ضدّيت با جدّيت
13 توصيه به آنهايي که کار و زندگيشان را زيادي جدي گرفتهاند
اگر عادت کنيد که در کار و زندگيتان کاه را کوه نکنيد و زيادي جدي نباشيد، راحتتر ميتوانيد با ديدي مثبت به مواجهه با سختيها و مشکلات بپردازيد و انرژي بيشتري براي دست و پنجه نرم کردن با مشکلات خواهيد داشت. اينطوري حل مشکلات آسانتر ميشود و ديگران هم بيشتر با شما همکاري ميکنند تا بيشتر احساس آرامش کنيد.در نتيجه، عمرتان طولانيتر ميشود و موفقيت بيشتري کسب ميکنيد. براي دستيابي به اين هدف ميتوانيد راههاي زير را امتحان کنيد:
1 در موقعيتي که کار و زندگيتان را خيلي جدي گرفتهايد، ناگهان از خودتان بپرسيد: «آيا جدي بودن در اين موقعيت واقعا باعث پيشرفت محسوسي در حل مساله ميشود؟» و به جواب اين سوال، خوب فکر کنيد.
2 عمدا جاي يک کاه را با يک کوه عوض کنيد و براي مشکلات کوچک راههاي بزرگ انتخاب کنيد! مثلا گاهي بگوييد: «من احساس بهتري دارم وقتي کاغذهايم دقيقا به اين صورت قفسهبندي ميشوند؛ دقيقا به اين صورت!»
3 روي مثبتها تمرکز کنيد: «چه چيز درستي درباره اين موقعيت وجود دارد؟ چه چيز درست ديگري؟ چه چيز ديگري؟»
4 تغييري بزرگ و حسابي را بررسي کنيد؛ مثلا دوباره درس بخوانيد يا يک کار جديد را شروع کنيد.
5 از خودتان بپرسيد: «وقتي در بستر مرگ هستم، آيا آنوقت هم از اينکه موضوع را اين قدر جدي گرفتهام راضي و خرسند خواهم بود؟»
6 حواستان به اين نکته باشد که چالش پيدا کردن در يک بازي بهتر از اين است که هيچ بازياي انجام ندهيم.
7 از بين رفتن تمام ابعاد يک مشکل را بررسي کنيد؛ مثلا اگر شما مشکلات خانوادهتان را خيلي جدي گرفتهايد، از خودتان بپرسيد: «اگر اصلا خانوادهاي نداشتم، چه؟» و اگر درباره سرمايهگذاريتان خيلي جدي هستيد، از خودتان بپرسيد: «اگر پولي نداشتم که سرمايهگذاري کنم، چه؟»
8 ممکن است ابعاد مشکلاتتان به اندازه تمام بازيتان باشد، پس بازي بزرگتري انتخاب کنيد. اگر بهطور مثال، قرار گرفتن پروندههايتان در کشويي اشتباه شما را عصباني ميکند، اندازه بازيتان خيلي کوچک است. مسووليتپذيريتان را دو برابر کنيد. اهداف خيلي بزرگ براي خودتان تنظيم کنيد. با بزرگ فکر کردن ميتوانيد موفقتر شويد.
9 حل مشکلاتي که باعث جديت بيشتر شما ميشوند را متوقف کنيد. مشکلات خاصي وجود دارند که اگر شما آنها را به حال خود بگذاريد خود به خود حل ميشوند . شايد مشکلات شما هم از اين دست باشند.
10 مقايسه کنيد و ببينيد اگر شغل ديگري داشتيد چه ميکرديد؟ مثلا تصور کنيد يک ماليات جمعکن بوديد.
11 گاهي تمرين کنيد که بيخيال تمام افراد دور و اطرافتان شويد. ميتوانيد؟
12 به راهحلهاي عجيب و غريب فکر کنيد. چه راهحل احمقانهاي وجود دارد که ميتواند مشکلتان را حل کند؟ چه راه حل خندهداري وجود دارد؟ (البته به شرطي که مختصري مشکلتان را حل کند.)
13 براي مدتي احمقانه عمل کنيد؛ مثلا موهايتان را نامرتب بريزيد روي صورتتان و خيلي مهم و مرتب بودن را مدتي کنار بگذاريد. يک آدم ظاهرا احمق شويد و ببينيد ميتوانيد بيخيال و راحت باشيد يا نه.
ترمز موفقيت
• اصرار بر يک عقيده اشتباه:
• اصرار بر اين عقيده که فرمان زندگي ما دست خودمان نيست:
• نداشتن استقامت کافي:
• انعطافپذير نبودن:
• ضعف در برنامهريزي:
• کمبود اعتماد به نفس:
• زيادي فکر کردن به منابع مالي:
• ترسو بودن:
منبع: http://www.salamat.com