سنت مندي تاريخ در قرآن از منظر شهيد صدر(2)
نويسنده:جواد سليماني*
(ديدگاه هاي قرآني و نوآوري هاي شهيد صدر در فلسفه نظري تاريخ)
از اين آيه شريفه به دست مي آيد که رسالت آسماني که پيامبران در پي تحقق آنند، تحت سيطره اقبال و ادبار امت ها نيست. اگر امت ها به رهبران ديني و آسماني خيانت کنند و در مسير حق و عدالت گام برندارند و در مبارزه با باطل از خود سستي نشان دهند، خداوند امت ديگري را جايگزين آنها خواهد کرد که رسالت آنها را تعقيب کند و دين خدا را ياري رساند. همچنين در آيه اي ديگر آمده است:
اي کساني که ايمان آورده ايد! از شما هرکس که از دينش بازگردد، سپس خداوند گروهي ديگر را خواهد آورد که دوستش بدارند و او (نيز) آنان را دوست بدارد؛ در برابرمؤمنان نرم و فروتن و در برابر کافران تند و خشن باشند؛ در راه خداوند جهاد کنند و از سرزنش هيچ نکوهش گري پروا نداشته باشند.اين موهبت خداست که به هر کس بخواهد مي دهد و خداوند گشايش بخش داناست.(مائده: 54) (1)
شهيد صدر پس از بيان اين مطلب که قرآن کتاب دگرگون سازي است و تغيير و تحول در بعد عملي به دست انسان هايي است که آنها خود تحت سلطه قوانين تاريخ قرار دارند، به ضرورت ترسيم اين قوانين براي هدايت انسان هايي که قصد تحول دارند اشاره مي کند:
قسمت عملي برنامه تغيير و تحول (خروج از ظلمت به نور) يعني بخش انساني که بايد اين برنامه را در خود پياده کند، در برابر سنت ها و قوانين تاريخ تسليم و مطيع است از اين رو، قرآن کريم بايد در اين زمينه رهنمودها و ترسيم هايي داشته باشد تا چهارچوب کلي نظريه قرآني و اسلامي در خصوص سنت هاي تاريخ مشخص شود.(2)
اين آيه، هم بر [جريان] سنت ها و قوانين تاريخ تأکيد دارد و هم بر پيگيري و پژوهش حوادث و رويدادهاي تاريخي به منظور کشف و استخراج آن سنت ها و قوانين و عبرت گرفتن از آن حوادث و رويدادها پافشاري مي کند.(3) در برخي آيات مصداق هايي از سنت ها بيان و تصريح شده است که اين جزو قوانين تغييرناپذير الهي است. «پيش از تو رسولاني مورد تکذيب واقع شدند. پس در برابر اين تکذيب و اذيت وآزاري که شدند صبر و شکيبايي کردند تا آن گاه که ياري ما به آنان رسيد. کلمات خدا را تغيير دهنده اي نيست وپاره اي از اخبار پيامبران براي تو رسيده است.» (انعام: 34).
اين آيه براي رسول خدا توضيح مي دهد که بر اوسنت و قانوني جاري است که پيامبران گذشته نيز که با تجربه او آميزش داشته اند و در معرض آن سنت و قانون بوده اند، بزودي نصر و ياري و پيروزي نهايي نصيبشان خواهد شد؛ ولي نصر و ياري و پيروزي نهايي شرايطي مانند صبر، پايداري، ثبات قدم و غيره دارد و از آنجا که تنها راه رسيدن به اين نصر يا تحصيل اين ياري و پيروزي،همين صبر و مقاومت است، مي فرمايد: «فصبروا علي ما کذبوا و اوذوا حتي أتاهم نصرنا و لا مبدل لکلمات والله... »(انعام: 34).(4)
شهيد صدر معتقد است «کلمه» در آيه مزبور نشانگر يک قانون و رابطه و سنتي تغييرناپذير است. از اين روي، رابطه بين صبر و استقامت در راه دعوت الهي و نصرت و پيروي الهي را مصداقي از سنت مي شمارد:
بنابراين، خدا پيامي و«کلمه اي» دارد که در طول تاريخ هيچ گونه تغيير و تبديلي در آن نيست و اين پيام و «کلمه» بدون تغيير و تبديل عبارت است از رابطه استوار وپيوند مستقيمي که بين نصر و پيروزي و ياري خداوند با مجموعه اي ازشرايط و قضايا برقرار است و در خلال آيات پراکنده اي توضيح داده شده و به طور اجمالي در اينجا گردآوري شده است.(5)
سپس به آيات ذيل به منزل نمونه ها و مصاديق سنت استشهاد مي کند: «فلما جاءهم نذير ما زادهم الا نفورا. استکبارا في الارض و مکر السيئ ولا يحيق المکر السيئ الا باهله فهل ينظرون الا سنت الاولين فلن تجد لسنت الله تبديلا و لن تجد لسنت الله تحويلا» (فاطر: 42- 43).
«ولو قاتلکم الذين کفروا لولّوا الادبار ثم لايجدون وليا ولا نصيرا. سنته الله التي قد خلت من قبل و لن تجد لسنه الله تبديلا...» (فتح: 22- 23).(6)
اين آيات اصل قانونمندي تاريخ را به طور صريح بيان مي کند.
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشا فنقبوا في البلاد هل من محيص. ان في ذلک لذکري لمن کان له قلب او القي السمع و هو شهيد» (ق 50/ 37 - 36 ).
از مجموع اين آيات...[به دست مي آيد] قرآن به نحوي مؤکد بيان مي کند که صحنه تاريخ داراي قوانين و سنن و ضوابطي است؛ درست مانند ديگر صحنه ها و ميدان هاي جهان هستي که آيين ها و سنت هاي خاص خود را دارند.(8)
به تعبير شهيد صدر، انسان عادي و ابتدايي، زماني حوادث و رويدادهاي تاريخ را در قالب يک توده متراکم، برپايه تصادف و اتفاق تفسير مي کرد و گاهي براساس قضا و قدر و تسليم پذيري در برابر اوامر خداوند متعال مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهد؛ قرآن کريم خرد و انديشه بشر را در اين جهت بيدار مي کند که صحنه تاريخ، سنت ها و قوانيني دارد و تو به عنوان يک انسان براي آنکه انساني فعال ، کارا و موثر باشي، بايد آن سنن و قوانين را کشف کني... تا بتواني حاکم بر آنها باشي وگرنه محکوم آن سنن و قوانين خواهي شد... .
اين فتح و گشايش پرارجي که قرآن کريم بيان مي کند، همان زمينه اي است که فکر بشر را بيدار کرد و چند قرن بعد بدين ضرورت نائل آمد که حتماً بکوشد تا تاريخ را به صورت علمي بفهمد و اين در شرايطي بود که هشت قرن از نزول قرآن مي گذشت. شروع بدين ضرورت نيز به دست خود مسلمانان صورت گرفت چه ابن خلدون به تلاش در خصوص بررسي تاريخ و کشف سنن و قوانين آن پرداخت و حداقل چهار قرن بعد، فکر وانديشه اروپاييان در آغاز باصطلاح نهضت بدين سو گراييد که همان مفهوم قرآني را که مسلمانان گم کرده و نتوانسته بودند در اعماق آن فرو بروند به دست آورند. (10)
از منظر اين فيلسوف قرآني تاريخ «اين مفهوم قرآني را مکتب هاي فکري غرب در اوايل دوران نهضت فرا گرفت و بحث ها و پژوهش هاي متنوع و مختلفي پيرامون شناخت تاريخ و فهميدن سنت ها و قوانين تاريخ در آنجا آغاز شد. براين اساس، گرايش هاي ايدئاليستي، ماترياليستي و ميانه رو، و مکتب هاي فکري متعددي پديد آمد که هر يک از آنها در جهت تبيين و تعيين قوانين و سنت هاي تاريخ تلاش و کوشش مي کرد. شايد ماترياليسم تاريخي مشهورترين اين مکتب ها وگسترده ترين و مؤثرترين آنها در خود تاريخ به شمار آيد. بنابراين، همه اين جد و جهدهاي انساني در حقيقت ادامه همان بيدارسازي است که قرآن انجام داد و اين مجد و عظمت اختصاصاً متعلق به قرآن است که براي نخستين بار اين طرز تفکر را در صحنه بينش وشناخت بشر مطرح کرد.(11)
پيروزي و ياري خداوند نزديک است؛ ولي راه مخصوصي دارد (قرآن مي خواهد اينطور بگويد) چه، ياري خدا و پيروزي، يک امر بخشيدني نيست، به طور اتفاتقي و تصادفي هم حاصل نمي شود. يک پديده کور و بي هدف هم نيست. پيروزي و ياري خدا نزديک است؛ ولي به جاده آن هدايت شو؛ همان جاده اي که بايد بداني سنت ها و قوانين تاريخ برآن حاکم است و بايد بپذيري که منطق تاريخ در آن جاري است. اينها را بايد بداني و باور کني تا بتواني نصر و ياري خداوند متعال را فراهم آوري.
گاهي ممکن است که دارو نزديک بيمار باشد؛ اما اگر بيمار از آن معادله علمي که ثابت کند اين دارو ميکروب بيماري اش را مي کشد و از بين مي برد، مطلع نباشد، نخواهد توانست اين دارو را هر چند که نزديکش هم باشد.مصرف کند. بنابراين، آگاهي از سنت ها و آيين هاي تاريخ است که امکان پيروزي را در اختيار انسان قرار مي دهد».(12)
اين نيز شايسته نيست که متوقع باشيم قرآن به يک کتاب درسي در زمينه علم تاريخ و قوانين مبدل شود؛ به گونه اي که تمام جزئيات و موارد تفصيلي تاريخ و قوانين آن را - حتي آن جزئيات و مواردي که پيامبر(ص) در کار تطور و تحول جامعه به انجام آنها مبادرت نورزيد - را در برداشته باشد... قرآن در محدوده دگرگون سازي عملي جامعه، پيام هاي خود را در ارتباط با صحنه تاريخ بيان مي کند و سنت ها و قوانين تاريخ را درحدي که اقدامات عملي پيامبر (ص) براي دگرگون سازي را روشن کند وبه ميزاني که توجيه کننده، هدايتگر و آفريننده يک بصيرت وآگاهي مناسب جهت رويدادها، شرايط و اوضاع و احوال باشد، بيان مي دارد.(14)
اين سخن بيانگر آن است که از منظر اين دانشمند بزرگ، همه قوانين حاکم بر تاريخ در قرآن بيان نشده است؛ بلکه تنها قوانيني را که دانستن آنها موجب مي شود عناصر انقلابي اقدام هاي پيامبر(ص) در جهت تحول را درک کنند و خود نيز با توجه به همين قوانين در جهت اصلاح جوامع عمل کنند، طرح کرده است. بنابراين، سنت ها و تاريخ هاي بيان شده در قرآن توجيه گر حرکت رسول خدا(ص) و چراغ فروزاني براي رهروان راه او به شمار مي آيند؛ اما تمام سنت هاي تاريخ را تشکيل نمي دهند و امکان يافتن و راه کشف سنت هاي ديگر براي محققان باز است.
ادامه دارد...
/ك
سنت شکست ناپذيري رسالت آسماني
قرآن مجيد در اين باره مي فرمايد:
از اين آيه شريفه به دست مي آيد که رسالت آسماني که پيامبران در پي تحقق آنند، تحت سيطره اقبال و ادبار امت ها نيست. اگر امت ها به رهبران ديني و آسماني خيانت کنند و در مسير حق و عدالت گام برندارند و در مبارزه با باطل از خود سستي نشان دهند، خداوند امت ديگري را جايگزين آنها خواهد کرد که رسالت آنها را تعقيب کند و دين خدا را ياري رساند. همچنين در آيه اي ديگر آمده است:
اي کساني که ايمان آورده ايد! از شما هرکس که از دينش بازگردد، سپس خداوند گروهي ديگر را خواهد آورد که دوستش بدارند و او (نيز) آنان را دوست بدارد؛ در برابرمؤمنان نرم و فروتن و در برابر کافران تند و خشن باشند؛ در راه خداوند جهاد کنند و از سرزنش هيچ نکوهش گري پروا نداشته باشند.اين موهبت خداست که به هر کس بخواهد مي دهد و خداوند گشايش بخش داناست.(مائده: 54) (1)
شهيد صدر پس از بيان اين مطلب که قرآن کتاب دگرگون سازي است و تغيير و تحول در بعد عملي به دست انسان هايي است که آنها خود تحت سلطه قوانين تاريخ قرار دارند، به ضرورت ترسيم اين قوانين براي هدايت انسان هايي که قصد تحول دارند اشاره مي کند:
قسمت عملي برنامه تغيير و تحول (خروج از ظلمت به نور) يعني بخش انساني که بايد اين برنامه را در خود پياده کند، در برابر سنت ها و قوانين تاريخ تسليم و مطيع است از اين رو، قرآن کريم بايد در اين زمينه رهنمودها و ترسيم هايي داشته باشد تا چهارچوب کلي نظريه قرآني و اسلامي در خصوص سنت هاي تاريخ مشخص شود.(2)
اصل سنت مندي تاريخ در قرآن
اين آيه، هم بر [جريان] سنت ها و قوانين تاريخ تأکيد دارد و هم بر پيگيري و پژوهش حوادث و رويدادهاي تاريخي به منظور کشف و استخراج آن سنت ها و قوانين و عبرت گرفتن از آن حوادث و رويدادها پافشاري مي کند.(3) در برخي آيات مصداق هايي از سنت ها بيان و تصريح شده است که اين جزو قوانين تغييرناپذير الهي است. «پيش از تو رسولاني مورد تکذيب واقع شدند. پس در برابر اين تکذيب و اذيت وآزاري که شدند صبر و شکيبايي کردند تا آن گاه که ياري ما به آنان رسيد. کلمات خدا را تغيير دهنده اي نيست وپاره اي از اخبار پيامبران براي تو رسيده است.» (انعام: 34).
اين آيه براي رسول خدا توضيح مي دهد که بر اوسنت و قانوني جاري است که پيامبران گذشته نيز که با تجربه او آميزش داشته اند و در معرض آن سنت و قانون بوده اند، بزودي نصر و ياري و پيروزي نهايي نصيبشان خواهد شد؛ ولي نصر و ياري و پيروزي نهايي شرايطي مانند صبر، پايداري، ثبات قدم و غيره دارد و از آنجا که تنها راه رسيدن به اين نصر يا تحصيل اين ياري و پيروزي،همين صبر و مقاومت است، مي فرمايد: «فصبروا علي ما کذبوا و اوذوا حتي أتاهم نصرنا و لا مبدل لکلمات والله... »(انعام: 34).(4)
شهيد صدر معتقد است «کلمه» در آيه مزبور نشانگر يک قانون و رابطه و سنتي تغييرناپذير است. از اين روي، رابطه بين صبر و استقامت در راه دعوت الهي و نصرت و پيروي الهي را مصداقي از سنت مي شمارد:
بنابراين، خدا پيامي و«کلمه اي» دارد که در طول تاريخ هيچ گونه تغيير و تبديلي در آن نيست و اين پيام و «کلمه» بدون تغيير و تبديل عبارت است از رابطه استوار وپيوند مستقيمي که بين نصر و پيروزي و ياري خداوند با مجموعه اي ازشرايط و قضايا برقرار است و در خلال آيات پراکنده اي توضيح داده شده و به طور اجمالي در اينجا گردآوري شده است.(5)
سپس به آيات ذيل به منزل نمونه ها و مصاديق سنت استشهاد مي کند: «فلما جاءهم نذير ما زادهم الا نفورا. استکبارا في الارض و مکر السيئ ولا يحيق المکر السيئ الا باهله فهل ينظرون الا سنت الاولين فلن تجد لسنت الله تبديلا و لن تجد لسنت الله تحويلا» (فاطر: 42- 43).
«ولو قاتلکم الذين کفروا لولّوا الادبار ثم لايجدون وليا ولا نصيرا. سنته الله التي قد خلت من قبل و لن تجد لسنه الله تبديلا...» (فتح: 22- 23).(6)
اين آيات اصل قانونمندي تاريخ را به طور صريح بيان مي کند.
قرآن و ترغيب به کشف قوانين تاريخ
شهيد صدر مي فرمايد:
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشا فنقبوا في البلاد هل من محيص. ان في ذلک لذکري لمن کان له قلب او القي السمع و هو شهيد» (ق 50/ 37 - 36 ).
از مجموع اين آيات...[به دست مي آيد] قرآن به نحوي مؤکد بيان مي کند که صحنه تاريخ داراي قوانين و سنن و ضوابطي است؛ درست مانند ديگر صحنه ها و ميدان هاي جهان هستي که آيين ها و سنت هاي خاص خود را دارند.(8)
پيشگامي قرآن در هشدار به قانونمندي و دعوت به کشف سنت هاي تاريخ
به تعبير شهيد صدر، انسان عادي و ابتدايي، زماني حوادث و رويدادهاي تاريخ را در قالب يک توده متراکم، برپايه تصادف و اتفاق تفسير مي کرد و گاهي براساس قضا و قدر و تسليم پذيري در برابر اوامر خداوند متعال مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهد؛ قرآن کريم خرد و انديشه بشر را در اين جهت بيدار مي کند که صحنه تاريخ، سنت ها و قوانيني دارد و تو به عنوان يک انسان براي آنکه انساني فعال ، کارا و موثر باشي، بايد آن سنن و قوانين را کشف کني... تا بتواني حاکم بر آنها باشي وگرنه محکوم آن سنن و قوانين خواهي شد... .
اين فتح و گشايش پرارجي که قرآن کريم بيان مي کند، همان زمينه اي است که فکر بشر را بيدار کرد و چند قرن بعد بدين ضرورت نائل آمد که حتماً بکوشد تا تاريخ را به صورت علمي بفهمد و اين در شرايطي بود که هشت قرن از نزول قرآن مي گذشت. شروع بدين ضرورت نيز به دست خود مسلمانان صورت گرفت چه ابن خلدون به تلاش در خصوص بررسي تاريخ و کشف سنن و قوانين آن پرداخت و حداقل چهار قرن بعد، فکر وانديشه اروپاييان در آغاز باصطلاح نهضت بدين سو گراييد که همان مفهوم قرآني را که مسلمانان گم کرده و نتوانسته بودند در اعماق آن فرو بروند به دست آورند. (10)
از منظر اين فيلسوف قرآني تاريخ «اين مفهوم قرآني را مکتب هاي فکري غرب در اوايل دوران نهضت فرا گرفت و بحث ها و پژوهش هاي متنوع و مختلفي پيرامون شناخت تاريخ و فهميدن سنت ها و قوانين تاريخ در آنجا آغاز شد. براين اساس، گرايش هاي ايدئاليستي، ماترياليستي و ميانه رو، و مکتب هاي فکري متعددي پديد آمد که هر يک از آنها در جهت تبيين و تعيين قوانين و سنت هاي تاريخ تلاش و کوشش مي کرد. شايد ماترياليسم تاريخي مشهورترين اين مکتب ها وگسترده ترين و مؤثرترين آنها در خود تاريخ به شمار آيد. بنابراين، همه اين جد و جهدهاي انساني در حقيقت ادامه همان بيدارسازي است که قرآن انجام داد و اين مجد و عظمت اختصاصاً متعلق به قرآن است که براي نخستين بار اين طرز تفکر را در صحنه بينش وشناخت بشر مطرح کرد.(11)
ضرورت آگاهي از سنن الهي
پيروزي و ياري خداوند نزديک است؛ ولي راه مخصوصي دارد (قرآن مي خواهد اينطور بگويد) چه، ياري خدا و پيروزي، يک امر بخشيدني نيست، به طور اتفاتقي و تصادفي هم حاصل نمي شود. يک پديده کور و بي هدف هم نيست. پيروزي و ياري خدا نزديک است؛ ولي به جاده آن هدايت شو؛ همان جاده اي که بايد بداني سنت ها و قوانين تاريخ برآن حاکم است و بايد بپذيري که منطق تاريخ در آن جاري است. اينها را بايد بداني و باور کني تا بتواني نصر و ياري خداوند متعال را فراهم آوري.
گاهي ممکن است که دارو نزديک بيمار باشد؛ اما اگر بيمار از آن معادله علمي که ثابت کند اين دارو ميکروب بيماري اش را مي کشد و از بين مي برد، مطلع نباشد، نخواهد توانست اين دارو را هر چند که نزديکش هم باشد.مصرف کند. بنابراين، آگاهي از سنت ها و آيين هاي تاريخ است که امکان پيروزي را در اختيار انسان قرار مي دهد».(12)
تمايز قوانين تاريخ با ساير علوم از حيث طرح در قرآن
محدوده طرح قوانين تاريخ در قرآن
اين نيز شايسته نيست که متوقع باشيم قرآن به يک کتاب درسي در زمينه علم تاريخ و قوانين مبدل شود؛ به گونه اي که تمام جزئيات و موارد تفصيلي تاريخ و قوانين آن را - حتي آن جزئيات و مواردي که پيامبر(ص) در کار تطور و تحول جامعه به انجام آنها مبادرت نورزيد - را در برداشته باشد... قرآن در محدوده دگرگون سازي عملي جامعه، پيام هاي خود را در ارتباط با صحنه تاريخ بيان مي کند و سنت ها و قوانين تاريخ را درحدي که اقدامات عملي پيامبر (ص) براي دگرگون سازي را روشن کند وبه ميزاني که توجيه کننده، هدايتگر و آفريننده يک بصيرت وآگاهي مناسب جهت رويدادها، شرايط و اوضاع و احوال باشد، بيان مي دارد.(14)
اين سخن بيانگر آن است که از منظر اين دانشمند بزرگ، همه قوانين حاکم بر تاريخ در قرآن بيان نشده است؛ بلکه تنها قوانيني را که دانستن آنها موجب مي شود عناصر انقلابي اقدام هاي پيامبر(ص) در جهت تحول را درک کنند و خود نيز با توجه به همين قوانين در جهت اصلاح جوامع عمل کنند، طرح کرده است. بنابراين، سنت ها و تاريخ هاي بيان شده در قرآن توجيه گر حرکت رسول خدا(ص) و چراغ فروزاني براي رهروان راه او به شمار مي آيند؛ اما تمام سنت هاي تاريخ را تشکيل نمي دهند و امکان يافتن و راه کشف سنت هاي ديگر براي محققان باز است.
پي نوشت ها :
*عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
1. ر. ک: همان ، ص81.
2. همان، ص82.
3. همان، ص95.
4. همان، ص95-96.
5. همان، ص96.
6. همان، ص96-97.
7. همان، ص105-104.
8. همان،ص106-105.
9. همان، ص106.
10. همان، ص107-106.
11. همان، ص109-107.
12. همان، ص100.
13. همان، ص82.
14. همان،ص82.
ادامه دارد...
/ك