ابنسيناي بزرگ در يك نگاه
نويسنده:شهاب دهباشي
ابوعليحسينبن عبداللهبن سينا، ملقب به «شيخالرييس» و مشهور به «ابنسينا» و «بوعلي» از بزرگترين فيلسوفان و پزشکان عالم اسلام و از نوابغ و سرامدان عالم بشريت است. پدرش، عبدالله، از مردم بلخ بود و منصب ديواني داشت.
در عهد سامانيان، در بخارا اقامت گزيد و در دستگاه آنان تقربي يافت و از طرف آنان عامل قريه خرميشن (از توابع بخارا) شد و از دهي نزديک آنجا، به نام افشنه، زني «ستاره»نام را به همسري گرفت و در سال 370 هجريقمري از او داراي فرزندي شد که او را «حسين» نام نهاد. پس از «حسين»، فرزند ديگري از اين پيوند به دنيا آمد که او را «محمود» ناميدند. در سال 375 هجريقمري، «عبدالله» با خانواده خود به بخارا بازگشت و به تربيت فرزندش همت گماشت و او را از 5 سالگي به معلمان سپرد تا به او خواندن و نوشتن و قرائت قرآنکريم و اصول دين را بياموزند. «حسين» به آموختن علم و ادب پرداخت و در اندک زماني، بسياري از علوم زمان خود را فراگرفت. از آنجا که پدر، مذهب اسماعيلي داشت و اسماعيليه به رياضي و فلسفه دلبستگي داشتند، ابوعلي به فراگرفتن فلسفه رغبتي تمام حاصل کرد.
در 18 سالگي از تمام علوم رايج زمان، از ادب و فقه و تفسير و رياضيات و طبيعيات و الهيات و طب فراغت يافت و در همه آنها بارع شد. در همان عنفوان شباب، نوحبنمنصور ساماني را از مرضي صعب درمان کرد و نزد او تقربي تمام يافت و به اجازه او توانست به کتابخانه غني سامانيان دست يابد. چون دولت ساماني روي به انقراض نهاد و غزنويان به بخارا دست يافتند، ابوعلي به گرگانج رفت و در سلک مقربان درگاه ابوالعباس عليبن مأمون خوارزمشاه درآمد. پس از تسلط محمود غزنوي بر خوارزم در سال 403 هجريقمري از گرگانج به گرگان سفر کرد و در آنجا بود که ابوعبيد جوزجاني براي تلمذ به خدمت او پيوست و تا پايان عمر در مصاحبت او باقي ماند.
ابنسينا پس از 3 سال اقامت در گرگان، در حوالي سالهاي 405 تا 406 هجريقمري به ري عزيمت کرد و در زمره مقربان سيده بيوه فخرالدوله ديلمي و پسرش مجدالدوله درآمد. آنگاه از ري آهنگ همدان کرد و در آنجا نزد شمسالدوله ديلمي وزارت يافت. در همين ايام، قسمت عمده کتاب شفا را در مدت کوتاهي تصنيف کرد. پس از مرگ شمسالدوله (421 هجريقمري) به فرمان جانشين او، سماءالدوله، 4 ماه به زندان افتاد. پس از آزادي به اصفهان رفت و به دربار علاءالدوله کاکويه (متوفي سال 433هجريقمري) پيوست. در اصفهان، تأليف شفا را به پايان آورد و در همان جا دانشنامه علايي را به اشاره علاءالدوله، به فارسي تأليف کرد. در سال 428 هجريقمري، در ملازمت علاءالدوله، به همدان رفت و در آن شهر به بيماري قولنج درگذشت و هم آنجا به خاک سپرده شد.
از ابنسينا آثار بسياري به جا مانده که مهمترين آنها عبارتند از: «شفا»، «نجات»، «خلاصه شفا» ،«اشارات» ،«دانشنامه علايي» و «قانون».
منبع:www.salamat.com
/ج
در عهد سامانيان، در بخارا اقامت گزيد و در دستگاه آنان تقربي يافت و از طرف آنان عامل قريه خرميشن (از توابع بخارا) شد و از دهي نزديک آنجا، به نام افشنه، زني «ستاره»نام را به همسري گرفت و در سال 370 هجريقمري از او داراي فرزندي شد که او را «حسين» نام نهاد. پس از «حسين»، فرزند ديگري از اين پيوند به دنيا آمد که او را «محمود» ناميدند. در سال 375 هجريقمري، «عبدالله» با خانواده خود به بخارا بازگشت و به تربيت فرزندش همت گماشت و او را از 5 سالگي به معلمان سپرد تا به او خواندن و نوشتن و قرائت قرآنکريم و اصول دين را بياموزند. «حسين» به آموختن علم و ادب پرداخت و در اندک زماني، بسياري از علوم زمان خود را فراگرفت. از آنجا که پدر، مذهب اسماعيلي داشت و اسماعيليه به رياضي و فلسفه دلبستگي داشتند، ابوعلي به فراگرفتن فلسفه رغبتي تمام حاصل کرد.
در 18 سالگي از تمام علوم رايج زمان، از ادب و فقه و تفسير و رياضيات و طبيعيات و الهيات و طب فراغت يافت و در همه آنها بارع شد. در همان عنفوان شباب، نوحبنمنصور ساماني را از مرضي صعب درمان کرد و نزد او تقربي تمام يافت و به اجازه او توانست به کتابخانه غني سامانيان دست يابد. چون دولت ساماني روي به انقراض نهاد و غزنويان به بخارا دست يافتند، ابوعلي به گرگانج رفت و در سلک مقربان درگاه ابوالعباس عليبن مأمون خوارزمشاه درآمد. پس از تسلط محمود غزنوي بر خوارزم در سال 403 هجريقمري از گرگانج به گرگان سفر کرد و در آنجا بود که ابوعبيد جوزجاني براي تلمذ به خدمت او پيوست و تا پايان عمر در مصاحبت او باقي ماند.
ابنسينا پس از 3 سال اقامت در گرگان، در حوالي سالهاي 405 تا 406 هجريقمري به ري عزيمت کرد و در زمره مقربان سيده بيوه فخرالدوله ديلمي و پسرش مجدالدوله درآمد. آنگاه از ري آهنگ همدان کرد و در آنجا نزد شمسالدوله ديلمي وزارت يافت. در همين ايام، قسمت عمده کتاب شفا را در مدت کوتاهي تصنيف کرد. پس از مرگ شمسالدوله (421 هجريقمري) به فرمان جانشين او، سماءالدوله، 4 ماه به زندان افتاد. پس از آزادي به اصفهان رفت و به دربار علاءالدوله کاکويه (متوفي سال 433هجريقمري) پيوست. در اصفهان، تأليف شفا را به پايان آورد و در همان جا دانشنامه علايي را به اشاره علاءالدوله، به فارسي تأليف کرد. در سال 428 هجريقمري، در ملازمت علاءالدوله، به همدان رفت و در آن شهر به بيماري قولنج درگذشت و هم آنجا به خاک سپرده شد.
از ابنسينا آثار بسياري به جا مانده که مهمترين آنها عبارتند از: «شفا»، «نجات»، «خلاصه شفا» ،«اشارات» ،«دانشنامه علايي» و «قانون».
منبع:www.salamat.com
/ج