عاشقي چيست مبتلا بودن شاعر : انوري با غم و محنت آشنا بودن عاشقي چيست مبتلا بودن هدف ناوک قضا بودن سپر خنجر بلا گشتن از همه بندها جدا بودن بند معشوق چون به بستت پاي چون سر زلف او دوتا بودن زير بار بلاي او همه عمر پيش او ذرهي هوا بودن آفتاب رخش چو رخ بنمود وز همه دولتي جدا بودن به همه محنتي رضا دادن همچنان بر سر وفا بودن گر لگدکوب صد جفا باشي سنگ زيرين آسيا بودن عشق اگر استخوانت آس کند