ياد مي‌دار کانچه بنمودي

ياد مي‌دار کانچه بنمودي شاعر : انوري در وفا برخلاف آن بودي ياد مي‌دار کانچه بنمودي وصل را هيچ روي ننمودي حال من ديده در کشاکش هجر خوش خوش اکنون جفا درافزودي ناز تنهات بود عادت و بس نالها کردم و نبخشودي بوسه‌اي خواستم نبخشيدي پس پشيمان شوي بدين زودي وعدهايي دهي بدان ديري که بسي خرجهاش فرمودي راستي بايد از لبت خجلم چوني از درد سر برآسودي خدمت من بدو رسان و بگو که بدان گوي نطق بربودي انوري اين چه شيوه‌ي غزلست تا تو دامن بدو...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ياد مي‌دار کانچه بنمودي
ياد مي‌دار کانچه بنمودي
ياد مي‌دار کانچه بنمودي

شاعر : انوري

در وفا برخلاف آن بوديياد مي‌دار کانچه بنمودي
وصل را هيچ روي ننموديحال من ديده در کشاکش هجر
خوش خوش اکنون جفا درافزوديناز تنهات بود عادت و بس
نالها کردم و نبخشوديبوسه‌اي خواستم نبخشيدي
پس پشيمان شوي بدين زوديوعدهايي دهي بدان ديري
که بسي خرجهاش فرموديراستي بايد از لبت خجلم
چوني از درد سر برآسوديخدمت من بدو رسان و بگو
که بدان گوي نطق بربوديانوري اين چه شيوه‌ي غزلست
تا تو دامن بدو بيالوديدامن از چرخ برکشيد سخن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط