سنت مندي تاريخ در قرآن از منظر شهيد صدر(2)

اگر براي جهاد بيرون نرويد، خدا شما را به عذابي دردناک شکنجه مي کند و گروهي ديگر را جايگزين شما مي سازد و شما (نمي توانيد) آسيبي به او برسانيد و خداوند بر هر چيز تواناست.(توبه: 39)
شنبه، 23 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سنت مندي تاريخ در قرآن از منظر شهيد صدر(2)

سنت مندي تاريخ در قرآن از منظر شهيد صدر(2)
سنت مندي تاريخ در قرآن از منظر شهيد صدر(2)


 

نويسنده:جواد سليماني*




 
(ديدگاه هاي قرآني و نوآوري هاي شهيد صدر در فلسفه نظري تاريخ)

سنت شکست ناپذيري رسالت آسماني
 

قرآن مجيد در اين باره مي فرمايد:
 

اگر براي جهاد بيرون نرويد، خدا شما را به عذابي دردناک شکنجه مي کند و گروهي ديگر را جايگزين شما مي سازد و شما (نمي توانيد) آسيبي به او برسانيد و خداوند بر هر چيز تواناست.(توبه: 39)
از اين آيه شريفه به دست مي آيد که رسالت آسماني که پيامبران در پي تحقق آنند، تحت سيطره اقبال و ادبار امت ها نيست. اگر امت ها به رهبران ديني و آسماني خيانت کنند و در مسير حق و عدالت گام برندارند و در مبارزه با باطل از خود سستي نشان دهند، خداوند امت ديگري را جايگزين آنها خواهد کرد که رسالت آنها را تعقيب کند و دين خدا را ياري رساند. همچنين در آيه اي ديگر آمده است:
اي کساني که ايمان آورده ايد! از شما هرکس که از دينش بازگردد، سپس خداوند گروهي ديگر را خواهد آورد که دوستش بدارند و او (نيز) آنان را دوست بدارد؛ در برابرمؤمنان نرم و فروتن و در برابر کافران تند و خشن باشند؛ در راه خداوند جهاد کنند و از سرزنش هيچ نکوهش گري پروا نداشته باشند.اين موهبت خداست که به هر کس بخواهد مي دهد و خداوند گشايش بخش داناست.(مائده: 54) (1)
شهيد صدر پس از بيان اين مطلب که قرآن کتاب دگرگون سازي است و تغيير و تحول در بعد عملي به دست انسان هايي است که آنها خود تحت سلطه قوانين تاريخ قرار دارند، به ضرورت ترسيم اين قوانين براي هدايت انسان هايي که قصد تحول دارند اشاره مي کند:
قسمت عملي برنامه تغيير و تحول (خروج از ظلمت به نور) يعني بخش انساني که بايد اين برنامه را در خود پياده کند، در برابر سنت ها و قوانين تاريخ تسليم و مطيع است از اين رو، قرآن کريم بايد در اين زمينه رهنمودها و ترسيم هايي داشته باشد تا چهارچوب کلي نظريه قرآني و اسلامي در خصوص سنت هاي تاريخ مشخص شود.(2)

اصل سنت مندي تاريخ در قرآن
 

در قرآن به گونه هاي مختلف به سنت مندي تاريخ اشاره شده است. يکي از آياتي که اصل سريان سنت هاي تاريخ را در ميان امت هاي گذشته بيان مي کند، اين آيه است: «پيش از شما سنت هايي بوده است. پس در روي زمين بگرديد و بنگريد که سرانجام تکذيب کنندگان -دين و پيامبر خدا - چگونه بوده است.» (آل عمران : 137).
اين آيه، هم بر [جريان] سنت ها و قوانين تاريخ تأکيد دارد و هم بر پيگيري و پژوهش حوادث و رويدادهاي تاريخي به منظور کشف و استخراج آن سنت ها و قوانين و عبرت گرفتن از آن حوادث و رويدادها پافشاري مي کند.(3) در برخي آيات مصداق هايي از سنت ها بيان و تصريح شده است که اين جزو قوانين تغييرناپذير الهي است. «پيش از تو رسولاني مورد تکذيب واقع شدند. پس در برابر اين تکذيب و اذيت وآزاري که شدند صبر و شکيبايي کردند تا آن گاه که ياري ما به آنان رسيد. کلمات خدا را تغيير دهنده اي نيست وپاره اي از اخبار پيامبران براي تو رسيده است.» (انعام: 34).
اين آيه براي رسول خدا توضيح مي دهد که بر اوسنت و قانوني جاري است که پيامبران گذشته نيز که با تجربه او آميزش داشته اند و در معرض آن سنت و قانون بوده اند، بزودي نصر و ياري و پيروزي نهايي نصيبشان خواهد شد؛ ولي نصر و ياري و پيروزي نهايي شرايطي مانند صبر، پايداري، ثبات قدم و غيره دارد و از آنجا که تنها راه رسيدن به اين نصر يا تحصيل اين ياري و پيروزي،همين صبر و مقاومت است، مي فرمايد: «فصبروا علي ما کذبوا و اوذوا حتي أتاهم نصرنا و لا مبدل لکلمات والله... »(انعام: 34).(4)
شهيد صدر معتقد است «کلمه» در آيه مزبور نشانگر يک قانون و رابطه و سنتي تغييرناپذير است. از اين روي، رابطه بين صبر و استقامت در راه دعوت الهي و نصرت و پيروي الهي را مصداقي از سنت مي شمارد:
بنابراين، خدا پيامي و«کلمه اي» دارد که در طول تاريخ هيچ گونه تغيير و تبديلي در آن نيست و اين پيام و «کلمه» بدون تغيير و تبديل عبارت است از رابطه استوار وپيوند مستقيمي که بين نصر و پيروزي و ياري خداوند با مجموعه اي ازشرايط و قضايا برقرار است و در خلال آيات پراکنده اي توضيح داده شده و به طور اجمالي در اينجا گردآوري شده است.(5)
سپس به آيات ذيل به منزل نمونه ها و مصاديق سنت استشهاد مي کند: «فلما جاءهم نذير ما زادهم الا نفورا. استکبارا في الارض و مکر السيئ ولا يحيق المکر السيئ الا باهله فهل ينظرون الا سنت الاولين فلن تجد لسنت الله تبديلا و لن تجد لسنت الله تحويلا» (فاطر: 42- 43).
«ولو قاتلکم الذين کفروا لولّوا الادبار ثم لايجدون وليا ولا نصيرا. سنته الله التي قد خلت من قبل و لن تجد لسنه الله تبديلا...» (فتح: 22- 23).(6)
اين آيات اصل قانونمندي تاريخ را به طور صريح بيان مي کند.

قرآن و ترغيب به کشف قوانين تاريخ
 

شهيد صدر مي فرمايد:
 

در بررسي قرآن مجيد به آيات ديگري برخورد مي کنيم که مسئله کاوش، مطالعه و انديشيدن درباره حوادث و رويدادهاي تاريخي را به منظور تحصيل يک نظريه مبتني بر استقراء و با هدف استخراج و کشف قوانين و سنن، مورد تأکيد و تحريض و ترغيب قرار مي دهند. آيات زير در همين زمينه است: «افلم يسيروا في الارض فينظروا کيف کان عاقبه الذين من قلبهم دمر الله عليهم و للکافرين امثالها»(محمد: 10). «أفلم يسيروا في الارض فينطروا کيف کان عاقبه الذين من قبلهم ...» (يوسف : 109). «فکاين من قريه اهلکناها و هي ظالمه فهي خاويه علي عروشها و بئر معطله و قصر مشيدا فلم يسيروا في الارض فتکون لهم قلوب يعقلون بها او اذان يسمعون بها فانها لا تعمي الابصار و لکن تعمي القلوب التي في الصدور» (حج 45/22 - 46). (7)
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشا فنقبوا في البلاد هل من محيص. ان في ذلک لذکري لمن کان له قلب او القي السمع و هو شهيد» (ق 50/ 37 - 36 ).
از مجموع اين آيات...[به دست مي آيد] قرآن به نحوي مؤکد بيان مي کند که صحنه تاريخ داراي قوانين و سنن و ضوابطي است؛ درست مانند ديگر صحنه ها و ميدان هاي جهان هستي که آيين ها و سنت هاي خاص خود را دارند.(8)

پيشگامي قرآن در هشدار به قانونمندي و دعوت به کشف سنت هاي تاريخ
 

از منظر شهيد صدر، قرآن اولين کتاب آسماني است که بشر را به سنت مندي تاريخ هشدار مي دهد و تشويق به کشف آنها مي کند، و آنچه توجه دنياي غرب به اين مقوله را نشان مي دهد، متأخر و مرهون تأثر از هشدارهاي قرآني است. به ديگر سخن، اين مفهوم قرآني، گشايش و فتح بزرگي از ناحيه اين کتاب مقدس به شمار مي آيد؛ زيرا قرآن نخستين کتابي است که در دنياي فرهنگ و معارف بشري، بر اين مفهوم - يعني قانونمند و سنت دار بودن تاريخ - تأکيد کرده و اصرار بر قطعيت، اطلاق و شمول آن دارد و از هر وسيله قانع کننده و تفهيم کننده اي استفاده کرده است تا در برابر نظريه بي حساب بودن رويدادهاي تاريخي يا نظريه اسلامي مستند کردن تفسير رويدادها و حوادث تاريخ به جهان غيب ايستادگي کند.(9)
به تعبير شهيد صدر، انسان عادي و ابتدايي، زماني حوادث و رويدادهاي تاريخ را در قالب يک توده متراکم، برپايه تصادف و اتفاق تفسير مي کرد و گاهي براساس قضا و قدر و تسليم پذيري در برابر اوامر خداوند متعال مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهد؛ قرآن کريم خرد و انديشه بشر را در اين جهت بيدار مي کند که صحنه تاريخ، سنت ها و قوانيني دارد و تو به عنوان يک انسان براي آنکه انساني فعال ، کارا و موثر باشي، بايد آن سنن و قوانين را کشف کني... تا بتواني حاکم بر آنها باشي وگرنه محکوم آن سنن و قوانين خواهي شد... .
اين فتح و گشايش پرارجي که قرآن کريم بيان مي کند، همان زمينه اي است که فکر بشر را بيدار کرد و چند قرن بعد بدين ضرورت نائل آمد که حتماً بکوشد تا تاريخ را به صورت علمي بفهمد و اين در شرايطي بود که هشت قرن از نزول قرآن مي گذشت. شروع بدين ضرورت نيز به دست خود مسلمانان صورت گرفت چه ابن خلدون به تلاش در خصوص بررسي تاريخ و کشف سنن و قوانين آن پرداخت و حداقل چهار قرن بعد، فکر وانديشه اروپاييان در آغاز باصطلاح نهضت بدين سو گراييد که همان مفهوم قرآني را که مسلمانان گم کرده و نتوانسته بودند در اعماق آن فرو بروند به دست آورند. (10)
از منظر اين فيلسوف قرآني تاريخ «اين مفهوم قرآني را مکتب هاي فکري غرب در اوايل دوران نهضت فرا گرفت و بحث ها و پژوهش هاي متنوع و مختلفي پيرامون شناخت تاريخ و فهميدن سنت ها و قوانين تاريخ در آنجا آغاز شد. براين اساس، گرايش هاي ايدئاليستي، ماترياليستي و ميانه رو، و مکتب هاي فکري متعددي پديد آمد که هر يک از آنها در جهت تبيين و تعيين قوانين و سنت هاي تاريخ تلاش و کوشش مي کرد. شايد ماترياليسم تاريخي مشهورترين اين مکتب ها وگسترده ترين و مؤثرترين آنها در خود تاريخ به شمار آيد. بنابراين، همه اين جد و جهدهاي انساني در حقيقت ادامه همان بيدارسازي است که قرآن انجام داد و اين مجد و عظمت اختصاصاً متعلق به قرآن است که براي نخستين بار اين طرز تفکر را در صحنه بينش وشناخت بشر مطرح کرد.(11)

ضرورت آگاهي از سنن الهي
 

شايد برخي گمان کنند دانستن سنت هاي الهي حاکم بر تاريخ ضرورتي ندارد؛ اين سنت ها چه ما بدانيم و چه ندانيم و چه بخواهيم و چه نخواهيم، در تاريخ جريان دارد و علم و جهل ما درباره آنها در اعمال و رفتار و سرنوشت ما نقشي ندارد. شهيد صدر اين تفکر را نپذيرفته، معتقد است آگاهي از قوانين حاکم بر تاريخ و استثناناپذير بودن آنها موجب مي شود انسان توقعات و رفتار خود را بر اساس آن تنظيم کند و در مسير زندگي به سعادت نايل آيد و انرژي و نيرويش تلف نشده و توقع نابجا و خلاف قانون حاکم بر تاريخ از خدا نداشته باشد. از هنگام بيان سنت امداد الهي و پيروزي اهل حق در صورت استقامت و تحمل شدايد مي فرمايد:
پيروزي و ياري خداوند نزديک است؛ ولي راه مخصوصي دارد (قرآن مي خواهد اينطور بگويد) چه، ياري خدا و پيروزي، يک امر بخشيدني نيست، به طور اتفاتقي و تصادفي هم حاصل نمي شود. يک پديده کور و بي هدف هم نيست. پيروزي و ياري خدا نزديک است؛ ولي به جاده آن هدايت شو؛ همان جاده اي که بايد بداني سنت ها و قوانين تاريخ برآن حاکم است و بايد بپذيري که منطق تاريخ در آن جاري است. اينها را بايد بداني و باور کني تا بتواني نصر و ياري خداوند متعال را فراهم آوري.
گاهي ممکن است که دارو نزديک بيمار باشد؛ اما اگر بيمار از آن معادله علمي که ثابت کند اين دارو ميکروب بيماري اش را مي کشد و از بين مي برد، مطلع نباشد، نخواهد توانست اين دارو را هر چند که نزديکش هم باشد.مصرف کند. بنابراين، آگاهي از سنت ها و آيين هاي تاريخ است که امکان پيروزي را در اختيار انسان قرار مي دهد».(12)

تمايز قوانين تاريخ با ساير علوم از حيث طرح در قرآن
 

از منظر شهيد صدر «سنن و قوانين تاريخ با قوانين فيزيک، شيمي، هيأت و علوم جانوري و گياهي تفاوت دارد، چه اينکه اين گونه سنت ها و قانونها داخل در محدوده تأثير مستقيم روي کار تاريخ نيستند؛ ولي آن قوانين و سنن [تاريخي] مستقيما روي کار تغيير و دگرگون سازي در بعد انساني و بشري - تأثير دارند. بدين لحاظ، ناگزير بايد از قرآن اين انتظار را داشته باشيم که در اين خصوص، خطوط کلي و نظريات عمومي را ارائه دهد».(13)

محدوده طرح قوانين تاريخ در قرآن
 

شهيد صدر پس از بيان ضرورت ترسيم قوانين حاکم برتاريخ در قرآن براي دگرگون سازي جامعه، انتظار کشف تمام جزئيات تاريخ و قوانين آن را امري ناشايست مي داند:
اين نيز شايسته نيست که متوقع باشيم قرآن به يک کتاب درسي در زمينه علم تاريخ و قوانين مبدل شود؛ به گونه اي که تمام جزئيات و موارد تفصيلي تاريخ و قوانين آن را - حتي آن جزئيات و مواردي که پيامبر(ص) در کار تطور و تحول جامعه به انجام آنها مبادرت نورزيد - را در برداشته باشد... قرآن در محدوده دگرگون سازي عملي جامعه، پيام هاي خود را در ارتباط با صحنه تاريخ بيان مي کند و سنت ها و قوانين تاريخ را درحدي که اقدامات عملي پيامبر (ص) براي دگرگون سازي را روشن کند وبه ميزاني که توجيه کننده، هدايتگر و آفريننده يک بصيرت وآگاهي مناسب جهت رويدادها، شرايط و اوضاع و احوال باشد، بيان مي دارد.(14)
اين سخن بيانگر آن است که از منظر اين دانشمند بزرگ، همه قوانين حاکم بر تاريخ در قرآن بيان نشده است؛ بلکه تنها قوانيني را که دانستن آنها موجب مي شود عناصر انقلابي اقدام هاي پيامبر(ص) در جهت تحول را درک کنند و خود نيز با توجه به همين قوانين در جهت اصلاح جوامع عمل کنند، طرح کرده است. بنابراين، سنت ها و تاريخ هاي بيان شده در قرآن توجيه گر حرکت رسول خدا(ص) و چراغ فروزاني براي رهروان راه او به شمار مي آيند؛ اما تمام سنت هاي تاريخ را تشکيل نمي دهند و امکان يافتن و راه کشف سنت هاي ديگر براي محققان باز است.

پي نوشت ها :
 

*عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
1. ر. ک: همان ، ص81.
2. همان، ص82.
3. همان، ص95.
4. همان، ص95-96.
5. همان، ص96.
6. همان، ص96-97.
7. همان، ص105-104.
8. همان،ص106-105.
9. همان، ص106.
10. همان، ص107-106.
11. همان، ص109-107.
12. همان، ص100.
13. همان، ص82.
14. همان،ص82.
 

منبع: تاريخ در آينه پ‍ژوهش-شماره 25
ادامه دارد...



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط