2. احساس كاميابي
مشوّق ها و تقويت كننده ها به دو دسته كلي بيروني و دروني تقسيم ميشوند. تقويت كنندهاي بيروني كه مبناي انگيزش بيروني (1) را تشكيل ميدهند، به انواع پديده ها، اشيا و رويدادهايي كه خارج از فرد قرار دارند، مانند غذا، نمره، جايزه، پول، و... گفته ميشود. در مقابل، تقويت كننده هاي دروني كه اساس انگيزش دروني (2) بهشمار ميآيند عواملي هستند كه كنترل آنها در دست خود فرد است و از احساس رضاي حاصل از كسب توفيق در رسيدن به هدف ناشي ميشوند؛ به طور نمونه، وقتي كه يادگيرنده احساس ميكند در موضوعي كه براي يادگيري آن بسيار كوشيده، پيشرفت داشته است احساس غرور، اعتماد به نفس، و شايستگي ميكند كه اين احساس، پيامدهاي انگيزشي دارد و براي او در يادگيري بيشتر نقش مشوّق را ايفا ميكند. اين گونه انگيزش به هيچ نوع منبع تقويت از بيرون فرد نياز ندارد و خود يادگيرنده سرچشمه آن به شمار ميآيد؛ (3) از اين رو، در حفظ قرآن نيز بايد مشوّق ها جنبه دروني يابد و فرد با احساس رضا از توفيق، انگيزه لازم را براي ادامه كار به دست آورد. به اين منظور لازم است گام هاي آغازين در حفظ قرآن به گونهاي برداشته شود كه از همان آغاز، كاميابي در آن احساس شود؛ پس بايد در آغاز نكات ذيل را مورد توجه قرار داد:
تنظيم برنامه حفظ از ساده به دشوار
آغاز حفظ قرآن از مطالب ساده به دشوار باعث ميشود كه فرد ابتدا در حفظ مطالب ساده به اندازه كافي توفيق به دست آورد. اين كسب توفيق اوليه انگيزش يادگيرنده را براي يادگيري هاي بيشتر افزايش ميدهد و برآمادگي او ميافزايد؛ (4) بنابراين، بهتر است در ابتدا از آيات و سوره هايي با سطح دشواري پايين تر آغاز كنيد.
آغاز از زمان هاي كوتاه
حفظ قرآن را از زمان هاي كوتاه آغاز كرده، به تدريج بر زمان آن بيفزاييد تا دچار خستگي و دلزدگي نشويد.(5)
آغاز از سوره هاي كوچك
در حفظ قرآن بايد از كم و سوره هاي كوچك آغاز كرد؛ چون سورهاي مانند بقره به سبب طولاني بودنش ممكن است براي خيلي ها خستگي و ملامت آورد و خداي ناكرده ايشان را از ادامه راه منصرف كند؛ بنابراين، بايد از جزء سي ام كه سوره هاي كوچك دارد و به خاطر سپردنشان آسان است، آغاز كنيم كه البته خود تمريني براي روي آوردن به سوره هاي بزرگ و بزرگ تر است.(6)
آغاز از داستان هاي قرآن
آيات قصص همواره موضوع معيّن و در عين حال مطبوع و شيريني را دنبال ميكند و سرانجام به نتيجه و سرانجام داستان منتهي ميشود؛ بدين جهت، حافظ ترغيب ميشود حفظ آيات را دنبال كند تا داستان به اتمام برسد و اين پيگيري خود عامل مهمي در حفظ قرآن است؛ بنابراين، اگر ابتدا تعدادي از داستان هاي قرآن براي حفظ برگزيده شود، افزاون بر اينكه حافظ تا حدودي به روش هاي اجمالي حفظ آشنا ميشود، باعث تشويق، ترغيب و دلگرمي او در جهت تحفيظ بقيه آيات نيز خواهد شد؛ البته بايد توجه داشت كه پراكنده حفظ كردن اصولاً مطلوب نيست؛ بلكه اين فقط مقدمهاي براي حفظ منظم و حساب شده از اول قرآن است؛ زيرا هنگامي ميتوان برنامه منظمي براي حفظ قرآن در نظر گرفت كه از اول قرآن آغاز شود و به آخر آن پايان پذيرد. (7)
نكته ديگري كه لازم است براي احساس كاميابي مورد توجه قرار گيرد، آن است كه اصلاً به حجم كار توجه نكنيد و انتظار نداشته باشيد كار حفظ قرآن را يكشبه يا چند شبه به انجام برسانيد. بسياري از حفاظ قرآن در ابتداي فعاليتشان شايد مطمئن نبودند روزي موفق به حفظ تمام قرآن كريم خواهند شد (اگرچه قصد اين كار بزرگ را داشتند) ولي آنها به جاي در نظر گرفتن وسعت زياد كار و در نتيجه، مأيوس شدن، با اميدواري و علاقه بسيار و با توكل بر خداوند متعالي، آيات تعيين شده براي هر روز را اگرچه زياد هم نبوده باشد، حفظ كرده، مشتاقانه در انتظار فرار سيدن روزي ديگر براي حفظ كردن آيات جديد بودند و با همت و پشتكار و مداومت بر اين حال، سرانجام كار را با كاميابي به پايان رساندند.(8)
تسهيل اجتماعي (9)
انجام عمل در حضور ديگران و به همراه آنان به طور معمول باعث برانگيختگي (10) و در نتيجه افزايش عملكرد افراد ميشود. در مطالعه آلپورت (1820)، هنگام انجام وظيفه آزموني ها در حضور ديگران، نه تنها مباحث بيشتري به ذهنشان خطور ميكرد، بلكه كيفيت اين مباحث نيز عميق تر بود. (11) بر اين اساس، مناسب است فرد به فعاليت حفظ قرآن خود جنبه اجتماعي نيز بخشيده، به اين ترتيب، عملكرد خود را تقويت كند. راه هاي ذيل ميتواند به بهبود عملكرد از طريق برانگيختگي اجتماعي بينجامد:
مباحثه
در صورتي كه بتوانيد چند نفر دوست براي بازگويي و مرور آيات حفظ شده داشته باشيد و در ساعتي معين مباحثه كنيد، برانگيختگي شما براي حفظ قرآن بيشتر خواهد شد. با انجام دادن اين كار، هر صفحه از قرآن تكرار و بازگويي ميشود و در تصحيح آيات حفظ شده و ثبات و نگهداري آنها در ذهن و حافظه شما تأثير مثبت ميگذارد.
روش ديگر اين است كه اگر مثلاً صفحهاي از قرآن داراي 6 آيه است، آيه اول را نفر اول، و آيه دوم را نفر دوم، و آيه سوم را نفر سوم، و دوباره آيه چهارم را نفر اول و آيه پنجم را نفر دوم و آيه ششم را نفر سوم از حفظ بخواند يا دو آيه اول و دوم را نفر اول و دو آيه سوم و چهارم را نفر دوم و دو آيه پنجم و ششم را نفر سوم از حفظ بخواند؛ البته نبايد از قبل مشخص منيد كه چه كسي كدام آيه را بايد از حفظ بخواند. اين بدان جهت است كه هر سه نفر مقيد شوند تمام صفحه را به طور كامل و از قبل حفظ كنند.(12)
بازگويي براي ديگران
درصورتي كه نتوانيد براي باز گويي و مرور آيات حفظ شده و تصحيح اشتباهات آن، هم مباحثي بيابيد، بكوشيد محفوظات قرآني خود را نزد شخص ديگري مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، معلم يا دوستان كه با رو خواني قرآن آشنا باشد، ازحفظ بخوانيد وباز گوييد.(13) اين امر نيز زمينه تهييج و توجه و آمادگي بيشتر شما را فراهم ميسازد.
حضور در جلسات قرآني
مناسب است به طور مداوم در جلسات قرآني حضور يابيد – گرچه يك بار در هفته باشد – و بكوشيد با حضور در برابر مردم و خواندن قرآن، كم كم روحيه خجالت و كم جرأتي را در خود نابود كنيد؛ (14) البته توجه به اين نكته لازم است كه شركت در اين گونه جلسات و قرائت قرآن در آن، در صورتي عملكرد را تسهيل ميكند كه فرد در انجام تكليف مورد نظر، مهارت لازم را داشته باشد. در غير اين صورت، حضور در چنين جلساتي نتيجه عكس داده، به عملكرد آسيب ميرساند.
براساس نظريه كشاننده درتسهيل اجتماعي حضور ديگران در موقعيت هايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر، داراي مهارت فراواني باشند، عملكرد را تسهيل ميكند؛ زيرا در اين وضعيت پاسخ هاي غالب فرد درست است. در مقابل، در موقعيت هايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر مهارت ندارند، حضور ديگران به عملكرد آسيب ميرساند و در اين حالت بيشتر پاسخ هاي فرد احتمالاً نادرست خواهدبود.(15)
3.إسناد
بنابر نظريه إسناد (16) يا نظريه نسبت دادن، چگونگي تفكر (ادراك و تفسير) افراد دربار هعلت هاي پيروزي و شكستشان تعيين كننده هاي اصلي انگيزش پيشرفت آنان به شمار ميآيد، نه تجارب تغيير ناپذير دوران نخستين زندگي.(17)
به طور معمول، فردي كه حفظ قرآن را آغاز ميكند، همواره طعم پيروزي را نميچشد؛ بلكه گاه نميتواند به گونهاي مطلوب آيات قرآن را حفظ يا بازيابي كند. چنين فردي ممكن است در امتحان حفظ قرآن يا مسابقات حفظ قرآن امتياز لازم را كسب نكند يا در جمع، توفيق تلاوت صحيح آيات را نيابد. افرادي كه بين كاميابي ها و اعمال خود رابطه نزديكي نميبينند، شكست خود را به فقدان توانايي نسبت ميدهند. اين اعتقاد كه نتايج اعمال آنها مستقل از اعمال آنها است، به درماندگي آموخته شده (18) ميانجامد. در ماندگي آموخته شده به حالت يادگيرندگاني اشاره ميكند كه كوشش را با پيشرفت مرتبط نميدانند. آنها يادگيرندگاني هستند كه گمال ميكنند هر كاري بكنند، توفيق به دست نميآورند. اين نوع اسنادها ناسازگارند و بايد آنها را تغيير داد؛ بنابراين، روند ذيل بايد تغيير كند:
شكست ــ فقدان توانايي ــ احساس عدم شايستگي ــ كاهش عملكرد و به روند زير تبديل شود:
شكست ــ فقدان كوشش ــ احساس گناه يا شرمساري ــ افزايش عمكرد (19) البته گاه ممكن است فرد به رغم كوشش بساير شكست بخورد. در چنين مواردي مقتضاي ديدگاه صحيح آن است كه فرد به دنبال شناخت عامل عدم كاميابي خويش برآمده و با برطرف كردن آن، راه را براي كاميابي هاي بعدي هموار سازد. او بايد بداند كه هيچ دري نيست كه با تلاش انسان گشوده نشود؛ چنانكه اميرمؤمنان (ع) ميفرمايد:
«متي تكثر قرع الباب يفتح لك؛ (20) هرگاه بر كوبيدن دري اصرار ورزي، سرانجام به رويت باز خواهد شد».
وهمچنان كه مولانا سروده است:
گفت پيغمبر كه چون كوبي دري عاقبت زان در برون آيد سري
بررسي موقعيت افراد بزرگي كه حافظه و استعدادلازم را براي يادگيري نداشتند، ولي با تلاش بسيار بر مشكلات فايق آمده، شكست را به پيروزي بدل كردند، برانگيختگي ما را در راه حفظ قرآن بيشتر خواهد كرد.(21)
ج. اراده (22)
تاكنون به نقش دانش و انگيزش در حفظ قرآن اشاره كردهايم؛ اما براي پيمودن اين مسير دشوار،دانش و انگيزش به تنهايي كافي نيست افزون بر اين دو عامل، اراده يا خويشتن داري نيز براي كاميابي لازم است. انگيزه، دلالت بر تعهد والتزام، و اراده، دلالت بر عبور از موانع و تداوم كار تا آخر دارد؛ (23) به طور مثال، فرد با اراده ميداند كه چگونه خود را از حواس پرتي باز دارد و آن گاه كه احساس اضطراب، خواب آلودگي يا سستي ميكند، چگونه از عهده كار خويش برآيد. او ميداند كه هنگام وسوسه شدن براي متوقف ساختن كار و پرداختن به استراحت چه بايد بكند.(24)
با توجه به طولاني بودن كار حفظ قرآن، در طول زمان، موانع متعددي برسر راه حافظ قرآن ميگيرد. عبور از اين موانع و به پايان رساندن كار مستلزم عزمي راسخ است و بدون، توفيق نهايي حاصل نخواهد شد؛ بنابراين، لازم است خصوصيات فرد با اراده را مورد توجه قرار داده، آن را با فعاليت حفظ قرآن تطبيق دهيم.
درره منزل ليلي كه خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي
ويژگي ها فرد با اراده
فردي كه اراده استوار دارد، در حقيقت داراي خصوصيات ذيل است:
أ. اداره خود(25)
كاربرد اصول يادگيري رفتاري براي تغيير دادن رفتار خود، اداره خود ناميده ميشود. به ياد سپري قرآن كريم نيازمند توانايي شخص در اداره خود است.
اداره خود طي چندين گام مسير خواهد شد:
ب. چينش اهداف(26)
برخي تحقيقات نشان ميدهد كه چينش اهداف خاص و آشكار سازي آنها احتمالاً عنصري اساسي در برنامه هاي اداره خود به شمار ميرود؛ به طور مثال، اس.سي. هيز و همكارانش دانشجوياني را كه در مطالعه مشكل جدي داشتند، شناسايي كرده، به آنها چگونگي چينش اهداف مطالعه را آموزش دادند دانشجوياني كه اهداف را مشخص كرده آنها را براي آزمايش گران به زبان آورده بودند، به گونهاي معنادار بهتر از دانشجوياني كه اهداف را به طور خصوصي چيده و هرگز آنها را به كسي نگفته بودند، آزمون مربوط به مطلب مطالعه شده را انجام دادند. (27)
براين اساس، مطلوب است فرد طبق تواناي هاي خود هدف روزانه، ماهيانه وساليانه خود را براي حفظ قرآن مشخص وبه ديگران اعلام کند؛ براي مثال معين سازد که روزانه يک صفحه از قرآن با خط عثمان طه در ماه 30 صفحه از آن و تا پايان سال 360 صفحه از آن را حفظ خواهد کرد.
ج. گزارش و ارزيابي پيشرفت (28)
پس از آنكه كار آغار شد، فرد بايد گزارشي از كار خود تهيه، و فعاليت هاي انجام شده را ارزيابي كند؛ براي مثال، بايد ساعاتي را كه به حفظ كردن اختصاص داده، ساعاتي را كه طبق برنامه عمل نكرده و تعداد صفحاتي را كه حفظ كرده ياداشت كند. خود ارزيابي از خود گزارش گري ساده دشوارتر است؛ چون به داوري درباره كيفيت نياز دارد؛ اما به نظر ميرسد كه افراد ميتوانند ارزيابي رفتار خود را با دقت منطقي ياد بگيرند.(29) ضمنآنكه ميتوان ارزيابي خود را با ارزيابي افراد صاحب نظر مقايسه كرد بدين وسيله توانايي داوري خويش در مورد كيفيت كار حفظ را افزايش داد.
پي نوشت ها :
* دانشجوي دكتري روان شناسي تربيتي مؤسسه آموزشي وپژوهشي امام خميني قدس سره.
1. extrinsic motivation.
2. Intrinsic motivation
3. علي اكبر سيف، روان شناسي پرورشي، ص 358.
4. همان، ص 374.
5. عبدالرحيم موگهي، «چگونه قرآن را حفظ كنيم؟»، صفحه مبين 35 و 36، ص 115.
6. محمد مهدي رضايي، «چند تذكر درباره حفظ قرآن كريم، صحيفه مبين 11، ص 55 و 56.
7. شهريار پرهيزگار، چگونه قرآن را حفظ كنيم؟، ص 52 و 53.
8. همان، ص 29.
9. social facilitation
10. arousal
اصطلاح برانگيختگي به حالت تهييج، توجه، يا گوش به زنگ بودن اشاره ميكند.
11. مسعود آذربايجاني وديگران، روان شناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي، ص 406.
12. عبدالرحيم موگهي، چگونه قرآن را حفظ كنيم؟، ص 129.
13. همان.
14. محمد مهدي رضايي، «چند تذكر درباره حفظ قرآن كريم، ص 54.
15. مسعود آذربايجاني و ديگران، روان شناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي، ص407.
16. attribution theory
17. علي اكبر سيف روان شناسي پرورشي، ص 361.
18. learned helplessness.
19. علي اکبر سيف، روان شناسي پرورشي، ص 370- 371.
20. محمدبن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 2، ص 468.
21. ر.ك: مرتضي مطهري، دستان راستان، ج 1، ص 219 (استادمطهري در اين كتاب با اشاره به داستان افرادي چون سكاكي، شارل دولينه گياه شناس سوئدي و ديگران نقش كوشش و پشتكار را در راه نيل به اهداف يادگيري برجسته ميسازند).
22. will power.
23. Woolfolk, Anita E., educational Psychology, p. 10.
24. همان، ص 11.
25. self - management.
26. goal setting.
27. Woolfolk, Anita E., educational Psychology, p . 218.
28. recording And evaluating progress.
29.Woolfolk, anita E., educational Psychology, p. 219.
منبع:اسلام و پژوهش هاي تريبيتي ش 3
ادامه دارد...
/ج