به شکل فرصت
شيوانا با تعدادي از شاگردانش از راهي مي گذشت.هوا به تدريج دگرگون شد و باران باريدن گرفت و آنها نيز به ناچار در يکي از استراحت گاه هاي بين راه توقف کردند.در آنجا جمعي او را شناختند و از او خواستند برايشان دعا کند تا درخواست آنها اجابت شود.
يکي از آن جمع گفت:"من از مال دنيا جز يک تکه زمين خالي چيز ديگري ندارم.اگر ممکن است برايم آرزو کن که کاينات به من ثروت و دارايي عطا کند."
فردي ديگر از جمع گفت:"من در جواني به انسان هاي زيادي ظلم کردم.از کائنات بخواه مرا ببخشد."
فرد سوم گفت:"من آدمي ترسو هستم از کاينات بخواه که به من شجاعت بدهد!"
شيوانا نگاهي به آسمان انداخت و گفت : "به زودي باران سنگيني خواهد باريد و اين باران يک هفته ادامه خواهد داشت. اين باران زمين نفر اول را کاملا خيس و آماده کشت مي کند.اين بهترين فرصت براي اوست تا در زمين خودش محصولي بکارد و از اين فرصت آبياري طبيعي آسمان براي پرورش محصول و به دست آوردن ثروتي که نياز دارد استفاده کند .
از سوي ديگر اين باران باعث مي شود که در بعضي از گذرگاه ها سيل به راه افتد و مردم دچار زحمت شوند.فرد دوم مي تواند از اين فرصت براي کمک به آسيب ديدگان استفاده کند و با اين خدمتي که در حق خلق خدا مي کند براي ظلمي که بر ديگران روا داشته طلب بخشش کند.
همچنين به واسطه اين باران و راه افتادن سيلاب پل معيوب رودخانه دهکده پايين دست حتما خراب خواهد شد.فرد ترسو مي تواند از اين فرصت براي کسب شجاعت استفاده کند و تا دير نشده در اين هواي توفاني پل خراب را قبل از اينکه فرو ريزد ترميم کند.
يکي از شاگردان شيوانا با تعجب به شيوانا خيره شد و از او پرسيد:"اگر باران نمي آمد چه مي گفتيد ؟ "
شيوانا تبسمي کرد و گفت:"باز هم فرقي نمي کند.مهم اين است که باور داشته باشي کاينات آرزوهاي ما را به صورت مستقيم در اختيار ما نمي گذارد.بلکه آن را به شکل فرصت هايي براي تلاش کردن و موفق شدن مقابل ما قرار مي دهد.
کاينات به ترسو شجاعت نمي بخشد بلکه فرصتي براي او فراهم مي سازد که در آن شجاعت خود را تجربه کند و بيازمايد.
کاينات به فقير ثروت نمي دهد بلکه فرصتي برايش مهيا مي سازد که در آن ثروت اندوزي و کسب مال را شخصاً تجربه کند.کاينات به ظالم رحمت و بخشش عطا نمي کند بلکه فرصتي در اختيارش قرار مي دهد که در آن بتواند به ديگران خدمت کند و از جمع طلب مغفرت نمايد.فراموش نکنيد که جواب آرزوهاي ما هر لحظه به شکل فرصت هايي براي تقلا و تلاش داده مي شود.حال چه هوا باراني باشد چه آفتابي فرقي نمي کند."
منبع:هفته نامه ي موفقيت،شماره ي 171
/ن
يکي از آن جمع گفت:"من از مال دنيا جز يک تکه زمين خالي چيز ديگري ندارم.اگر ممکن است برايم آرزو کن که کاينات به من ثروت و دارايي عطا کند."
فردي ديگر از جمع گفت:"من در جواني به انسان هاي زيادي ظلم کردم.از کائنات بخواه مرا ببخشد."
فرد سوم گفت:"من آدمي ترسو هستم از کاينات بخواه که به من شجاعت بدهد!"
شيوانا نگاهي به آسمان انداخت و گفت : "به زودي باران سنگيني خواهد باريد و اين باران يک هفته ادامه خواهد داشت. اين باران زمين نفر اول را کاملا خيس و آماده کشت مي کند.اين بهترين فرصت براي اوست تا در زمين خودش محصولي بکارد و از اين فرصت آبياري طبيعي آسمان براي پرورش محصول و به دست آوردن ثروتي که نياز دارد استفاده کند .
از سوي ديگر اين باران باعث مي شود که در بعضي از گذرگاه ها سيل به راه افتد و مردم دچار زحمت شوند.فرد دوم مي تواند از اين فرصت براي کمک به آسيب ديدگان استفاده کند و با اين خدمتي که در حق خلق خدا مي کند براي ظلمي که بر ديگران روا داشته طلب بخشش کند.
همچنين به واسطه اين باران و راه افتادن سيلاب پل معيوب رودخانه دهکده پايين دست حتما خراب خواهد شد.فرد ترسو مي تواند از اين فرصت براي کسب شجاعت استفاده کند و تا دير نشده در اين هواي توفاني پل خراب را قبل از اينکه فرو ريزد ترميم کند.
يکي از شاگردان شيوانا با تعجب به شيوانا خيره شد و از او پرسيد:"اگر باران نمي آمد چه مي گفتيد ؟ "
شيوانا تبسمي کرد و گفت:"باز هم فرقي نمي کند.مهم اين است که باور داشته باشي کاينات آرزوهاي ما را به صورت مستقيم در اختيار ما نمي گذارد.بلکه آن را به شکل فرصت هايي براي تلاش کردن و موفق شدن مقابل ما قرار مي دهد.
کاينات به ترسو شجاعت نمي بخشد بلکه فرصتي براي او فراهم مي سازد که در آن شجاعت خود را تجربه کند و بيازمايد.
کاينات به فقير ثروت نمي دهد بلکه فرصتي برايش مهيا مي سازد که در آن ثروت اندوزي و کسب مال را شخصاً تجربه کند.کاينات به ظالم رحمت و بخشش عطا نمي کند بلکه فرصتي در اختيارش قرار مي دهد که در آن بتواند به ديگران خدمت کند و از جمع طلب مغفرت نمايد.فراموش نکنيد که جواب آرزوهاي ما هر لحظه به شکل فرصت هايي براي تقلا و تلاش داده مي شود.حال چه هوا باراني باشد چه آفتابي فرقي نمي کند."
منبع:هفته نامه ي موفقيت،شماره ي 171
/ن