تأثير شعاير ديني بر بهداشت رواني جوانان(1)

باپيشرفت فنّاوري و صنعتي شدن جامعة انساني و تغييرات تمدن، بر ميزان اضطراب و ديگر اختلالات رواني و جسمي افزوده شده است. همگام با پيشرفت هاي جهان معاصر در تشخيص و درمان اختلالات جسمي و رواني، ابزارها و فنون مختلفي گسترش يافته‌اند كه در كاهش مشكلات مختلف مؤثر بوده‌اند. در كنار همه اين ابزارها و فنون تشخيصي و درماني، از ديرباز، شعاير مذهبي و ديني، از جمله دعا، نيايش و نماز، جايگاه
سه‌شنبه، 12 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأثير شعاير ديني بر بهداشت رواني جوانان(1)

تأثير شعاير ديني بر بهداشت رواني جوانان(1)
تأثير شعاير ديني بر بهداشت رواني جوانان(1)


 

نويسنده:شهنام ابوالقاسمي*




 

چكيده
 

باپيشرفت فنّاوري و صنعتي شدن جامعة انساني و تغييرات تمدن، بر ميزان اضطراب و ديگر اختلالات رواني و جسمي افزوده شده است. همگام با پيشرفت هاي جهان معاصر در تشخيص و درمان اختلالات جسمي و رواني، ابزارها و فنون مختلفي گسترش يافته‌اند كه در كاهش مشكلات مختلف مؤثر بوده‌اند. در كنار همه اين ابزارها و فنون تشخيصي و درماني، از ديرباز، شعاير مذهبي و ديني، از جمله دعا، نيايش و نماز، جايگاه خود را در آرامش و اطمينان قلبي و بهداشت رواني، حفظ نموده است.
از ديدگاه اسلام، معيار سلامت رواني تحت عنوان رشد بكار رفته است. اصطلاح رشد به معناي قائم به خود بودن، هدايت، نجات، صلاح و كمال، آمده است.
راه هاي تأمين بهداشت رواني از ديدگاه اسلام، عبارت، توكل به خداوند، زيارت، روزه گرفتن و... هستند كه مي‌توانند با ايجاد اميد و تشويق افراد به نگرش مثبت به موقعيت هاي فشارزاي رواني، باعث آرامش دروني افراد شوند. تأثير اين گونه شعاير ديني بر جسم و روان، از ديدگاه فيزيولوژي ثابت شده است و هم پيامدهاي روان شناختي و اجتماعي آنها در جوامع مختلف كاملاً روشن است.
كليد واژه ها: شعاير ديني، آرامش و اطمينان قلبي، بهداشت رواني.

مقدمه
 

جدا از اينكه دركنار آمدن با مشكلات تا چه اندازه توانا باشيم، باز هم در زندگي مواقعي پيش مي‌آيد كه ناچار احساس فشار رواني مي‌كنيم. انگيزه هاي ما همواره با آساني ارضا نمي‌شوند؛ بايد موانعي را از سر راه برداشت؛ دست به انتخاب زد و در برابر ديريابي ها شكيبايي نشان داد. براثر بر خورد آدميان با موانعي كه راه كاميابي هاي آنان را مي‌بندد، در هريك از آنان، شيوه هاي پاسخ دهي ويژه‌اي رشد مي‌كند. شيوة پاسخدهي هر فرد به موقعيت هاي ناكام كننده، تا حدود زيادي نشان مي‌دهد كه سازگاري وي با زندگي، كار آمد است يا خير.(1)
پيشرفت زياد علم پزشكي، همراه با تجهيزات پيچيده، به كمك پزشكان آمده است؛ به عبارتي، آخرين روش هاي تشخيص جراحي و طبي از يك سو، و شيوه هاي دقيق روان درماني مبتني بر تازه ترين يافته هاي روان شناختي از سوي ديگر، براي درمان و كاهش جسماني و رواني انسان بكار گرفته مي‌شوند، با اين حال، انسان دردمند، در چنگال بسياري از بيماري ها اسير مانده و اين پيشرفت ها، راه گشاي بسياري از مشكلات نشده است.(2)
دردنياي امروز، پرفروش ترين داروها، آنهايي‌اند كه براي بيماري هاي اعصاب و روان، فشار خون، بيماري هاي قلب و عروق، و زخم معده استفاده مي‌شوند. همچنين، شايع ترين علت هاي معلوليت انسان، بيماري هاي رواني، آرتريت روماتوئيد و ديابت و شايع ترين علت هاي مرگ و مير انسان ها، بيماري هاي قلبي و سرطان‌اند. در شناخت علت تمام بيماري هاي يادشده، فشار رواني(3) نقش برجسته‌اي دارد. بنابر گفتة تعدادي از دانشمندان، تمام بيماري هاي موجود در انسان، از جهاتي با فشار رواني ارتباط دارند. اين بيماري ها تنها شامل بيماري هاي رواني يا بيماري هاي روان – تني(4) نمي‌شوند، بلكه دربرگيرندة تمام بيماري هاي جسماني، مانند سرطان و سل نيز هستند. براي مقابله با فشار رواني، دارو درماني چندان مؤثر نيست. بررسي هاي بين فرهنگي كه مردم شناسان، روان شناسان و روان پزشكان انجام داده‌اند، نشان مي‌دهند كه نرمش و تمرين هاي خودآرامي(5) همراه با تمركز فكري، فشار رواني را كاهش داده، براي بيماري هاي روان- تني مؤثرند.(6)
اين روش هاي خودآرامي، در فرهنگ هاي مختلف، نام هاي گوناگوني دارند؛ براي نمونه در آمريكا به T.M، درآلمان به A.T، در ژاپن به Zen ، در چين به يوگا و در هند و پاكستان به سيدا معروف‌اند.(7)
علاوه بر اين فنون، ايمان و اعتقادات مذهبي كه هديه اديان الهي براي ياري انسان در كاهش دردهاي جسمي و رواني‌اند، همواره به عنوان روشي مناسب معرفي شده‌اند. آنچه در آرام‌سازي ديني موجود است، بسيار ژرف تر و عميق تر از ديگر شيوه هاي آرام سازي است. دين كه مربوط به ژرفاست، شديداً آرام ساز است. البته شكل عادي آن، اين است كه نخستين مفهوم متبلور در واژه آرام، لطافت آن است و اين، نوعي ملايمت و نرمي است كه با لطافت و نرمي روح و روان آشناست.(8)
انسان با داشتن اين ويژگي، آرام و مطمئن است و ايمان دارد. ايمان، يعني توكل و اعتماد كامل به خداوند كارساز و اين، مقامي است از كمال و معرفت انساني؛ زيرا انسان هر اندازه خدا را بشناسد و از قدرت، رحمت و حكمت او بيشتر آگاه شود، وابستگي او به ذات بي همتا بيشتر مي‌شود. كسي كه به درجاتي از توكل مي‌رسد هر گز نوميد و زبون نشده، و مقاوم مي‌شود. همين ايمان و توكل، چنان قدرت رواني‌اي به انسان مي‌دهد كه مي‌تواند بر سخت ترين مشكلات پيروز شود.(9)
از آنجاكه شناخت و اعتقاد انسان به مذهب و ايمان به اصول الهي، در سير بيماري، كاهش درد و رنج، و افزايش تحمل عوارض بيماري نقش تعيين كننده‌اي دارد، در پژوهش هاي زيادي بر تأثير اين بينش و شناخت در پيشگيري از مشكلاتي چون خودكشي، پرهيز از اعتياد به مواد مخدر، بزه كاري، طلاق و افسردگي تأكيد شده است.
سياست گذاران و تدوين كنندگان راهبرد بهداشت جامعه نگر در سازمان بهداشت جهاني(10) (who)، در سال هاي اخير مسايل مذهبي و اعتقادات ديني، به ويژه اعتقادات اسلامي را مورد توجه قرار داده و اين سازمان، بخشي از انتشارات خود را از سال 1992 ميلادي به آموزش بهداشت از راه مذهب، به عنوان راه كار زندگي سالم اختصاص داده است و كتاب ها و جزوه هاي زيادي را با عنوان هايي چون بهداشت از ديدگاه اسلام (1997)، ارتقاد سطح بهداشت از ديدگاه اسلامي و نيز نقش مذهب و اخلاق در پيشگيري و كنترل بيماري ايدز(1992) منتشر كرده است.(11)
با توجه به مسائل مطرح شده، مي‌توان گفت نياز به دين، منحصر به دوره يا دين خاصي نيست، بلكه بشر در تمام دوره ها اين نياز را به سادگي حس مي‌كرده است؛ اما در اين دوره، توجه به ضرورت دين و ايمان، بيش از هر دورة ديگري احساس مي‌شود. تنها دين است كه مي‌تواند انسان را نگه داشته، و او را از انحطاط نجات دهد. امروز نشانه هاي بي پناهي، احساس بي كسي و پوچي ناشي از ايدئولوژي اصالت فرد، در بيشتر نابهنجاري ها و اختلالات رواني به چشم مي‌خورد. بزرگان ادب، فرهنگ و سياست در جهان معاصر اشعاري در اين زمينه داشته‌اند؛ براي نمونه، مهاتما گاندي(12) گفته است:«اگر دعا و نماز نبود، از مدتها قبل ديوانه و مجنون شده بودم».
الكسيس كارل(13) مي‌گويد: «دعا و نماز قوي ترين نيرويي است كه همچون قوة جاذبه، وجود حقيقي و ارجي دارد. از راه دعا بشر مي‌كوشد نيروي محدود خود را با متوسل شدن به نامحدود تمام نيروها، افزايش دهد».
امام محمد غزالي مي‌گويد: «از طريق ذكر، همه مخاوف و ترس و بيماري از ميان برمي‌خيزد و همة ناراحتي ها از آدمي‌ سترده شود».

بهداشت رواني (14) از ديدگاه روان شناسي و روان پزشکي
 

بهداشت رواني زمينه‌اي تخصصي در محدودة روان پزشكي و روان شناسي است و هدف آن، ايجاد سلامت روان به وسيله پيشگيري از ابتلا به بيماري هاي رواني، كنترل عوامل مؤثر در بروز بيماري هاي رواني، تشخيص زودرس بيماري هاي رواني، پيشگيري از عوارض ناشي از برگشت بيماري هاي رواني و ايجاد محيط سالم براي بر قراري روابط صحيح انساني است. پس، بهداشت رواني عملي است براي بهزيستي، رفاه اجتماعي و سازش منطقي با پيشامدهاي زندگي.(15)
بهداشت رواني يا روان پزشكي پيشگير،(16) به كلية روش ها و تدابيري گفته مي‌شود كه براي جلو گيري از ابتلا به بيماري هاي رواني بكار مي‌رود.
اصول اساسي بهداشت رواني عبارتند از:
1. احترام فرد به شخصيت خود و ديگران؛
2. شناختن محدوديت ها در خود و افراد ديگر؛
3. دانستن اين حقيقت كه رفتار انسان، معلول عواملي است؛
4. آشنايي به اينكه رفتار هر فرد، تابع تماميت وجود او است؛
5. شناسايي نيازها و محرك هايي كه سبب ايجاد رفتار و اعمال انسان مي‌شوند.
وظيفه و هدف اصلي بهداشت رواني تأمين سلامت فكر و روان افراد جامعه است. براي رسيدن به اين هدف، به نيري انساني فعال و كاردان، همكاري سازمان هاي دولتي، برنامه ريزي، بودجه براي ايجاد و گسترش سازمان هاي روان پزشكي و بالاخره آموزش بهداشت همگاني در سطح جامعه نياز داريم.(17)

بهداشت رواني از ديدگاه اسلام
 

حفظ سلامت رواني و جسماني، يكي از مهمترين وظايف زندگي به شمار مي‌آيد. در حديث نبوي، تندرستي و امنيت، دو نعمتي شمرده شده‌اند كه انسان تا هنگامي كه آنها را از دست ندهد، به ارزش آنها پي نخواهد برد. دين انسا ن سازاسلام، تأكيد بسيار بر ساختن انسان هايي دارد كه از سلامت رواني بر خوردارند تا بتوانند اهداف خويش را پيگيري كنند. از اين رو، اسلام براي حفظ سلامت رواني و جسماني، برنامه هايي را تدارك ديده است تا از راه آن بتواند انسان هاي مؤمن متكاملي را تربيت كند. تأكيد عمدة اين در حفظ سلامت رواني و جسماني انسان، بر محور پيشگيري استوار است. اسلام مي‌كوشد تا سلامتي انسان ها را پيش از نياز به درمان تأمين كند؛ يعني تلاش اسلام بر محور حفظ بهداشت رواني و جسماني است و به طور خلاصه، از ديدگاه اسلامي‌، پيشگيري مهمتر و بهتر از درمان است.
همان گونه كه گام مهم در سلامت جسماني، حفظ بهداشت فردي و عمومي است، مهمترين گام در سالم سازي رواني نيز حفظ بهداشت رواني است. انسان با رعايت نكات خاصي مي‌تواند سلامت رواني خود را تأمين و پيش از آنكه نيازمند درمان باشد، از وقوع آن پيشگيري كند.(18)
شارع مقدس اسلام براي حفظ بهداشت رواني، اصول و قواعدي را قرار داده است تا به كارگيري و رعايت آنها قوا بتوان سلامت عمومي را تأمين كرد. اين اصول با تأكيد بر بهسازي محيط زيست انسان خانواده و جامعه، سرانجام، وظايفي را براي فرد تعيين مي‌كند كه اين وظايف، باعث حفظ سلامت رواني وي مي‌شود.(19)

معيار سلامت رواني در مكتب اسلام
 

معيار سلامت رواني در مكتب اسلام، تحت عنوان رشد بكار رفته است. اصطلاح رشد به معناي قائم به خود بودن، هدايت، نجات، صلاح و كمال آمده است. چنانچه ديده مي‌شود، دست يابي به پايين ترين حد رشد، مجوزي براي انجام كارهاي مستقل، انجام معاملات و دخالت در دارايي دانسته شده است و در اين مورد معناي قائم به خود بودن و توانايي داشتن زندگي مستقل، بيشتر مورد توجه است.(20)
دست يابي به بيشترين حد رشد كه مترداف با تكامل بكار مي‌رود، در حقيقت، فلسفة زندگي از ديدگاه اسلام است. يقيناً هيچ فرد عا قلي نمي‌تواند ادعا كند كه به بالاترين حد رشد دست يافته و امكان دست يابي به مراحل پيشرفته تر براي او وجود ندارد. حركت در مسير رشد، نشانة سلامت فكر است.
طرح رشد به عنوان فلسفة زندگي از ديدگاه اسلام را مي‌توان از آيه زير استنباط كرد:
واذا سالك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان فليستجيبوا لي وليومنوابي لعلهم يرشدون؛ (بقره: 186) «چون بندگانم دربارة من از تو بپرسند، بگو من به آنها نزديكم، دعوت خواننده‌اي كه مرا بخواند اجابت مي‌كنم؛ پس آنها نيز بايد دعوت مرا اجابت كنند و به من ايمان آورند تا رشد يابند».
چنانچه ديده مي‌شود، نتيجة ايمان به خدا و اجابت دعوت او، رشد و تكامل است و در حقيقت، هدف از دعوت پيامبران الهي و پذيرش آن توسط مردم، دست يابي به تكامل رواني است. در حقيقت، وقتي جهان بيني و فلسفة زندگي، از ديدگاه مكتب اسلام در حركت تكاملي خلاصه شود، انساني كه در اين راه حركت مي‌كند، از معيار آرماني سلامت فكر بر خوردار و به همان اندازه‌اي كه از اين مسير فاصله داشته باشد از سلامت رواني دور خواهد بود.

راه هاي تأمين بهداشت رواني از ديدگاه اسلام
 

رفتارها و آيين هاي مذهبي را مي‌توان در پيروي انسان از ارزش ها و هنجارهاي ديني، مورد توجه قرار داد. هنگامي كه از رفتارهاي مذهبي سخن مي‌گوييم، منظورمان مجموعة باورها، عادت ها، عملكردها و واكنش هايي است كه نسبتاً پايدار بوده، قابل مشاهده، ارزيابي، اندازه گيري و پيش بيني باشد. رفتارها و آيين هاي مذهبي، ارزش مثبتي در پرداختن به نكات معنادار زندگي دارند، رفتارهايي همچون: عبادت، توكل به خداوند، زيارت و روزه گرفتن مي‌توانند با ايجاد اميد در افراد و تشويق آنها به نگرش مثبت به موقعيت هاي فشارزاي رواني، باعث آرامش دروني آنها شوند.(21)
روان شناساني همچون راش،(22) جيمز،(23) يونك(24) و فرام (25) اهميت رفتارها و باورهاي مذهبي را يادآور شده‌اند و به نقش مذهب در سلامت روان و جسم اشاره كرده‌اند.
مطالعة رفتارهاي مذهبي، در شاخه‌اي از روان شناسي با عنوان روان شناسي ديني انجام مي شود. روان شناسي ديني شاخه اي از روان شناسي است كه رسالت آن، بررسي نقش مذهب در هستي و بهداشت روان انسان است. پيچيدگي عصر حاضر، باعث شده است انسان هميشه در برابرناملايمات، از خود سازگاري نشان دهد و اضطراب، يكي از شايع ترين اختلالاتي است كه در برابر ناسازگاري ها بروز مي‌كند. يكي از شيوه هاي كار آمد براي افزايش استعداد و ظرفيت انسان براي بر خورد با اين ناملايمات، عنصر دين است. در اين راه، همواره ايمان و اعتقاد مذهبي اهميت داشته و درمان مبتني بر ايمان به خداوند به عنوان نيروي برتر از طبيعت، پيشينه‌اي ديرينه در بين پيروان مذاهب گوناگون داشته است كه از آن، مي‌توان به مقابلة مذهبي ياد كرد. بسياري از فرهنگ ها افزون بر درمان هاي پزشكي كلاسيك، روش هاي سازمان يافته‌اي براي مقابله با بيماري هاي بدني و رواني انسان دارند. مقابله، روشي است كه فكر كردن و رفتار كردن به آن به مردم كمك مي‌كند تا اثرات فشار رواني زيان آور را خنثي كرده، از هيجان هاي ناشي از آن بكاهند. از نظر كوانينك (26) (1997) مقابله عبارت است از تلاش هاي فكري و رفتاري مستمري كه براي برآوردن نيازهاي خاص بيروني و دروني فرد به كار مي‌رود و دربرگيرندة رويكردهاي متفاوتي از جمله مقابلة مذهبي مي‌شود. مقابلة مذهبي نيز عبارت است از انعطاف فرد عمل كننده به مذهب و عقايد وي براي كمك به كنار آمدن و مقابل با فشار رواني و بحران هاي زندگي.(27)
از نظر روان شناسان، يكي از ويژگي هاي اساسي در افراد سالم و بهنجار، آرامش رواني و احساس رضايت از زندگي است. بررسي حالات و روحيات فرد با ايمان نيز حاكي از آرامش خاطر و صفاي دروني شان است و درون فرد مؤمن، روشن از نور حقيقت و سرشار از لذت هاي معنوي است.(28)
بنابراين، يكي از آثار ايمان، آرامش خاطر است. اگر دقت كنيم درمي‌يابيم كه انسان فطرتاً جوياي سعادت خويش است و از تصور رسيدن به سعادت، غرق در شادي مي‌شود. و از فكر آيندة شوم و همراه با محروميت، لرزه بر اندامش مي‌افتد و سخت دچار اضطراب مي‌شود. ايمان مذهبي به حكم اينكه انسان يك طرف معامله است، در خصوص رفتار كه طرف ديگر معامله است، اطمينان مي‌بخشد؛ دلهره و نگراني از رفتار جهان در برابر انسان را زايل مي‌سازد و به جاي آن، به او آرامش خاطر مي‌دهد.(29)

دعا، ذكر و عبادت
 

يكي ديگر ازعوامل كسب آرامش و رضايت خاطر، نظام و تربيت اسلامي است. در اين نظام، يكي از روش هاي تربيتي عبادت و ذكر است. اديان الهي تلاش بسياري براي ايجاد ارتباط سازنده و مستمر بين انسان و آفريدگار او از راه عبادت و ذكر، انجام مي‌دهند. اسلام و به ويژه مكتب تشيع، زمينة بسيار گسترده‌اي را از راه قرآن و ادعيه فراهم كرده‌اند تا ارتباط پوياي بين انسان و خدا برقرار باشد. وقتي انسان بتواند در تمامي حالات و لحظات با آفريدگار دانا، سخن بگويد و از او براي غلبه بر مشكلات ياري بخواهد، بدون شك، از تنهايي بيرون خواهد آمد. نكتة مهم در اين ميان، بينشي است كه اسلام به انسان مي‌بخشد و آن، ارتباط مستمر با كسي است كه ازهمة شنوايان شنواتر، از همة بيننده ها بيننده تر و از همة دانايان داناتر است؛ به انسان از رگ گردن او نزديك تر و بين قلب انسان و خود او واسطه است واگر خوانده شود، اجابت خواهد كرد. ذكر خداوند و ياد او، يكي از عبادت هاي بزرگ است كه حدي براي آن قايل نشده‌اند؛ يعني در اسلام، تمامي عبادات حدي دارند، غير از ذكر كه حدي براي آن قرار نداده‌اند و در هر زمان و مكاني، مي‌توان با ذكر خداوند پرشد.(30)
بنا به گفتة انتوني كيدنز(31) (1998) اديان شعايري دارند و اين شعاير، بسيار گوناگون‌اند. اعمال شعايري، ممكن است شامل دعا، سرود، آواز، خوردن انواع معيني از غذاها يا خود داري از خوردن بعضي از غذاها، روزه گرفتن در روزهاي معين و مانند آن باشد.
دربين شعاير ديني و مذهبي، دعا از جايگاه ويژه‌اي بر خوردار است. دعا در لغت به معناي صدا زد، ياري طلبيدن، گفت و گو با حق تعالي در طلب حاجت و در خواست حل مشكلات از درگاه اوست. دعا از يك نظر، عمل مستقل، عبادتي ذاتاً مطلوب و از گران بهاترين پرستش هاست كه از آن به «مخ العبادهًْ» (مغز پرستش) تعبير مي‌شود و از نظر ديگر، وسيلة برآورده ساختن خواسته ها، سبب رسيدن به هدف ها و داراي آثار، فوايد و اثرات فرواني است.(32)

مديتيشن مانترا(33)
 

مديتيشن، مهارت ذهني ساده‌اي است كه بر فرايندهاي روان شناختي و فيزيوپاتولوژي بدن تأثير مي‌گذارد و اثر بسيار عميق بر ساختمان بدن انسان دارد.
مديتيشن مانتورا، تمرين كلمه، عبارت يا جمله‌اي است كه به صورت ذكر، بارها و بارها خوانده مي‌شود. در اين روش، يك كار انجام مي‌شود و تمركز بر روي يك مسئله در زماني مشخص. در اين تمرين، ذكر به هر صورت كه باشد فرقي نمي‌كند، اما مدت يك سان است؛ مثلاً در مانتراي صوفي گفته مي‌شود: ماركريشنا؛ در مانتراي مسيحي گفته مي‌شود: خداي من كمكم كن؛ در مانتراي صوفي گفته مي‌شود: الله، هو؛ و در مانتراي اسلامي گفته‌ مي‌شود: الله اكبر، لااله الا الله.(34)
روش انجام اين نوع مراقبه به صورت زيراست:
«يك جاي آرام پيدا كنيد و به حالت راحت قرار بگيريد. عبارت انتخاب شده را با صداي مختصر بلند به مدت 20 تا 30 دقيقه تكراركنيد. در انجام اين تمرين، فقط سعي كنيد ذكر را بخوانيد «الابذكر الله تطمئن القلوب» ياد خدا دل ها را آرام مي‌كند) و ضمن خواندن ذكر، كار ديگري در ذهن انجام ندهيد».(35)

پي نوشت ها :
 

* استاديار گروه روان‌ شناسي باليني دانشگاه آزاد
1.عبدالله شاكري نيا، «آرامش واطمينان قلبي، دست آورد ارزشمند شعاير ديني و تأثير آن بر بهداشت روان» علوم تربيتي و روان شناسي. ش 2، ص 14.
2.جيمز ويليام، دين و روان، ترجمه قائني، ص97.
3. stress
4. psychosomatic
5. self-relaxation
6. شهنام ابوالقاسمي، رابطه بين اضطراب و T.M، ص17.
7. همان، ص18
8. زهره خسروي، بررسي تأثير نما زبر اختلالات رواني نوجوانان، ص48.
9. همان، ص49.
10. world health organization
11. حميد رضا رمضاني، بررسي وضعيت رواني و مذهبي افراد داراي HIV، ص24.
12. gandi,M.
13. carl,A
14.Mental Health
15. سعيد شاملو، سعيد، بهداشت رواني، ص128-127.
16.preventive psychiatry
17.سعيد شاملو، سعيد، بهداشت رواني، ص128-127.
18.سيد علي آل ياسين، «نقش مذهب درحفظ سلامت روان»، پيوند، ش174،ص14-12.
19.همان،ص14.
20.ايرج شاكري‌نيا، دين نياز ديروز، امروز و فرداي انسان، ص15.
21. همان.
22.Roach. jung
23.James.
24.Koaning
25.Fromm
26.
27.جيمز ويليام، دين و روان، ص97.
28.لعيا نجم عراقي، «مطالعه تجربي دعاي معنوي به عنوان روش الحاقي به روان درماني»، روان شناسي و دين، ش1، ص19.
29.باقر غباري، «باورهاي مذهبي و اثرات آنها بر بهداشت روان»، انديشه و رفتار، ش4،ص6.
30.مرتضي مطهري، طهارت روح، ص93-92.
31.Antony Gidneze
32.منظر حسين اكبر، تأثير مثبت نماز بر روان و جسم، ص8-7.
33.Mantra Meditation
34. جعفر بلهري، «نيروي شفا بخش ايمان»، روان شناسي، ش13، ص17-16.
35. محمد امين جليلوند، بررسي رابطه نماز با اضطراب، ص21-20.

 

منبع: اسلام و پژوهش هاي تريبيتي ش 3
ادامه دارد...



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.