بخور نخورهاي دوران شيردهي
خيلي از مادران خيال ميکنند فقط نوع تغذيهشان در دوران بارداري از اهميت زيادي برخوردار است، در حالي که بيشتر متخصصان تغذيه ميگويند اهميت تغذيه مادر در دوران شيردهي به هيچ وجه کمتر از اهميت تغذيه در دوران بارداري نيست؛ چراکه ذخاير بدن مادر در دوران بارداري تقريبا به اتمام ميرسد و براي بازگشت به وضعيت عادي و توليد شير کافي مجبور است به تغذيه خود توجه بيشتري نشان دهد. در همين زمينه، پاي صحبتهاي دکتر سيدضياءالدين مظهري، متخصص تغذيه و رژيم درماني نشستهايم.
آقاي دکتر! در دوران شيردهي، مادران بايد از کدام گروههاي غذايي بيشتر استفاده کنند؟
شيردهي، نياز مادر را به تماميگروهها افزايش ميدهد. مادر شيرده نيازهاي افزودهتري نسبت به ساير دورانهاي زندگياش به تمامي گروههاي غذايي دارد و مصرف بيشتر آنها توصيه ميشود. به طور مثال، گروه نان و غلات شامل گندم، جو، جودوسر، برنج و فرآوردههاي غلات است و توصيه ميشود سهمي از انرژي دريافتي از اين گروه غذايي (معادل 11 تا 12 واحد) البته از نوع كاملاش دريافت شود. گروه دوم سبزيجات هستند. اين دسته از مواد غذايي چه به صورت برگي، ساقهاي و ريشهاي و يا ميوهاي مثل گوجهفرنگي، کدو، بادمجان، خيار و گلکلم، لوبياي سبز، نخودفرنگي و عدس و انواع کلمها به ميزان 5 تا 7 واحد به صورت خام و پخته در طول برنامههاي غذايي روزانه بايد ميل شوند. يادتان باشد كه هر واحد سبزيجات معادل 100 گرم يا يک ليوان به صورت خام و نيم ليوان به صورت پخته است.
نظرتان درباره ميزان مصرف ميوهها، لبنيات، انواع گوشتها و چربيها چيست؟
درباره ميوهها بايد گفت كه بهتر است به ميزان 3 تا 4 واحد يعني 300 تا 400 گرم از انواع ميوهجات فصل به رنگهاي مختلف به صورت آبميوه يا خود ميوه يا کمپوتهاي خانگي بدون شکر مورد استفاده قرار گيرد. درباره گروه شير و لبنيات نيز بايد بگوييم كه اهميت اين گروه نه تنها از بعد ارزش تغذيهاي بسيار چشمگيراست بلکه از منابع بسيار ارزندهاي جهت تامين کلسيم و ويتامين B2 نيز محسوب ميشود. از اين رو، خانمهاي شيرده بهتر است روزانه 3 تا 4 واحد از اين گروه غذايي ميل كنند. در زمينه ميزان مصرف گروه گوشتها، حبوبات، دانهها و مغزها و حتي تخممرغ نيز بايد گفت از منابع مناسب پروتئين حيواني، ويتامينهاي B12 و B6 و مواد معدني نظير فسفر، روي و مخصوصا آهن هستند. از اين رو، ميزان سهم روزانه 3 تا 4 واحد (90 تا 120 گرم) گوشت قرمز و سفيد يا جايگزينهاي آنها براي اين خانمها توصيه ميشود. يادتان نرود كه هر واحد گوشت معادل 30 گرم گوشت يا يک عدد تخممرغ، 3/1 ليوان دانهها و مغزها و نصف ليوان حبوبات پخته محاسبه ميشود. گروه آخر نيز چربيها و روغنها هستند. اما با توجه به انرژي متراکم شان، به عنوان يک گروه مستقل به حساب نميآيند، چرا که به صورت مريي و نامريي در جيره غذايي افراد وجود دارند و بايد در مصرفشان حد اعتدال را رعايت كرد.
خب، اگر بخواهد همه اينها را مصرف کند که دچار اضافه وزن ميشود!
ببينيد؛ در دوران شيردهي نيز مانند ايام بارداري سازشهاي متابوليکي خاصي در هضم و جذب مواد غذايي ميل شده ايجاد ميشود. از کمترين ميزان انرژي، پروتئين و انواع ويتامين و املاح دريافتي بهترين استفاده به عمل ميآيد ولي کوچکترين اضافه دريافت انرژي به صورت افزايش مداوم وزن و چاقي به درجات مختلف پديدار ميشود. از اين رو، مادراني که به سلامت و تناسب اندام خود اهميت ميدهند با توجه به حد متوسط شير توليد شده (در اکثر بانوان به ميزان 750 ميليليتر شير) نبايد در 6 ماهه اول تولد (نسبت به انرژي مورد نياز قبل از بارداري) بيش از 340 کيلوکالري و در 6 ماهه دوم نبايد بيش از 400 كيلوکالري دريافت كنند. لذا هرگونه پرخوري و گرايش به هلههوله و تنقلات که متراکم از انرژي و فاقد موادمغذي مکفي هستند نبايد به جيره روزانه مادران شيرده افزوده شود. در ضمن، يکي از عوامل تاثيرگذار بر افزايش وزن مادران شيرده عادت به ناخنک زدن و ريزهخواري و گرايش شديد به مصرف مواد شيرين است كه توصيه ميشود تا حد ممكن محدود شوند اما به هيچ عنوان رژيم كم كالري گرفتن جايز نيست.
آيا غذايي که يک مادر شيرده ميخورد، امکان دارد که فرزندش را هم بيازارد؟
به هر حال، تعدادي از شيرخواران در قبال بعضي از موادغذايي ميل شده توسط مادرشان دچار دلدرد، ناآرامي و کوليت ميشوند و يا از استعمال بو و طعم آنها به شير توليد شده دچار بيميلي ميشوند. البته چنين رخدادهايي به طور دقيق قابل پيشبيني و پيشگيري نيستند اما اين مادران با توجه به نوع موادغذايي مصرفي و عکسالعمل فرزندشان، شخصا ميتوانند تصميم بگيرند که کدام ماده غذايي را حذف کنند يا از ميزان مصرفشان بکاهند. برخي از اين غذاها عبارتاند از: سير، پياز، کلم، شلغم، لوبياي سبز و حبوبات، ريواس و زردآلو که احتمال ايجاد دلدردهاي 24 ساعته را براي شيرخوار بالا ميبرند. در ضمن، مصرف زياد هندوانه، خربزه، هلو و ديگر ميوههاي نوبرانه، کامل نرسيده و کال در ايجاد اسهال و دلدرد تاثيرگذارند. در بعضي خانوادهها نيز مصرف برخي موادغذايي توسط مادر در فرزند شيرخوارشان ايجاد حساسيت و آلرژي ميکند كه از جمله آنها ميتوان به شير گاو، تخممرغ، فرآوردههاي گوشتي، بادامزميني، فرآوردههاي سويا اشاره کرد كه بهتر است از برنامه غذايي حذف شوند.
چه غذاهايي کمک ميکنند شير مادر زياد شود؟
بهطور تجربي مشخص شده مصرف برخي خوراكيهاافزايشدهنده شير مادر است ولي دلايل علمي در قبال آنها و عملکردشان در چرخههاي زيست- شيميايي پروسه توليد شير ارايه نشده است و جمعي از پژوهشگران بر اين باورند كه شايد يک عقيده ديرپا و ريشهدار در مورد مصرف آنها موجب آرامش خيال و اعتماد به نفس بيشتر در مادران ميشود. گستردهترين و اثرگذارترين اين خوراكيها عبارتاند از: شبدر، بادام، کنجد، شاهدانه، دمکرده رازيانه، شير، ماست و دوغ، ماءالشعير، ماهي، کاهو و غلات پرک شده مخصوصا جوي پرک شده که توصيه ميشود بهصورت تلفيق شده در کنار هم به مصرف برسند.
منبع:www.salamat.com
/ج
آقاي دکتر! در دوران شيردهي، مادران بايد از کدام گروههاي غذايي بيشتر استفاده کنند؟
شيردهي، نياز مادر را به تماميگروهها افزايش ميدهد. مادر شيرده نيازهاي افزودهتري نسبت به ساير دورانهاي زندگياش به تمامي گروههاي غذايي دارد و مصرف بيشتر آنها توصيه ميشود. به طور مثال، گروه نان و غلات شامل گندم، جو، جودوسر، برنج و فرآوردههاي غلات است و توصيه ميشود سهمي از انرژي دريافتي از اين گروه غذايي (معادل 11 تا 12 واحد) البته از نوع كاملاش دريافت شود. گروه دوم سبزيجات هستند. اين دسته از مواد غذايي چه به صورت برگي، ساقهاي و ريشهاي و يا ميوهاي مثل گوجهفرنگي، کدو، بادمجان، خيار و گلکلم، لوبياي سبز، نخودفرنگي و عدس و انواع کلمها به ميزان 5 تا 7 واحد به صورت خام و پخته در طول برنامههاي غذايي روزانه بايد ميل شوند. يادتان باشد كه هر واحد سبزيجات معادل 100 گرم يا يک ليوان به صورت خام و نيم ليوان به صورت پخته است.
نظرتان درباره ميزان مصرف ميوهها، لبنيات، انواع گوشتها و چربيها چيست؟
درباره ميوهها بايد گفت كه بهتر است به ميزان 3 تا 4 واحد يعني 300 تا 400 گرم از انواع ميوهجات فصل به رنگهاي مختلف به صورت آبميوه يا خود ميوه يا کمپوتهاي خانگي بدون شکر مورد استفاده قرار گيرد. درباره گروه شير و لبنيات نيز بايد بگوييم كه اهميت اين گروه نه تنها از بعد ارزش تغذيهاي بسيار چشمگيراست بلکه از منابع بسيار ارزندهاي جهت تامين کلسيم و ويتامين B2 نيز محسوب ميشود. از اين رو، خانمهاي شيرده بهتر است روزانه 3 تا 4 واحد از اين گروه غذايي ميل كنند. در زمينه ميزان مصرف گروه گوشتها، حبوبات، دانهها و مغزها و حتي تخممرغ نيز بايد گفت از منابع مناسب پروتئين حيواني، ويتامينهاي B12 و B6 و مواد معدني نظير فسفر، روي و مخصوصا آهن هستند. از اين رو، ميزان سهم روزانه 3 تا 4 واحد (90 تا 120 گرم) گوشت قرمز و سفيد يا جايگزينهاي آنها براي اين خانمها توصيه ميشود. يادتان نرود كه هر واحد گوشت معادل 30 گرم گوشت يا يک عدد تخممرغ، 3/1 ليوان دانهها و مغزها و نصف ليوان حبوبات پخته محاسبه ميشود. گروه آخر نيز چربيها و روغنها هستند. اما با توجه به انرژي متراکم شان، به عنوان يک گروه مستقل به حساب نميآيند، چرا که به صورت مريي و نامريي در جيره غذايي افراد وجود دارند و بايد در مصرفشان حد اعتدال را رعايت كرد.
خب، اگر بخواهد همه اينها را مصرف کند که دچار اضافه وزن ميشود!
ببينيد؛ در دوران شيردهي نيز مانند ايام بارداري سازشهاي متابوليکي خاصي در هضم و جذب مواد غذايي ميل شده ايجاد ميشود. از کمترين ميزان انرژي، پروتئين و انواع ويتامين و املاح دريافتي بهترين استفاده به عمل ميآيد ولي کوچکترين اضافه دريافت انرژي به صورت افزايش مداوم وزن و چاقي به درجات مختلف پديدار ميشود. از اين رو، مادراني که به سلامت و تناسب اندام خود اهميت ميدهند با توجه به حد متوسط شير توليد شده (در اکثر بانوان به ميزان 750 ميليليتر شير) نبايد در 6 ماهه اول تولد (نسبت به انرژي مورد نياز قبل از بارداري) بيش از 340 کيلوکالري و در 6 ماهه دوم نبايد بيش از 400 كيلوکالري دريافت كنند. لذا هرگونه پرخوري و گرايش به هلههوله و تنقلات که متراکم از انرژي و فاقد موادمغذي مکفي هستند نبايد به جيره روزانه مادران شيرده افزوده شود. در ضمن، يکي از عوامل تاثيرگذار بر افزايش وزن مادران شيرده عادت به ناخنک زدن و ريزهخواري و گرايش شديد به مصرف مواد شيرين است كه توصيه ميشود تا حد ممكن محدود شوند اما به هيچ عنوان رژيم كم كالري گرفتن جايز نيست.
آيا غذايي که يک مادر شيرده ميخورد، امکان دارد که فرزندش را هم بيازارد؟
به هر حال، تعدادي از شيرخواران در قبال بعضي از موادغذايي ميل شده توسط مادرشان دچار دلدرد، ناآرامي و کوليت ميشوند و يا از استعمال بو و طعم آنها به شير توليد شده دچار بيميلي ميشوند. البته چنين رخدادهايي به طور دقيق قابل پيشبيني و پيشگيري نيستند اما اين مادران با توجه به نوع موادغذايي مصرفي و عکسالعمل فرزندشان، شخصا ميتوانند تصميم بگيرند که کدام ماده غذايي را حذف کنند يا از ميزان مصرفشان بکاهند. برخي از اين غذاها عبارتاند از: سير، پياز، کلم، شلغم، لوبياي سبز و حبوبات، ريواس و زردآلو که احتمال ايجاد دلدردهاي 24 ساعته را براي شيرخوار بالا ميبرند. در ضمن، مصرف زياد هندوانه، خربزه، هلو و ديگر ميوههاي نوبرانه، کامل نرسيده و کال در ايجاد اسهال و دلدرد تاثيرگذارند. در بعضي خانوادهها نيز مصرف برخي موادغذايي توسط مادر در فرزند شيرخوارشان ايجاد حساسيت و آلرژي ميکند كه از جمله آنها ميتوان به شير گاو، تخممرغ، فرآوردههاي گوشتي، بادامزميني، فرآوردههاي سويا اشاره کرد كه بهتر است از برنامه غذايي حذف شوند.
چه غذاهايي کمک ميکنند شير مادر زياد شود؟
بهطور تجربي مشخص شده مصرف برخي خوراكيهاافزايشدهنده شير مادر است ولي دلايل علمي در قبال آنها و عملکردشان در چرخههاي زيست- شيميايي پروسه توليد شير ارايه نشده است و جمعي از پژوهشگران بر اين باورند كه شايد يک عقيده ديرپا و ريشهدار در مورد مصرف آنها موجب آرامش خيال و اعتماد به نفس بيشتر در مادران ميشود. گستردهترين و اثرگذارترين اين خوراكيها عبارتاند از: شبدر، بادام، کنجد، شاهدانه، دمکرده رازيانه، شير، ماست و دوغ، ماءالشعير، ماهي، کاهو و غلات پرک شده مخصوصا جوي پرک شده که توصيه ميشود بهصورت تلفيق شده در کنار هم به مصرف برسند.
منبع:www.salamat.com
/ج