ان.ال.پي علم استفاده از مغز براي موفقيت (1)

ضمير ناخودآگاه انسان به هيچ وجه قدرت تشخيص خوب را از بد ندارد و ساده لوحانه تمامي اطلاعات دريافتي را ذخيره و سپس برنامه ريزي مي نمايد. براي نمونه اگر شما تصوير شخصي را براي اولين بار ببينيد، ذهن، هيچ گونه عکس العملي نسبت به آن نشان نمي دهد مگر اين که مشابه اين تصوير قبلاً درنيم کره ي راست ذخيره شده باشد و با هماهنگي نيم
پنجشنبه، 18 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ان.ال.پي علم استفاده از مغز براي موفقيت (1)

ان.ال.پي علم استفاده از مغز براي موفقيت (قسمت اول)
ان.ال.پي علم استفاده از مغز براي موفقيت (1)


 

نويسنده:استاد اميرحسين غروي*




 
وظايف اصلي ضمير ناخودآگاه
ضمير ناخودآگاه انسان به هيچ وجه قدرت تشخيص خوب را از بد ندارد و ساده لوحانه تمامي اطلاعات دريافتي را ذخيره و سپس برنامه ريزي مي نمايد. براي نمونه اگر شما تصوير شخصي را براي اولين بار ببينيد، ذهن، هيچ گونه عکس العملي نسبت به آن نشان نمي دهد مگر اين که مشابه اين تصوير قبلاً درنيم کره ي راست ذخيره شده باشد و با هماهنگي نيم کره ي چپ، نام شخص را به تصوير مربوطه ارتباط داده و شما درسطح خودآگاه تان، شخص را به ياد مي آوريد.
همين امر در رايانه نيز اتفاق مي افتد؛ اگر در رايانه برنامه اي بنويسيم که طبق آن عمليات رياضي 2×2=8 وارد شود، اين برنامه بدون هيچ گونه قضاوتي، به عنوان اطلاعات ورودي در رايانه ذخيره گشته و تا زماني که اين برنامه اصلاح نگردد، رايانه ي ما عمليات 2 ضربدر2 را مساوي 8 خواهد شناخت.
هنگام تولد، نيم کره ي راست، فعال و نيم کره چپ، غيرفعال است. در طول ساليان عمر، اين ترفند را مي آموزيم که چگونه انرژي را از نيم کره ي راست به نيم کره چپ جابه جا کنيم. از کودکستان تا دانشگاه، همه ي روش هاي آموزش و پرورش همين است؛ تلاش براي نابودي نيم کره ي راست و کمک به نيم کره ي چپ و زماني بين هفت تا چهارده سالگي سرانجام موفق مي شويم به هدف مان برسيم؛ غافل از اين که ديگر روح کودک کشته و نابود شده است.
به دليل همين ساده لوحي ضمير ناخودآگاه است که واژه ي «کودک درون» برايش به کار گرفته شده؛ کودکي که به سادگي و در آرامش، همه چيز را به راحتي مي پذيرد و فرقي بين اطلاعات خوب يا بد نمي گذارد. در کشور هاي اروپايي از همين قانون در خصوص تعليم و تربيت کودکان استفاده مي نمايند.
کافي ست شما فرزندتان را با جملات و کلمات تأکيدي مثبت صدا کنيد؛ به عنوان نمونه: استاد، دانشمند، مهندس، قدرتمند، شجاع و... ضمير ناخودآگاه، اين کلمات را عيناً دريافت و برنامه ريزي مي نمايد. يکي از تفاوت هاي افراد موفق و ناموفق، در استفاده از همين جملات و عبارات مثبت است. ضمير ناخودآگاه، تفاوتي بين اين جملات قائل نيست پس چه بهتر که از عبارات خوب و مثبت استفاده نماييم حتي خيالي و غيرواقعي. زماني که خواب مي بينيم از ارتفاعي بلند به پايين پرت شده ايم و ناگهان از خواب مي پريم، ملاحظه مي کنيم که دچار اضطراب، تپش قلب و دلهره شده ايم؛ گويي اين حادثه در واقعيت صورت گرفته است! يا برعکس، ممکن است خواب ببينيم که وارد بهشت شده ايم و فرشتگان به ما خوش آمد مي گويند. ناگهان از خواب بيدار مي شويم و مي بينيم که چه احساس خوب و عالي داريم که تا به حال مشابه آن را در زندگي تجربه نکرده ايم!
تمامي اين حالات، قانون ذهن و ضمير ناخودآگاه مي باشد که «هر چيزي در ذهن تجسم نماييد، ذهن، آن را به صورت واقعي در نظر خواهد گرفت.»
از اين قانون مي توان در تربيت کودکان، مديريت منابع انساني، تشويق کودکان، قبولي در کنکور و ديگر موارد زندگي، نهايت استفاده و بهره را برد. در دوره هاي برنامه ريزي عصبي کلامي (ان.ال.پي)، اين قوانين به صورت کامل تر و تکنيکي ارائه مي گردد و علاقه مندان به صورت عملي از اين قانون در راستاي رسيدن به تمامي اهداف استفاده مي نمايند. از اين قانون درتمامي دوره هاي هدف سازي، ارتباطات، درمان موانع ذهني، کسب موفقيت نامحدود، کسب اعتماد به نفس و... به عنوان يک قانون اصلي استفاده مي شود.
صفت خلاق را تنها به افرادي مي توان داد که آماده اند حيثيت، غرور و عزت خود را بارها و بارها در معرض تاراج قرار داده و با شهامت به استقبال کارهايي بروند که ديگران آن را «وقت تلف کردن» مي دانند.
تمام انسان ها با ظرفيت هاي لازم براي آفرينش و خلاقيت پا به دنيا مي گذارند. بدون استثناء، همه ي کودکان سعي دارند آفريننده باشند اما ما فوراً دست به کار مي شويم تا روش صحيح انجام کارها را به آنان آموزش دهيم و همين که راه درست را آموختند، ديگر به روبات تبديل مي شوند. بعد بارها و بارها همان کار را درست تکرار مي کنند و هرقدر بيش تر اين کار را انجام مي دهند، بازده بهتري پيدا مي کنند و هرقدر بر کارآيي شان افزوده مي شود، بيش تر تشويق شان مي کنيم. در سنين بين هفت تا چهارده سالگي، تغييراتي در کودک رخ مي دهد که چگونگي آن، ذهن روان شناسان بسياري را در سراسر جهان به خود مشغول کرده است.
اگر بخواهيم بگوييم که علم، قانون «ساده لوحي ضميرناخودآگاه» را چگونه توصيف مي کند، بايد بگوييم قانون «تلقين و تلقين پذيري افراد» که در علم هيپنوتيزم مطرح است، دليلي بر پذيرفتن ساده لوحانه ي هرگونه اطلاعات توسط ضمير ناخودآگاه است. براي نمونه اگر مديري هميشه و در تمامي لحظات از پرسنل من خواهي شد و... آيا مي دانيد چه اعتماد به نفسي در او به وجود آورده و با اين الگوها چه آينده اي را برايش برنامه ريزي مي کند؟ حتي تنبيه و توبيخ اشخاص هم بايد جنبه ي تشويق داشته باشد تا بتواند ساده لوحانه ضمير ناخودآگاه را در راه پيشرفت، برنامه ريزي نمايد.

پی نوشت ها :
 

* (فارغ التحصيل در ان.ال.پي- هيپنوتيزم اريکسوني و اناگرام)

منبع:نشريه شادکامي و موفقيت شماره 69



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.