شادي مسري است!
ترجمه: فرشته آلعلي
9 قدم به سوي شادکامي و موفقيت
اگر شما دلگرفتهايد و ميخواهيد (اين نکته خيلي مهم است: خواستن) شادي به دلتان و زندگيتان و حتي اطرافيانتان راه پيدا کند بايد بدانيد حتما زندگي شما نيازمند يک تغيير است؛مثل فرشي زيبا که تکاني ميخواهد تا گردگرفتگي از رويش بلند شود. با اين نوشته همراه شويد به شرط آنکه بخواهيد حالتان خوب شود و زندگيتان تغيير يابد! بدون شک همه آدمها معتقدند که تغيير و تحول خوب است اما مطمئن باشيد وقتي دنياي ما آدمها حسابي در هم پيچ ميخورد و از کنترل خارج ميشود بيشتر ما اصلا نميدانيم از چه راهي وارد شده و تغيير ايجاد کنيم تا دوباره همه چيز مانند روز اول شود. اغلب وقتي اوضاع و احوال فکري و خلاصه کل زندگي اجتماعي، خانوادگي و شغلي ما آدمها درگير مشکلاتي شده و به هم ميريزد به تنها چيزي که احتياج داريم يک تغيير اورژانسي است تا دوباره اعتماد به نفس، خوشبيني و اميد را به زندگي برگردانيم.
آغوشي باز براي تغييري دلپذير
1 در گام اول بايد در مورد زندگي، خودتان و تغييرات آن باورهاي مثبت داشته باشيد. طرز فکر خوشبينانه اولين ابزاري است که براي گذر از تغيير به آن احتياج داريد و اگر تا به حال خوشبين نبودهايد حتما آن را به خانه دلتان دعوت کنيد. ممکن است خودتان تغييري را که برايتان اتفاق افتاده انتخاب نکرده باشيد اما ميتوانيد باورهايتان را در مورد آن انتخاب کنيد و اين موضوع کاملا در دست خودتان است. براي آنکه بتوانيد ذهنتان را در چنين شرايطي به سمت مثبت حرکت دهيد از خودتان سوالاتي بپرسيد که همه آنها با اگر شروع شود: اگر من باور قلبي داشته باشم که اوضاع بهتر ميشود چه؟ اگر چرخه زندگي در اين تغيير در نهايت به نفع من باشد چه؟ اگر اين بحران به وجود آمده بهترين زنگ خطري باشد که مرا بيدار کرده است چه؟ به اين ترتيب حتي به ظاهر بدترين و سختترين اتفاقات به نظر شما جنبه مثبت و خوشبينانه پيدا خواهد کرد و راحتتر از بحران عبور ميکنيد. در اين شرايط به خودتان بگوييد تغييرات هميشه ثمرات خوبي در زندگي من به همراه داشته است. اين قاعده را قبول کنيد: زندگي فراز و نشيب بسيار دارد. ورشکستگي، از دست دادن عزيزان، به هم خوردن برنامههاي شغلي، تشخيص بيماري لاعلاج و... اگر چه تحقيقات نشان ميدهد تطابق با اتفاقات منفي به زمان بيشتري نياز دارد اما تغييرات مثبت و دلخواه هم با چالشهايي همراه هستند. براي مثال بچهدار شدن و يا کاهش وزن تغييري مطلوب است اما مشکلات خاص خود را دارد و چه بخواهيم و چه نخواهيم تمام اين تجربيات ما را خسته و آزرده ميکند اما حتي سختترين و دردناکترين تغييرات در نهايت ثمراتي را در زندگي شما به همراه خواهد داشت و گاهي اين ثمرات مشهود است و گاهي مدتها و حتي سالها طول ميکشد تا به آن پي ببريد بنابراين وقتي با مشکلي روبهرو شديد فوري به ياد مشکلات گذشته و ثمرات مثبت آن بيفتيد. براي مثال ممکن است شغل مورد نياز خود را پيدا نکرده باشيد اما در عوض وقتي وارد محيط کاري ديگري شديد در آنجا با همسرتان آشنا شده و ازدواج کرده باشيد.
2 سعي کنيد بارها و بارها اين جملات را تکرار کنيد: من مقاوم، قوي و توانمند هستم و ميتوانم هر مانعي را پشت سر بگذارم. وقايعي را که پشت سر گذاشتهايد به ياد بياوريد: مرگ همسر، به دنيا آوردن سه قلوي شيطان و پرکار، بيماري طولاني مادر و مواردي از اين قبيل. در تمام اين وقايع لحظاتي است که نشان ميدهد شما توانستهايد آنها را پشت سر بگذاريد.
3 حالا يک نفس عميق بکشيد و به خودتان بگوييد: من قدرتمند و مقاومتر از قبل با مشکل جديد روبهرو خواهم شد. براي آنکه مقاومتتان را به ياد بياوريد يک شرح حال از تغييرات سابق تهيه کنيد و قدرت خود را در حل و فصل مشکلات بنويسيد تا در مواقع لازم به شما روحيه بدهد.
4 بايد به اين باور برسيد که عواطف و احساساتتان که موارد منفي را هم شامل ميشود يک راهنما به حساب ميآيد: يعني بايد آنها را بشناسيد و بعد ميتوانيد عواطف مثبت را جايگزين آنها کرده و به اين ترتيب تغيير و بحران را پشتسر بگذاريد. به عنوان مثال، ترس قدم به قدم با تغيير همراه است و اگر آن را ناديده بگيريد حذف نميشود و اتفاقا برعکس يعني بايد عواطف منفي مانند ترس، گناه و بيصبري را حس کرده، آنها را بشناسيد و بعد عواطف مثبت را جايگزين کنيد. ناديده گرفتن افکار عواطف منفي، بيشترين ضربه را به شما زده و کاملا شما را از پا درميآورد. به عنوان مثال وقتي براي اولين بار فرزندتان را به مهد کودک ميفرستيد ترس از اين کار شما را فرا ميگيرد. بخش عمدهاي از اين ترس در خودتان است که تنها ماندهايد. پس وقتي با واقعبيني اين ترس را شناختيد حالا افکار مثبت را به کار بگيريد. ميتوانيد کمي آزاد و راحت باشيد، استقلال پيدا ميکنيد و ميتوانيد کارهاي معوقهتان را تمام کنيد.
5 اين اصل را به ياد بسپاريد که هر چه سريعتر تغيير را انتخاب کرده و بپذيريد ناراحتي و سختي آن کمتر ميشود. زندگي مانند يک رودخانه طويل است و همه ما سوار بر يک قايق بر اين رودخانه شناوريم. ميتوانيم به يک تخته سنگ بچسبيم و راه را ادامه ندهيم. ميتوانيم با عصبانيت و تعصب به سمت خلاف رودخانه پارو بزنيم و سعي کنيم به جايي برگرديم که رسيدن به آن امکانپذير نيست، يا ميتوانيم پاروها را رها کنيم و انتظار داشته باشيم قايق به هر کجا که ما مايليم حرکت کند! حالا به اين سوالات جواب دهيد. آيا نپذيرفتن تغيير به معني رها کردن پاروها نيست؟ آيا جنگ و نبرد با تغييرات به ما کمکي ميکند؟ با رها کردن پاروها زندگي ما به يک تخته سنگ ميچسبد و از حرکت بازميماند.
6 از سوالات و کلماتي استفاده کنيد که به شما قدرت بدهد. بهتر فکر کنيد و بگذاريد احساساتتان بروز کند. اگر هر روز صبح بيدار شده و بگوييد: عجب زندگي نفرت باري دارم و يا امکان ندارد اوضاع بهتر شود، به تدريج اين عبارات منفي را باور ميکنيد و انعکاس آن را در زندگي خود ميبينيد.
7 وقتي حس کنيد و باور قلبي داشته باشيد که به يک قدرت برتر مرتبط هستيد روحتان آرامش پيدا ميکند. در زمان بروز تغيير بايد جايگاه معنوي عميقي را درون خودتان پيدا کنيد و به خداوند پناه ببريد چون اوست که وراي همه قدرتهاست و تغيير نميکند. بعد روحي شما در اين شرايط به تقويت نياز دارد.
8 سعي کنيد با افرادي ارتباط داشته باشيد که در شرايط بحراني به شما کمک کنند، خوشبين باشيد و به اين ترتيب محيطي فراهم کنيد تا در شرايط بروز تغيير از شما حمايت شود. صحبت با افرادي که مشکلات مشابه داشتهاند نيز بسيار کمککننده است. در چنين شرايطي آدمها فکر ميکنند تنها هستند و اين مشکل فقط براي آنها به وجود آمده است. قبول کنيد که در چنين شرايطي به کمک احتياج داريد و هيچکس کامل نيست و نميتواند به تنهايي از عهده مشکلات برآيد. پس از افرادي که واقعا توانايي کمک دارند استفاده کنيد.
9برنامهريزي کرده، وارد عمل شويد و مراقب خودتان باشيد. گاهي براي گذر از تغييرات حتي يک عملکرد به ظاهر کماهميت ميتواند کمککننده باشد.
افسوس خوردن و يا در رويا فرو رفتن شما را از هدف دورتر ميکند. پس با بررسي دقيق اوضاع، وارد عمل شويد و از بحران به بهترين نحو عبور کنيد. ضمن اينکه مواظب باشيد با عجله و بدون برنامهريزي عمل نکنيد تا مشکلي جديد برايتان ايجاد نشود.
ديگران را هم دوست بداريد
منبع: http://salamat.com