت امام جعفر صادق(ع)، روایت کرده است که اول کسى که به دنیا برمى‏گردد حضرت امام حسین(ع)، است و اصحاب او و یزید و اصحاب او، پس همه ایشان را بکشد مثل آن که ایشان را کشته‏اند.(25) در این روایت علاوه بر آنچه قبلاً بدان اشاره نمودیم یعنى اولویت امام حسین(ع)، در رجعت، به رجعت اصحاب آن حضرت و نیز مخالفان و دشمنان ایشان هم اشاره گردیده و همانطور که ملاحظه مى‏شود تصریح گردیده که در واقعه رجعت، گوئى صحنه حماسه آفرین عاشورا بار دیگر تکرار گردیده و مجدداً مقاتله‏اى بین آن حضرت و سپاه یزید درمى‏گیرد که سرانجام و عاقبت آن، پیروزى و غلبه سپاه امام(ع)، بر سپاه کفر است و در واقع انتقام فجایع حادثه عاشورا از یزیدیان گرفته مى‏شود. و البته این انتقام‏گیرى از ظالمان و ستمگران، تنها منحصر به واقعه عاشورا نبوده، بلکه مطابق روایتى که از امام کاظم(ع)، وارد شده، در هنگامه رجعت بسیارى از مؤمنان از دشمنان خود، طلب حقوق پایمال شده خویش را مى‏نمایند و علاوه بر آن از عده‏اى از دشمنان خود، انتقام مى‏گیرد. (( ارواح مؤمنان با ارواح دشمنان ایشان به سوى بدنها برمى‏گردند تا حق خود را از ایشان استیفاء کنند. هر که ایشان را عذاب و شکنجه کرده باشد انتقام از او بکشند و...)) (26)

روایت سوم :
 

از حضرت امام محمد باقر(ع)، روایت گردیده که اول کسى که در رجعت برخواهد گشت حضرت امام حسین(ع)، خواهد بود و آن مقدار پادشاهى خواهد کرد که از پیرى، موهاى ابروهاى او بر روى دیده‏اش آویخته شود.
مطابق این روایت و روایات مشابه دیگر، در هنگامه رجعت براى برخى از ائمه(ع)، دورانى است که در طى آن در پهنه گیتى به حکمرانى پرداخته و حکومت مى‏نمایند، که از جمله آنها امام حسین(ع)، است که دوران حاکمیت آن حضرت بسیار طولانى خواهد بود.
باید دانست که از این روایت استفاده مى‏شود که فاصله بین قیام حضرت صاحب(ع)، و رجعت تا وقوع رستاخیز و برپا شدن قیامت، فاصله‏اى طولانى خواهد بود که در این فاصله همانطور که گفتیم عده‏اى از اولیاى الهى حکومت مى‏کنند و دنیا، روزگارى سرشار از صلح و صفا را به خود خواهد دید. دورانى که نشانى از ظلم و ستم وجود ندارد و نیکان به دیدن دولت ائمه(ع) خوشحال شده و دیده‏هاى ایشان روشن مى‏گردد.(27)
از آنچه گفتیم نتیجه گرفته مى‏شود که اولاً امر رجعت، امرى حتمى الوقوع است و ثانیاً این امر منحصر به برخى از صلحا و اشقیا مى‏شود و نه همه آنها، که از آن جمله‏اند، امام حسین(ع)، که نخستین مراجعت کننده به دنیا است و پس از انتقام‏گیرى از پدیدآورندگان فاجعه عاشورا و گستردن صلح و صفا و آرامش در عرصه گیتى، مدت بسیارى را به اداره امور عالم و حاکمیت بر جهان بشریت مى‏پردازند.

پی نوشت ها :
 

1 -بحارالانوار جلد 53 صفحه 107
2 -بحارالانوار جلد 53 صفحه 39-144
3- جامع البیان
4- -بصائر الدرجات ، محمد بن حسن بن فروخ ، صفار صفحه 202
5- -بحار الانوار ج 53صفحه بیروت ،موسسه الوفا
6 --نمل 83
7 -کهف آیه 47
8- غافر آیه 11
9 -بحار ج 53 صفحه 56و 116و144
10 -صدوق, محمد بن علی بن حسین ,پیشین , ج 2 صفحه 200
11- تفسیر عیاشی ج 1 صفحه 281
12- کلینی , محمد بن یعقوب ج1 صفحه 178و179
13- بحار الانوار ج 53 صفحه 61-105-108
14- البته از روایات مربوط به دابه الارض اینطور استنباط می شود که اولین امام رجعت کننده امیرالمومنین علیه السلام هستند ولی ایشان پس از امام حسین علیه السلام حکومت می کنند. حتی روایات ،رجعت حضرت زهرا سلام الله علیها در مکه به هنگام ظهور را مطرح کردند
15- تفسیر عیاشی ج2ص 282
16- سجده آیه 21
17- بحارالانوار ج 53 ص24موسسه وفا ،بیروت
18 -رجال النجاشی ،2 جلد در یک مجله ص 326 ، قم
19- تفسیر نمونه ج 9 ص 55
20-فضائل و سیره امام حسین (ع)در کلام بزرگان ،عباس عزیزی ص 69
21 -حق الیقین جلد 2 ص 12
22- حق الیقین جلد 2 ص 16
23 -حسین عمادزاده ، منتقم حقیقی ص 482
24 -علامه مجلسی ،حق الیقین جلد 2 ص 7
25 -همان صفحه 12
26 - همان ص 7
27 -همان ص 10
فهرست منابع :
قرآن کریم
رجعت ،مجلسی، محمد باقر ، موسسه الوفا – چاپ بیروت
نوائب الدهور ، میر جهانی، جلدسوم،چاپ تهران 1380
تفسیر نمونه ، مکارم شیرازی، ناصر ، جمعی از نویسندگان، قم
حق الیقین ، مجلسی ،محمد باقر، تهران سرور،1378
بحارالانوار ، مجلسی ،محمد باقر ، موسسه الوفا ،چاپ بیروت
بصائرالدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن بن فرخ صفار قمی، تهران دارالحدیث ، 1375
 



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط