در دست غم يار دلارام بماندم

در دست غم يار دلارام بماندم شاعر : انوري هشيارترين مرغم و در دام بماندم در دست غم يار دلارام بماندم از دست دل ساده سرانجام بماندم بردم ندب عشق ز خوبان جهان من سرگشته همه عمر در آن گام بماندم يک گام به کام دل خودکامه نهادم دلسوخته شد آخر و من خام بماندم آتش زدم اندر دل تا جمله بسوزد بشکست قضا پايم و بر بام بماندم بر بام طمع رفتم تا وصل ببينم افسوس که من در گو ايام بماندم ياران همه رفتند ز ايام حوادث
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در دست غم يار دلارام بماندم
در دست غم يار دلارام بماندم
در دست غم يار دلارام بماندم

شاعر : انوري

هشيارترين مرغم و در دام بماندمدر دست غم يار دلارام بماندم
از دست دل ساده سرانجام بماندمبردم ندب عشق ز خوبان جهان من
سرگشته همه عمر در آن گام بماندميک گام به کام دل خودکامه نهادم
دلسوخته شد آخر و من خام بماندمآتش زدم اندر دل تا جمله بسوزد
بشکست قضا پايم و بر بام بماندمبر بام طمع رفتم تا وصل ببينم
افسوس که من در گو ايام بماندمياران همه رفتند ز ايام حوادث


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.