نگاهی به آسیب شناسی حکومت دینی
نويسنده: حجت الاسلام محمدعلی حائری
مطالعه در تاریخ ملل و حکومت های دینی و غیردینی از آنجا ضرورت دارد که بدانیم چه عواملی باعث پیشرفت و یا پسرفت یک حکومت می شود. زیرا این امر از یک سو نشان می دهد که همان عوامل و آسیب ها کم و بیش هم اکنون نیز به شکل سنّت تاریخی نقش خود را در پایداری نظام ها و سقوط حکومت ایفا می کند و به حکم قاعده «مشابهت تاریخی اقوام» سرگذشت و فراز و نشیب نظام ها و حکومت های پیشین در حقیقت مشابه سرگذشت نظام های کنونی است؛ یعنی تاریخ همواره تکرار می گردد.
امام علی(ع) در این باره می فرمایند: «فیما اَشَدَّ اعتدال الاحوال و اقرب اشتباه الامثال؛ چه بسیار متناسب است سرگذشت ها و چه همانند و نزدیک است داستان ها.»
از سوی دیگر بررسی و شناخت آسیب های نظام ها و حکومت های گذشته می تواند مایه عبرت از تاریخ شود. بر این اساس یک سوم قرآن را نقل قصص و تاریخ ملت های گذشته تشکیل می دهد و مردم را به سیر در زمین و عبرت گیری از آن فرامی خواند تا آنجا که هفت بار با تأکید فراوان فرموده است: «قُلْ سِیرُوا فِی الاْءَرْضِ» با این بیان، قرآن کریم تاریخ جامعه ها و نظام های پیشین را آینه عبرت و مایه تنبّه و بیداری و وسیله شناسایی علل ترقی و آسیب هایی که منجر به انحطاط می داند و در فرازی دیگر تأکید می کند که: «لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاِّءُولِی الاْءَلْبَـبِ».
از این رو، بر اندیشمندان و دل آگاهان است که در شیوه زندگی اقوام گذشته به طور عام، و نحوه حکومت حاکمان به طور خاص به کنجکاوی بپردازند و از علل قوت و آسیب های آن آگاه شوند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن
امام علی(ع) نیز بر این امر تأکید ورزیده و در وصیت نامه خود به فرزندش امام حسن می فرماید: «فرزندم به دقت سرگذشت پیشینیان و نقاط قوت و آسیب های آن را به خاطرت عرضه بدار و در خانه ها، آثار و نشانه های آنها گردش کن، بنگر که چه کردند و از کجا منتقل شدند و به کجا فرود آمدند.»
بنابراین، شایسته است مدیران و تصمیم گیران حکومت دینی با دقت در رفتار و اعمال خود بنگرند و به نقاط ضعف خویش آگاه شوند و آسیب های نظام اسلامی را که مثل موریانه پایه های آن را می خورد و سست می کند، شناسایی کنند و به کتاب خدا تمسّک جویند و راهکارهای مدیریت صحیح را از آن بیاموزند؛ زیرا قرآن طلوع و و سقوط نظام ها و حکومت های ناصالح را یک امر قطعی تلقی کرده و می گوید: هرگز قدرت و تمکّن در دست یک گروه تا پایان جهان باقی نمی ماند بلکه به عللی دست به دست گشته تا عمر جهان سپری گردد؛ «و تلک الایام نداولها بین الناس...».
حال می پردازیم به برخی از آسیب های نابود کننده حکومت دینی از نگاه قرآن:
و در جای دیگر می فرماید: «ای محمد! پروردگار تو مردمان شهری را هلاک و نابود نمی کند مگر پس از آن که در میان آن شهر پیغمبری بفرستد که سخنان ما را بر آنها بخواند و ما هلاک و نابود کننده مردمان شهرها نیستیم، مگر آنجایی که مردمانش ستمکار باشد.»
و نیز در آیات دیگر چنین آمده: «بگو چه می بینید اگر ناگهان در نهان یا آشکار عذاب خدا بر شما نازل شد و هلاک نمی شود جز گروه ستمکاران»، و در فرازی دیگر می خوانیم: «چه بسیار شهرها را که مردم آنها ستمکار بودند، نابود کردیم.»
براساس آیات یاد شده عامل سقوط و افول و نابودی حکومت های دینی پشت کردن به جادّه های حق و روی آوردن به ستم دانسته شده است و اگر قرآن به بیان عوامل سقوط و نابودی حکومت های دینی می پردازد، تنها از زاویه کاربرد تاریخی آن نیست بلکه بیانگر قانون و سنّت حاکم بر هر جامعه و حکومتی است که در طول تاریخ شکل می گیرد و بر مبنای این قانون و سنّت الهی است که سرنوشت نظام های اجتماعی و حکومت دینی امروز بشر نیز رقم می خورد.
بنابراین هر نظام و حکومتی دینی تا آن گاه زنده و پایدار می ماند که هماهنگ با قانون های عام آفرینش و سنّت های حق جلو برود و انحراف از این اصل عامل سقوط و افول آن حکومت است.
وقتی حکومت و جامعه دینی گرفتار فساد شود، از حدّ وسط و اعتدال خارج می شود. فساد، یعنی دست اندازی به حقوق دیگران از راه قانون شکنی و سرپیچی از قانون. از این روی در نگاه قرآن فساد کننده، محدوده کوچکی را به تباهی نمی کشد بلکه آثار زیان بار به همه ارکان جامعه سریان پیدا می کند و خشک وتر را می سوزاند.
به طور کلی قرآن در سوره های اعراف، هود، شعراء از هلاکت و نابودی قوم نوح، هود، صالح، لوط و شعیب سخن گفته و تأکید کرده که این قوم های صاحب حکومت و ثروت با وجود اینکه پیامبر داشتند و دیندار هم بودند، ولی بر اثر فساد نابود شدند.
گفتنی است که فساد انواع مختلفی دارد و ما در این جا تنها فساد اقتصادی و فساد جنسی را مورد بررسی قرار می دهیم.
«به سوی شهر مدین برادرشان شعیب را فرستادیم که گفت ای خویشان من خدا را بپرستید، شما را جز او خدایی نیست و پیمانه و ترازو را نکاهید و کم ندهید، من نیکویی شما را می بینم و از عذاب بزرگ بر شما می ترسم.»
گویند که قوم شعیب راه را به اصلاح بسته و بر افساد گشوده بودند چون شهرشان بر سر راه کاروان ها بود و از این جایگاه بهره ناروا می بردند و عرصه را بر کاروانیان و بازرگانان تنگ می کردند؛ چنان که کالای آنها را به بهای کم می خریدند و کالای مورد نیاز آنان را به بهای گران در اختیارشان می گذاشتند و یا مردم را از پیوستن به حق باز می داشتند و نمی گذاشتند برگرد شعیب حلقه زنند و راه را از بی راهه بازشناسند.
آری همیشه چنین بوده که حکومت های بزرگ، توانا با لشگریان بی شمار و فرمانروایان و سردمداران با تدبیر، وقتی فساد و رانت خواری به ارکان اقتصادی آنها راه یافته، با وجود همه تلاش هایی که برای سر پا نگه داشتن حکومت مصروف داشته اند، نظام حکومتی شان از هم فروریخته است.
استاد محمدتقی جعفری در این باره می نویسد: «تباهی یا اختلالات اقتصادی، می تواند عامل نابودی هر گونه حکومتی بوده باشد، اگر چه آن حکومت در اوج شکوفایی سیر کند... بدیهی است که قوام حیات بشری و میدان تحرّک آن را مسائل اقتصادی تشکیل می دهد زیر انسان چه در ابتدایی ترین شکل حیات بوده باشد و چه در عالی ترین اشکال آن بدون استهلاک موادی از طبیعت امکان ادامه حیات ندارد.»
اساساً فساد جنسی از مؤثرترین ابزاری بوده که همواره جامعه های دینی را تهدید کرده و می کند. اگر مردم بخصوص قشر جوان که زیر پرچم حکومت دینی زندگی می کنند هر شامگاهان با هم آغوشی تصاویر زشت زنان روسپی از طریق ماهواره و اینترنت روزگار خود را سپری کنند و یا در راه تأمین لذت جویی پلید خویش خود را در میان میگساران و در آغوش روسپیان قرار دهند، آیا فرصت پیدا می کنند که در راه راستین انسان و شناخت آن اندیشه کنند و یا فرمانبر رهبران حکومتی دینی باشند و اهداف آن را به پیش ببرند.
به عنوان نمونه به حکومت دینی کشور اندلس اشاره می کنیم. در نیمه دوم قرن اول هجری سرزمین اسپانیا به دست مسلمانان فتح شد و مسلمانان در آنجا حکومت دینی تشکیل دادند و 8 قرن در زیر پرچم چنین حکومتی با قوانین و ادبیات و تمدن دینی زندگی کردند که هنوز هم با گذشت سالیان دراز برخی از آثار آن همچنان باقی است. به هر حال، در آن زمان با بسط و گسترش اسلام در آن سرزمین تمام سران مسیحیت احساس خطر کردند و به طرح نقشه های شوم و فریبنده برای نابودی مسلمانان پرداختند آنان با سران حکومت دینی اندلس پیمان نامه ای به امضا رساندند که سه ماده داشت: 1ـ آزادی مذهب، 2ـ آزادی تعلیم و تربیت، 3ـ توسعه روابط بازرگانی که با این توافقنامه مسیحیان توانستند با رخنه در اجتماع اسلامی بخصوص با جوانان آنان ارتباط مستقیم بر قرار کنند. از جمله، تفریحگاه هایی ترتیب دادند که در آن دختران مسیحی با شور و شراب از ایشان پذیرایی می کردند. غیرت و جوهره و تعصب مسلمانی جوانان مسلمانان با هم آغوشی دختران مسیحی و مشروبات الکلی سست شد و با این ابزار نیروهای اخلاق و تعصب اسلامی در توده جوان از بین رفت بدین سان بود که فاجعه آغاز شد و دشمن شمشیر جنگ برکشید و با استفاده از سستی و ضعف و تخدیر مسلمانان، به قتل عام آنان پرداخت و به حکومت دینی در اسپانیا پایان داد.
هم اکنون نیز یکی از ابزارهای مهم برای از بین بردن اخلاق و غیرت و تعصب مردمان حکومت دینی فساد جنسی است که آسیب جدی برای آن به شمار می آید.
قرآن می فرماید: «ای فرزندان آدم هنگام نماز جامه بپوشید و خود را بیارایید و بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید، که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد.»
بنابراین استفاده از مواهب الهی اندازه دارد و اگر از اندازه درگذرد آفت ها و آسیب های انسانی بسیار در پی خواهد داشت. بسیاری از جوامع انسانی و حکومت های دینی در درازای تاریخ به خاطر زیاده روی در نعمت ها در باتلاق مرگ فرورفته اند و امروزه به سبب اسراف و تبذیر در بسیاری از کشورهای پیشرفته بخشی از جهان در سیاهی فقر و فلاکت فرورفته و گرسنگی گریبانگیر بسیاری از انسانها شده است.
بسیاری از حکومت های پیشرفته غربی ناقوس مرگ خود را با اسراف و تبذیر به صدا در آورده اند و اگر این حرکت ویران گر ادامه یابد و از مرکب غرور و کبر فرود نیایند و از اسراف و تبذیر پرهیز نکنند، دیری نمی پاید که از هم فرو خواهند پاشید.
فرعون در رأس هرم جامعه پیشرفته و متمدّن مصر قرار گرفته بود و از قدرت، شوکت، هیمنه ثروت، عدّه و عُدّه بی شماری برخوردار بود؛ به گونه ای که کسی باورش نمی کرد این انسان قدرتمند از اریکه قدرت فرو بیفتد و لشگریانش نابود شوند و حکومت خیره کننده اش از هم فروپاشد و خوار و ذلیل در آب غرق شود و آب جسدش را برای عبرت دیگران به ساحل براند.
خداوند این انسان چموش و سرکش را که گرفتار عذاب الهی شد، از اسراف کنندگان می داند و از او به عنوان مسرف یاد می کند.
قرآن کریم در جای دیگر فساد و اسراف را از آسیب های مهم قوم عاد می شمارد؛ چنان که قوم عاد را با آن ساختمان های بزرگ و با شکوه و توانایی های شگفت انگیزشان، و قوم ثمود را با آن صنعت و هنر پیشرفته و توان بالای ساختمان سازی در دل صخره ها و کوه های سخت و توان بریدن کوهها و صخره ها به جهت گناهان بسیار از جمله اسراف و گردن ننهادن به فرمان صالح پیغمبر و استفاده های ناروا از قدرت، فکر و اندیشه، طبیعت و گوناگونی نعمت های خداوندی، در دل صخره ها و ساختمان های سر به فلک کشیده دفن شدند و عذاب خدائی دودمانشان را بر باد داد و از آن همه قدرت، حکومت و فرهنگ هیچ نماند جز درس عبرتی بزرگ و همیشگی برای انسان های بعدی.
از این رو، می توان اذعان داشت که از اندازه گذشتن و از مرز تعادل و قانون پا فراتر نهادن، چه در استفاده از مواهب طبیعت و چه در بکارگیری قدرت و ثروت، از آسیب های مهم حکومت دینی به شمار می آید.
استاد شهیدمطهری در این باره می نویسد: دو مطلب سبب توقف جامعه می شود مطلب اول مقدس بودن گذشته یعنی دلبستگی به گذشته از آن جهت که گذشته است تقدیس می کند و عمداً نو را از آن جهت که نو است تقبیح می کند؛ که در قرآن نیز به آن اشاره شده است.
تقریباً همه پیغمبران با این حرف روبرو بودند و برخورد امّت ها با پیغمبران مختلف بود چون هر اُمّتی با یک فساد اخلاقی مخصوص روبرو می شدند ولی در یک امر مشترک بودند که همان تقلید کورکورانه و ناآگاهانه نسبت به گذشتگان است.
مطلب دوم، رم کردن از جدید است؛ یعنی تازه را به دلیل تازه بودن تقبیح می کردند و با هر چیز جدیدی مخالفند.
از بیان استاد به خوبی استفاده می شود که کهنه اندیشی و داشتن فکری بسته و محدود تنها در مسائل دینی و عقیدتی جلوه ندارد؛ بلکه در هر چیز و عملی، می تواند مصداق داشته باشد و خود از آسیب های بزرگ و مهمی است که جامعه حکومت دینی را از پیشرفت باز می دارد و در نتیجه حکومت دینی نخواهد توانست خود را با زمان هماهنگ سازد و نیازهای روز را پاسخ گوید. در نهایت پایه های حکومت به تدریج سست می شود و آن نظام به راحتی سقوط می کند. از این رو قرآن افکار کسانی را که تلاش کرده اند انسان ها را به تقلید از پیشینیان وادارند بر ملا کرده و مذمت نموده و به اندیشه های جدیدی که رسولان خداوند به آن مأمور بوده اند تشویق کرده و از واپس گرایی و تقلید کورکورانه و گمراه کننده پرهیز داده است: «و بدین گونه در هیچ شهری پیش از تو هشداردهنده ای نفرستایم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند: ما پدران خود را با آیینی (راهی) یافته ایم و به آنها اقتدا می کنیم»
بنابراین از این آیه و آیات دیگر به خوبی استنباط می شود که از رموز ماندگاری حیات حکومت دینی و پویایی جامعه اسلامی و یا راه مواجهه با آسیب کهنه گرایی، آن است که عرصه دین و فرهنگ را به ناز پروردگان و تن آسایان و راحت طلبان و افزون کاران بی درد وانگذارند؛ چرا که اینان جامعه را همیشه در گذشته نگه می دارند و حیات و ماندگاری و اریکه نشینی خودشان را در گرو گذشته گرایی و تقلید مردم از گذشته می پندارند. از این روی باید آگاهانه در هر زمان و مکان با این تیره روزان به مقابله برخاست تا آفتاب حق همیشه نورافشاند.
ارسال مقاله از طرف كاربر محترم سايت: fafari
منبع: www.hawzah.net
/ع
امام علی(ع) در این باره می فرمایند: «فیما اَشَدَّ اعتدال الاحوال و اقرب اشتباه الامثال؛ چه بسیار متناسب است سرگذشت ها و چه همانند و نزدیک است داستان ها.»
از سوی دیگر بررسی و شناخت آسیب های نظام ها و حکومت های گذشته می تواند مایه عبرت از تاریخ شود. بر این اساس یک سوم قرآن را نقل قصص و تاریخ ملت های گذشته تشکیل می دهد و مردم را به سیر در زمین و عبرت گیری از آن فرامی خواند تا آنجا که هفت بار با تأکید فراوان فرموده است: «قُلْ سِیرُوا فِی الاْءَرْضِ» با این بیان، قرآن کریم تاریخ جامعه ها و نظام های پیشین را آینه عبرت و مایه تنبّه و بیداری و وسیله شناسایی علل ترقی و آسیب هایی که منجر به انحطاط می داند و در فرازی دیگر تأکید می کند که: «لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاِّءُولِی الاْءَلْبَـبِ».
از این رو، بر اندیشمندان و دل آگاهان است که در شیوه زندگی اقوام گذشته به طور عام، و نحوه حکومت حاکمان به طور خاص به کنجکاوی بپردازند و از علل قوت و آسیب های آن آگاه شوند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن
امام علی(ع) نیز بر این امر تأکید ورزیده و در وصیت نامه خود به فرزندش امام حسن می فرماید: «فرزندم به دقت سرگذشت پیشینیان و نقاط قوت و آسیب های آن را به خاطرت عرضه بدار و در خانه ها، آثار و نشانه های آنها گردش کن، بنگر که چه کردند و از کجا منتقل شدند و به کجا فرود آمدند.»
بنابراین، شایسته است مدیران و تصمیم گیران حکومت دینی با دقت در رفتار و اعمال خود بنگرند و به نقاط ضعف خویش آگاه شوند و آسیب های نظام اسلامی را که مثل موریانه پایه های آن را می خورد و سست می کند، شناسایی کنند و به کتاب خدا تمسّک جویند و راهکارهای مدیریت صحیح را از آن بیاموزند؛ زیرا قرآن طلوع و و سقوط نظام ها و حکومت های ناصالح را یک امر قطعی تلقی کرده و می گوید: هرگز قدرت و تمکّن در دست یک گروه تا پایان جهان باقی نمی ماند بلکه به عللی دست به دست گشته تا عمر جهان سپری گردد؛ «و تلک الایام نداولها بین الناس...».
حال می پردازیم به برخی از آسیب های نابود کننده حکومت دینی از نگاه قرآن:
1ـ ستمگری یا ستم پیشه گی
و در جای دیگر می فرماید: «ای محمد! پروردگار تو مردمان شهری را هلاک و نابود نمی کند مگر پس از آن که در میان آن شهر پیغمبری بفرستد که سخنان ما را بر آنها بخواند و ما هلاک و نابود کننده مردمان شهرها نیستیم، مگر آنجایی که مردمانش ستمکار باشد.»
و نیز در آیات دیگر چنین آمده: «بگو چه می بینید اگر ناگهان در نهان یا آشکار عذاب خدا بر شما نازل شد و هلاک نمی شود جز گروه ستمکاران»، و در فرازی دیگر می خوانیم: «چه بسیار شهرها را که مردم آنها ستمکار بودند، نابود کردیم.»
براساس آیات یاد شده عامل سقوط و افول و نابودی حکومت های دینی پشت کردن به جادّه های حق و روی آوردن به ستم دانسته شده است و اگر قرآن به بیان عوامل سقوط و نابودی حکومت های دینی می پردازد، تنها از زاویه کاربرد تاریخی آن نیست بلکه بیانگر قانون و سنّت حاکم بر هر جامعه و حکومتی است که در طول تاریخ شکل می گیرد و بر مبنای این قانون و سنّت الهی است که سرنوشت نظام های اجتماعی و حکومت دینی امروز بشر نیز رقم می خورد.
بنابراین هر نظام و حکومتی دینی تا آن گاه زنده و پایدار می ماند که هماهنگ با قانون های عام آفرینش و سنّت های حق جلو برود و انحراف از این اصل عامل سقوط و افول آن حکومت است.
2ـ فساد
وقتی حکومت و جامعه دینی گرفتار فساد شود، از حدّ وسط و اعتدال خارج می شود. فساد، یعنی دست اندازی به حقوق دیگران از راه قانون شکنی و سرپیچی از قانون. از این روی در نگاه قرآن فساد کننده، محدوده کوچکی را به تباهی نمی کشد بلکه آثار زیان بار به همه ارکان جامعه سریان پیدا می کند و خشک وتر را می سوزاند.
به طور کلی قرآن در سوره های اعراف، هود، شعراء از هلاکت و نابودی قوم نوح، هود، صالح، لوط و شعیب سخن گفته و تأکید کرده که این قوم های صاحب حکومت و ثروت با وجود اینکه پیامبر داشتند و دیندار هم بودند، ولی بر اثر فساد نابود شدند.
گفتنی است که فساد انواع مختلفی دارد و ما در این جا تنها فساد اقتصادی و فساد جنسی را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف) فساد اقتصادی
«به سوی شهر مدین برادرشان شعیب را فرستادیم که گفت ای خویشان من خدا را بپرستید، شما را جز او خدایی نیست و پیمانه و ترازو را نکاهید و کم ندهید، من نیکویی شما را می بینم و از عذاب بزرگ بر شما می ترسم.»
گویند که قوم شعیب راه را به اصلاح بسته و بر افساد گشوده بودند چون شهرشان بر سر راه کاروان ها بود و از این جایگاه بهره ناروا می بردند و عرصه را بر کاروانیان و بازرگانان تنگ می کردند؛ چنان که کالای آنها را به بهای کم می خریدند و کالای مورد نیاز آنان را به بهای گران در اختیارشان می گذاشتند و یا مردم را از پیوستن به حق باز می داشتند و نمی گذاشتند برگرد شعیب حلقه زنند و راه را از بی راهه بازشناسند.
آری همیشه چنین بوده که حکومت های بزرگ، توانا با لشگریان بی شمار و فرمانروایان و سردمداران با تدبیر، وقتی فساد و رانت خواری به ارکان اقتصادی آنها راه یافته، با وجود همه تلاش هایی که برای سر پا نگه داشتن حکومت مصروف داشته اند، نظام حکومتی شان از هم فروریخته است.
استاد محمدتقی جعفری در این باره می نویسد: «تباهی یا اختلالات اقتصادی، می تواند عامل نابودی هر گونه حکومتی بوده باشد، اگر چه آن حکومت در اوج شکوفایی سیر کند... بدیهی است که قوام حیات بشری و میدان تحرّک آن را مسائل اقتصادی تشکیل می دهد زیر انسان چه در ابتدایی ترین شکل حیات بوده باشد و چه در عالی ترین اشکال آن بدون استهلاک موادی از طبیعت امکان ادامه حیات ندارد.»
ب) فساد جنسی
اساساً فساد جنسی از مؤثرترین ابزاری بوده که همواره جامعه های دینی را تهدید کرده و می کند. اگر مردم بخصوص قشر جوان که زیر پرچم حکومت دینی زندگی می کنند هر شامگاهان با هم آغوشی تصاویر زشت زنان روسپی از طریق ماهواره و اینترنت روزگار خود را سپری کنند و یا در راه تأمین لذت جویی پلید خویش خود را در میان میگساران و در آغوش روسپیان قرار دهند، آیا فرصت پیدا می کنند که در راه راستین انسان و شناخت آن اندیشه کنند و یا فرمانبر رهبران حکومتی دینی باشند و اهداف آن را به پیش ببرند.
به عنوان نمونه به حکومت دینی کشور اندلس اشاره می کنیم. در نیمه دوم قرن اول هجری سرزمین اسپانیا به دست مسلمانان فتح شد و مسلمانان در آنجا حکومت دینی تشکیل دادند و 8 قرن در زیر پرچم چنین حکومتی با قوانین و ادبیات و تمدن دینی زندگی کردند که هنوز هم با گذشت سالیان دراز برخی از آثار آن همچنان باقی است. به هر حال، در آن زمان با بسط و گسترش اسلام در آن سرزمین تمام سران مسیحیت احساس خطر کردند و به طرح نقشه های شوم و فریبنده برای نابودی مسلمانان پرداختند آنان با سران حکومت دینی اندلس پیمان نامه ای به امضا رساندند که سه ماده داشت: 1ـ آزادی مذهب، 2ـ آزادی تعلیم و تربیت، 3ـ توسعه روابط بازرگانی که با این توافقنامه مسیحیان توانستند با رخنه در اجتماع اسلامی بخصوص با جوانان آنان ارتباط مستقیم بر قرار کنند. از جمله، تفریحگاه هایی ترتیب دادند که در آن دختران مسیحی با شور و شراب از ایشان پذیرایی می کردند. غیرت و جوهره و تعصب مسلمانی جوانان مسلمانان با هم آغوشی دختران مسیحی و مشروبات الکلی سست شد و با این ابزار نیروهای اخلاق و تعصب اسلامی در توده جوان از بین رفت بدین سان بود که فاجعه آغاز شد و دشمن شمشیر جنگ برکشید و با استفاده از سستی و ضعف و تخدیر مسلمانان، به قتل عام آنان پرداخت و به حکومت دینی در اسپانیا پایان داد.
هم اکنون نیز یکی از ابزارهای مهم برای از بین بردن اخلاق و غیرت و تعصب مردمان حکومت دینی فساد جنسی است که آسیب جدی برای آن به شمار می آید.
3ـ اسراف
قرآن می فرماید: «ای فرزندان آدم هنگام نماز جامه بپوشید و خود را بیارایید و بخورید و بیاشامید ولی زیاده روی نکنید، که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد.»
بنابراین استفاده از مواهب الهی اندازه دارد و اگر از اندازه درگذرد آفت ها و آسیب های انسانی بسیار در پی خواهد داشت. بسیاری از جوامع انسانی و حکومت های دینی در درازای تاریخ به خاطر زیاده روی در نعمت ها در باتلاق مرگ فرورفته اند و امروزه به سبب اسراف و تبذیر در بسیاری از کشورهای پیشرفته بخشی از جهان در سیاهی فقر و فلاکت فرورفته و گرسنگی گریبانگیر بسیاری از انسانها شده است.
بسیاری از حکومت های پیشرفته غربی ناقوس مرگ خود را با اسراف و تبذیر به صدا در آورده اند و اگر این حرکت ویران گر ادامه یابد و از مرکب غرور و کبر فرود نیایند و از اسراف و تبذیر پرهیز نکنند، دیری نمی پاید که از هم فرو خواهند پاشید.
فرعون در رأس هرم جامعه پیشرفته و متمدّن مصر قرار گرفته بود و از قدرت، شوکت، هیمنه ثروت، عدّه و عُدّه بی شماری برخوردار بود؛ به گونه ای که کسی باورش نمی کرد این انسان قدرتمند از اریکه قدرت فرو بیفتد و لشگریانش نابود شوند و حکومت خیره کننده اش از هم فروپاشد و خوار و ذلیل در آب غرق شود و آب جسدش را برای عبرت دیگران به ساحل براند.
خداوند این انسان چموش و سرکش را که گرفتار عذاب الهی شد، از اسراف کنندگان می داند و از او به عنوان مسرف یاد می کند.
قرآن کریم در جای دیگر فساد و اسراف را از آسیب های مهم قوم عاد می شمارد؛ چنان که قوم عاد را با آن ساختمان های بزرگ و با شکوه و توانایی های شگفت انگیزشان، و قوم ثمود را با آن صنعت و هنر پیشرفته و توان بالای ساختمان سازی در دل صخره ها و کوه های سخت و توان بریدن کوهها و صخره ها به جهت گناهان بسیار از جمله اسراف و گردن ننهادن به فرمان صالح پیغمبر و استفاده های ناروا از قدرت، فکر و اندیشه، طبیعت و گوناگونی نعمت های خداوندی، در دل صخره ها و ساختمان های سر به فلک کشیده دفن شدند و عذاب خدائی دودمانشان را بر باد داد و از آن همه قدرت، حکومت و فرهنگ هیچ نماند جز درس عبرتی بزرگ و همیشگی برای انسان های بعدی.
از این رو، می توان اذعان داشت که از اندازه گذشتن و از مرز تعادل و قانون پا فراتر نهادن، چه در استفاده از مواهب طبیعت و چه در بکارگیری قدرت و ثروت، از آسیب های مهم حکومت دینی به شمار می آید.
4ـ پای بندی به اندیشه های کهنه
استاد شهیدمطهری در این باره می نویسد: دو مطلب سبب توقف جامعه می شود مطلب اول مقدس بودن گذشته یعنی دلبستگی به گذشته از آن جهت که گذشته است تقدیس می کند و عمداً نو را از آن جهت که نو است تقبیح می کند؛ که در قرآن نیز به آن اشاره شده است.
تقریباً همه پیغمبران با این حرف روبرو بودند و برخورد امّت ها با پیغمبران مختلف بود چون هر اُمّتی با یک فساد اخلاقی مخصوص روبرو می شدند ولی در یک امر مشترک بودند که همان تقلید کورکورانه و ناآگاهانه نسبت به گذشتگان است.
مطلب دوم، رم کردن از جدید است؛ یعنی تازه را به دلیل تازه بودن تقبیح می کردند و با هر چیز جدیدی مخالفند.
از بیان استاد به خوبی استفاده می شود که کهنه اندیشی و داشتن فکری بسته و محدود تنها در مسائل دینی و عقیدتی جلوه ندارد؛ بلکه در هر چیز و عملی، می تواند مصداق داشته باشد و خود از آسیب های بزرگ و مهمی است که جامعه حکومت دینی را از پیشرفت باز می دارد و در نتیجه حکومت دینی نخواهد توانست خود را با زمان هماهنگ سازد و نیازهای روز را پاسخ گوید. در نهایت پایه های حکومت به تدریج سست می شود و آن نظام به راحتی سقوط می کند. از این رو قرآن افکار کسانی را که تلاش کرده اند انسان ها را به تقلید از پیشینیان وادارند بر ملا کرده و مذمت نموده و به اندیشه های جدیدی که رسولان خداوند به آن مأمور بوده اند تشویق کرده و از واپس گرایی و تقلید کورکورانه و گمراه کننده پرهیز داده است: «و بدین گونه در هیچ شهری پیش از تو هشداردهنده ای نفرستایم مگر آنکه خوشگذرانان آن گفتند: ما پدران خود را با آیینی (راهی) یافته ایم و به آنها اقتدا می کنیم»
بنابراین از این آیه و آیات دیگر به خوبی استنباط می شود که از رموز ماندگاری حیات حکومت دینی و پویایی جامعه اسلامی و یا راه مواجهه با آسیب کهنه گرایی، آن است که عرصه دین و فرهنگ را به ناز پروردگان و تن آسایان و راحت طلبان و افزون کاران بی درد وانگذارند؛ چرا که اینان جامعه را همیشه در گذشته نگه می دارند و حیات و ماندگاری و اریکه نشینی خودشان را در گرو گذشته گرایی و تقلید مردم از گذشته می پندارند. از این روی باید آگاهانه در هر زمان و مکان با این تیره روزان به مقابله برخاست تا آفتاب حق همیشه نورافشاند.
ارسال مقاله از طرف كاربر محترم سايت: fafari
منبع: www.hawzah.net
/ع