کنکوري ها روزي چند ساعت درس بخوانند؟
در ابتداي سخن لازم است بگوييم فردي در زندگي نياز به برنامه ريزي دارد که اولاً کار و فعاليت درخوري دارد. ثانياً براي کار خود ارزش و اهميت قائل است، ثالثاً ميل دارد هر کاري به نحو احسن و به شکل شايسته اي انجام شود. امروزه اين ديگر يک شعار نيست بلکه يک حقيقت است که «هيچ موفقيتي بدون يک برنامه ريزي درست متصور نيست.» منظور از برنامه ريزي، اختصاص ساعت يا ساعاتي از عمر به کاري خاص است، به طوري که هم کارها در وقت خود و طبق زمان بندي قبلي به انجام رسد و چيزي از آن باقي نماند. در نتيجه هر برنامه ريزي مفيد و کاملي مستلزم چندين کار است که به ترتيب در ذيل خواهيم آورد:
1-هم اکنون کاغذ و قلمي برداريد و فهرستي از کارهاي خود را که در فهرست هاي زير آمده تهيه کنيد:
الف )فهرستي از همه کارهاي تان که قرار بوده انجام دهيد و نداده ايد:بايد چه کاري را شروع مي کرديد؟ چه پيشنهادي ارائه مي داديد؟ تماس هايي که بايد مي گرفتيد؟ معلمي که مي خواستيد با او در مورد مشکل درسي تان صحبت کنيد و چيزهايي از اين قبيل. سعي کنيد دست کم يک صفحه از اين برنامه هاي انجام نشده را تهيه کنيد.
ب)حال فهرستي از کارهايي که بايد در منزل انجام دهيد تهيه کنيد:کارهاي مربوط به منزل که بر عهده شما است و بايد آن ها را انجام دهيد و شما يا آن ها را عقب مي اندازيد يا از انجام آن ها ناخشنود هستيد. سطل زباله اي که هر روز بايد دم در بگذاريد، کفش هايي که بايد براي تعمير به کفاشي ببريد، جورابي که هر روز مي گوييد اگر وقت کنم مي شويم و ...
ج)فهرستي هم از کارهايي که در حوزه ي روابط شخصي داريد برداريد:نامه ها، قرار ملاقات ها، تماس هاي تلفني، مهماني ها، ديدار مجدد همشاگردي ها و در نهايت کارهايي که توقع داريد کسي ديگر آن ها را به جاي شما انجام دهد.
د)ليستي از کارهاي روزمره برداريد: خواب، غذا، تماشاي تلويزيون، مطالعه، ورزش و ... .
ه)و بالاخره سياهه اي از کارهايي که قرار است به اميد خدا روزي انجام دهيد: شرکت در يک کلاس هنري، يادگيري يک زبان خارجي، رفتن به يک باشگاه ورزشي، ترک کردن عادت بدي که بارها خواسته ايد ترکش کنيد، برنامه اي که بارها خواسته ايد براي کارهايتان بنويسيد و... . تأکيد مي کنيم که اکنون اين فهرست ها را تهيه کنيد. نگران اين حجم کار که تهيه مي شود نباشيد که چگونه و با کدام توان و وقت، انجامش خواهيد داد، چون در مورد آن بعداً سخن خواهيم گفت.
2-شرط اساسي براي برنامه ريزي، اول اراده و تصميم است؛ دوم يک تعهد قلبي و وجداني با خويش. به دور و بر خود نگاه کنيد، عده زيادي از مردم هستند که شما آن ها را مي شناسيد و به راحتي مي توانيد در يکي از دو دسته موفق يا ناموفقشان قرار دهيد. هيچ وقت فکر کرده ايد که چرا اکثر مردم ناموفق هستند و فقط بعضي ميان اين همه آدم به مقصد رسيده اند؟
نمي گوييم در همه، ولي حداقل در بسياري از مردم رمز عدم موفقيت اين است: چيزي را که مي خواهند، با جديت و قدرت دنبال نمي کنند. به هر دليل ممکن بهانه مي تراشند و کار خود را عقب مي اندازند. يا اگر در پي آن مي روند، از راهش نمي روند. بدون برنامه و شناخت راه اقدام مي کنند که نتيجه آن معلوم است.
عده ديگري هستند که براي رسيدن به يک هدف، کارهاي ريز و درشت زيادي را پايمال مي کنند، گويي آن ها اصلاً وجود ندارند، در نتيجه وقتي به هدف مي رسند، آن را که مي خواستند دارند و بسياري چيزها را که مردم ناموفق دارند، ندارند.
دوستي هرگز وقت درستي براي صبحانه و ناهار خود نداشت. اگر وقت مي کرد، غذا مي خورد و اگر وقت نمي کرد، نمي خورد. به قول خودش يک وعده براي او کافي بود. نتيجه اش اين شد که بعد از چند سال ظاهراً رفاه کامل زندگي و ماشين و خانه و ويلا دارد، ولي نصف معده اش را به خاطر زخم معده در جراحي بريدند و الان از خوردن بسياري چيزها محروم است.
عده اي ديگر هستند که تلاش مي کنند و عرق مي ريزند، ولي به جايي نمي رسند. علتش اين است که هيچ وقت به آينده ي کارشان فکر نمي کنند. به طور مثال اگر کسي امروز پس از کلي زحمت و تلاش، استاد سفيدگري يا ساخت ظروف مسي يا سنگي شود، مسلماً از شغل خود براي تامين هزينه هاي زندگيش نمي تواند کمک بگيرد، چون فصل اين نوع کارها گذشته است و جز معدودي، ديگر کسي از اين ظرف ها استفاده نمي کند.
هر کاري بايد با توجه به آينده اش مورد پيگيري قرار گيرد، مثلاً بايد شما ببينيد از دانشگاه رفتن چه مقصودي داريد و آيا پس از اتمام تحصيل به چيزي که مي خواهيد مي رسيد؟ پس از اين آينده نگري و در نظر داشتن دورنماي حداقل ده ساله، بايد با منطق و شيوه اي درست، تلاش کنيد تا به مقصود برسيد و اين جا است که آن تعهد قلبي و وجداني به کارتان مي آيد.
اصولاً وقتي با خود اين گونه رفتاري در پيش مي گيريم، در آستانه زندگي جديدي واقع شده ايم و تا وقتي به اين مهم نرسيده ايم، تنها به بخشي از توانايي هاي خود دست يافته ايم. اين يک تصميم و انتخاب است و شما به حکم انسان بودنتان حق اين انتخاب را داريد!
3-برنامه ريزي:فهرست ها را جلوي خود قرار دهيد. هميشه در يک برنامه ريزي موردي وجود دارد که ذهن ما را فوق العاده به خود مشغول کرده و مثلاً قبولي در کنکور. کارهايي هم وجود دارند که ناگزير از انجام آن هاييم. بعضي کارها هم در حقيقت نياز به زمان و استمرار دارند مثلاً کلاس هاي هنري و زبان. اين ها مسلماً از جهت اولويت در يک جايگاه قرار ندارند. بنابراين ابتدا از ميان فهرست هاي خود، محور برنامه، کارهاي اجباري و کارهاي مربوط به آينده را جدا کنيد و سعي نماييد در طول روز يا هفته وقتي براي آن ها در نظر بگيريد.
اشتباه بعضي اين است که گمان مي کنند حالا که قرار است درس بخوانند، ديگر هيچ کاري نبايد انجام دهد. برنامه هاي اين قبيل افراد، خشک، بدون انعطاف، و بدون در نظر گرفتن نيازهاي ديگر زندگي است. به طوري که آدم به اين توهم مي افتد که آن را براي يک آدم آهني طراحي کرده اند.
سعي کنيد در برنامه خود آدمي معقول و منطقي باشيد. به جاي اين که خود را از همه چيز محروم کنيد، سعي نماييد از وقت هايتان به گونه ي صحيح استفاده کنيد.
4-يک شبانه روز 24 ساعت بيشتر نيست و شما در طول اين مدت به 6 تا 8 ساعت خواب نياز داريد. سعي نکنيد از خوابتان کم کنيد تا وقت بيشتري را جهت تحصيل ذخيره کنيد، چون در اين صورت خستگي ناشي از کم خوابي را در طول ساعات روز پخش مي کنيد و توان فکري و جسمي خود را تا حد زيادي کاهش مي دهيد. خوب است خواب شما بين ساعات 11 شب تا 6 صبح باشد.
5-در طول روز وقتي هم براي عبادات واجب و مقدمات آن مثل طهارت و وضو نياز داريد. با شنيدن صداي اذان، طهارت و وضو کنيد، حتي مسواک بزنيد. لباس راحت و تميز بپوشيد و مشغول نماز شود. اگر مسجد نزديک خانه شما است، به مسجد برويد. سعي کنيد آرامش حاصل از نماز را در ساير لحظات خود گسترش دهيد. نماز را جدي بگيريد و از آن استفاده کنيد. متأسفانه در اين نامه مجال پرداختن به خصوصيات نماز و نقش آن در زندگي نيست، ولي مي توانيد طي نامه اي ديگر آن را خواستار شويد. بين 1 تا 1/5 ساعت نيز صرف اين امور خواهيد کرد.
6-هميشه در طول روز کارهايي براي انجام دادن وجود دارد:تماشاي يک سريال يا يک مسابقه فوتبال (به شرط اينکه عادت به تماشاي همه سريال ها يا مسابقات نداشته باشيد)، خريد نان، ميوه، سبزي و ...، بردن برادر يا خواهر کوچکتر به مدرسه يا مهد کودک و ... . هم در زندگي کارهايي از اين قبيل دارند. اين کارها را از برنامه خود حذف نکيند. زمان آن را معيّن کنيد و به نحو احسن انجامشان دهيد. آن ها داخل زندگي شما و جزء آن هستند، پس با حذف آن ها زندگي تان را ناقص نکنيد. فايده ديگري هم در اين برنامه ها وجود دارد، مثلاً راه ميان خانه تا مدرسه و... فرصت خوبي براي تکرار لغات زبان انگليسي يا حفظ کردن يک شعر يا مرور مطالب درسي در ذهن است. اين فرصت ها را از دست ندهيد.
7-ممکن است مشغول رفتن به کلاس کامپيوتر يا يک باشگاه ورزشي باشيد. خوب است در اين کارها افراط نکنيد، ولي آن ها را تعطيل نکنيد. براي آغاز يک کلاس جديد با احتياط و طبق برنامه عمل کنيد، آن هم اگر وقت اضافي براي اين کار داشتيد، ولي اگر از قبل به کاري مبادرت کرده ايد، آن را تعطيل نکنيد. کمي نظم و ترتيب را در آن دخيل کنيد.
8-حال وقتش رسيده که روي ساعت هاي باقيمانده روزتان تمرکز کنيد و آن ها را به درس اختصاص دهيد. چون قصد شرکت در کنکور را داريد، لازم است مطابق شرايط آن برنامه ريزي کنيد. امتحان کنکور سراسري در دو بخش عمومي و اختصاصي برگزار مي گردد. دروس عمومي عبارتند از:ادبيات فارسي، ادبيات عربي، زبان انگليسي و بينش اسلامي. برنامه شما بايد به نحوي باشد که در هر چهار درس فوق بالاترين درصد را احراز کنيد. امتحان کنکور يک رقابت علمي ساده است که هر کس در آن داراي درصد بيشتري باشد، موفق تر است. پس کار اساسي شما اين است که در اين رقابت حتماً دروس عمومي را که همه به آن توجه کافي دارند، با موفقيت پشت سر بگذاريد. در غير اين صورت هرگز قبول نخواهيد شد.
پس از دروس عمومي نوبت به دروس اختصاصي مي رسد. در دروس اختصاصي سه امر مهم را از ياد نبريد: ضريب بالا، ميزان تبحر شما در آن درس، حجم و مشکل بودن مطالب. بدين ترتيب گاهي درس داراي حجم کم، مطالب آسان و ضريب پايين تر است. اشکالي ندارد اگر اين درس را بر درس با ضريب بالا ولي مشکل مقدّم کنيد.
حال که اين اولويت ها را تشخيص داديد، بايد ببينيد در کدام درس ها ضعيف هستيد و براي اين ضعف خود چه بايد بکنيد؟ آيا مي توانيد به تنهايي مطالعه کنيد يا لازم است از يک دوست درسخوان يا يک استاد استفاده کنيد؟ اين درس ها را از دروسي که خود مي خوانيد، جدا کنيد و راه هاي برطرف کردن نقطه ضعفتان را بررسي نماييد. به ياد داشته باشيد که ضعيف بودن در يک درس علاوه بر ضعف نمرات، باعث کاهش اعتماد به نفستان در امتحان کنکور در مورد ساير دروس نيز مي شود.
