باز دستم به زير سنگ آورد

باز دستم به زير سنگ آورد شاعر : انوري باز پاي دلم به چنگ آورد باز دستم به زير سنگ آورد پيش از بس که عذر لنگ آورد برد لنگي به راهواري پيش ناز از سر گرفت و جنگ آورد پاي در صلح نانهاده هنوز چاک زد جامه باز و رنگ آورد چون گل از نارکي ز باد هوا عاقبت عادت پلنگ آورد خواب خرگوش داد يک چندم بر دلم روزگار تنگ آورد خوي تنگش به روزگار آخر رفت و دعوي نام و ننگ آورد انوري را چو نام و ننگ ببرد
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باز دستم به زير سنگ آورد
باز دستم به زير سنگ آورد
باز دستم به زير سنگ آورد

شاعر : انوري

باز پاي دلم به چنگ آوردباز دستم به زير سنگ آورد
پيش از بس که عذر لنگ آوردبرد لنگي به راهواري پيش
ناز از سر گرفت و جنگ آوردپاي در صلح نانهاده هنوز
چاک زد جامه باز و رنگ آوردچون گل از نارکي ز باد هوا
عاقبت عادت پلنگ آوردخواب خرگوش داد يک چندم
بر دلم روزگار تنگ آوردخوي تنگش به روزگار آخر
رفت و دعوي نام و ننگ آوردانوري را چو نام و ننگ ببرد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط