گفتگو با دکتر پروين ناظمي، درباره منافع و مضرات مهدکودک
دود 40 سال پيش بود که خانمي ايراني و فارغالتحصيل روانشناسي از فرانسه، که نويسنده کتاب کودکان بود، اولين مرکز نگهداري و پرورش کودکان را بنا نهاد. اين خانم، توران ميرهادي بود و آن مرکز، کودکستان ناميده شد. امروزه به جاي کودکستان، مهدکودکها وظيفه پرورش کودکان سه تا پنج ساله را برعهده دارند. بسياري ميگويند گذاشتن کودک در مهدهاي کودک، بد و بعضي نيز بر اين باورند که کار خوبي است. به همين دليل گفتگويي با خانم دکتر ناظمي، کارشناس مشاوره و مدرس دانشگاه انجام داديم که از نظرتان ميگذرد.
خانم دکتر ناظمي، اصولا مهدکودک به چه مکاني گفته ميشود؟
مهدکودک مکاني است که کودکان پيش از دبستان براي آموزش روابط اجتماعي براي رشد شناختي و ذهني در آنجا قرار ميگيرد.
بهطور معمول از چه سني کودک را به مهد ميفرستند؟
اعتقاد بر اين است که از سه سالگي بايد به مهد برود. چون پيش از سه سال بايد آغوش مادر را تجربه کند اما الان با مشغله مادران، کودکان از شش ماهگي هم در مهد گذاشته ميشود.
مهدکودک چه تفاوتي با آمادگي دارد؟
تفاوت اين دو در نوع و محتواي آموزش است. براي مثال، در هنگام دو سالگي بيشتر بازي با کودک مطرح است اما در کودکستان که چهار تا شش سالگي را دربر ميگيرد، بسياري از مطالب آموزشي ارايه ميشود ولي با کودک در مهدکودکها بازيهاي گوناگون انجام ميگيرد تا هم آموزش روابط اجتماعي انجام شود و هم برخي نقايص يا استعدادهاي تکامل و رشد کودک يا نسل آينده مشخص شود.
مربيان مهدها بايد چه شرايطي داشته باشند؟
مهمترين مورد رشد شخصيتي و تکامل عقلي و علميخود مربي است. مربي مهد نبايد خود به بيماري خاصي مبتلا باشد که کودک هم تحت تاثير قرار بگيرد. بايد دوره مربيگري مهدکودک را گذرانده باشد و والدين بايد در هنگام ثبتنام فرزندشان به اين نکات توجه کنند.
در حقيقت ميتوان گفت، اولين و مهمترين مشکلي که ممکن است در مهدکودکها رخ دهد، ناآگاهي مربيان از شيوه برخورد با کودکان است؟
بله، به طور دقيق. مربي بايد روانشناسي رشد را بداند و با اسباببازيها آشنا باشد. براي مثال، نميتوانيم در دو سالگي از پازل استفاده کنيم و بايد از لگو شروع کنيم و همين موضوع موجب ميشود که در صورت ناتواني در بازي کردن، نقايص رشد و تکامل به زودي تشخيص داده شود.
حالا اگر فرزندمان را به مهدکودک نبريم، اتفاقي ميافتد؟
ببينيد، در مهدکودک يکسري روابط اجتماعي آموزش داده ميشود. شايد در گذشته مشغلههاي کاري به اينگونه نبود، در حالي که الان بسياري از مادران در بيرون از منزل مشغول کارند و نميتوانند به فرزندان خود رسيدگي کنند. کودک هم به جايي براي پرورش و آموزش در زمينه روابط اجتماعي نياز دارد و به نظر من، بهترين مکان و مطمئنترين جا به شرط رعايت ضوابط، مهدکودکهاست. کودکاني که به مهد ميروند، اعتماد به نفس بيشتري دارند، وابستگيشان به خانواده کمتر ميشود و اثباتها را بهتر ياد ميگيرند. درباره همکاري، بيشتر آموزش ميبينند و رقابت را ياد ميگيرند. حتي بسياري از استعدادهاي کودک در مهدها بروز مييابد. کودک در خلوت خود ممکن است از تواناييهاي خود بيخبر باشد يا برعکس تصور کند که از همه تواناتر است و اين موضوع در همان اوان کودکي براي او مشخص ميشود و از بسياري از اختلالات رفتاري ميتوان جلوگيري کرد. حتي بسياري از رفتارهاي ناسالم و اختلال رفتاري و اخلاقي را ميتوان با فرستادن کودک به مهد برطرف کرد، به طور مثال پرخاشگري.
چه نکته منفي ممکن است در مهدهاي کودک مشاهده ميشود؟
ببينيد، متاسفانه برخي اوقات از مربيان مهد بدون تحصيلات دانشگاهي يا بدون گذراندن دورههاي مشخص استفاده ميشود که در هنگام بروز مشکلي براي کودک، کاري از دستش برنميآيد و بايد سلسله مراتب طولاني طي شود تا براي مثال مادري متوجه شود مشکل کودکش چيست يا بسياري از موارد ديده شده است که کودکان کارهاي خطرناکي ميکنند. بهطور مثال، در دو سالگي يا سه سالگي بايد بداند چه وسايل و کارهايي براي کودک خطرناک است. يکي از مهمترين مسايلي که با رفتن به مهد مشخص است، ابتلا به بيماريهاي عفوني است و همهگيريهايي است که بروز مييابد. براي مثال، بعضي از کودکان هميشه بيمارند چون به مهد ميروند و اين به علت ضعف بدن او و شيوع برخي ميکروبهاست. از موارد مهم ديگر که البته از نقاط ضعف خودمان است، اين است که تمام موارد تربيتي را به عهده مهدکودک ميگذاريم و ديگر خودمان نقشي را نميپذيريم. به طور مثال، به هر حال کودکي ميخواهد روند اجتماعي شدنش را از مهدکودک آغاز کند و ممکن است چهار تا کلمه بد يا ناسزا را هم ياد بگيرد. به هر صورت کودک ما دير يا زود اين کلمات را ياد ميگيرد، مهم اين است که ما چگونه نقش خود را ايفا کنيم و قدرت تشخيص او را افزايش دهيم و به او ياد دهيم که چه حرفي را درچه زمان و مکاني بايد بگويد يا نگويد. ضمن اينکه بالاخره کودکان اين حرفها را ياد ميگيرند و اگر در مهدکودک هم اين مسايل نباشد، بالاخره در کوچه و خيابان اين حرفها را ميشنوند. براي مثال ميگويند «ديدي چه شد؟! بچه رفت مهدکودک، خراب شد!»
حالا يک ويژگي خوب از مهدکودکها، آن هم درباره تغذيه بگوييد؟
ميدانيد که کودکان اغلب بدغذا هستند. مهدکودکها از نظر غذاخورکردن کودکان بسيار مناسب و مفيدند چون در آنجا رقابت وجود دارد و وقتي کودکان به يکديگر نگاه ميکنند، سعي ميکنند از يکديگر کم نياورند. در ضمن در مهدکودکها ليلي به لالاي کودکان نميگذارند و ميگويند اگر نميخوري حتما سيري پس بلند شو برو بخواب و به اينصورت کودک ياد ميگيرد که بايد غذاي خود را بخورد.
جداشدن از والدين، براي کودکاني که به مهد ميروند، نامناسب نيست و کودک را تحت تاثير قرار نميدهد؟
بستگي به رفتار والدين و جاذبه منزل دارد. يعني اگر جاذبه محيط داخل خانه بيشتر از مهد باشد و کودک هرچه خواست فراهم شود يا هر کار خواست انجام دهد، مسلم است که مهد را به راحتي نميپذيرد. به عبارت ديگر، محيط داخل منزل نبايد از محيط داخل مهد، جاذبه بيشتر و آزادي عمل بيشتري داشته باشد و در غير اين صورت، کودک ترجيح ميدهد داخل منزل بماند و به مهد نميرود. اگر والدين به کودکان خود به اندازه کافي محبت نکنند يا تفاوتي از نظر برخورد با کودک خود در مقايسه با مربي مهد کودک داشته باشند، کودک احساس دلتنگي ميکند و حتي هربار جدا شدن از آغوش مادر براي او مشکل خواهد بود.
رفتن به مهد، تاثيري در پذيرش بهتر مدرسه خواهد داشت؟
ديده نشده است که تاثير زيادي داشته باشد چون به هر حال محيط کودک عوض ميشود و هر تغيير محيط براي او ترس ايجاد ميکند. البته با شرايط جديد که چند روز زودتر به مدرسه ميروند و با والدين خود در آغاز مدرسه هستند، مشکلات قديم و گريههاي زياد بچهها کمتر شده است.
در مجموع با رعايت تمام شرايط، آيا شما توصيه ميکنيد که کودکانمان را به مهد بفرستيم؟
با توجه به مشغله مادران چه در داخل منزل و چه در بيرون از منزل و پيچيدهشدن روند تربيتي کودکان و نياز به آشنايي با روانشناسي رشد کودک، به نظر من از سه سالگي به بعد (زير سه سال مناسب نيست) خيلي خوب است که کودکمان را به مهد بفرستيم چون بسياري از روند اجتماعيشدن کودکان و رشد شخصيتي و ذهني و شکوفا شدن استعدادهاي نهفته کودکان و يادگيري رقابت در اين محيط شکل ميگيرد. شايد بسياري از آقاياني که خانم خانهدارشان ميخواهد کودکش را به مهد بفرستد، از اين موضوع که خانم تنبلي دارند، شاکي باشند اما بايد گفت که موضوع فرستادن کودکان به مهد، فقط مخصوص خانمهاي شاغل نيست و اگر به مزاياي مهدکودکها دقت شود، متوجه ميشويم که در صورت امکان بهتر است کودک را به مهد بفرستيم.
بنيانگذار اولين مهد کودک
توران ميرهادي در سال 1306 هجري خورشيدي در تهران متولد شد. اين دانشآموخته روانشناسي تربيتي از دانشگاه سوربن فرانسه و آموزش پيش از دبستان و ابتدايي از کالج سوينه پاريس، کسي است که در سال 1336 نخستين نمايشگاه کتاب کودک را برگزار کرد. او همچنين بنيانگذار مدرسه فرهاد و مجري روشهاي نوين آموزش و پرورش در اين مدرسه و از نويسندگان و بنيانگذاران شوراي کتاب کودک و باني و سرپرست ارشد مجموعه چندين جلدي فرهنگنامه کودکان و نوجوانان ايران و از بنيانگذاران اولين کودکستان ايران در سال 1347 است. سال گذشته به مناسبت هشتادمين سال تولد او مراسم بزرگداشتي در يکي از فرهنگسراهاي تهران برگزار و از او تقدير شد. از جمله آثار او ميتوان به اين موارد اشاره کرد: گذري در ادبيات کودکان، دو گفتار، جستجو در راهها و روشهاي تربيت.
منبع: http://www.salamat.com