سنگ‌زنی یا چوب‌زنی عاشورایی

سنگ‌زنی یا چوب‌زنی عاشورایی، یکی از آیین‌های عزاداری در ایران است که به باور برخی از مردم، این آیین واکنش به سم‌کوبی اسبان اشقیا بر بدن شهدای کربلا و کنایه از ماتم سنگ و چوب، و به‌ صدا‌ در آمدن آن‌ها است. پس با ما همــراه باشید با بررســـی مراسم سنگ‌زنی یا چوب‌زنی عاشورایی.
1 ساعت و 52 دقیقه پیش
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
سنگ‌زنی یا چوب‌زنی عاشورایی
چوب زنی؛ آیین سنتی عزاداری
سنگ‌زنی یا چوب‌زنی عاشورایی، یکی از آیین‌های عزاداری در ایران است که به باور برخی از مردم، این آیین واکنش به سم‌کوبی اسبان اشقیا بر بدن شهدای کربلا و کنایه از ماتم سنگ و چوب، و به‌ صدا‌ در آمدن آن‌ها است. ابزاری که به هم می‌کوبند دو قطعه چوب خرّاطی شده به شکل نیم کره است اگر چه در فارسی سنگ‌زنی گویند ولی از جنس چوب ساخته شده است. آیین سنگ‎زنی با نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌م‌ها و اشکال متفاوت در ایران رایج است.

چوب زنی در شهرهای مختلف
در زفرۀ اصفهان، جاق‎جاقی یا چق‌چقی می‌نامند / در لاهیجان، کرب‎زنی یا کارب‌زنی می‌نامند؛ در هرمزگان و استهبان فارس، چک‎چکو می‌نامند؛ در آران کاشان: سنج‎زنی می‌نامند؛ در سمنان و سبزوار، سنگ‎زنی می‌نامند؛ و در نائین، چق‌چقی‌زدن می‌نامند، و این عمل رواج دارد. در روستاهای شهرستان میبد یزد این مراسم را جغجغه‌‎زنی می‌نامند و پیران و پیش‌کسوتان در کنار جوانان آن را اجرا می‌کنند. در روستای ابیانه، به آن چاق‌جاقازنی می‌‎گویند، که صبح روز تاسوعا آن را در صف و با زدن دو چوب خراطی‌شده اجرا می‌‎کنند. مردم زفرۀ کوهپایۀ اصفهان به سنگ‎زنی، جاق‌جاقی یا چق‌چقی می‎گویند و تا اوایل دهۀ ۱۳۳۰ شمسی، این آیین را با دو قطعه چوب خراطی‌شده، به شکل نیم‌گوی، اجرا می‌کردند. این مراسم سنتی به گواهی اسناد تاریخی، قدمتی طولانی دارد.

چوبزنی در زفرۀ اصفهان
سنگ‎زنی در زفرۀ اصفهان: سنگ‎زنان دو‌به‌دو مقابل هم پیرامون دایره‌‎ای در حسینیه می‌‎ایستند. اگر سنگ‎زنان بیش از ۷۰-۸۰ تن باشند، دو دایرۀ متحد‌المرکز تشکیل می‎‌دهند. شخصی که مرثیه می‎‌خواند «واقعه‎‌خوان» نامیده می‎‌شود. او در وسط دایره است و با تکان‌دادن دست خود یا بر‌سینه‎‌زدن، سنگ‎زنان را هدایت می‌‎کند. طبال و علم‌دار نیز در وسط دایره‌‎اند. علم یا کتل چوب بلندی است به طول حدود ۵ متر که نخست آن را کفن می‌کنند و سپس در فاصله‎‌های معین، به آن چارقد‌الوان می‌بندند و وقتی علم را تکان می‌دهند، چارقدها چین‎دار می‎‌شود. علم‌دار شالی به کمر می‌بندد و پایۀ علم را بر روی شال در جلو شکم می‎‌گذارد و آن را با دو دست می‎گیرد و بالای سر سنگ‎زنان می‎‌گرداند. ممکن است سنج‌‎زن هم باشد که در وسط دایره قرار می‌گیرد. سنگ‌‎زنان در هر بند از واقعه‎‌خوانی، دو به‌‎ دو مقابل هم، سنگ را به هم می‎‌کوبند و چون بند تمام شد، به هوا می‌‎جهند و سنگ‌ها را یک‌ بار بالای سر خود به هم می‎‌کوبند و در برگشت، به حالت اول می‌‎ایستند. سنگ‎زن این بار رو به‎ روی کسی می‌‎ایستد که وقتی بندی(ابیاتی) از واقعه را می‌‎خواندند، پشت به او بود. باز در این بند، سنگ به هم می‎‌زنند تا بند مرثیه تمام شود و باز هم می‌‎جهند و یک ‌بار بالای سر خود سنگ‌ها را به هم می‌کوبند و باز عقب‎گرد می‎‌کنند(پشت به کسی می‎‌ایستند که در این بند روبه ‎روی هم بودند). در بیشتر بندهای یک واقعه که خوانده می‌‎شود، سنگ‌ها را معمولی به هم می‌‎کوبند. هر بند واقعه وزن مخصوص دارد و معمولاً هر مصراع ۲ یا ۳ یا ۴ ضربه است؛ یعنی در هر مصراع، ۲ یا ۳ یا ۴ بار سنگ‌ها را به هم می‎‌کوبند. واقعه‎‌خوانی ۳ نوع، و هر‌کدام به مناسبت شهادت امامی است که در آن روز به شهادت رسیده است(عاشورا، ۲۸ صفر، و ۲۱ رمضان)؛ واقعه‌‎ها نیز دو نوعِ مفصل و مختصر دارد: اگر وقت مناسب نباشد، از نوع مختصر استفاده می‌‎کنند که حدود ۳۰-۴۰ بیت است.(بنجامین، سمیوئل گرین ویلر، ایران و ایرانیان، ترجمۀ رحیم رضازادۀ ملک، تهران، ۱۳۶۳ ش)
نوحه‌‎خوان با چوب یا عصا، نظم سنگ‎زنی را به ‎عهده دارد، به‌طوری‌که همراه با پایین‌آمدن عصا، سنگ‌ها یکنواخت به هم می‌‎خورد. نوحه‎‌‌خوان شعری را در دستگاه نوا به‌صورت بریده‌‎بریده و مقطع می‎‌‌خواند. آهنگ نوحه تنها شامل دو میزان موسیقایی از نوع  ۸/ ۶ است. از‌آنجا‌که هر میزان ۸/ ۶  دارای دو ضرب است، در‌نتیجه، هر مصراع شعر طی ۴ ضرب ادا می‎‌گردد. در ۳ ضرب نخست، موسیقی همراه شعر است، ولی از ضرب چهارم، موسیقی قطع می‎‌شود و کلام همچنان ادامه دارد، البته با شدت کمتر و به‌‌صورت خفیف؛ به ‌عبارتی، هجای پایانی همۀ مصراع‌ها شنیده نمی‎‌شود؛ کلمات «فاطمه»، «واهمه»، «کربلا» و «خیمه‎‌ها» نیز به‌صورت ناقص «فا»، «وا»، «کر» و «خی» شنیده می‎‌شود که شاید نمادی از شدت تأثر و اندوه باشد و نوحه‎‌خوان با این طرز خواندن که تعمدی هم هست، می‌خواهد با مصیبت‎‌ دیدگان آن واقعه همراه گردد.(روزنامۀ ایران، تهران، ۱۳۷۶ ش)

نحوه اجرای چوبزنی شهرهای مختلف
پیترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی، در گزارشی از ایران مربوط به سال‌های ۱۰۲۶-۱۰۳۲ ق / ۱۶۱۷-۱۶۲۳ م، اشاره به کسانی دارد که در ماه محرم، به نشانۀ خون شهدا، بدن خود را به رنگ قرمز در می‌آورند و همه با ‌هم در مصائب امام حسین(علیه السلام) آهنگ‌های غم‌انگیز می‌خوانند و دو قطعه چوب را به یکدیگر می‌کوبند که صدای حزن‌انگیزی از آن خارج می‌شود. در بیشتر مناطق ایران، در عصر روز عاشورا، سنگ‎زنی انجام می‎‌گیرد. در زفرۀ اصفهان این مراسم در روز عاشورا، ۲۸ صفر و ۲۱ رمضان و در سبزوار در رمضان انجام می‎‌شده است. در استان سمنان، مراسم سنتی سنگ‎زنی همه‌ساله در عصر روز عاشورا در روستای کهن‌‎آباد گرمسار، روستاهای جزن و صالح‌‎آباد، دامغان، اعلاء سمنان، بیارجمند شاهرود و شهر بسطام برگزار می‌شود. منحصر‌به‌فرد‌بودن شکل عزا، صدای حاصل از رفتار و گفتار عزاداران و صدای برخورد سنگها و چوب‌ها، نوعی موسیقی در دستگاه نوا را که بسیار مهجور بوده است، یادآور می‎‌شود. زمان برگزاری آن در شهرستان سامان، سالی یک بار و آن هم در سپیده‎‌دم عاشوراست. سنگ‎زنان در این مراسم، دو چوب خراطی‎‌شده و یا به گفتۀ هانری ماسه، دو دندۀ کوچک حیوانی را، که به شکل نیم‌کرۀ کوچک به اندازۀ کف دست است، به دست می‌گیرند و با هدف عزاداری، همراه با آهنگ نوحه و در دو شیوۀ تک‌ضرب و سه‌ضرب به هم می‌‎زنند. در شهر استهبان، عزاداران سنگ‌ها یا چوب‌ها را بالا می‎برند و در بالای سر، دو سنگ یا دو چوب را به هم می‌‎زنند و بعد هم‌زمان با ضرب‌آهنگ نوحه، خم می‌‎شوند و سنگ‌ها را میان دو پایشان به یکدیگر می‌‎زنند؛ سپس به‌صورت هماهنگ، یک گام به جلو و یک گام به عقب برمی‌‎دارند و دم یا بیت ترجیع نوحه را تکرار می‎‌ کنند.(اعظم واقفی، حسین، میراث فرهنگی، تهران، ۱۳۸۶ ش)

سنگ‌زنی و چوب‌زنی 
اصطلاح سنگ برگرفته از مهره‌‎های مکعب‌شکل چوبی است که بندی چرمی دارد که انگشت میانی در آن جای می‌‎گیرد و تسمه‌ه‎ای دارد که دور مچ می‎‌پیچند. سنگ‎زنی مستلزم نیروی جسمانی قابل توجه از سوی مجریان است. ظاهراً به‌سبب ضایعات ناشی از پرتاب تکه‌‎های سنگ، به‎‌تدریج چوب جای سنگ را گرفته، و به جای «سنگ‎زنی»، عبارت جغجغه‎‌زنی جایگزین آن شده است. در هنگام اجرای مراسم، هر نفر در هر دست یک سنگ دارد که با آهنگ نوحه بدن را یک بار به جلو خم می‎‌کند و دو سنگ را به هم می‌‎زند؛ بار دیگر در طرف چپ، بار سوم در طرف راست و سرانجام در بالای سر سنگ‌ها را به هم می‌زند. هر حرکت دست با حرکت بدن هماهنگ است؛ اگر دست به چپ رفت، بدن نیز به چپ متمایل می‎‌شود. به‌همین‌ترتیب، وقتی که به جلو می‌‎روند، پای راست به جلو می‎‌رود و وقتی دست‌ها را بالای سر بردند، پاها جفت می‎‌‌‌شود.(مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی/مرکز پژوهش‌ها).

چوبزنی، از هرمزگان تا قم و فارس
در هرمزگان، این مراسم در کوچه‌‎ها و محله‌ها انجام می‎‌شود و به هنگام رسیدن به در خانه‌‌‌‎ای، همه یک‌صدا، در‌حالی‌که سنگ‌ها یا چوب‌ها را در بالای سر و بین پاها به هم می‌‎زنند و گامی به جلو و گامی به عقب برمی‌‎دارند، می‌گویند: «چک‌چکو ماه محرم رسید»؛ صاحب‌خانه با شنیدن این نوا خبردار می‌شود و این روند ادامه پیدا می‌‎کند تا همۀ محله را بگردند. سنگ‎زنی گاه مختص برخی اصناف بوده است، چنان‌که در قم، صنف کلاه‎‌مال‌ها این مراسم را اجرا می‌کردند. این رسم در میان برخی اصناف فارس نیز دیده شده است. گویا در گذشته، لباس آنان نیز مخصوص بوده است. نوشته‌‎اند که در اواخر دورۀ قاجار، دسته‎‎‌ای از سنگ‎زنان کاشی با لباس متحدالشکل دیده می‌‎شدند؛ لباسی با یک شال کرمانی و کلاهی شبیه کلاه خاص بود و هر‌یک دو تکه چوبِ هشت‌‎گوشۀ قطوری را با تسمه به کف دست‌های خود می‌بستند.(مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی/مرکز پژوهش‌ها).



در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهان اسلام، بر خود وظیفه می‌دانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
 
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.