مقايسه قرآن و عهد عتيق در صفات الهي (2)
نويسندگان: دکتر سيد تقي کبيري و محمدرضا نورآبادي
دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوي
قرآن در يکي از براهين عقلي خود وجود خدايان متعدد را عامل فساد در آسمان ها و زمين مي داند و مي فرمايد: «لَوْ کانَ فيهِما اِلهَهٌ اِلَّا اللهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللهِ رَبُ الْعَرْشِ عَمّا يَصِفُونَ» (انبياء/22) يعني اگر در آنها خداياني جز خداوند مي بود هر آينه فاسد مي شدند پس منزّه است خداوندي که پروردگار عرش است از آنچه مي ستايند.
قرآن کريم براي تکميل برهان خود، خدا را از داشتن فرزند (که مورد ادّعاي پيروان اديان تحريف شده قبلي مثل مسيحيّت و يهوديّت بود) مبرّا و منزّه مي داند و مي فرمايد: « مَا اتَّخَذَاللهُ مِنْ وَلَدٍ و َ ما کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ اِذاً لَذَهَبَ کُلُّ اِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلي بَعْضٍ سُبْحانَ اللهِ عَمّا يَصِفُونَ» (مؤمنون/91) از بررسي آيات مربوط به توحيد ذاتي و خصوصاً تکرار لفظ «لا اِلهَ اِلّاَ الله» در قرآن، به دست مي آيد:
اولاً: خداي معرفي شده در قرآن، خداي يگانه بي همتاست و از شريک و زاد و ولد منزّه است و اين امر يک مسأله کاملاً عقلاني است و پشتوانه براهين يقيني دارد.
ثانياً: نشانه اين است که معبود شايسته پرستش فقط خداي واحد است. و عبادت و پرستش خدايان متعدّد و يا اعتقاد به چند خدايي، مردود و از نظر عقلي باطل مي باشد و انسان را در پرتگاه ضلالت و گمراهي و بدبختي قرار مي دهد.
در اولين آياتي که خداوند به پيامبر خاتم نازل مي کند اين امر را خاطر نشان مي کند که خلقت عالم به دست اوست، و مخلوقات عالم نهايتاً فعل و اراده او هستند. علاوه بر اين در آيات ديگري، خداوند به صورت صحيح خالق همه چيز معرفي شده است. در عين حال که تأکيد بر يگانگي او نيز شده است.
«قُلِ اللهُ خالِقُ کُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (رعد / 16)
در قرآن کلمه «خلق» 9 بار به صورت اسم و 151 بار به صورت فعل استعمال شده است و در تمامي اين موارد موضوع آفريدن و خلق کردن و ايجاد نمودن به خداوند نسبت داده شده است اگر چه مسلم است که خداوند امور اين عالم را با اسباب و مسببّات قرار داده است ولي خداوند مسبّب الاسباب عالم هستي است.
آيات ياد شده و ده ها آيه ديگر قرآني، پيرامون دين مبين اسلام را دعوت مي کنند که خداي يگانه را بپرستند و از عبادت اصنام دروي گزينند و حتّي در قرآن تأييد ضمني نيز بر خدايان دروغين و ساختگي و يا تشويق ضمني بر عبادت و اطاعت آنها وجود ندارد.
در آيه 195 سوره بقره، خداوند انسان را ترغيب به انفاق مي کند. توجه به اين آيه باعث اين سؤال مي شود که آيا خداوند به اين انفاق و احسان بندگان نياز دارد؟ اگر نيازي به آن ندارد چرا فرمان مي دهد که در راه خداوند انفاق کنيد؟ جواب اين سؤال را خود قرآن، به خوبي در آيه 38 سوره محمّد مي دهد زيرا که در نگاه قرآن ثمره انفاق يا عدم آن به خود انسان برمي گردد. چرا که خداوند غني است و هيچ نيازي به انفاق بندگان ندارد. در جاي ديگري صراحتاً مطرح مي کند که گوشت قرباني و خون آن به خداوند نمي رسد بلکه اين امر زمينه تقوا و پرهيز کاري شماست.
در سوره فاطر آيه 15 مي خوانيم «يا اَيُهَّاالنّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَي اللهِ وَاللهُ الغَنِيُ الْحَميدُ.» البته دليل بي نيازي خداوند اين مهم است که وي خالق همه هستي است و مالک حقيقي و واقعي آنها مي باشد. قرآن کريم براي محکم کاري در يکي از آيات خود، واژه «غني» را با قيد «عالمين» استعمال مي کند تا بي نيازي مطلق خداوند را بر جهانيان و هستي ثابت کند:
«وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنِيُّ عَنِ الْعالَمينَ.» (آل عمران / 97)
کارشناس ارشد اديان و عرفان – حق التدريس دانشگاه آزاد واحد خوي
منبع:نشريه پايگاه نور شماره 11
/ن
براي بررسي و تحليل بيشتر اين اوصاف به بخشي از آنها اشاره مي شود:
1- يگانگي خدا:
الف) توحيد ذاتي:
قرآن در يکي از براهين عقلي خود وجود خدايان متعدد را عامل فساد در آسمان ها و زمين مي داند و مي فرمايد: «لَوْ کانَ فيهِما اِلهَهٌ اِلَّا اللهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللهِ رَبُ الْعَرْشِ عَمّا يَصِفُونَ» (انبياء/22) يعني اگر در آنها خداياني جز خداوند مي بود هر آينه فاسد مي شدند پس منزّه است خداوندي که پروردگار عرش است از آنچه مي ستايند.
قرآن کريم براي تکميل برهان خود، خدا را از داشتن فرزند (که مورد ادّعاي پيروان اديان تحريف شده قبلي مثل مسيحيّت و يهوديّت بود) مبرّا و منزّه مي داند و مي فرمايد: « مَا اتَّخَذَاللهُ مِنْ وَلَدٍ و َ ما کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ اِذاً لَذَهَبَ کُلُّ اِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلي بَعْضٍ سُبْحانَ اللهِ عَمّا يَصِفُونَ» (مؤمنون/91) از بررسي آيات مربوط به توحيد ذاتي و خصوصاً تکرار لفظ «لا اِلهَ اِلّاَ الله» در قرآن، به دست مي آيد:
اولاً: خداي معرفي شده در قرآن، خداي يگانه بي همتاست و از شريک و زاد و ولد منزّه است و اين امر يک مسأله کاملاً عقلاني است و پشتوانه براهين يقيني دارد.
ثانياً: نشانه اين است که معبود شايسته پرستش فقط خداي واحد است. و عبادت و پرستش خدايان متعدّد و يا اعتقاد به چند خدايي، مردود و از نظر عقلي باطل مي باشد و انسان را در پرتگاه ضلالت و گمراهي و بدبختي قرار مي دهد.
ب) توحيد در خلق و امر:
در اولين آياتي که خداوند به پيامبر خاتم نازل مي کند اين امر را خاطر نشان مي کند که خلقت عالم به دست اوست، و مخلوقات عالم نهايتاً فعل و اراده او هستند. علاوه بر اين در آيات ديگري، خداوند به صورت صحيح خالق همه چيز معرفي شده است. در عين حال که تأکيد بر يگانگي او نيز شده است.
«قُلِ اللهُ خالِقُ کُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (رعد / 16)
در قرآن کلمه «خلق» 9 بار به صورت اسم و 151 بار به صورت فعل استعمال شده است و در تمامي اين موارد موضوع آفريدن و خلق کردن و ايجاد نمودن به خداوند نسبت داده شده است اگر چه مسلم است که خداوند امور اين عالم را با اسباب و مسببّات قرار داده است ولي خداوند مسبّب الاسباب عالم هستي است.
ج) توحيد در عبادت:
آيات ياد شده و ده ها آيه ديگر قرآني، پيرامون دين مبين اسلام را دعوت مي کنند که خداي يگانه را بپرستند و از عبادت اصنام دروي گزينند و حتّي در قرآن تأييد ضمني نيز بر خدايان دروغين و ساختگي و يا تشويق ضمني بر عبادت و اطاعت آنها وجود ندارد.
2- بي نيازي خدا:
الف) بي نياز از زاد و ولد:
ب) بي نياز از انفاق:
در آيه 195 سوره بقره، خداوند انسان را ترغيب به انفاق مي کند. توجه به اين آيه باعث اين سؤال مي شود که آيا خداوند به اين انفاق و احسان بندگان نياز دارد؟ اگر نيازي به آن ندارد چرا فرمان مي دهد که در راه خداوند انفاق کنيد؟ جواب اين سؤال را خود قرآن، به خوبي در آيه 38 سوره محمّد مي دهد زيرا که در نگاه قرآن ثمره انفاق يا عدم آن به خود انسان برمي گردد. چرا که خداوند غني است و هيچ نيازي به انفاق بندگان ندارد. در جاي ديگري صراحتاً مطرح مي کند که گوشت قرباني و خون آن به خداوند نمي رسد بلکه اين امر زمينه تقوا و پرهيز کاري شماست.
ج) بي نيازي از ايمان و عبادت بندگان:
د) بي نياز مطلق:
در سوره فاطر آيه 15 مي خوانيم «يا اَيُهَّاالنّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَي اللهِ وَاللهُ الغَنِيُ الْحَميدُ.» البته دليل بي نيازي خداوند اين مهم است که وي خالق همه هستي است و مالک حقيقي و واقعي آنها مي باشد. قرآن کريم براي محکم کاري در يکي از آيات خود، واژه «غني» را با قيد «عالمين» استعمال مي کند تا بي نيازي مطلق خداوند را بر جهانيان و هستي ثابت کند:
«وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنِيُّ عَنِ الْعالَمينَ.» (آل عمران / 97)
کارشناس ارشد اديان و عرفان – حق التدريس دانشگاه آزاد واحد خوي
منبع:نشريه پايگاه نور شماره 11
/ن