شعر انتظار
تمام ثانیه ها
دلی که تنگ تواست و هوای تو دارد
بگو تو فاصله ها را چگونه بردارد؟
عنان خویش سپرده دلم به دستانت
امین تر از تو نباشد به اوش بسپارد
ز دل صدای غریبی به گوش می آید
هجوم بی کسی او را کنون می آزارد
کشیده نقش نگاهت دلم به سینه ی خود
دوچشم تر بکشد او به راه بگذارد
رسیده به آخر نفس ، دوباره دلم
تمام ثانیه ها را چقدر بشمارد؟
**************
از تو در باران سرودن
چه احساسی است در باران سرودن
در آن با خاطرت گریان سرودن
برای تر شدن در زیر باران
به دور از چترها عریان سرودن
نمودن گونه خیس با اشک و باران
ز بغض ابر و از باران سرودن
کشیدن رعدآسا آه از دل
صدا را در گلو لرزان سرودن
نشستن لحظه ها را لمس کردن
ز رنج بی تو ای جانان سرودن
حراج درد و دل های نهفته
برای قطره ها ارزان سرودن
فقط یک بیت آنجا عاشقانه
سرودن از تو در باران سرودن
**************
بی تو
دیشب دوباره بی تو تا صبح گریه کردم
در غیبت نگاهت سرشار رنج و دردم
توفان بی تو بودن میکَند ریشه ام را
پیشم اگر نیایی مغلوب این نبردم
یک لحظه خواب حتی همراه من نیامد
شاید بگیری آنجا این دستهای سردم
اما به عشق پاکت از حادثه گذشتم
هر چند بی تو دیشب تا صبح گریه کردم
ارسالي از طرف کاربر محترم : mohebbikord
/ع
دلی که تنگ تواست و هوای تو دارد
بگو تو فاصله ها را چگونه بردارد؟
عنان خویش سپرده دلم به دستانت
امین تر از تو نباشد به اوش بسپارد
ز دل صدای غریبی به گوش می آید
هجوم بی کسی او را کنون می آزارد
کشیده نقش نگاهت دلم به سینه ی خود
دوچشم تر بکشد او به راه بگذارد
رسیده به آخر نفس ، دوباره دلم
تمام ثانیه ها را چقدر بشمارد؟
**************
از تو در باران سرودن
چه احساسی است در باران سرودن
در آن با خاطرت گریان سرودن
برای تر شدن در زیر باران
به دور از چترها عریان سرودن
نمودن گونه خیس با اشک و باران
ز بغض ابر و از باران سرودن
کشیدن رعدآسا آه از دل
صدا را در گلو لرزان سرودن
نشستن لحظه ها را لمس کردن
ز رنج بی تو ای جانان سرودن
حراج درد و دل های نهفته
برای قطره ها ارزان سرودن
فقط یک بیت آنجا عاشقانه
سرودن از تو در باران سرودن
**************
بی تو
دیشب دوباره بی تو تا صبح گریه کردم
در غیبت نگاهت سرشار رنج و دردم
توفان بی تو بودن میکَند ریشه ام را
پیشم اگر نیایی مغلوب این نبردم
یک لحظه خواب حتی همراه من نیامد
شاید بگیری آنجا این دستهای سردم
اما به عشق پاکت از حادثه گذشتم
هر چند بی تو دیشب تا صبح گریه کردم
ارسالي از طرف کاربر محترم : mohebbikord
/ع