آیا ذبح و شکار حیوانات با مسئله عدل الهی و حقوق حیوانات منافات ندارد؟

آیا ذبح و شکار حیوانات با مسئله عدل الهی و حقوق حیوانات منافات ندارد؟ آیا درد و زجر حیوان ذبح شده با عدل الهی و حقوق حیوانات منافاتی ندارد؟
سه‌شنبه، 26 دی 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
آیا ذبح و شکار حیوانات با مسئله عدل الهی و حقوق حیوانات منافات ندارد؟

 مقدمه:

درد و رنج های حیوانات با ذبح شرعی و شکار یا طعمه واقع شدن آنها، چگونه با عدل الهی سازگار است؟!
 
در احکام دین اسلام، شرایطی ذکر شده که با رعایت آنها می توان گوشت برخی حیوانات را بعداز ذبح شرعی یا شکار خورد.
 
سؤالی که در این بین ممکن به ذهن برسد این است که چرا و با چه توجیهی، این دین آسمانی اجازه می دهد که عده ای از حیوانات به خاطر رفع نیازهای خوراکی انسان، درد و رنج کشته شدن و از بین رفتن را متحمل شوند؟
 
آیا این عادلانه است که گروهی از حیوانات صرفا به خاطر تأمین غذای آدمی از بین بروند؟
 
این سؤال از آنجا پررنگ تر می شود که در بیانات برخی از بزرگان دینی، توصیه هایی درباره گوشت خواری و فواید آن می یابیم.
 
 آیا این بزرگان چشم بر رنج حیوانات هنگام قربانی شدن برای تأمین بخشی از غذای انسان، بسته اند؟
 

آیا ذبح و شکار حیوانات با مسئله عدل الهی و حقوق حیوانات منافات ندارد؟ 

ذبح، شکار و نقض حقوق حیوانات

ذبح و شکار، در نهایت به مرگ حیوان می­انجامد و حیات او را از بین می­برد. در نتیجه، ابتدا باید حق حیات حیوان بررسی شود. اینکه آیا چنین حقی برای حیوان ثابت است؟
 
و در صورت ثبوت، آیا ذبح و شکار حیوان، از موارد جواز اسقاط این حق است یا خیر؟
 

حق حیات حیوانات

حق حیات، به دلایل مختلف از کتاب و سنت و عقل برای انسان ثابت شده است؛ اما حق حیات به­معنای حق ادامة زندگی و بهره بردن از نعمات خداوندی است.
 
 و به فعلیت رسیدن استعدادها و رسیدن به کمال و غایت زندگی، برای همة موجودات زنده، به‌ویژه حیوانات، قابل اثبات است؛
 
چرا­که افزون بر ادله­ای که خواهد آمد، حیوانات نیز استعداد رشد و حرکت به­سوی غایت خلقت را دارند.
 
همین حق حیات داشتن و ذی­روح بودن حیوانات سبب شده است برخی فقها برای نجات کشتی در حال غرق، وقتی امر دایر بین به آب انداختن وسایل و به آب انداختن حیوانات است، اجازة غرق حیوانات را ندهند.
 

حق حیوانات از منظر شهید ثانی

شهید ثانی در مسالک می­فرماید:السفینة إذا أشرفت على الغرق یجوز إلقاء بعض أمتعتها فی البحر، وقد یجب رجاء نجاة الراکبین إذا خفت. ویجب إلقاء ما لا روح فیه لتخلیص ذی الروح. ولا یجوز إلقاء الحیوان إذا حصل الغرض بغیره وإذا مست الحاجة إلى إلقاء الحیوان قدمت الدواب لابقاء الادمیین؛ (1)
 
هنگامی که کشتی در شرف غرق شدن باشد، به آب انداختن بعضی از وسایل جایز است؛ و برای نجات پیدا کردن ذی­روح، به­آب انداختن آنچه روح ندارد، واجب است.
 
 و اگر غرض با به­آب انداختن وسایل دیگر حاصل می شود، به­آب انداختن حیوان جایز نیست؛ و اگر به القای حیوان نیاز پیدا شد، چهارپایان مقدم­اند.
 

ادلة روایی حق حیات

روایاتی که از کشتن حیوانات نهی کرده، و حق حیات را برای آنها اثبات می­کنند، دو دسته­اند: برخی به­طور عموم، یعنی بدون ذکر نام حیوان خاصی، این نهی را دارند؛ و برخی دیگر با ذکر نام، از قتل حیوانی خاص منع می­کنند.
 
الف: روایاتی که به­طور عموم دال بر منع قتل حیوان­اند.
روایت اول
«عن النبی9 انه نهی عن قتل کل ذی روح إلا أن یؤذی»؛(2) ایشان از کشتن هر موجود داری روح (حیوان) نهی فرمودند؛ مگر آنکه که موذی باشد.
 
در این روایت، رسول اکرم (ص) از قتل موجود روح­دار منع می­کند و جواز آن را فقط در صورت اذیت و آزار می­داند.
 
روایت دوم:
«عنه علیه السلام: ما مِن دابَّةٍ ـ طائرٍ ولا غَیرِهِ ـ یُقتَلُ بغَیرِ الحقِّ إلّا ستُخاصِمُهُ یَومَ القِیامَةِ. (3)
 
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر حیوان، پرنده یا غیر آن، که به­ناحق کشته شود، روز قیامت با قاتل خویش مخاصمه کند.
 
روایت سوم
قال رسول الله (ص): «لعن الله من اتخذ شیئاً فیه الرّوح غرضاً». (4) رسول اکرمفرمودند: خداوند لعنت کرده است کسی را که موجود جان­داری را مورد هدف قرار می­دهد.
 
روایت چهارم
قال الصادق(ع): «أقذر الذنوب ثلاثة: قتل البهیمة، وحبس مهر المرأة، ومنع الاجیر اجرة»؛ (5)
 
امام صادق (ع) فرمود: کثیف­ترین گناهان سه چیز است: کشتن جان­دار، خودداری از پرداختن مهریة زن، و نپرداختن مزد کارگر.
 
در مجموع روایات یادشده، نهی از قتل بی­دلیل حیوان وجود داشت. البته روایات بسیار دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که برای رسیدن به مطلوب، بیان همین مقدار کافی ست.
 

ب) روایاتی که از قتل حیوان خاصی نهی می­کنند

 روایت اول
قال رسول الله (ص): «من قتل عصفوراً بغیر حق سأله الله عنه یوم القیامة»؛ (6) هر که گنجشکی را بدون دلیل بکشد، خداوند در روز قیامت از آن سؤال می‏کند.
 
روایت دوم:
عن النبی (ص) أنه قال: «اطلعت لیلة اسری بی علی النار فرأیت امرأة تعذب، فسألت عنها، فقیل: انها ربطت هرة ولم تطعمها ولم تسقها ولم تدعها تأکل من حشائش الأرض حتی ماتت فعذبها بذلک»؛ (7)
 
رسول اکر (ص) در حدیث معراج نقل می‏فرمایند: زمانی که در شب معراج بر آتش جهنم گذر می‏کردم، زنی را دیدم که عذاب می­شد.
 
 از علت آن سؤال کردم. در پاسخ گفته شد: او زنی بود که گربه‏ای را بسته و محبوس کرده بود و به او غذا و آب نمی‌داد .
 
و رهایش هم نمی‏کرد تا از آب و علف زمین چیزی بخورد؛ تا اینکه مرد و جان باخت. پس عذاب او بدین سبب است.
 
روایت سوم
عن النّبی(ص): «من قتل عصفوراً عبثاً جاء یوم القیامة یعجّ الی الله تعالی یقول: یا ربِّ هذا قتلنی عبثاً ینتفع بی ولم یدعنی فاکل من حشارة الارض»؛ (8)
 
پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی که گنجشکی را بیهوده بکشد، آن حیوان در روز قیامت به حضور خدا شکایت می­کند و می­گوید:
 
خدایا این شخص من را بیهوده کشت؛ در حالی که هیچ سودی از کشتن من نداشت و رهایم نکرد تا از حشرات زمین تغذیه کنم.
 
روایت چهارم
 أبی­الحسن الرضا (ع) عن أبیه، عن جده7 قال: لا تأکلوا القنبرة ولا تسبوها ولا تعطوها الصبیان یلعبون بها فإنها کثیرة التسبیح لله تعالى وتسبیحها لعن الله مبغضی آل محمد:؛ (9)
 
امام رضا(ع) فرمود: مرغ چکاوک را نخورید و به او دشنام و ناسزا نگویید، و او را در اختیار کودکان قرار ندهید.
 
 تا با او بازی کنند؛ زیرا آن پرنده زیاد تسبیح خدا می‌کند و در تسبیحش بر دشمنان آل محمد9 لعنت می­فرستد.
 
در این روایت، حتی از سب حیوان نیز منع شده است. پس به­طریق اولی حق حیات برای او اثبات می­شود.
 
روایت پنجم
«مرّ رسول الله (ص) علی قوم نصبوا دجاجة و هم یرمونها بالنّبل، فقال: من هؤلاء لعنهم الله». (10)
 
رسول خدا (ص) بر گروهی گذر کرد که مرغ زنده­ای را هدف قرار داده بودند و به آن تیراندازی می­کردند. پس فرمود: کیستند اینان؟ خدا لعنتشان کند.
 
روایت ششم
عن رسول الله (ص): «انّه ... و نهی عن قتل النّحل»؛ (11) رسول اکرم(ص) از کشتن زنبور عسل نهی فرمود.
 
روایت هفتم
انّ رسول الله (ص) نهی عن قتل خمسة: الصرد والصوام والهدهد والنّحلة و النملة والضفدع»؛ (12)
پیامبر اکرم (ص) از کشتن پنج حیوان نهی نمود: جغد، هدهد، زنبور عسل، مورچه و قورباغه.
 
لازم به ذکر است، از روایات یاد شده استفاده­های بسیاری می­توان کرد و حقوقی مانند حق بهره­برداری صحیح، عدم آزار و اذیت حیوانات و حق نفقه را برای آنها به‌ دست آورد؛
 
 اما از آنجا که موضوع بحث، فقط ذبح و شکار و حق حیات است، به آنها پرداخته نشده است.
 
با جمع بین روایات دستة اول و دوم، مشخص می­شود که حق حیات برای تمام حیوانات ثابت است و برای ازبین بردن آن، نیاز به دلیل موجه است.
 
 البته در روایات دستة دوم که نام حیوانات نیز آمده است، به­طور قطع حکمتی هست؛ اما با توجه به کثرت این احادیث و ذکر نام بسیاری از حیوانات، و همچنین عموم نهی در روایات دستة اول، مطلوب ما که حق حیوان است، ثابت می­شود.
 
این حق، چنان مستقر است که در تزاحم وضو و حیات حیوان، حق حیوان مقدم می­شود.
 
اگر آب برای وضو کم باشد، به­گونه­ای که در صورت انجام وضو، حیوان از تشنگی تلف خواهد شد، حق حیات حیوان اولویت دارد؛ و این مسئله، یکی از موارد جواز تیمم است.
 
به همین دلیل، شهید ثانی می­فرماید: «أو الخوف من استعماله لمرض حاصل یخاف زیادته أو بطؤه أو عسر علاجه، أو متوقع، أو برد شدید یشق تحمله،
 
أو خوف عطش حاصل، أو متوقع فی زمان لا یحصل فیه الماء عادة، أو بقرائن الأحوال لنفس محترمة ولو حیواناً»؛(13)
 
از شرایط جواز تیمم، ترس از عطشی است که برای نفس محترمه­ای ـ گرچه حیوان باشد ـ به­وجود آید یا انتظار می­رود به­طور معمول یا بر اساس قراین و شواهدی، به­وجود آید و در آنجا آبی یافت نشود.
 
حضرت امام خمینی نیز در زمینة مجوزات تیمم، می­فرمایند:
 
«... در عطش که موجب هلاکت است، فرقی نیست بین آنکه خوف هلاکت بر خودش باشد یا دیگری، آن دیگری انسان باشد یا حیوان،‌ مملوک باشد یا غیرمملوک، از آنچه که حفظ آن از هلاکت واجب است...». (14)
 

محترم بودن و حرمت حیوانات

فقه شیعه، حیوان را محترم می­شمارد و پیرو آن، برای او حقوقی را لازم می­داند.
 
صاحب جواهر در باب جواز تیمم در صورتی که اندکی آب موجود است و در عین حال حیوان تشنه است، می­گوید:
 
«قد یقال إنها نفوس محترمة وذوات أکباد حارة مع حرمة إیذائها بمثل ذلک، بل هی واجبة النفقة علیه التی منها السقی، بل فی غیر واحد من الأخبار المعتبرة ان للدابة علی صاحبها حقوقاً منها ان یبدء بعلفها إذا نزل فتحترم لذلک لا من جهة المالیة؛(15)
 
چه­بسا گفته می‏شود حیوانات نفس محترمه‏ای دارند و صاحب جگرهای تشنه­اند که باید سیرابشان کرد. همچنین اذیت کردنشان به­وسیلة تشنه نگه داشتن آنها حرام است؛
 
بلکه نفقة حیوان بر مالک واجب است، که یکی سیراب کردنشان است. در احادیث متعدد و معتبری نیز آمده است:
 
حیوان بر صاحبش حقوقی دارد که از جملة آنها، رسیدگی به آب و غذای حیوان قبل از خودش است.
 
به­سبب ادلة یاد شده، حیوان دارای احترام است؛ نه اینکه حکم به جواز تیمم، از جهت حفظ مال باشد.
 
ایشان احترام حیوان را نه از این حیث که مال است، بلکه از این حیث که موجودی ذی­روح و محترم است، می­داند.
 
شیخ طوسی; نیز در مقام تعلیل بر وجوب نفقة حیوان چنین بیان می­گوید:«لأن لها حرمة»؛  برای حیوان حرمت و قداست وجود دارد.(16)
همچنین علامه حلی(ره) در کتاب اجاره می­نویسد:«لان للحیوان حرمة فی نفسه؛ زیرا حیوان در خود قداست دارد(17)
 

حیات موجودات وچرخه غذایی آنها

مهم ترین نکته ای که برای پاسخ به این سؤال باید به آن توجه کرد، در نظر گرفتن وضعیت طبیعی موجودات جهان، اعم از گیاه و حیوان و انسان و دیگر موجودات، در رابطه و مقایسه با یکدیگر است.
 
زیست شناسان امروزه به این باور رسیده اند که جنبندگان ذیل نظمی منسجم و پایدار، مراحل زنجیره غذایی یکدیگر را می سازند.
 
 در ابتدا گیاهان و نباتات از خورشید انرژی را دریافت می کنند. بعداز آن مصرف کنندگانی چون علف خواران و گوشت خواران به این چرخه می پیوندند.
 
 و در انتها باکتری ها و مخمرها با تغذیه از آن علف خواران و گوشت خواران، این زنجیره را به پایان می رسانند.
 
 این زنجیره چنان دقیق و با حکمت توسط خداوند طراحی شده که حتی جانداران در تاریکی های مطلق اعماق اقیانوس ها نیز انرژی و رزق خود را از این نظام غذایی، دریافت می کنند.(18)
 
 مشاهده و تأمل دقیق در این نظام و رابطه ای که موجودات عالم با یکدیگر دارند، نشان می دهد که در هستی، تمام موجودات برای رشد و حیات خود، از همدیگر تغذیه می کنند و بهره مند می گردند.
 

بدن انسان چرخه غذایی باکتریها وقارج ها

 و این گونه نیست که آدمی در آن فقط نقش مصرف کننده را داشته باشد. حتی بدن انسان نیز بعداز مرگ و خاکسپاری، تجزیه می شود و خوراک باکتری ها و قارچ ها و حشرات می گردد.
 
 به هر حال هر گونه خلل وارد کردن در این نظام، به بهانه کاهش رنج موجوداتی که خوراک دیگر موجودات می شوند، حرکت طبیعی و کارآمدی آن را را مختل می کند.
 
در قالب یک مثال این موضوع را عینی تر می کنیم. هر کدام از ما اگر با صحنه کشته و خورده شدن یک آهو توسط یک شیر و رنج و درد آن مواجه شویم،.
 
 ممکن است عواطف مان به غلیان درآید و از آن متأثر گردیم ولی اگر بنا باشد ما به حکم این عواطف برای طبیعت تصمیم بگیریم، چه اتفاقی می افتد؟
 
ممکن است ما بتوانیم با مهیا کردن بستر یک سری از امور و تمهیدات جلوی کشته و خوردن شدن آهوان توسط شیرها را بگیریم.
 
 ولی در آن صورت و با به هم خوردن این نظام تغذیه، هم به شیرها ظلم کرده ایم هم به آهوان. زیرا هم شیرها گرسنه می مانند.
 
 و با از بین رفتن منابع تغذیه شان تعدادشان کم می گردد و هم زنده ماندن آهوان و بالا رفتن میزان تعدادشان، مراتع و منابع تغذیه شان نابود می گردد و خطر انقراض تهدیدشان می کند.
 

همه ی حیوانات محکوم به مرگند

لیکن در برابر برخی از دیگر گونه های مردن بریده شدن سر راحت تر است . چرا که گوسفندن با دیدن چاقو نمی ترسد و تا گلویش بریده نشده است از مرگ خود آگاه نمی شود.
 
بنابراین با ذبح عذاب مضاعفی بر حیوان وارد نمی شود تا خلاف رحمت باشد. و حیوان همان عذابی را تحمل می کند که بدون شک روزی تحمل خواهد کرد چرا که هر حیوانی روزی باید بمیرد،وناچار دردی را تحمل می کند.
 
درباره حیواناتی که توسط انسان خورده می شوند نیز همین گونه است. این موجودات در طبیعت محکوم به مرگ اند – زیرا هیچ موجودی تا ابد زنده نمی ماند .
 
 بنابراین برای یک حیوان چه تفاوتی می کند که رنج و درد مرگ را در اثر بیماری و فرسوده شدن سلول های بدنش متحمل شود یا در اثر شکار شدن یا در اثر ذبح شدن توسط یک قصاب.
 
 به خصوص در ذبح که بریده شدن چهار رگ اصلی آنها و تسریع در جان دادن شان، از شکنجه و زجرکش شدن آنها که با روح انسانیت سازگاری ندارد، جلوگیری می شود.(19)
 

کشتن حیوانات بدون دلیل حرام است.

احادیث و روایاتی در نهی از کشتن بیهوده حیوانات نقل شده که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
 
و کشتن حیوانات بدون اینکه لزوما برای رفع نیاز خوراک آدمی باشد، امری ناپسند و مذموم شمرده می شود.
 
فقها و دانشمندان علوم اسلامی تصریح می کنند که اگر شخصی صرفا برای خوشگذرانی – بدون نیاز مبرم به تأمین خوراک خود – به شکار حیوانات برود،.
 
 مرتکب سفر حرام شده و احکام سفرهای حرام از جمله تمام بودن نمازش در این گونه سفرها، بر او مترتب می گردد.(20)
  
من قتل عصفـوراً بغیر حق سـأله الله عنه یوم القیامه؛ «کسی که گنجشکی را به غیر حق بکشد، خداوند روز قیامت از او سؤال خواهد کرد» (21).
 
عن النبی صلی الله علیه و آله انه نهی عن قتل کل ذی روح الا ان یوذی؛ «از رسول نقل شده که ایشان نهی می‌فرمودند از قتل هر موجودی که روح دارد مگر آنکه جوازی برای آن کار باشد» (22)
 
همچنین از پیامبر (ع)نقل شده که فرمود «در شبی که به معراج رفته بودم بر آتش جهنم گذری داشتم. زنی را در حال عذاب دیدم.
 
 از علت عذاب پرسیدم. گفته شد گربه‌ای را بسته بود و آب و غذایش نمی‌داد و اجازه استفاده از خس و ‌خاشاک زمین را هم به او نمی‌داد تا گربه به هلاکت رسید. پس خدا به واسطه آن عمل ناشایست عذابش می‌کند».
 

آزار رساندن وعذاب دادن حیوانات حرام است

در متون روایی و تألیفات اسلامی می بینیم که عذاب و رنج دادن حیوانات و آزار رساندن به آنها به شدت نهی شده و مورد مذمت قرار گرفته و ممنوع اعلام شده است.(23)
 
نهی از آزار حیوانات و رعایت حقوق آنان در احادیث و روایات بسیار مفصل و دقیق است و حتی کوچکترین مسائل از نظر دور نمانده است .
 
به طوری که در حدیث آمده است: سزاوار است کسی که شیر را می‌دوشد، ناخن‌های انگشتانش را بگیرد تا حیوان اذیت نشود. ذکر همین مقدار نشانگر اهمیتی است که اسلام به حقوق حیوانات داده است.
 
خداوند لعنت کند کسی را که یال و دم اسب را که وسیله دفاع اوست، قطع کند. همچنین در «وسایل الشیعه» آمده است شکار حیوانات برای تفریح و بدون احتیاج حرام است.
 
 بنابراین سفر کسی که برای تفریح به شکار می‌رود، سفر معصیت بوده و باید نمازش را تمام بخواند (24)
 
 پیامبر(ع): لعن الله من مثل بالحیوان؛ «خداوند لعنت کند کسی را که حیوان را مثله کند»ـ نهی از ذبح حیوانی در مقابل حیوان دیگرجایز نیست حیوانی را در مقابل حیوان دیگری که او را می‌بیند ذبح کنند (25)
 
امام علی(ع) فرموده‌اند: «گوسفندی را نزد گوسفند دیگر ذبح نکنید».
 

ارتزاق حیوانات از همدیگر

از طرف دیگرعالم طبیعت دار تزاحم است و موجودات زنده در آن از همدیگر ارتزاق می کنند. حیوانات گوشت خوار مثل شیر و ببر از حیوانات گیاهخوار چون آهو و میش تغذیه می کنند.
 
 گیاهخواران نیز نیروی حیاتی خویش را از گیاهان زنده تأمین می کنند. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. انسان هم محتاج گیاهان است هم محتاج حیوانات.
 

گوشت حیوانات و سلامتی بدن

پزشکان تأیید می کنند که انسان با ترک خوردن گوشت جسما و روحا دچار بیماری می شود. در روایات اهل بیت(ع) نیز توصیه شده است به خوردن گوشت و نهی شده است از خوردن زیاد آن.
 
پیامبر(ص) فرمودند: «هر کس چهل روز (پشت سر هم) گوشت بخورد سنگ دل می شود.» و علی(ع) فرمودند: «شکم هایتان را گورستان جانوران نکنید.»
 
 و امام صادق(ع) فرمودند: «در هر هفته یک بار گوشت بخورید و خود و فرزندانتان را بدان عادت ندهید، زیرا موجب اعتیادی همچون اعتیاد به شراب می گردد.
 
 نیز آنان را بیش از چهل روز از گوشت محروم نکنید چرا که آنان را بد خوی می کند.» پیامبر(ص) فرمودند:
 
«هر کس بر او چهل روز بگذرد و گوشت نخورد، باید با امید به خدا قرض کند و گوشت بخورد.» (یعنی اگر پول ندارد قرض کند و گوشت بخورد.) (26)
 
بنابراین اگر در اسلام به خوردن گوشت توصیه شده است به خاطر این است که ترک آن موجب زیان است.
 
 و البته از زیاده روی در خوردن گوت نیز نهی شده است باز به خاطر مضرات آن. اگر حکیمانه و با عقل ناب و به دور از تأثیر عاطفه به طبیعت بنگریم خواهیم دید که این امور لازمه نظام مادی هستند.
 

دستورهای اسلام در ذبح، مؤید حقوق حیوانات

در متون دینی، اگرچه توصیه هایی برای گوشتخواری و تغذیه از برخی حیوانات وجود دارد ولی در مقابل بیانات دیگری نیز برای کاهش رنج حیوانات صادر شده است.
 
این توصیه ها و بیانات اسلامی برای کاهش رنج و درد حیوانات در هنگام ذبخ  وارد شده است.
 
 تا کسی که حیوانی را ذبخ می کند با رعایت این دستورات حیوان راحت‌ جان دهد .و در حال جان دادن فشار مرگ را کمتر احساس کند.  
 
به تعدادی از این  دستورها و توصیه ها و احکام باب ذبح اشاره خواهیم کرد.
 
1- منع ذبح در شب
خداوند در قرآن کریم می­فرماید: وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنًا (27) و شب را مایة آرامش قرار داد.
 
شب مایة آرامش و سکون همة موجودات است و این آرامش نباید ازبین برود. ازاین­رو، ذبح حیوان در شب نهی شده است. شرع مقدس با این ظرافت سعی در حفظ حقوق حیوانات دارد.
 
2-عدم ذبح حیوانی در برابر حیوان دیگر
حیوانات نیز نسبتبه یکدیگر فهم و شعور و احساس دارند و شارع از هجمه به این احساسات حیوان، مانع شده است.
 
در روایت آمده است:عن ابی عبد الله7: انّ امیرالمؤمنین7 قال: لاتذبح الشاة عند الشاة ولا الجزور عند الجزور وهو ینظر الیه؛ (28)
 
امام صادق7 از امیرالمؤمنین7 نقل می­کند که فرمودند: گوسفند در برابر دیدگاه گوسفند دیگر، و شتر در برابر دیدگان شتر دیگر ذبح نمی­شود.
 
به هر حال، چه قایل به حرمت شویم و چه قایل به کراهت، در هر صورت این نهی مصداق بارز رعایت حق حیوان در ذبح است.
 
3- منع از کندن پوست حیوان بلافاصله پس از ذبح
حیوان بلافاصله پس از ذبح نمی­میرد و در این فاصله، یعنی وقتی هنوز روح در بدن حیوان هست، .
کندن پوست آن یا قطع عضوی از بدن حیوان جایز نیست. بیشتر فقها قایل به کراهت این کار شده­اند. (29)
 
 4-  پرهیز از رنج دادن حیوان در ذبح
«روی شداد بن اویس ان النبی (ص) قال: ان الله کتب علیکم الإحسان فی کل شیء فإذا قتلتم فاحسنوا القتلة وإذا ذبحتم فأحسنوا الذبحة»؛(30)
 
پیامبراکرم (ص) می‏فرماید: خداوند احسان در همة امور را بر شما لازم داشته است؛ پس زمانی که حیوانی را ذبح می‏کنید، به­خوبی ذبح را انجام دهید.(31)
 
 5- فلج کردن حیوان پیش از ذبح
امام صادق(ع) می­فرمایند: «لا تنخع الذبیحة حتی تموت فإذا ماتت فانخعها»؛حیوانی را که ذبح می‏کنید، پیش از مرگ قطع نخاع و فلج نکنید؛ و پس از مرگش این کار را انجام دهید.عده‏ای قایل به حرمت این عمل شده‏اند
 
شهید ثانی در شرح عبارت شهید اول می‏نویسد:«هو أن یقطع نخاعها قبل موتها... و قیل: یحرم؛ لصحیحة الحلبی، قال: قال أبوعبدالله7: [لا تنخع الذبیحة حتی تموت فإذا ماتت فانخعها] والأصل فی النهی التحریم وهو الأقوی واختاره فی الدروس»؛ (32)
 
عده‏ای قایل به حرمت این عمل شده‏اند و دلیل آنها، صحیح حلبی از امام صادق7 است که می‏فرمایند: «حیوانی را که ذبح می‏کنید، پیش از مرگ قطع نخاع و فلج نکنید و پس از مرگش این کار را انجام دهید»؛ و اصل در نهی مذکور در روایت، حرمت می‏باشد.
 
شهید ثانی این نظر (حرمت) را اقوی می­داند و می­فرماید: خود شهید اول در کتاب دروس، قول به حرمت را اختیار کرده است.
 
6- دستور به تیز بودن آلت ذبح
یکی از اوامر شرع در باب ذبح این است که آلت ذبح باید به­اندازه­ای تیز باشد که حیوان زجر نکشد و آزار و اذیت نبیند.
 
در روایتى دراین­باره چنین آمده است:قال الصادق(ص): «اذا اراد أن تذبح الذبیحة فلا تعذب البهیمة، احد الشفرة»؛(33)
 
هنگامی که خواستی چهارپا را ذبح کنی، حیوان را عذاب نده و آلت ذبح را تیز کن.
 
7-  با قدرت کشیدن چاقو
 لازم است آلت ذبح با قوت و نیروی تمام کشیده شود تا حیوان سریع­تر و به­راحتی جان دهد.شهید در مسالک می­فرماید:«ویمرّ السکین بقوة»؛ (34)چاقو را با قوت بر گلوى ذبیحه بکشد.
 
8- تسریع در ذبح
تسریع در ذبح حیوان باعث عدم زجر آن می­شود و از مصادیق این روایت است:
 
«انّ اللّه تعالی کتب علیکم الاحسان فی کل شیء... فاذا ذبحتم فأحسنوا الذبحة»؛(35)
 
خداوند نیکى کردن و احسان بر هر چیزى را بر شما واجب کرده است... از این رو، هرگاه خواستید حیوانى را ذبح کنید، ذبح را به­نیکویى انجام دهید.
 
شهید در مسالک، بنا بر همین روایت، قایل به استحباب تسریع در ذبح شده است. (36)
 
9- نچرخاندن چاقو در حلقوم حیوان
بعضی در هنگام ذبح، چاقو را در حلقوم حیوان می­چرخانند که موجب آزار حیوان است و بیشتر فقها قایل به کراهت شده و بعضی نیز آن را حرام دانسته­اند.(37)
 
مستند این فتوا روایتى است که حمران­ابن­ابى­اعین از امام صادق(ص) نقل کرده است:«ولا تقلب السکّین لتدخلها تحت الحلقوم»؛(38)چاقو را جهت داخل کردن در حلقوم، نچرخان.
 
10- نکشتن حیوانی که ذابح، خودش آن را پرورش داده است
اسلام به انس و الفتی که بین حیوان و صاحبش شکل می­گیرد، اهمیت می­دهد و می‌فرماید: ذابح، حیوانی را که خود پرورش داده است، نکشد.
 
«عن أبی الصحاری عن أبی عبدالله7 قال: قلت له: الرجل یعلف الشاة والشاتین لیضحی بها، قال: لا أحبّ ذلک. قلت: فالرجل یشتری الجمل او الشاة فیتساقط علفه من هیهنا وهیهنا فَیَجیىءُ الوقت وقد سمن فیذبحه. فقال: ولکن اذا کان ذلک الوقت فلیدخل سوق المسلمین ولیشتر فیها ویذبحه»؛(39)
 
ابى­صحارى به امام صادق (ص) عرض می­کند: شخصى به یک و دو گوسفند علف می‌دهد (آنها را پرورش می­دهد) تا براى قربانى از آنها استفاده کند. حضرت فرمود:
 
 این کار را دوست نمی­دارم. عرض کرد: شخصى شتر یا گوسفندى را می­خرد و براى او از اینجا و آنجا علوفه فراهم می­کند تا اینکه زمان ذبح آن فرا می­رسد و آنها را سر می­برد.
 
 حضرت فرمود: [چنین نکند] و هرگاه وقت انجام چنین کارى رسید، داخل بازار مسلمانان شود و حیوانى بخرد و آن را ذبح کند.
 
عاطفه و احساسی که میان حیوان و صاحب دل­سوز او شکل می­گیرد، دوسویه است و شارع دوست ندارد این عاطفه نادیده گرفته شود؛
 
 زیرا همان­گونه که ممکن است صاحب حیوان متألم شود، حیوان نیز رنج بکشد. در روایت ذیل، راوی از نگاه خاص حیوانش هنگام ذبح، برای امام(ع) صحبت می­کند:
 
محمدبن­فضیل چنین نقل کرده است:«قلت له: کان عندى کبش سمنته لأضحى به فلما أخذته فأضجعته نظر إلىّ فرحمته ورفقت له ثمّ إنّی ذبحته، قال: فقال: ما کنت أحبّ لک أن تفعل؛ لا تربین شیئاً من هذا ثم تذبحه»؛(40)
 
به حضرت رضا(ع) عرض کردم: من براى قربانى، قوچى را پرورش دادم. چون او را گرفتم و به زمین زدم تا ذبح کنم، نگاهى به من کرد.
 
 پس با او مهربانى و مدارا کردم. حضرت فرمود: دوست نداشتم چنین می­کردى؛ نباید حیوانى را تربیت کنى؛ آن­گاه سرش را ببرى.
 
صاحب جواهر، به علت قصور سند روایات، قایل به کراهت در این باب شده است.
 

ظلم به حیواتات و پاسخگویی در قیامت

با وجود همه این توصیه ها و بیانات، بدیهی است اگر انسانی از این حدود تجاوز کند و موجبات رنج و عذاب حیوانات را فراهم آورد و به آنها ظلم کند،.
 
 با حشر آن حیوانات در قیامت، آن ظلم ها و تعدی ها مورد رسیدگی قرار می گیرد تا عدالت الهی به صورت کامل به اجرا درآید.
 
حشر حیوانات موضوع غریبی نیست و در آیه 38 سوره انعام مورد تأکید قرار گرفته است: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُون»؛
 
 (هیچ جنبنده ‏اى در زمین، و هیچ پرنده‏ اى که با دو بال خود پرواز مى‏ کند نیست مگر اینکه امت هایى همانند شما هستند.
 
 ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى‏ گردند).
 
 ضمیر «هم» در این جمله به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان برمى‏ گردد و به این ترتیب قرآن براى آنها نیز قائل به رستاخیز شده است و بیشتر مفسران نیز این مطلب را پذیرفته‏ اند که تمام انواع جانداران داراى رستاخیز، جزاء و کیفرند.(42) .
  
قرآن در آیات دیگری نیز بر رستاخیز حیوانات تاکید نموده و برای مثال در آیه 5 سوره تکویر می خوانیم: «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»؛ (و آنگاه که حیوانات وحشى محشور شوند) روایات نیز بر حشر حیوانات تأکید دارند.
 
برای مثال از صحابی جلیل القدر، ابوذر غفاری روایت شده که فرمود: روزی در نزد پیامبر(صلی الله علیه واله) بودیم.
 
دو بُز با هم درگیر شده و با شاخ به هم ضربه می‌ زدند. آن حضرت فرمود: «می دانید این دو برای چه با هم می جنگند؟» ما گفتیم: نمی دانیم. آن حضرت فرمود: «همانا خداوند می‌ داند و بعدا میان آنها قضاوت خواهد کرد».(43)
 
 یقینا موضوع محشور شدن حیوانات و شرایط و خصوصیات آن با حشر انسان ها تفاوت هایی دارد .
 
اما به هر حال یکی از مهم ترین کارکردهای حشر موجودات، اجرای عدالت و جبران ظلم و ستم هایی است که ممکن است در دنیا قابل جبران نباشند.
 

در صورت قبول رستاخیز براى حیوانات، آیا آن ها تکلیفى دارند؟

در پاسخ این سؤال باید گفت: تکلیف مراحلى دارد و هر مرحله، ادراک و عقلى متناسب با خود مى خواهد.
 
در قوانین اسلامى تکالیف فراوانى براى یک انسان وجود دارد، به گونه ای که بدون داشتن یک سطح عالى از عقل و درک، انجام آنها ممکن نیست.
 
 و ما هرگز نمى توانیم چنان تکالیفى را براى حیوانات بپذیریم؛ زیرا شرط آن، در حیوانات حاصل نیست.
 
اما مرحله ساده و پائین ترى از تکلیف تصور مى شود که مختصر فهم و شعور براى آن کافى است.
ما نمى توانیم چنان فهم و شعور و چنان تکالیفى را به طور کلّى درباره حیوانات انکار کنیم.
 
حتى درباره کودکان و دیوانگانى که پاره اى از مسائل را مى فهمند انکار همه تکالیف مشکل است، مثلاً اگر نوجوانان 14 ساله را که به حدّ بلوغ نرسیده .
 
ولى کاملاً مطالب را خوانده و فهمیده اند در نظر بگیریم، اگر آنها عمداً مرتکب قتل نفس شوند، در حالى که تمام زیان هاى این عمل را مى دانند، آیا مى توان گفت هیچ گناهى از آنها سر نزده است؟!
 
قوانین کیفرى دنیا نیز افراد غیر بالغ را در برابر پاره اى از گناهان مجازات مى کند، اگر چه مجازات هاى آنها مسلّماً خفیف تر است.
 
بنابراین، بلوغ و عقل کامل، شرط تکلیف در مرحله عالى و کامل است، در مراحل پائین تر، یعنى در مورد پاره اى از گناهانى که قبح و زشتى آن براى افراد پائین تر نیز کاملاً قابل درک است بلوغ و عقل کامل را نمى توان شرط دانست.
 
با توجه به تفاوت مراتب تکلیف، و تفاوت مراتب عقل، اشکال بالا در مورد حیوانات نیز حل مى شود.(44)
 

حشر حیوانات و تکامل آنها در آخرت

اگر قایل شویم که حیوانات نیز مانند انسان­ها محشور می­شوند، باید لوازم آن را نیز بپذیریم.
یکی از لازمه­های حشر، داشتن ادراک و شعور، و تشخیص خیر و شر است. قرآن در دو آیه، حشر حیوانات را بیان می­کند:
 
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْF(45)«و در آن هنگام که وحوش جمع شوند».وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ (46)
«هیچ جنبنده‏ای در زمین و هیچ پرنده‏ای که با دو بال خود پرواز می­کند، نیست؛ مگر اینکه امت­هایی همانند شما هستند.
 
ما هیچ­چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم. سپس همگی به­سوی پروردگارشان محشور می‏شوند».
 
مرحوم علامه طباطبایی; می‌نویسد:
«تفکر عمیق در اطوار زندگی حیوانی که ما در بسیاری از شئون حیاتی خود با آنها سروکار داریم، و درنظر گرفتن حالات مختلفی که هرنوع از انواع این حیوانات در مسیر زندگی به­خود می‌گیرند،
 
 ما را به این نکته واقف می‌سازد که حیوانات هم مانند انسان، دارای عقاید و آرای فردی و اجتماعی هستند. حرکات و سکناتی که آنها در راه بقا و جلوگیری از نابود شدن نشان می­دهند، همه بر مبنای آن عقاید است.
 
در اجتماعات حیوانی هم مانند اجتماعات بشری، فطرتاًَ ماده و استعداد پذیرفتن «دین الهی» وجود دارد. همان فطرتی که در بشر سرچشمة دین الهی است.
 
 و وی را برای حشر و بازگشت به­سوی خدا قابل و مستعد می‌سازد، در حیوانات نیز هست». (47)
 
در روایات اسلامی نیز احادیث متعددی در زمینة رستاخیز حیوانات دیده می‌شود:
 
 از جمله در تفسیر المنار روایتی از طریق اهل سنت نقل شده است که پیامبر9 در تفسیر آیة مورد بحث فرمودند:
 
 «ان الله یحشر هذه الامم یوم القیامة ویقتص من بعضها لبعض، حتی یقتص للجماء من القرناء»؛ (48)
 
خداوند تمام این جنبندگان را در روز قیامت برمی‌انگیزاند و قصاص بعضی را از بعضی می‌گیرد. حتی قصاص حیوانی را که شاخ نداشته و دیگری بی‌جهت به او شاخ زده است، از اولی خواهد گرفت.
 
همچنین در روایت دیگری آمده است:
«روی عن أبی­ذر قال: بینا أنا عند رسول الله صلى الله علیه وآله إذ انتطحت عنزان، فقال رسول الله صلى الله علیه وآله: أتدرون فیما انتطحتا؟ فقالوا: لا ندری، قال: ولکن الله یدری وسیقضی بینهما»؛ (49)
 
از ابوذر; نقل شده است که گفت: ما خدمت پیامبر9 بودیم که در پیش روی ما، دو بز به یکدیگر شاخ زدند. پیامبر9 فرمود: می­دانید .
 
چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: نه. پیامبر9  فرمود: اما خدا می‌داند و به­زودی در میان آنها داوری خواهد کرد.
 
حیوانات، رفتار خوب و بد را با هم نوع خود نیز درک می­کنند و به رفتاری که با حیوانات دیگر می­شود واکنش نشان می­دهند؛ و شاید علت اینکه برخی ذبح حیوان در مقابل حیوان دیگر را مکروه (50)
 
 و حتی بعضی حرام (51) دانسته­اند، همین امر باشد، که البته تفصیل آن خواهد آمد.
 

نتیجه:

1- نظام زنجیره غذایی و مناسب بودن ذبح و شکار در این نظام: نظام زنجیره غذایی یک سیستم پیچیده است که موجودات در آن یکدیگر را تأمین می‌کنند.
 
 از طریق ذبح و شکار حیوانات، انسان‌ها نیازهای غذایی خود را تأمین می‌کنند و همچنین برخی از حیوانات به عنوان صید مورد استفاده قرار می‌گیرند
 
2- رعایت حق حیات حیوانات در اسلام: در اسلام، حق حیات حیوانات تأیید شده است. به عنوان انسان‌ها، ما مسئولیت داریم که با احترام و مراعات حقوق حیوانات برخورد کنیم.
 
 این شامل عدم تحمیل رنج بیش از حد به حیوانات و رعایت شیوه‌های انسانی در برخورد با آنها است.
 
3- مجوز شرعی برای ذبح و شکار با توجه به آیات و روایات: در اسلام، مجوز شرعی برای ذبح و شکار حیوانات وجود دارد.
 
این مجوز براساس آیات و روایات دینی استوار است و نشان می‌دهد که ذبح و شکار، با رعایت شرایط خاص، مجاز و قانونی است.
 
4-تأیید حقوق حیوانات و دستورها و توصیه‌های مذهبی درباره ذبح و شکار: در اسلام، حقوق حیوانات تأیید شده و مورد توجه قرار گرفته است.
 
دستورها و توصیه‌های مذهبی درباره ذبح و شکار بر این اساس صادر می‌شوند. این دستورها و توصیه‌ها به انسان‌ها راهنمایی می‌کنند تا در ذبح و شکار حیوانات، حقوق آنها را رعایت کنند و رنج بیش از حد به آنها تحمیل نکنند.
 
5- رعایت شرایط خاص برای استفاده از حیوانات: در اسلام، برای استفاده از حیوانات در ذبح و شکار، شرایط خاصی باید رعایت شود.
 
این شرایط شامل استفاده از وسایل مناسب برای ذبح و شکار، رعایت سلامت حیوانات، رعایت حقوق حیوانات و سایر موارد است.
 
 رعایت این شرایط، به ما کمک می‌کند تا بهترین روش‌ها را در استفاده ازببخشید،
 
6- در اسلام، ذبح و شکار حیوانات تنها به اندازه‌ای که نیازها تأمین شود، مجاز است و بیش از آن مورد نقض قرار می‌گیرد.
 
این به معنای این است که از دیدگاه شرع، استفاده از حیوانات باید محدود به نیازهای اساسی ما باشد و نباید به شکلی که حیوانات را اذیت و آزار برساند، انجام شود.
 
 بنابراین، احترام به حقوق حیوانات و جلوگیری از آزار و اذیت آنها از طریق استفاده از حیوانات به اندازه لازم، همواره در نظر گرفته می‌شود و در تعامل با حیوانات رعایت می‌شود.
 

پی نوشت:

1.شهید ثانی، 1381، ج 15، ص383.
2.متقی هندی، 1409ق، ج 15، ص39، ح39981.
3.حرعاملی،1414ق،ج8، ص319
4.مجلسی، 1403ق، ج64، ص282
5. مجلسی، 1403ق، ج64، ص268.
6.متقی هندی، 1409ق، ج 15،  ص37، ح39969
7.طوسی، 1388، ج6، ص47
8.مجلسی، 1403ق، ج64، ص4
9.کلینی، 1388ق، ج6، باب القنبره، ح1
10.مجلسی، 1403ق، ج76، ص267
11.همان،ج61، ص267
12.همان، ص264
13.شهید ثانی، 1381، ج1، ص66
14. خمینی، 1381، مسئلة 674
15.نجفی، 1386،ج5، ص 115.
16طوسی، 1388، ج6، ص47.
17.حلی، 1410ق، ج2، ص307.
18.تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1371هـ.ش، چاپ دهم، ج 9، ص 18.
19.پاسخ به پرسشهاى مذهبى‏، مکارم شیرازی، ناصر، سبحانی تبریزی، جعفر، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، 1377هـ.ش، چاپ اول، ص 344.
20.توضیح المسائل، موسوی خمینی، سیدروح الله، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1424هـ.ق، چاپ ‏هشتم، ج 1، ص 698.
21.متقی هندی، 1409ق، ج15، ح39971)
22.نائینی، ۱۳۷۸، ش ۲۶، ص ۴۷.
23.رسائل فقهى، جعفرى، محمد تقى، مؤسسه منشورات کرامت، تهران، 1419هـ.ق، چاپ اول، ص 118؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، محمدبن علی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413هـ.ق، چاپ دوم، ج 4، ص 9.
24.حر عاملی, ۱۴۰۳ه‍، ج ۸, ص ۳۶۱.
25.حلی, ۱۴۱۱ هـ , ج ۳, ص ۹۱۴.
26.دانش نامه احادیث پزشکی، محمدی ری شهری، صص ۱۱۷-۱۳۳.
27.انعام، 96
28.حر عاملی، 1414ق، ج16، ابواب الذبایح، باب 7، ح1
29.نجفی، 1386، ج36، ص124؛
30شیبانی، 1413ق، ج4، ص124).
31.فاضل هندی، 1382، ج2، ص226.
32.شهید ثانی، 1381، ج7، ص230
33.تمیمی مغربی، 1385، ج2، ص174، ح625؛ حر عاملی، 1414ق، ج16، باب سوم از ابواب ذبح، ح2.
34.شهید ثانی، 1381، ج2، ص228
 35.بیهقی، 1414ق، ج9، ص280.
36.شهید ثانی، 1381، ج2، ص228
 36.حلی، 1409ق، ج3، ص740.
 38.حر عاملی، 1414ق، ج16، ص214، باب3، ح2
 39.حرعاملی، 1414ق، ج16، ص374، باب20، ح2.
 10.همان، ص308.
41.نجفی، 1386، ج36، ص138.
42.تفسیر نمونه، همان، ج 5، ص 22؛ المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417هـ.ق، چاپ پنجم، ج 7، ص 76؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372هـ.ش، چاپ سوم، ج 4، ص 461.
43.مجمع البیان فی تفسیر القرآن، همان.
44.گردآوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و نهم، ج 5، ص 284.
45.تکویر، 5
46.أنعام، 38
47.طباطبایی، 1386، ج 7، ص103
48.رشید رضا، 1366ق، ذیل آیة 38 انعام
49.طبرسی، 1384، ج4، ص50
50نجفی، 1386، ج36، ص137
51.فاضل هندی، 1382، ج3، ص235
 

منابع:

https://www.shiitestudies.com/article_18714.html#_ftnref1
https://www.ilna.ir/ آیا ذبح اسلامی برای حیوانات دردآور است؟
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/411820
https://www.farsnews.ir/news/13960628000570
https://www.khabaronline.ir/news/578383
https://iqna.ir/fa/news/1471174


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط