گفتگو با دکتر شکوفه رادفر، فوقتخصص روانپزشکي کودکان
بچههاي مبتلا به بيماري اوتيسم که در فارسي به آن «در خود فرورفتگي» گفته ميشود، معمولا در دنياي خودشان فرو ميروند و با دنياي بيرون زياد ارتباط ندارند. آنها دچار اختلالات شديد رواني همراه با تاخير و انحراف در فرآيند رشد هستند و تماس عاطفيشان با دنياي بيرون قطع ميشود. درباره اين بيماري با دکتر شکوفه رادفر، فوقتخصص روانپزشکي کودکان، به گفتگو نشستهايم.
آيا آمار دقيقي از تعداد بچههاي مبتلا به اوتيسم در ايران داريم؟
خير. آمار دقيقي در ايران وجود ندارد. آمارها عموما آمارهاي جهاني هستند و ما به اين آمارهاي جهاني دسترسي داريم. اما به طور کلي گفته ميشود که در دنيا از ميان هر 10 هزار کودک زير 12 سال، 2 تا 5 کودک مبتلا به اوتيسم هستند. از طرفي اگر بخواهيم طيفي از علايم اوتيسم را در نظر بگيريم که همراه با برخي مشکلات عقبافتادگي نامگذاري واحدي دارند، شيوع اين آمار به 20 کودک در هر 10 هزار کودک هم ميرسد.
در دختربچهها بيشتر ديده ميشود يا در پسربچهها؟
اوتيسم خردسالي، معمولا در پسرها 3 تا 5 برابر بيشتر از دختران است. اما مانند همه بيماريهاي روانپزشکي اطفال، وقتي در يک جنس شيوع کمتر است، اگر بيماري ايجاد شود، شدت بيشتر ميشود. در پسرها شايعتر است ولي اگر در دخترها ديده شود، شدت بيشتر خواهد بود و معمولا احتمال شيوع مسايل شناختي در آنها بيشتر است.
عوامل مستعدکنندهاش چه هستند؟
عفونتهاي سرخجهاي در دوران بارداري زمينه را براي ابتلا به اين بيماري بيشتر ميکند. عوامل بسيار زيادي به عنوان عوامل مستعدکننده اوتيسم شمرده شدهاند. اما هيچوقت نميتوان قاطعانه گفت اگر کسي دچار اوتيسم است، حتما يکي از اين عوامل در مورد وي صادق بوده. اين عوامل بسيار متعدد هستند: عوامل ژنتيکي، ايمنولوژيکي، عوامل مربوط به حول و حوش زمان زايمان، عوامل نوروآناتوميکي و عوامل بيوشيميايي و عضوي و... ژنتيک نقش مهمي در ايجاد اين بيماري دارد، يعني بچهاي که دچار اوتيسم باشد 2 تا 4 درصد احتمال دارد که يک خواهر يا برادر ديگرش هم دچار بيماري اوتيسم شود.
درباره برجستهترين علايم بيماري توضيح ميدهيد؟
يکسري از علايم مربوط به بيثباتي خلق و عواطف اين کودکان است. برخي از اين بچهها تغييرات ناگهاني خلق، از خود نشان ميدهند. حملاتي از خنده و يا گريه بدون دليل آشکار دارند. گروه دوم از علايم، واکنشهايي است که به محرکهاي حسي نشان ميدهند. نسبت به محرکهاي حسي مثل صدا و درد واکنش غيرمعمول و متفاوت دارند. اين واکنش ممکن است واکنش تضعيف شده يا تشديد شده باشد. حتي ممکن است جايي از بدنشان زخمي شده باشد و درد هم داشته باشد ولي اصلا هيچ واکنشي نشان ندهند يا برعکس، ممکن است بهطور انتخابي برخي از صحبتهاي خطاب به خود را ناشنيده بگيرند و به نظر برسد که اينها اصلا نميشنوند يا به اشتباه به عنوان افراد ناشنوا تلقي شوند، در حالي که آنها فقط سعي ميکنند بعضي از اين صداها را ناشنيده بگيرند. ممکن است مسحور صداي خاصي مثل ساعت مچي شوند يا به آلات موسيقي واکنش خاص نشان دهند؛ به اين صورت که به آن علاقه دارند و از آن لذت ميبرند. اين کودکان معمولا از تحريک سيستم دهليزي مغزي و شنيداري لذت ميبرند. يکي از علايم واضح در اين بچهها اين است که دور خود ميچرخند. از چرخيدن و حرکات بالا و پايين لذت ميبرند. همه اينها مربوط به گروه واکنش به محرکهاي حسي است. يک سري ديگر از علايم رفتارهاي کليشهاي است که آنها دارند. اسباببازيها و اشياي خاص را براي بازي انتخاب ميکنند و آنها را به گونهاي غيرقابل انتظار دستکاري ميکنند. ممکن است يک رفتار خاص را به طور تکراري انجام دهند. اين رفتار گرچه براي بيننده معني خاصي ندارد اما براي خودشان معناي خاص دارد. ديگر اينکه نسبت به انتقال و تغيير هم مقاوم هستند، يعني دوست ندارند وارد خانه جديد شوند. دوست ندارند محل مبلمان در اتاق تغيير کند. مثلا اگر هميشه اول صبحانه ميخوردند، بعد استحمام ميکردند، حالا نميخواهند که اين روند عکس شود. حتي دوست ندارند اسباببازياي که هميشه با خود حمل ميکنند را تغيير دهند. حتي ممکن است نسبت به تعويض لباس واکنش نشان دهند. يکسري علايم ديگر علايم رفتاري است مثل رفتارهاي پرخاشگري و حملات قشقرق، رفتارهاي خودآزارانه مثل کوبيدن سر به ديوار يا زمين، خراشيدن يا کندن مو، ميزان توجه پايين، کمرويي، تکليف، بيخوابي، عدم تغذيه، عدم کنترل ادرار و بياختياري مدفوع که همه از علايم رفتاري است. اما واضحترين علامت در اين کودکان مربوط به اختلالات مکالمه يا زبان است. يکي از ملاکهاي تشخيصي اساسي تأخير در رشد و تکامل زبان است. در اين کودکان گاه ديده ميشود که رشد زبان يا رشد کلاميشان بعد از مدتي که بهطور طبيعي رشد کرد، دچار وقفه يا رکود ميشود، يعني چيزهايي که قبلا ميدانستند و ميتوانستند بگويند را ديگر نميتوانند تکرار کنند. به نظر ميآيد دامنه لغاتشان کم يا به تدريج خالي ميشود. کلماتي که قبلا ميگفتند، الان نميتوانند بيان کنند، بنابراين واضحترين علامت اختلال در مکالمه و زبان است. به هر حال ميتوان گفت اين بچهها از نظر تعامل اجتماعي دچار تخريب هستند. لبخند اجتماعي که انتظار داريم در سنين پايين داشته باشند، ندارند. نميتوان انتظار داشت که اين بچهها با ذوق وارد آغوش والدين شوند. تماس چشميخوبي برقرار نميکنند. اگر تماس چشمي برقرار کنند در حد کم است. هيچ رفتار وابستهاي نسبت به والدين ندارند. نسبت به دور شدن و جدا شدن مادر واکنشي نشان نميدهند و وقتي پدر از سر کار ميآيد، به استقبال او نميروند و هيچ رفتاري که نشاندهنده وابستگي به والدين باشد از آنها نميبينيم.
چه چيزي در اين بچهها باعث نگراني والدين است؟
چيزي که بيشتر از همه سبب نگراني والدين ميشود توقف يا تأخير رشد کلامي آنها و ديگري مقاومت اجتماعي آنها است. اينها معمولا باعث ميشود والدين دنبال علت بروند و براي درمان مراجعه کنند.
در سنين بالاتر، اين بچهها به چه مشکلاتي ميخورند؟
وقتي سن بالا ميرود، علايم ديگري هم ديده ميشود. بچهاي که به سن مدرسه رسيده و دچار اوتيسم است نميتواند به راحتي رابطه دوستانه برقرار کند يا با بچههاي همسن و سالاش بازي کند. حتي از نظر اجتماعي خيلي ناتوان است؛ مثل بچههاي دست و پاچلفتي است چون ناتواني و عدم هماهنگي حرکتي دارد. احساس همدلي با همکلاسيها ندارد، در نتيجه باعث ميشود ارتباط خوبي با بچههاي همسال خود نداشته باشد و وقتي به اواخر نوجواني ميرسد حتي اگر بيشترين پيشرفت درماني هم داشته باشد، روش مناسب براي برخورد و ابراز علايق و هيجانات و احساسات به ديگران ندارد و برقراري دوستي در وي به سختي انجام شود.
سندرم ابلهان دانا
در فيلم «مرد باراني» با بازي داستين هافمن مرد ميانسالي به تصوير کشيده ميشود که سالهاست دچار اوتيسم است و در آسايشگاه به سر ميبرد اما با وجود ابتلا به اين اختلال رشدي، داراي استعداد رياضي فوقالعادهاي است. در فيلم «موتسارت و وال» نيز که رابطه عاطفي دو شخصيت اوتيستيک را بيان ميکند، شخصيت مرد، يک راننده تاکسي معمولي است که توانايي کمنظيري در محاسبه اعداد دارد.
نامي که به مواردي اين چنين داده شده است، «سندرم ابلهان دانا» است. شخصي که دچار اختلال رشدي از جمله اوتيسم است اما در يک يا چند حوزه از خود توانايي فوقالعادهاي نشان ميدهد. براي مثال ممکن است حافظه فوقالعاده قوي داشته باشد. البته برخلاف برداشت عمومي، از هر 10 فرد مبتلا به اوتيسم، تنها يکي از آنها ممکن است تواناييهاي قابلتوجهي داشته باشد و موارد بروز استعدادهاي فوقالعاده در بيماران مبتلا به اوتيسم نادر است.
منبع: http://www.salamat.com
ae