جامعه، بزه، كيفر، هدف ، نوع و خصائص كيفرها(3)
نویسنده : دكتر رضا مظلومان
4- مجازات بي گناهان
قصاص از غير خطاكاران معمولاً در اطفال بخوبي مشاهده مي شود زيرا غالباً كودكي كه مورد ضرب و شتم پدر و مادر يا قويتر از خود قرار گيرد ، كودك كوچكتر از خود را مورد آزار قرار مي دهد يا به پرندگان وحيوانات آزار ميرساند يا بالاخره صدمه اي به اشياء يا حتي ديوار و در مي زند . چنين حالتي كم و بيش درنزد برخي از بزرگسالان نيز وجود دارد .
انواع كيفرها
الف- مجازات از طريق « سنگ زيبا »
مارك آنسل M . Ancel مي نويسد كه اين اصل كه در قانون چنين وجود داشت از هر جهت قابل توجه است زيرا در جوامع اوليه ، واكنش آني بود و مجازات بعنوان توبه از عمل ارتكابي فوراً اجرا مي شد .
اين محقق در همين قانون به نوعي مجازات اشاره ميكند كه بنام « سنگ زيبا » معروف بود . طريقه عمل بدينسان بود كه سنگ مخططي را در درگاهي دادگاه قرار مي دادند و بزهكار را برروي آن مي نشاندند تا با نگاه كردن بخطوط سنگ ويافتن تناسب يا عدم تناسب ميان آنها در اصلاح خود بكوشد.
اقامت برروي سنگ سه تا سيزده روز به طول مي انجاميد. پس از طي اين دوره، محكوم به كارهاي شاقه عمومي گماشته مي شد.
ب- گذشت و بزرگواري
مثلا در نزد افراد قبيله آپساروك Apsaoke ، اگر مردي مورد خيانت زنش قرار مي گرفت ، با كمال ميل او را رها مي كرد و دراختيار عاشقش قرار مي داد تا با هم زندگي كنند . اين مرد حتي براي آنان هديه هائي نيز تهيه مي نمود و در اختيارشان مي گذاشت .
استنمتز مي نويسد كه در قبيله هيداتسا Hidatsa هنگامي كه زني به شوهرش خيانت مي كرد ، شوهر اجازه داشت بلافاصله اورا بكشد ولي برخي از شوهرها كه از روحيه اي قوي برخوردار بودند ، زن خود را به معشوق واگذار مي كردند ويك اسب نيز به آنها پيشكش مي نمودند .
ج – مسخره كردن
لوي Lowie مي نويسد كه نزد برخي از طوايف مانند Crow كروها ، هنگامي كه فردي دست به عملي مي زد كه باخلاق زيان وارد ميكرد بديده يك مقصر نگريسته مي شد ولي هيچ كس به هيچ عملي كه مستقيماً او را هدف قرار دهد مبادرت نميكرد بلكه شبانگاهان كه همه دور يكديگر جمع مي شدند يكي رو به همه ميكرد و مي گفت :
« آيا عملي را كه فلاني انجام داده است شنيده ايد ؟ »
سپس در ميان خنده و قهقهه بسيار ، اشتباهي را كه مقصر مرتكب شده بود در خلال عبارات بسيار مسخره آميز و توام با طنز و كنايه هاي ريشخند كننده شرح و بسط مي دادند و مدتها خود را به آن مشغول مي كردند . در نتيجه مقصر از آنچه كه بسر او مي آوردند بقدري شرمنده و سرافكنده مي شد كه گاهي طايفه را ترك مي كرد و ديگر مراجعت نمي نمود مگر آنكه بوسيله اي مي توانست اشتباه خود را جبران نمايد .
منبع:www.lawnet.ir
/ن