از ضعفتان در يک درس نترسيد. هر نوع ضعفي را مي توان با تلاش و برنامه ريزي رفع کرد، به شرط آن که بخواهيد و روي آن سرمايه گذاري کنيد. ناگفته نگذاريم که بر خلاف تبليغات بسيار، کلاس ها و جزوه هاي کنکور نقش عمده اي در قبولي بازي نمي کنند. ابتدا به مطالعه دقيق کتب درسي بپردازيد و وقتي از فراگيري آن ها مطمئن شديد، به سراغ کتاب ها و جزوات ديگر برويد. آن وقت خودتان اذعان خواهيد کرد که آن کتاب ها، جز اندکي، مطلبي اضافه بر کتب درسي خود شما ندارند.
9-اکنون مي بينيد که از 24 ساعت يک روز، زمان چنداني باقي نمانده است (بين 6 تا 8 ساعت). براي اين ساعت ها برنامه درسي بگذاريد و شروع کنيد. اولويت ها را هم از ياد نبريد.
10-جز کاري که مشغول به آن هستيد، به هيچ چيزي ديگري فکر نکنيد. در ابتدا اين کار سخت است و لي خيلي زود اين تمرکز را خواهيد يافت. بد نيست اگر شعارتان اين باشد:
وقت درس درس، وقت بازي بازي، وقت خواب خواب و... .
11-سعي کنيد در تمام زندگي، منظم و داراي ترتيب باشيد. با عشق و علاقه به کارهايتان نگاه کنيد و تلاش خود را بکنيد.
اين مهم نيست که انسان به چه چيزهاي مي رسد يا مردم در مورد او و موفقيت ها يا شکستش چه مي گويند. مهم اين است که انسان نزد وجدان خود شرمنده نباشد و بداند که نهايت تلاش خود را کرده است در اين صورت نتيجه هر چه باشد، شما در کار خود موفق شده ايد.
از تمام سخنان فوق به اين باور مي رسيم که در حقيقت به آساني نمي توان به يک کنکوري گفت که چند ساعت بايد مطالعه کند. بايد ديد چقدر نياز به مطالعه دارد. اما در مورد يک برنامه شبانه روزيِ درس، اين مقدار بين 6 تا 8 ساعت است.
منبع:نشريه کوچه ما، شماره 14.
/ج
1-هم اکنون کاغذ و قلمي برداريد و فهرستي از کارهاي خود را که در فهرست هاي زير آمده تهيه کنيد:
الف )فهرستي از همه کارهاي تان که قرار بوده انجام دهيد و نداده ايد:بايد چه کاري را شروع مي کرديد؟ چه پيشنهادي ارائه مي داديد؟ تماس هايي که بايد مي گرفتيد؟ معلمي که مي خواستيد با او در مورد مشکل درسي تان صحبت کنيد و چيزهايي از اين قبيل. سعي کنيد دست کم يک صفحه از اين برنامه هاي انجام نشده را تهيه کنيد.
ب)حال فهرستي از کارهايي که بايد در منزل انجام دهيد تهيه کنيد:کارهاي مربوط به منزل که بر عهده شما است و بايد آن ها را انجام دهيد و شما يا آن ها را عقب مي اندازيد يا از انجام آن ها ناخشنود هستيد. سطل زباله اي که هر روز بايد دم در بگذاريد، کفش هايي که بايد براي تعمير به کفاشي ببريد، جورابي که هر روز مي گوييد اگر وقت کنم مي شويم و ...
ج)فهرستي هم از کارهايي که در حوزه ي روابط شخصي داريد برداريد:نامه ها، قرار ملاقات ها، تماس هاي تلفني، مهماني ها، ديدار مجدد همشاگردي ها و در نهايت کارهايي که توقع داريد کسي ديگر آن ها را به جاي شما انجام دهد.
د)ليستي از کارهاي روزمره برداريد: خواب، غذا، تماشاي تلويزيون، مطالعه، ورزش و ... .
ه)و بالاخره سياهه اي از کارهايي که قرار است به اميد خدا روزي انجام دهيد: شرکت در يک کلاس هنري، يادگيري يک زبان خارجي، رفتن به يک باشگاه ورزشي، ترک کردن عادت بدي که بارها خواسته ايد ترکش کنيد، برنامه اي که بارها خواسته ايد براي کارهايتان بنويسيد و... . تأکيد مي کنيم که اکنون اين فهرست ها را تهيه کنيد. نگران اين حجم کار که تهيه مي شود نباشيد که چگونه و با کدام توان و وقت، انجامش خواهيد داد، چون در مورد آن بعداً سخن خواهيم گفت.
2-شرط اساسي براي برنامه ريزي، اول اراده و تصميم است؛ دوم يک تعهد قلبي و وجداني با خويش. به دور و بر خود نگاه کنيد، عده زيادي از مردم هستند که شما آن ها را مي شناسيد و به راحتي مي توانيد در يکي از دو دسته موفق يا ناموفقشان قرار دهيد. هيچ وقت فکر کرده ايد که چرا اکثر مردم ناموفق هستند و فقط بعضي ميان اين همه آدم به مقصد رسيده اند؟
نمي گوييم در همه، ولي حداقل در بسياري از مردم رمز عدم موفقيت اين است: چيزي را که مي خواهند، با جديت و قدرت دنبال نمي کنند. به هر دليل ممکن بهانه مي تراشند و کار خود را عقب مي اندازند. يا اگر در پي آن مي روند، از راهش نمي روند. بدون برنامه و شناخت راه اقدام مي کنند که نتيجه آن معلوم است.
عده ديگري هستند که براي رسيدن به يک هدف، کارهاي ريز و درشت زيادي را پايمال مي کنند، گويي آن ها اصلاً وجود ندارند، در نتيجه وقتي به هدف مي رسند، آن را که مي خواستند دارند و بسياري چيزها را که مردم ناموفق دارند، ندارند.
دوستي هرگز وقت درستي براي صبحانه و ناهار خود نداشت. اگر وقت مي کرد، غذا مي خورد و اگر وقت نمي کرد، نمي خورد. به قول خودش يک وعده براي او کافي بود. نتيجه اش اين شد که بعد از چند سال ظاهراً رفاه کامل زندگي و ماشين و خانه و ويلا دارد، ولي نصف معده اش را به خاطر زخم معده در جراحي بريدند و الان از خوردن بسياري چيزها محروم است.
عده اي ديگر هستند که تلاش مي کنند و عرق مي ريزند، ولي به جايي نمي رسند. علتش اين است که هيچ وقت به آينده ي کارشان فکر نمي کنند. به طور مثال اگر کسي امروز پس از کلي زحمت و تلاش، استاد سفيدگري يا ساخت ظروف مسي يا سنگي شود، مسلماً از شغل خود براي تامين هزينه هاي زندگيش نمي تواند کمک بگيرد، چون فصل اين نوع کارها گذشته است و جز معدودي، ديگر کسي از اين ظرف ها استفاده نمي کند.
هر کاري بايد با توجه به آينده اش مورد پيگيري قرار گيرد، مثلاً بايد شما ببينيد از دانشگاه رفتن چه مقصودي داريد و آيا پس از اتمام تحصيل به چيزي که مي خواهيد مي رسيد؟ پس از اين آينده نگري و در نظر داشتن دورنماي حداقل ده ساله، بايد با منطق و شيوه اي درست، تلاش کنيد تا به مقصود برسيد و اين جا است که آن تعهد قلبي و وجداني به کارتان مي آيد.
اصولاً وقتي با خود اين گونه رفتاري در پيش مي گيريم، در آستانه زندگي جديدي واقع شده ايم و تا وقتي به اين مهم نرسيده ايم، تنها به بخشي از توانايي هاي خود دست يافته ايم. اين يک تصميم و انتخاب است و شما به حکم انسان بودنتان حق اين انتخاب را داريد!
3-برنامه ريزي:فهرست ها را جلوي خود قرار دهيد. هميشه در يک برنامه ريزي موردي وجود دارد که ذهن ما را فوق العاده به خود مشغول کرده و مثلاً قبولي در کنکور. کارهايي هم وجود دارند که ناگزير از انجام آن هاييم. بعضي کارها هم در حقيقت نياز به زمان و استمرار دارند مثلاً کلاس هاي هنري و زبان. اين ها مسلماً از جهت اولويت در يک جايگاه قرار ندارند. بنابراين ابتدا از ميان فهرست هاي خود، محور برنامه، کارهاي اجباري و کارهاي مربوط به آينده را جدا کنيد و سعي نماييد در طول روز يا هفته وقتي براي آن ها در نظر بگيريد.
اشتباه بعضي اين است که گمان مي کنند حالا که قرار است درس بخوانند، ديگر هيچ کاري نبايد انجام دهد. برنامه هاي اين قبيل افراد، خشک، بدون انعطاف، و بدون در نظر گرفتن نيازهاي ديگر زندگي است. به طوري که آدم به اين توهم مي افتد که آن را براي يک آدم آهني طراحي کرده اند.
سعي کنيد در برنامه خود آدمي معقول و منطقي باشيد. به جاي اين که خود را از همه چيز محروم کنيد، سعي نماييد از وقت هايتان به گونه ي صحيح استفاده کنيد.
4-يک شبانه روز 24 ساعت بيشتر نيست و شما در طول اين مدت به 6 تا 8 ساعت خواب نياز داريد. سعي نکنيد از خوابتان کم کنيد تا وقت بيشتري را جهت تحصيل ذخيره کنيد، چون در اين صورت خستگي ناشي از کم خوابي را در طول ساعات روز پخش مي کنيد و توان فکري و جسمي خود را تا حد زيادي کاهش مي دهيد. خوب است خواب شما بين ساعات 11 شب تا 6 صبح باشد.
5-در طول روز وقتي هم براي عبادات واجب و مقدمات آن مثل طهارت و وضو نياز داريد. با شنيدن صداي اذان، طهارت و وضو کنيد، حتي مسواک بزنيد. لباس راحت و تميز بپوشيد و مشغول نماز شود. اگر مسجد نزديک خانه شما است، به مسجد برويد. سعي کنيد آرامش حاصل از نماز را در ساير لحظات خود گسترش دهيد. نماز را جدي بگيريد و از آن استفاده کنيد. متأسفانه در اين نامه مجال پرداختن به خصوصيات نماز و نقش آن در زندگي نيست، ولي مي توانيد طي نامه اي ديگر آن را خواستار شويد. بين 1 تا 1/5 ساعت نيز صرف اين امور خواهيد کرد.
6-هميشه در طول روز کارهايي براي انجام دادن وجود دارد:تماشاي يک سريال يا يک مسابقه فوتبال (به شرط اينکه عادت به تماشاي همه سريال ها يا مسابقات نداشته باشيد)، خريد نان، ميوه، سبزي و ...، بردن برادر يا خواهر کوچکتر به مدرسه يا مهد کودک و ... . هم در زندگي کارهايي از اين قبيل دارند. اين کارها را از برنامه خود حذف نکيند. زمان آن را معيّن کنيد و به نحو احسن انجامشان دهيد. آن ها داخل زندگي شما و جزء آن هستند، پس با حذف آن ها زندگي تان را ناقص نکنيد. فايده ديگري هم در اين برنامه ها وجود دارد، مثلاً راه ميان خانه تا مدرسه و... فرصت خوبي براي تکرار لغات زبان انگليسي يا حفظ کردن يک شعر يا مرور مطالب درسي در ذهن است. اين فرصت ها را از دست ندهيد.
7-ممکن است مشغول رفتن به کلاس کامپيوتر يا يک باشگاه ورزشي باشيد. خوب است در اين کارها افراط نکنيد، ولي آن ها را تعطيل نکنيد. براي آغاز يک کلاس جديد با احتياط و طبق برنامه عمل کنيد، آن هم اگر وقت اضافي براي اين کار داشتيد، ولي اگر از قبل به کاري مبادرت کرده ايد، آن را تعطيل نکنيد. کمي نظم و ترتيب را در آن دخيل کنيد.
8-حال وقتش رسيده که روي ساعت هاي باقيمانده روزتان تمرکز کنيد و آن ها را به درس اختصاص دهيد. چون قصد شرکت در کنکور را داريد، لازم است مطابق شرايط آن برنامه ريزي کنيد. امتحان کنکور سراسري در دو بخش عمومي و اختصاصي برگزار مي گردد. دروس عمومي عبارتند از:ادبيات فارسي، ادبيات عربي، زبان انگليسي و بينش اسلامي. برنامه شما بايد به نحوي باشد که در هر چهار درس فوق بالاترين درصد را احراز کنيد. امتحان کنکور يک رقابت علمي ساده است که هر کس در آن داراي درصد بيشتري باشد، موفق تر است. پس کار اساسي شما اين است که در اين رقابت حتماً دروس عمومي را که همه به آن توجه کافي دارند، با موفقيت پشت سر بگذاريد. در غير اين صورت هرگز قبول نخواهيد شد.
پس از دروس عمومي نوبت به دروس اختصاصي مي رسد. در دروس اختصاصي سه امر مهم را از ياد نبريد: ضريب بالا، ميزان تبحر شما در آن درس، حجم و مشکل بودن مطالب. بدين ترتيب گاهي درس داراي حجم کم، مطالب آسان و ضريب پايين تر است. اشکالي ندارد اگر اين درس را بر درس با ضريب بالا ولي مشکل مقدّم کنيد.
حال که اين اولويت ها را تشخيص داديد، بايد ببينيد در کدام درس ها ضعيف هستيد و براي اين ضعف خود چه بايد بکنيد؟ آيا مي توانيد به تنهايي مطالعه کنيد يا لازم است از يک دوست درسخوان يا يک استاد استفاده کنيد؟ اين درس ها را از دروسي که خود مي خوانيد، جدا کنيد و راه هاي برطرف کردن نقطه ضعفتان را بررسي نماييد. به ياد داشته باشيد که ضعيف بودن در يک درس علاوه بر ضعف نمرات، باعث کاهش اعتماد به نفستان در امتحان کنکور در مورد ساير دروس نيز مي شود.
از ضعفتان در يک درس نترسيد. هر نوع ضعفي را مي توان با تلاش و برنامه ريزي رفع کرد، به شرط آن که بخواهيد و روي آن سرمايه گذاري کنيد. ناگفته نگذاريم که بر خلاف تبليغات بسيار، کلاس ها و جزوه هاي کنکور نقش عمده اي در قبولي بازي نمي کنند. ابتدا به مطالعه دقيق کتب درسي بپردازيد و وقتي از فراگيري آن ها مطمئن شديد، به سراغ کتاب ها و جزوات ديگر برويد. آن وقت خودتان اذعان خواهيد کرد که آن کتاب ها، جز اندکي، مطلبي اضافه بر کتب درسي خود شما ندارند.
9-اکنون مي بينيد که از 24 ساعت يک روز، زمان چنداني باقي نمانده است (بين 6 تا 8 ساعت). براي اين ساعت ها برنامه درسي بگذاريد و شروع کنيد. اولويت ها را هم از ياد نبريد.
10-جز کاري که مشغول به آن هستيد، به هيچ چيزي ديگري فکر نکنيد. در ابتدا اين کار سخت است و لي خيلي زود اين تمرکز را خواهيد يافت. بد نيست اگر شعارتان اين باشد:
وقت درس درس، وقت بازي بازي، وقت خواب خواب و... .
11-سعي کنيد در تمام زندگي، منظم و داراي ترتيب باشيد. با عشق و علاقه به کارهايتان نگاه کنيد و تلاش خود را بکنيد.
اين مهم نيست که انسان به چه چيزهاي مي رسد يا مردم در مورد او و موفقيت ها يا شکستش چه مي گويند. مهم اين است که انسان نزد وجدان خود شرمنده نباشد و بداند که نهايت تلاش خود را کرده است در اين صورت نتيجه هر چه باشد، شما در کار خود موفق شده ايد.
از تمام سخنان فوق به اين باور مي رسيم که در حقيقت به آساني نمي توان به يک کنکوري گفت که چند ساعت بايد مطالعه کند. بايد ديد چقدر نياز به مطالعه دارد. اما در مورد يک برنامه شبانه روزيِ درس، اين مقدار بين 6 تا 8 ساعت است.
منبع:نشريه کوچه ما، شماره 14.
/ج