ماه چون چهرهي زيباي تو نيست شاعر : انوري مشک چون زلف گلآراي تو نيست ماه چون چهرهي زيباي تو نيست که چو من بنده و مولاي تو نيست کس نديدست رخ خوب ترا گرچه از ديده و جان جاي تو نيست کردم از ديده و دل جاي ترا دل اين وعدهي فرداي تو نيست چه دهي وعدهي فردا که مرا که در آن سينه تقاضاي تو نيست سينهي کس نشناسم به جهان