توي تله‌هاي تصميم‌گيري نيفتيد

ويليام جيمز معتقد است که وقتي تصميمي مي‌گيريد، بايد نگراني‌‌ها را کنار بگذاريد و به جايش شروع کنيد به انجام آن. اما هميشه نمي‌توانيم از اين مطمئن باشيم که تصميم خوبي گرفته‌ايم يا نه. بنابراين بعد از تصميم‌گيري، بايد طوري ادامه دهيم و آن را تکميل کنيم که نتيجه يک تصميم‌گيري خوب باشد يا حتي آن را تبديل به بهترين تصميم‌ کند. من و
سه‌شنبه، 24 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
توي تله‌هاي تصميم‌گيري نيفتيد

توي تله‌هاي تصميم‌گيري نيفتيد
توي تله‌هاي تصميم‌گيري نيفتيد


 

نويسنده:جان.‌سي‌.ماکسول
ترجمه: سارا جمال‌آبادي




 
ويليام جيمز معتقد است که وقتي تصميمي مي‌گيريد، بايد نگراني‌‌ها را کنار بگذاريد و به جايش شروع کنيد به انجام آن. اما هميشه نمي‌توانيم از اين مطمئن باشيم که تصميم خوبي گرفته‌ايم يا نه. بنابراين بعد از تصميم‌گيري، بايد طوري ادامه دهيم و آن را تکميل کنيم که نتيجه يک تصميم‌گيري خوب باشد يا حتي آن را تبديل به بهترين تصميم‌ کند. من و همسرم در 14 ژوئن سال 1969 ميلادي ازدواج کرديم و اين، يک تصميم خوب بود ولي حالا من بعد از 41سال اينجا هستم تا بگويم آن تصميم خوب به بهترين تصميم زندگي‌ام تبديل شده و اين فقط به خاطر کارهايي است که ما بعد از ازدواج‌مان انجام داده‌ايم.
اغلب افراد به تصميمي که مي‌خواهند بگيرند خيلي اهميت مي‌دهند ولي مديريت آن را دست‌کم مي‌گيرند؛ در حالي که بايد بدانيد 2 احتمال کلي بعد از گرفتن تصميم وجود دارد:
1) مديريت غلط و نتيجه‌اي متوسط
2) مديريت درست و نتيجه‌اي فوق‌العاده
ما براي اينکه بتوانيم اوج بگيريم و به بهترين نتيجه برسيم به هر دوي اين عوامل «تصميم‌گيري خوب و مديريت آن» با هم احتياج داريم و اين مساله هم با اولويت‌بندي‌هاي خودمان آغاز خواهد شد. با تمام تصميم‌هايي که ما در روز مي‌گيريم چگونه مي‌توانيم پيش بردن آنها را اولويت‌بندي کنيم؟
من مي‌خواهم يک شيوه‌ خيلي ساده را که سال‌هاست از آن استفاده مي‌کنم، به شما ياد بدهم. من هر روز صبح،‌ براي مدت 5 دقيقه به تقويم نگاه مي‌کنم و از خودم سوالي بسيار ساده مي‌پرسم: «از بين تمام افرادي که امروز مي‌خواهم ببينم و از بين تمام کارهايي که امروز مي‌خواهم انجام بدهم، کدام يکي اتفاق اصلي و مهم امروز من است؟» چطور بفهميم چه چيزي اصلي‌ترين و مهم‌ترين اتفاق است؟ چند سوال ساده وجود دارد که من با پرسيدن آنها از خودم مي‌توانم اين موضوع را تشخيص دهم:
1) کدام‌يک واقعا از نيازهاي من است؟
2) کدام يک به من بهترين بازدهي را برمي‌گرداند؟
3) کدام يک باعث پيشرفت من مي‌شود؟
هر روز صبح 5 دقيقه براي جواب دادن به اين سوال‌ها وقت بگذاريد. وقتي اصلي‌ترين کارتان انتخاب شد، من از شما مي‌خواهم بيشتر از بقيه کارها و وظايف‌تان روي آن وقت و انرژي بگذاريد و تمرکز کنيد. نيازي نيست شما در انجام همه وظايف و کارهاي‌تان خوب باشيد ولي شما بايد آماده باشيد تا بتوانيد مهم‌ترين اتفاق روزتان را رقم بزنيد.
تله‌هاي تصميم‌گيري
اغلب اوقات رهبران و مديرها در تله‌هايي مي‌افتند که باعث مي‌شود تصميم‌هايي نادرست بگيرند. شايد آنها متوجه نباشند که روش تصميم‌گيري‌شان اشتباه بوده يا اينکه دقت کافي را نداشته‌اند. در اينجا به تله‌هاي پنهاني اشاره مي‌کنم که مي‌توانند تلاش‌هاي خردمندانه شما را خراب کنند:
• به تعويق انداختن: اگر شما از نتيجه تصميمي که مي‌خواهيد بگيريد، مي‌ترسيد ؛ شايد وسوسه شويد که تصميم‌گيري‌تان را عقب بيندازيد.
• رها کردن: فکر کردن به تصميم‌هاي سخت و بزرگ، تمام انرژي‌تان را مي‌گيرد و در نتيجه باعث فرو ريختن شما و درنهايت رها کردن تصميم‌تان مي‌شود. به جاي تسليم شدن، تصميم‌تان را به اجزاي کوچک‌تر تشکيل‌دهنده‌اش بشکنيد و روي اجزاي آن فکر کنيد.
• مخفي شدن پشت اطلاعات: خيلي از مديرها قبل از اجرا کردن تصميم‌شان شروع به جمع کردن اطلاعاتي بي‌پايان مي‌کنند اما هر چه بيشتر اطلاعات را جمع‌آوري مي‌کنند بيشتر به اين نتيجه مي‌رسند که آمادگي لازم را براي گرفتن آن تصميم ندارند.
• به همه چيز «بله» گفتن: اگر شما بدون وقفه به هر چيزي جواب مثبت دهيد، نخواهيد توانست تصميم‌هاي درستي بگيريد. کارلس‌اي‌نيلسن به خوبي اين نکته را بازگو مي‌کند: «در مقابل تصميم‌هايي که فوري هستند و براي تصميم‌گيري‌هايي که تحت فشار هستيد، هميشه بهترين جواب‌تان «خير» است؛ زيرا تغيير دادن جواب «خير» به «بلي» خيلي راحت‌تر از تغيير «بلي» به «خير» است!»
من هميشه يک داستان فوق‌العاده را به خاطر مي‌آورم که نشان مي‌دهد چه اتفاقي مي‌تواند براي ما بيفتد اگر ما تصميم‌گيري‌مان را به تعويق بيندازيم. داستان، داستان کسي است که وقتي بچه‌اي کوچک بوده خاله‌اش او را براي ساختن يک جفت کفش پيش يک کفش‌دوز مي‌برد. کفش‌دوز از او مي‌پرسد که دوست داري جلوي کفشت مربع باشد يا گرد؟ اما او از مدلي که دوست داشته کفشش به آن صورت درست شود مطمئن نبوده. پس، از کفش‌دوز مدتي وقت مي‌خواهد. براي بار دوم هم که پيش کفش‌دوز مي‌رود، نمي‌تواند تصميم بگيرد و درنهايت وقتي براي بار سوم پيش کفش‌دوز رفت که باز هم از او وقت بگيرد، ديد که کفش‌دوز يک تاي کفش را مربعي و يک تاي ديگر آن را گرد ساخته است. هميشه مي‌گفت آن درسي بود که در تمام زندگي‌اش هميشه با او بوده است. وقتي او کفش‌ها را پوشيده بود، تصويري که در ذهنش نقش بست، به او هميشه خاطرنشان مي‌کرده که اگر نتواني براي خودت تصميم بگيري، اين کار را ديگران برايت خواهند کرد.
مديريت تصميم‌هاي خوب
اگر امروز خودتان را خوب تربيت کنيد فردايي بهتر در انتظارتان است که اولين جزء آن موفقيت خواهد بود. گرفتن تصميم‌هاي خوب بدون جزء دوم، يعني خوب تربيت‌شدن، هيچ ارزشي نخواهد داشت. مثلا همه دوست دارند لاغر باشند ولي هيچ‌کس دوست ندارد رژيم بگيرد! خيلي‌ها دوست دارند عمر طولاني داشته باشند ولي دوست ندارند ورزش کنند.
همه پول مي‌خواهند ولي کمتر کساني هستند که سخت کار کنند. افراد موفق براي پيروزي هميشه احساس‌ها و عادت‌هايشان را شکل مي‌دهند و کارهايي را مي‌کنند که افراد ناموفق دوست ندارند انجام دهند. تاريخچه موفقيت، شروع کردن و به پايان رساندن است. تصميم‌ها کمک مي‌کنند تا ما شروع کنيم و تربيت به ما کمک مي‌کند تا کارمان را به سرانجام برسانيم.
بيشتر افراد از ناراحتي و درد خودتربيتي و درد افسوس پرهيز مي‌کنند و تربيت‌شدن هميشه دردناک است. هميشه دو نوع درد وجود دارد؛ يکي از آنها درد خودتربيتي و ديگري درد افسوس است. اغلب افراد از درد تربيت کردن خودشان دوري مي‌کنند زيرا اين دوري، آسان‌ترين کار است. ولي آنها نمي‌دانند که درد تربيت شدن گذرا و لحظه‌اي است و پاداش آن، هميشگي.
من اين جمله‌ها را هر روز با خودم مرور مي‌کنم تا بتوانم تصميم‌هاي خوبم را به بهترين تبديل کنم:
* من امروز در تصميم‌هايم با طرز فکر درست، انتخاب و عمل مي‌کنم.
* من مهم‌ترين اولويت‌هاي روزم را مشخص مي‌کنم و به آنها عمل مي‌کنم.
* من دستورالعمل‌هاي سلامت و تندرستي را فراموش نمي‌کنم و از آنها پيروي مي‌کنم.
* من با خانواده‌ام رابطه برقرار مي‌کنم و مراقب‌شان هستم.
* من خوش‌بيني را تمرين مي‌کنم و آن را در خودم گسترش مي‌دهم.
* من حواسم به تعهدات‌ام هست.
* من درآمد اقتصادي‌ام را درست مديريت مي‌کنم.
* من با اعتقاد و ايمانم زندگي مي‌کنم.
* من براي بخشند‌ه‌تر شدن، برنامه‌ريزي و عمل خواهم کرد.
* من ارزش‌هاي خوب را خواهم پذيرفت و آنها را تمرين مي‌کنم.
* من به دنبال پيشرفت‌ام و پيشرفت مي‌کنم.
* من تصميمات‌ام را عملي مي‌کنم و اين تصميم‌ها را روي خودم اعمال خواهم کرد.
* من نتيجه فوق‌العاده روزهايي را که خوب زندگي کرده‌ام، قطعا خواهم ديد.
منبع: www.salamat.com



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط