مقدمه:
طبق فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ماه مبارک رمضان درهای بهشت باز و درهای جهنم بسته و شیاطین در حبسند، .باید ببینیم وتامل کنیم که مراد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از این سخنان چیست؟ آیا همان طور که در بدوامر تصور می شود بهشت، باغ یا قصری مانند .
همین باغ ها و قصرهای دنیا بادرهای بزرگ آن چنانی است که تا قبل از ماه رمضان درهایش بسته است، ولی به مجرد، آغاز ماه مبارک رمضان خداوند دستور می دهد آنها را به روی بندگان مؤمنش بگشایند تا داخل شوند؟
آیا جهنم، جایی است مثل شکنجه گاه های دنیا، دارای درهای کذایی که تاقبل از ماه رمضان درهایش باز ولی به مجرد شروع شدن ماه رمضان، آنها را به دستور خداوند می بندند و[مثلا]اگر کسی بخواهد به جهنم برود با درهای بسته مواجه می شود؟
آیا واقعا در این دنیا شیاطینی هستند مستقل از ما که تا قبل از ماه رمضان همه آزادند و هر جا که بخواهند می روند و هر کاری که بخواهند می کنند، .
ولی ماه رمضان که شروع می شود همه آنها را می گیرند و تحت الحفظ به زندان می برند ودر آن جا محبوس می سازند؟یا این که واقع امر خیلی بالاتر از این گونه تصورات و توهمات ابتدایی است؟
مقبول شدن اعمال و باز بودن در بهشت
اززجمله وقایع باز شدن درب بهشت در ماه مبارک رمضان است و در ماه شریف رمضان درهای بهشت باز می شود چنانکه درهای جهنم بسته می گردد.پیامبر (ص) فرمود: .. َوفُتِحَت اَبوابُ الجَنَّهِ .(1)
درهای بهشت در غیر ماه مبارک رمضان مسدود است و به آسانی باز نمی شود وهر عملی را به خود راه نمی دهد مگرعملی که با همه شرائط لازمه به آنجا برسد .
اما در ماه مبارک رمضان درهای آسمان باز است و اعمال نیک چه کم وچه زیاد ، چه کامل وچه ناقص راه عبور به آسمان و ورود به بهشت را دارند وامکان صعود برای شان فراهم است .
وشاید به همین معنی اشاره داشته باشد جمله رسول الله (ص) که در خطبه اش که فرمود: وَ اَعمالُکُم فیهِ مَقبُولَهٌ .(2)
یعنی اعمال شما در ماه رمضان مقبول وپذیرفته است ومقید به شروط وقیودی نگردید . اینکه خداوند متعال در های بهشت را باز می گذارد.
بر آن است تا شرائط را آسان بگیرد و به اصطلاح چانه نزند ونقادی ننماید و ورود را تسهیل کند ومی خواهد بگوید: “هرکه خواهی گو بیا وهرکه خواهی گو برو ” حاجب ودربان نیست.
درهای بهشت و جهنم در خطبه شعبانیه
سیرۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله در آخرین روزها و ساعات ماه شعبان، تأکید بر عبادات، مناجات و نیز درخواست استغفار از خداوند متعال برای آمادگی برای ورود به ماه مبارک رمضان بود.آن حضرت یارانشان را برای کوشش و تلاش عبادی بیشتر در رمضان آماده میکرد. برای پیشبرد این هدف و کاربردی کردن آن، از ویژگیهای رمضان و افزایش پاداشها در این ماه مبارک سخن میگفتند.
در این باره آن حضرت میفرمود «إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ صُفِّدَتِ الشَّیاطینُ ومَرَدَةُ الجِنِّ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ فَلَم یُفتَح مِنها بابٌ، وفُتِّحَت أبوابُ الجَنَّةِ فَلَم یُغلَق مِنها بابٌ، ویُنادی مُنادٍ:
یا باغِیَ الخَیرِ أقبِل! ویا باغِیَ الشَّرِّ أقصِر! وللّه عُتَقاءُ مِنَ النّارِ وَ ذَلِکَ کُلّ لَیلَة» یعنی هنگامی که اولین شب ماه رمضان باشد، شیاطین و سرکشان جنی در بند شوند و درهای آتش -جهنم- محکم بسته شود.
و هیچ دری از آن باز نشود و درهای بهشت باز شوند و هیچ دری از آن بسته نشود و هاتفی بانگ دهد: ای جوینده نیکیها باز آی؛ و ای جوینده زشتیها دست بردار؛
خداوند را در این ماه آزاد شدگانی است که از آتش جهنم آزاد شوند و این (امر) هر شب است». (3)
رسول خدا (ص) در این حدیث شریف چند ویژگی را برای شب اول ماه مبارک رمضان برشمردند:
1ـ دربند شدن شیاطین و سرکشان جنی
2ـ بسته شدن درهای آتش (جهنم)
3ـ باز شدن درهای بهشت
3ـ ندای هاتفی آسمانی برای بشارت و ترغیب عبادتکنندگان به کار خیر و دوری گزیدن بدان از شرارتها.
آن حضرت در حدیثی مشابه روایت قبل درباره ویژگی ایام ماه رمضان فرمود «إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَغُلِّقَتْ أَبْوَابُ جَهَنَّمَ وَسُلْسِلَتْ الشَّیَاطِینُ؛
یعنی آنگاه که ماه رمضان درآید، درهای آسمان گشوده و درهای جهنم بسته و همه شیاطین در بند میشوند.» (4)
میتوان گفت تمام این موهبتهای الهی، شرایطی را فراهم میآورد که به آن ضیافتالله اطلاق شود؛ یعنی خداوندی که میزبانی مؤمنان و پاکطینتان عالم را بر عهده گرفته، شرایط این مراسم را بهشتگونه فراهم میآورد تا با ارزاق سفره ماه مبارک رمضان به تقرب او و ولیّ او نائل شوند.
رحمت خدا همواره بیش از غضب اوست
یامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله و سلم) درباره درهای بهشت و جهنم در خطبه شعبانیه فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الجنّة فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَلَیْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُم»(5)؛(ای مردم! درهای بهشت در ماه رمضان باز است، از خدا مسئلت کنید آن را به روی شما نبندد و درهای جهنم بسته است، از خدا بخواهید آن را به روی شما باز نکند).
گرچه درهای بهشت همواره باز است، امّا در این ماه از ویژگی خاصی برخوردار است.رحمت خدا همواره بیش از غضب اوست.
کلیدهای آسمانها و زمین
وقتی از ربوبیتش نام می برد از نحوه تدبیر خود سخن می گوید، به گونه ای که نشانه رحمت از سخن خدا پیداست. «لَهُ مَقالیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»(6)؛ (کلیدهای آسمانها و زمین به دست خداست).این کلید را دو جور می شود حرکت داد. به یک سمت که حرکت کند می شود «مفتاح» و مخزن را باز می کند و اگر به سمت دیگر حرکت کند، می شود «مِغلاق» و درِ مخزن را می بندد.
این کلید هم مفتاح است و هم مِغلاق، هم ابزار باز کردن و هم وسیله بستن، خدا هم می بندد و هم می گشاید؛ امّا نفرمود: «و عنده مغالیق الغیب»؛ (یعنی خدا دارای ابزار بستن غیب است). فرمود:
«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ»(7)؛ (کلیدهای غیب به دست خداست). یعنی آنچه به دست خداست مفتاح است نه مغلاق، باز کردن در اختیار اوست، بستن به وسیله بد رفتاری خود انسان است.
او درِ رحمت را به روی کسی نمی بندد و همواره مفتاح به دست او است که می گشاید. بکوشید که این مفتاح، مغلاق نشود. این شما هستید که می بندید.
اما اینکه از این تدبیر و ربوبیّت حق، به مفتاح تعبیر شده، نشانه آن است که همواره او «دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّة»(8) است.
یعنی مرتب فیض می رساند و از این طرف، این انسان است که باید فیض بگیرد. در همان فرصتی که انسانی از فیض محروم است، انسان دیگری از فیض برخوردار است.
انسان باید از آن طرف آماده باشد و بگیرد وگرنه خودش درِ فیض را می بندد. قلب انسان را هم خود او می بندد. لذا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: درهای بهشت در این ماه باز است.
وقتی تمام درها کاملاً باز باشد می گویند: «مفتّحه». اما اگر به طور معمول باز باشد می گویند: مفتوح» فرق بین «فتح» و «تفتیح» همین است.
درهای جهنّم بعد از اینکه جهنمی ها وارد شدند، همواره بسته است؛ امّا درهای بهشت چه قبل از رفتن و چه بعد از رفتن همواره باز است. بهشتیان که وارد بهشت سعادت شدند، درها همچنان باز است: «جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ»(9) باغهای همیشگی در حالی که درهای آن برای ایشان گشوده است.
درِ بهشت را هرگز نمی بندند و درِ جهنّم را هم هرگز باز نمی گذارند؛ زیرا بسته بودن در، خود نوعی عذاب است و باز بودن آن رفاه و نعمت.
نه غیر مؤمن می تواند به بهشت برود و نه مؤمن حاضر است از بهشت بیرون بیاید. بسته بودن در عذابی مضاعف است: «إِنَّها عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ * فی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ»(10) نه تنها دوزخیان نمی توانند از آن خارج شوند بلکه همه درهای جهنم پشتش بسته است.
قفلها دو نوع است: گاهی به صورت قطعه کوچک آهنی دو لنگه در را به هم متصل می کند و گاهی هم نوار سرتاسری است که سرتاسر دو لنگه را به هم می بندد.
در این آیه کریمه فرمود: سرتاسر در جهنم پشتش بسته است که هیچ راهی برای بیرون رفتن نیست.
اینکه فرمود: در ماه رمضان، درهای جهنم بسته است؛ یعنی غضب و سخط و انتقام خدا در این ماه بسیار کم است.(11)
دعای روز بیستم ماه رمضان و درهای بهشت و جهنم
اللّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوابَ الْجِنانِ،وَأَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوابَ النِّیرانِ،
وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ،
یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ»
خدایا، در این ماه درهای بهشتهایت را به رویم باز کن
و درهای آتش دوزخ را به رویم بربند
و به تلاوت قرآن موفقم بدار،
ای فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان
خواستههای روز بیستم ماه مبارک رمضان:
۱. گشودن دربهای بهشت.
۲. بستن دربهای جهنم.
۳. توفیق تلاوت قرآن.
«اللّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوابَ الْجِنانِ»
پیامبر اکرم (ص) ماه رمضان را در خطبه شعبانیه چنین توصیف نمودهاند: «إذا طَلَعَ هِلالُ شَهرِ رَمَضانَ.... وَ فُتِحَتْ اَبوابُ السَّماءِ وَ اَبوابُ الجِنانِ.» (ای مردم هر گاه هلال ماه رمضان برآید دربهای آسمان و بهشت گشوده میشوند.)
حال که این درب باز است پس چرا موهبت گشودن دربهای بهشت را مطالبه میکنیم؟
دو پاسخ به این سوال وجود دارد:
۱. دربهای بهشت که به روی همه بندگان باز و گشوده است، خداوند همچنان باز و گشوده نگهدارد یعنی استمرار باز بودن را مطالبه میکنیم.
۲. دربهای گشوده شده به رحمت خدا بر اثر گناهان و تمردها و سرکشیها بسته شده و تقاضای باز گشایی مجدد را داریم.
«وَأَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوابَ النِّیرانِ»
باز همان کلام در این مقام نیز وجود دارد.
توصیف پیامبر (ص) از رمضان این است: «جاءَکُم رَمَضانُ جاءَکُم شَهرٌ مُبارَکُ … وَ تَغَلَّقُ اَبوابُ الجَحیمِ.» (رمضان برای شما فرا رسیده است، ماهی مبارک برایتان فرا رسیده است… و دربهای جهنم در آن بسته میشوند.)
دربهای جهنم که بسته است پس چرا بسته شدن آن را مطالبه میکنیم؟
همان دو جواب:
۱. استمرار بسته بودن آن را مطالبه میکند.
۲. این دربها بسته بود ولی بر اثر گناهان فراوان در این ماه به روی خود باز کردیم و اکنون درخواست بسته شدن مجدد آن را داریم.
«وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ»امام باقر (ع) میفرمایند: «لِکُلِّ شیءٍ رَبیعٌ وَ رَبیعُ القُرآنِ شَهرُ رَمَضان.» (هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن، ماه رمضان است.)
برای اهل ذوق خوشتر از بهار زمانی نیست. بهار زمان رویش و زنده شدن دلهاست. برای اهل معنا، زنده شدن دلها با تلاوت قرآن است آن هم در ماه مبارک رمضان.
حضرت رسول (ص) فرمودند: «مَنْ تَلا فیهِ آیَةً مِنَ القُرآنِ کانَ لَهُ مِثلَ اَجرِ مَنْ خَتَمَ القُرآنَ غَیرِهِ مِنَ الشُّهُورِ.» (کسی که یک آیه قرآن در این ماه بخواند ثواب کسی را دارد که در ماههای دیگر ختم قرآن کرده باشد)
ارتباط با قرآن سه مرحله دارد:
تلاوت قرآن.
تدبر در قرآن.
عمل به قرآن.
گرچه تلاوت قرآن اولین گام برای ارتباط با خداست ولی فواید متعدد دارد از جمله:
۱ .موجب نتیجه دادن ایمان است.
حضرت امیر (ع) فرمودند: «لِقاحُ الإیمانِ تِلاوَةُ القُرآنِ.» (تلاوت قرآن موجب به ثمر نشستن ایمان است.)
۲ .باعث نورانیت چشم است.
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «نَوِّرْ بِالْقُرآنِ بَصَرِی.» (خدایا به برکت قرآن نور چشمانم را بیفزای.)
۳. فراوانی در خیر میآورد.
حضرت رسول (ص) فرمودهاند: «نَوِّرُوا بُیُوتَکُم بِتَلاوَةِ القُرآنِ فَاِنَّ البَیْتَ إذا کَثُرَ فیهِ تِلاوَةُ القُرآنِ کَثُرَ خَیرُهُ.» (خانههای خویش را با تلاوت قرآن روشن و نورانی کنید آنگاه که تلاوت قرآن در خانهای زیاد شود خیر و خوبی نیز در آن خانه زیاد میشود.)
به همین علت از خداوند توفیق تلاوت قرآن را مطالبه میکنیم زیرا با رسیدن به آثار تلاوت قرآن، آرامش در دل حاکم میشود.ا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ»
از خداوند که فرودآورنده وقار و آرامش در دلهای مؤمنان است، میخواهیم که این خواستهها را به اجابت برساند.
حقیقت بهشت و جهنم
بهشت و جهنم چیزی نیستند جز ظهور اعمال انسان;عذاب ها و آلام جهنم چیزی نیستندجز بازگشت نفس اعمال بد آدمی به آدمی و نیز تنعمات بهشت چیزی نیستند جزرجوع نفس اعمال نیک انسان به انسان، .و به عبارت دقیق تر بهشت و جهنم هرگزاز انسان جدا نیستند و آدمی نیز هرگز از بهشت و جهنم بریده نیست.انسان اگرسراپا غرق در طاعت و بندگی خدا باشد، او خود بهشت است و اگر خدای ناکرده غرق در گناه و عصیان باشد، او خود جهنم است.
مکان بهشت و جهنّم
اگر بهشت هم اکنون موجود است، مکان آن کجاست؟پاسخ این سؤال را مى توان از دو راه بیان کرد:
نخست این که: بهشت و دوزخ در باطن و درون این جهانند. ما این آسمان و زمین و کرات مختلف را با چشم خود مى بینیم اما عوالمى که در درون این جهان قرار دارند، نمى بینیم و اگر دید و درک دیگرى داشتیم هم اکنون مى توانستیم آنها را ببینیم.
در این عالم موجودات بسیارى هستند که امواج آنها با چشم ما قابل درک نیستند، آیه «کَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِیْنِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیْمِ» نیز گواه این حقیقت است.
از پاره اى از احادیث نیز استفاده مى شود: بعضى از مردان خدا، درک و دیدى در این جهان داشتند که بهشت و دوزخ را نیز با چشم حقیقت بین خود مى دیدند.
براى این موضوع مى توان مثالى ذکر کرد:
فرض کنید فرستنده نیرومندى در یک نقطه زمین وجود داشته باشد که به کمک ماهواره هاى فضائى، امواج آن به سراسر زمین پخش شود و به وسیله آن نغمه دل انگیز تلاوت قرآن با صدائى فوق العاده دلنشین و روح پرور در همه جا پخش گردد.
و در نقطه دیگرى از زمین، فرستنده دیگرى با همان قدرت وجود داشته باشد که صدائى فوق العاده گوش خراش و ناراحت کننده روى امواج دیگرى در همه جا پراکنده شود.
هنگامى که ما در یک مجلس عادى نشسته ایم، صداى گفتگوى اطرافیان خود را مى شنویم، اما از آن دو دسته امواج «روح پرور» و «آزار دهنده» که در درون محیط ما است و همه جا را پر کرده است هیچ خبرى نداریم.
ولى اگر دستگاه گیرنده اى مى داشتیم که موج آن با یکى از این دو فرستنده تطبیق مى کرد فوراً در برابر ما آشکار مى شدند، گر چه دستگاه شنوائى ما در حال عادى از درک آنها عاجز است.
این مثال گرچه از جهاتى رسا نیست ولى براى مجسم ساختن چگونگى وجود بهشت و دوزخ در باطن این جهان مؤثر به نظر مى رسد.
دیگر این که: عالم آخرت و بهشت و دوزخ، محیط بر این عالم است و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته، درست همانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است؛ زیرا مى دانیم عالم جنین براى خود عالم مستقلى است،
اما جداى از این عالمى که ما در آن هستیم نیست، بلکه در درون آن واقع شده است، عالم دنیا نیز نسبت به عالم آخرت، همین حال را دارد، یعنى در درون آن قرار گرفته است.
و اگر مى بینیم قرآن مى گوید وسعت بهشت به اندازه وسعت آسمان ها و زمین است، به خاطر آن است که انسان چیزى وسیع تر از آسمان و زمین نمى شناسد تا مقیاس سنجش قرار داده شود.
لذا قرآن براى این که وسعت و عظمت بهشت را ترسیم کند آن را به پهنه آسمان ها و زمین تشبیه کرده است و چاره اى غیر از این نبوده، همان طور که اگر کودکى که در شکم مادر قرار دارد عقل مى داشت و مى خواستیم با او سخن بگوئیم باید با منطقى صحبت کنیم که براى او در آن محیط قابل درک باشد.
از آنچه گفتیم پاسخ این سؤال نیز روشن شد که: اگر وسعت بهشت به اندازه زمین و آسمان ها است، پس دوزخ کجا است؟
زیرا طبق پاسخ اول، دوزخ نیز در درون همین جهان قرار گرفته و وجود آن در درون این جهان منافاتى با وجود بهشت در درون آن ندارد (همان طور که در مثال امواج فرستنده صوتى ذکر شد).
و اما طبق پاسخ دوم که بهشت و دوزخ محیط بر این جهان باشند جواب باز هم روشن تر است؛ زیرا دوزخ مى تواند محیط بر این جهان باشد و بهشت محیط بر آن و از آن هم وسیع تر.(12)
«یا علی»، صدای کوبه درب بهشت
چرا صدای کوبه درب بهشت، ذکر «یا علی» است؟یکی از ویژگی های امام علی(علیه السلام) این است که صدای درب بهشت، «یا علی» است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى صَفَائِحِ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ الْحَلْقَةُ عَلَى الصَّفْحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ یَا عَلِیُّ».(13)
وقتی بهشتیان وارد بهشت می شوند، کوبه در را می کوبند، به اصطلاح دقّ الباب می کنند؛ زیرا در زدن خود، نوعی رعایت ادب برای مهمان است،.
کسی که به جایی وارد می شود گرچه در بسته نباشد، بهتر است در بزند. در بهشت باز است؛ ولی مؤمنان اهل بهشت که وارد می شوند،
در می زنند. وقتی بهشتی کوبه در را می کوبد، این صدا شنیده می شود: یا علی یا علی! طنین کوبه «یا علی» است.
مرحوم علاّمه طباطبایی(رضوان الله علیه) در شرح این حدیث و اینکه چرا صدای کوبه در بهشت یا علی است می فرمودند:
«مهمان وقتی به خانه ای می رود، صاحب خانه را صدا می زند. اگر صاحب خانه نام معینی داشته باشد، مهمان همان نام معیّن را می برد.
صاحب بهشت و مهماندار بهشت، علی بن ابی طالب(سلام الله علیه) است. از این رو صدای کوبه در بهشت هم «یا علی» است.
چون هر کس به بهشت می رود در سایه هدایت و رهبری این خاندان و مهمان این خاندان است. اگر این انوار طیّبه نبودند، کسی راه بهشت را طیّ نمی کرد.
ما به خوبی می توانیم احساس کنیم که الآن در بهشت هستیم یا نه! درِ بهشت به روی ما باز است یا نه».
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرالمؤمنین فرمود: «أَنَا مَدِینَةُ الْحِکْمَةِ وَ هِیَ الْجَنَّةُ وَ أَنْتَ یَا عَلِیُّ بَابُهَا»(14)؛ (من شهر حکمتم و این حکمت بهشت است .
و ای علی تو درِ این بهشتی). این جمله به این معنا نیست که اطراف شهر دیوار است و فقط گوشه ای از آن دری است؛ بلکه همه اطراف این شهر در است و هر کس از هر راه بخواهد به من می رسد؛
ولی تا از تو نگذرد به من نمی رسد. باید اول به حضور تو بیاید و بعد به من راه پیدا کند. نظیر اینکه خدا سراسر آسمانها را هنگام تشکیل قیامت درب معرفی می کند: «وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَکانَتْ أَبْواباً».(15)
سراسر آسمانها در است تا انسان از آسمانها بگذرد، نه اینکه گوشه معینی از آسمان را به خود اختصاص داده باشد. رسیدن به شهر حکمت، که خود بهشت است بدون استمداد از ولایت اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) ممکن نیست.(16)
منظور ازجاودانگی و خلود انسان در بهشت و یا دوزخ چیست؟
قبل از پاسخ به این پرسش ذکر دو نکته لازم است:۱. در قیامت جمعی از انسان ها به بهشت و جمعی دیگر به جهنم میروند. کسانی که به بهشت رفتهاند در آنجا جاوداناند؛ اما کسانی که وارد دوزخ شده اند،.
اکثر آنان از عذاب الهی نجات یافته وارد بهشت میشوند و تعدادی در جهنم باقی میمانند زیرا در قرآن کریم گروههایی همانند :
مشرکان، کافران، تکذیبکنندگان آیات الهی، تهدید به عذاب جاوید و ابدی شدهاند و براساس فرازی از دعای کمیل، خلود در عذاب مختص معاندان است.
یعنی کسانی که حق و حقیقت برای آنان روشن شده است اما از روی عناد و لجاجت به راه باطل ادامه میدهند. (و ان تخلد فیها المعاندین) و محتمل است
خداوند تمامی گناهکاران را پس از مدتی، از عذاب خود نجات دهد و مقتضای رحمت الهی همین است (17) بنابراین آنچه مسلم است خلود و جاودانگی در بهشت است.
۲. نکته دیگر اینکه: در زندگی این جهان برای انسان حالت خستگی، دلزدگی و ملال پدید میآید و انگار انسان گمکردهای دارد که در پی آن است و به هر چیزی میرسد میپندارد آن را یافته است .
و به او دل میبندد؛ اما پس از مدتی احساس میکند که او نیست لذا احساس خستگی و ملال بر انسان عارض میشود و به دنبال چیز دیگر میرود.
اما در جهان آخرت هیچگاهی خستگی و ملال بر انسان عارض نمیشود و قرآن کریم به این حقیقت اشاره دارد: لایبغون عنها حولا (کهف، ۱۰۸)
یعنی هر گز تقاضای نقل مکان از آن جا نمی کنند و لذا اهل بهشت با اینکه همیشه در بهشتاند هرگز ملول نمی شوند. [(18)
سرّ امر در این حقیقت نهفته است: حالت گم کردگی انسان در این جهان ناشی از آن است که هنوز انسان به دلداده واقعی و گمشده واقعی خود نرسیده است .
و لذا انسان همواره در حال تکاپو و تلاش برای رسیدن به آن است و به هر چیزی میرسد، گمشده واقعی خود را در او نمییابد .
اما در جهان آخرت انسان به معشوق واقعی خود که همان وصول به لقای ربالعالمین است، نائل میگردد، و با وصول انسان به معشوق واقعی خود، میآرمد و دیگر در تکاپوی چیز دیگری برنمیآید.
اما هدف از جاودانگی چیست؟ مسئله دو بعد دارد. یک بعد آن به انسان برمیگردد که هدف انسان از جاودانگی چیست؟ بعد دیگر آن به خداوند برمیگردد خداوند به عنوان خالق جاودانگی هدف او از این خلق چیست؟
اما نسبت به انسان، جاودانگی مطلوب بالذات انسانهاست و هر انسانی بالفطرة طالب جاودانگی است و لذا انسان مایل است که عمر بیشتری بکند (19)
و فرزندی داشته باشد که با بودن او بعد از خودش احساس جاویدانگی خود را میکند زیرا فرزند بمثابه امتداد وجود خود انسان است بنابراین جاودانگی هدف و مطلوب بالذات انسانها است،
خود آن به عنوان یک هدف است دیگر چرایی نسبت به آن راه ندارد این فطرتی است که خداوند در وجود انسانها این گونه قرار داده است.
اما هدف از جاویدانگی نسبت به خداوند، در فلسفه اسلامی بحثی در باب غایات مطرح شده است اینکه علت غایی همواره به علت فاعلی برمیگردد،
و براساس آیات و روایات خداوند از خلقت انسان یک هدف ادنی دارد و آن این است که خداوند عبادت شود (و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون) (ذاریات) و یک هدف وسطی دارد و آن وصول به رحمت واسعه الهی است که بهشت از مصادیق اکمل آن میباشد.
«الا من رحم ربک و لذلک خلقهم» (هود، ۱۱۹). و یک هدف اعلی داشته است که در حدیث قدسی آمده است:کنت کنزاً مخفیا فاحببت أن اعرف فخلقت الخلق لِأعرف، .
و این هدف اعلی عبارت است از حب الله به ذات خود (20) که به دنبال آن حب به آثار ذات خود و شناخته شدن خود دارد.
و این هدف عالی همانگونه که نسبت به نظام این جهان جریان دارد، نسبت به آن جهان نیز جریان دارد و حب الله بر ذات خود و معرفت خود باعث میشود که انسان را جاودانه قرار دهد .
از این رو جاودانه قرار دادن انسان برخلاف ادله نیست بلکه براساس حکمت او و به مقتضای ابدیت و جاودانگی اوست.
ماه رمضان قطعهای از بهشت
ماه رمضان در هر سال قطعهای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی ما آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که خودمان را بر سر این سفرهی الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم.بعضی همان سی روز را وارد بهشت میشوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همهی عمر را.
بعضی هم از کنار آن، غافل عبور میکنند که مایه تأسف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایی عروج و تکامل، از چنین سفرهی با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسف شود، این ماه رمضان است، ضیافتالله است، ماه لیلةالقدر است.
از بس اینها را تکرار کردهایم و شنیدهایم و گفتهایم، برایمان عادی شده است. انسانی به کمال راه پیدا میکند که از بین همین چیزهای تکراری، حقایق را پیدا کند.
علم مادی نیز همین طور است. همه در مدت عمرشان دیدهاند که وقتی سیب از درخت جدا میشود، به طرف زمین میافتد. دیگر از این کار عادیتر، چیزی در دنیا هست؟!
اما یک نفر متوجه شد که این یک پدیده است؛ چرا سیب پایین میآید؟ چرا از درخت که جدا میشود بالا نمیرود؟
آن وقت نیروی جاذبه کشف و یک باب جدید در دانش بشری باز شد، همهی این چیزهای مادی زندگی ما از این قبیل است.
قرآن را ملاحظه کنید: «أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ» برای عرب شترسوار چیزی عادیتر از شتر هست؟! انسان را به آن ابل متوجه میکند.
ما باید به این پدیدههای الهی که دور و بر ماست، توجه کنیم. یکی از آنها، همین ماه رمضان است، این ضیافت الله چیز کمی نیست. شنیدهایم «ضیافتالله» میهمانی است!
آن هم میهمانیای که میزبان آن، خدای عظیم، علیم، کریم و قدیر است که سراسر آفرینش، در قبضهی قدرت اوست.
«فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ»، این ضیافت الهی است؛ این هم ما که دعوت شدهایم: «دُعیتم فیه الی ضیافة الله» از این باید استفاده کرد. استفاده از این به چیست؟
به همین چیزهایی که در اختیار ما گذاشتهاند: همین روزه، همین نماز، همین نوافل، همین دعا، همین ذکر، همین توجه، همین خشوع و همین تضرع.
اگر وارد این میدان شویم و ما معممین سعی کنیم مخاطبان خودمان را هم وارد این میدان کنیم، این کشور تبدیل به یک منطقه بهشت خواهد شد.
دنیا و آخرت درست خواهد شد، «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»
اینها وعدهی الهی است، اینها مبالغه و اغراقگویی نیست. خدای متعال، برکات زمین و آسمان را بر مردم با تقوا مفتوج خواهد کرد. تقوا هم به همین است.(21)
تقوا؛ هدف تام و تمام رمضان
از بزرگترین اهداف روزهی ماه رمضان یا شاید بشود به یک معنا گفت: تمام هدف تقواست «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» و این دست ماست. مردم باید هر کدام خودشان و اگر بتوانند دیگران را اصلاح کند،این مخصوص معممین نیست، اما علما، روحانیون، خطبا و وعاظ آمادگی دارند. خداوند متعال به آنها این بیان، این امکان، این ذهن، این موقعیت اجتماعی و این لباس را داده است؛ و ما باید از آن استفاده کنیم.
از جمله چیزهایی که در این ماه رمضان عادی است این عبارت صریح خدای متعال است که «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ، سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» یک شب تا صبح مظهر سلام الهی است.
همان سلام «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبّ رَحِیم» که مخصوص مؤمنان، اهل بهشت و بندگان خالص خداست. این، در اختیار ماست که استفاده کنیم. این، آن کلمهای است که من میخواهم در باب ماه رمضان عرض کنم.
این، کلید اصلاح همهی امورات است؛ و از اینجا شروع میشود، کما این که اصل انقلاب از اینجا شروع شد: از مسجد و دین و تقوا.
اگر به امام بزرگوار نگاه کنید، بیشتر معلوم میشود که پایه و قاعدهی اصلی این حرکت عظیم، تقوا بود، اما، مظهر تقوا و توجه و معرفت و عمل برای خدا و اخلاص بود.
اگر این نبود، نمیشد، اگر امام آنقدر خوب و اهل معنا و معرفت نبود، این کار به اینجا نمیرسید. این مقدهای برای اصلاح است.(22)
نتیجه:
بهشت و جهنم هرگز از انسان جدا نیستند و آدمی نیز هرگز از بهشت و جهنم بریده نیست. انسان اگر سراپا غرق در طاعت و بندگی خدا باشد، او خود بهشت است و اگر خدای ناکرده غرق در گناه و عصیان باشد، او خود جهنم است.بعضی همان سی روز را وارد بهشت میشوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همهی عمر را. بعضی هم از کنار آن، غافل عبور میکنند که مایه تأسف و خسران است.
میزبانی مؤمنان و پاکطینتان عالم را بر عهده گرفته، شرایط این مراسم را بهشتگونه فراهم میآورد تا با ارزاق سفره ماه مبارک رمضان به تقرب او و ولیّ او نائل شوند.خداوند
عالم آخرت و بهشت و دوزخ، محیط بر این عالم است و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته، درست همانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است؛ لذا قرآن براى این که عظمت بهشت را ترسیم کند آن را به پهنه آسمان ها و زمین تشبیه کرده است.
صاحب بهشت و مهماندار بهشت، امام علی(ع) است. از این رو صدای کوبه در بهشت هم «یا علی» است. چون هر کس به بهشت می رود در سایه هدایت و رهبری این خاندان و مهمان این خاندان است. اگر این انوار طیّبه نبودند، کسی راه بهشت را طیّ نمی کرد.
پی نوشت:
1.آثار الصادقین، ج۷ ، ص۲۸۵.2.آثار الصادقین، ج۷ ، ص۲۸۵.
3. فضائل الأشهر الثلاثة، شیخ صدوق، ص 142.
4. همان منبع
5.. الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على، کتابچى، تهران، 1376 شمسی، چاپ: ششم، ص 95.
6. سوره زمر، آیه 63.
7.. سوره انعام، آیه 59.
8. مصباح(جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، کفعمى عاملى، ابراهیم بن على، دار الرضى(زاهدى)، قم، 1405 قمری، چاپ: دوم، ص 647، الفصل السادس و الأربعون (فیما یعمل فی شهر شوال).
9.. سوره ص، آیه 50.
10.. سوره همزه، آیات 8 ـ 9.
11. گردآوری از کتاب: حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 159.
12. گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج 3، ص 125.
13. الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على، کتابچى، تهران، 1376 شمسی، چاپ: ششم، ص 588.
14. همان، ص 388.
15. سوره نبأ، آیه 19.
16. گردآوری از کتاب: حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 254.
17 . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۵، ص۴۶۷
18 . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۲، ج۲، ص۵۲۴
19 . مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، قم، مؤسسه امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ج۳، ص۴۲۷
20. شیرازی، محمد، صدرالمتألهین، الحکمة المتعالیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۹۹، ج۲، ص۲۸۵ت
21.پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر اثار رهبر انقلاب اسلامی، کتاب «آداب روزهداری، احوال روزهداران» شامل گزیدهای از مجموعه توصیهها، نصایح، مواعظ و تحلیلهای رهبر انقلاب.
22. همان
منابع:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/24/2484256https://hawzah.net/fa/Magazine/View/6433/7734/97554
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/318526
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/418120
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/403606
https://www.mashreghnews.ir/news/1211972
https://hawzah.net/fa/Article/View/70904
https://www.tabnak.ir/fa/news/799976
https://fa.shafaqna.com/news/852400
https://iqna.ir/fa/news/2160752
https://vista.ir/m/a/yf2vn