نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند

نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند شاعر : انوري عشق تو خاک تلف بر سر هر گنج کند نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند چار تکبير دگر روز بر اين پنج کند قبله‌ي روي ترا هرکه شبي برد نماز سينه چون نار کند چهره چو نارنج کند نرگس مست تو هشيارترين مرغي را زانکه در مهد همي طفل سخن‌سنج کند عقل بر سخت لبت را به سخن گفت اين است کز مه يک شبه هر مه رخ شطرنج کند رخ و اسبي بنهد روز و رخت را آن‌کس بي‌غم و رنج مبادم اگرم رنج کند غم و رنج تو اگر نام و نشانم ببرد...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند
نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند
نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند

شاعر : انوري

عشق تو خاک تلف بر سر هر گنج کندنوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند
چار تکبير دگر روز بر اين پنج کندقبله‌ي روي ترا هرکه شبي برد نماز
سينه چون نار کند چهره چو نارنج کندنرگس مست تو هشيارترين مرغي را
زانکه در مهد همي طفل سخن‌سنج کندعقل بر سخت لبت را به سخن گفت اين است
کز مه يک شبه هر مه رخ شطرنج کندرخ و اسبي بنهد روز و رخت را آن‌کس
بي‌غم و رنج مبادم اگرم رنج کندغم و رنج تو اگر نام و نشانم ببرد
واي آنکس که طمع در تو به نيرنج کنددامن چون تو پري دست گهر گيرد و بس


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط