قانون نظم

خسوف و کسوف بي نظمي است؟ اگر قرار است خورشيد جهان را روشن کند چرا خسوف مي شود؟ کمي ديدتان را وسيع کنيد! خسوف و کسوف هم نظم دارد و گرنه چطور مي توانند تعيين کنند که در فلان مکان، فلان سال، فلان روز و فلان ساعت و دقيقه به چه مدت خسوف و کسوف مي شود؟ همه چيز منظم است و اگر جايي احساس بي نظمي مي
شنبه، 2 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قانون نظم

قانون نظم
قانون نظم


 

نويسنده: سيد مهدي طباطبايي فر




 
خسوف و کسوف بي نظمي است؟ اگر قرار است خورشيد جهان را روشن کند چرا خسوف مي شود؟ کمي ديدتان را وسيع کنيد! خسوف و کسوف هم نظم دارد و گرنه چطور مي توانند تعيين کنند که در فلان مکان، فلان سال، فلان روز و فلان ساعت و دقيقه به چه مدت خسوف و کسوف مي شود؟ همه چيز منظم است و اگر جايي احساس بي نظمي مي کنيم به خاطر اين است که شناخت دقيقي از موضوع نداريم. هر چه شناخت ما از خود و محيط پيرامون بيش تر مي شود، به نظم هاي بيش تري پي مي بريم. آيا نظم حاکم در طبيعت پيامي دارد؟ حتماً همين طور است. ما جزء کوچکي از طبيعت هستيم و براي راحت زندگي کردن بايد با نظم طبيعت سازگار باشيم. اگر بر خلاف جهت آب حرکت کنيم سرانجام خود خسته مي شويم. شايد ماهي بتواند با مشقت زياد خلاف جهت آب حرکت کند، اما بيرون آب چطور؟ اين را در جواب کساني گفتم که مي گويند به خلاف جهت آب مي توان حرکت کرد.اين را گفتم درجواب کساني که مي گويند: بيل گيتس درس حقوقش را در دانشگاه ادامه نداد و برخلاف جريان زندگي معمولي اش حرکت کرد و يکي از ثروتمندترين انسان هاي دنياست و بسياري را ثروتمند کرده است. حتي حرکت بر خلاف جريان هم بايد تابع نظم و قوانيني باشد تا به موفقيت برسد. بايد حداقل هايي داشته باشد مثل در آب بودن براي ماهي. تمام سيارات با توجه به نيروي جاذبه و در مقابل آن، نيروي گريز از مرکز، با سرعتي معين درمدار خود مي چرخند. اگر نيروي گريز از مرکز کم شود نيروي جاذبه غالب شده و سيارات به هم مي خورند و اگر نيروي جاذبه کم شود توسط نيروي گريز از مرکز سيارات، از هم فاصله گرفته و منظومه ها متلاشي مي شوند.
احساس درد و بيماري نشانه اي از بي نظمي در بدن است. بياييد شناخت مان را دقيق تر کنيم. همين احساس درد يا سوزش، همين نشانه بي نظمي در بدن نوعي نظم است، وگرنه نمي فهميديم دست مان روي آتش است يا گلويمان چرک کرده يا ميخي در پاي ما فرو رفته است. مشکلات زندگي ما حاصل از بي نظمي در کارها و افکارمان است. جيم ران در کتاب « به سوي کام يابي» نوشته آنتوني رابينز مي گويد: همه تلاش ها پاداش دارند اما تلاش هاي منظم پاداش مضاعف. درست است که الان تلاش مي کنيم و نتيجه مي گيريم ولي با تلاش منظم اين پاداش چند برابر مي شود. به فروشگاهي نگاه کنيد که از ساعت 7 صبح تا 12 شب باز است. با خريد مشتريان، فروشنده پاداش روزانه خود را مي گيرد. اما با تلاش منظم، هر مشتري گذري، تبديل به مشتري ثابت شده و اگر روزي فقط دو مشتري به خاطر اينکه اين فروشگاه هميشه باز است و تمام اجناس مورد نياز را دارد، تبديل به مشتري ثابت گردند، بعد از 2 سال علاوه بر مشتري هاي گذري خود، بيش از 1400 مشتري ثابت دارد که روزي چند نفرشان مراجعه و خريد مي کنند. ببينيد تلاش منظم چطور موهبت هاي الهي را به سوي ما روانه مي کند.
در مقابل بي نظمي علاوه بر از دست دادن پاداش، باعث ضربه زدن به خود مي شود و کائنات را براي لطمه زدن به ما فرا مي خواند. يعني اين نيست که بگوييم ما پاداش بيش تر را نمي خواهيم و نظم را رعايت نکنيم، بلکه با عدم رعايت نظم داشته هاي خود را نيز از دست مي دهيم. فرض کنيد مسئول فروشگاه قبلي عوض شد و آن 1400 مشتري ثابت وقتي مي بينند هنگام مراجعه فروشگاه تعطيل است و يا سبد کالايش کامل نيست، به جاي ديگري مراجعه مي کنند. مسئول بي نظم جديد نه تنها مشتري جديدي جذب نکرده بلکه مشتري هايي که داشته را نيز از دست داده است. نظم فقط براي فروشندگي نيست با اندکي فکر مي توانيد اهميت آن را در روابط، درس خواندن، کار کردن، تربيت کودکان، عشق به همسر، عبادت و ... درک کنيد. حضرت علي عليه السلام در لحظات آخر عمر خود وقتي همگان را جمع مي کند، مي فرمايد شما را سفارش مي کنم به پرهيزکاري و نظم. اُوصيکُم بتقوي الله و نظم امرکم. شخصيت هاي بزرگ در آخرين لحظات، مهم ترين سخنان را مي گويند، مخصوصاً شخصيت بالامرتبه اي چون حضرت علي عليه السلام. ببينيد چقدر نظم در امور مهم است که بعد از تقوا ذکر شده است.
لذت واقعي در پايان يافتن کار است و کار پايان نمي يابد مگر اين که با برنامه ريزي و نظم خاصي بدان بپردازيم. تمام کردن کار نوعي نظم است. تا زمان تمام نشدن کار انرژي ما در آن کار مي ماند و به ما برنمي گردد. وقتي يک کوپلن مي خريم و آن را کامل مي کنيم و در قاب به ديوار مي زنيم انرژي صرف شده در آن به ما بر مي گردد.
کاترين پاندر در کتاب« چشم دل بگشا» بسيار جالب مي گويد: هرگاه جذب موهبتي به تأخير افتاد، پيامش اين است که بايد در وضعيت کنوني خود خلأ و نظم ايجاد کنيد. يعني اگر دعايتان مستجاب نمي شود تلاش تان به ثمر نمي نشيند، يک جاي کارتان خلأ يا نظم نيست.
در مورد نظم يک حديث جالب از کتاب آداب، سنن و روش رفتاري پيامبر صلي الله عليه و آله ديدم که خيلي جالب بود. پيامبر به نماز ايستاد و ديد در ميان صفوف شخصي سينه اش جلوتر از سايرين است. آن گاه فرمود: بندگان خدا، صفوف خود را منظم کنيد وگرنه ميان دل هايتان اختلاف خواهد افتاد. و در جاي ديگر در همان کتاب هست که: منظم بايستيد و کج و راست نايستيد که دل هايتان نيز کج و راست خواهد شد. ببينيد تأثير نظم تا کجاست؟
ببينيد کدام قسمت زندگي شما سر و سامان ندارد. کارهايي که نيمه کاره مانده را مرور کنيد و براي آن با نظم خاصي برنامه ريزي کنيد تا با اتمام کار انرژي آن به شما باز گردد و سپس با انرژي بيش تر سراغ کارهاي بزرگ تر برويد. اگر ذهن تان آشفته است، سريعاً اقدام کنيد و قانون نظم را در آن جاري کنيد. هرچه قوانين طبيعت را دقيق تر و بهتر اجرا کنيد از موهبت هاي الهي بيش تري بهره مند مي گرديد. پس ابتدا بي نظمي هاي حاکم در زندگي، نارسايي ها را شناسايي کنيد و سپس نظم را در آن اجرا کنيد. آري قوانين طبيعت را اجرا کنيد تا چشمه هاي خزائن الهي به سوي شما جاري شود.
منبع: نسيم وحي، شماره 23.
ae



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط