گرفتم سر به پيمان درنياري شاعر : انوري سر جور و جفا باري چه داري گرفتم سر به پيمان درنياري به دشنامي چرا يادم نياري چو ياران گر به پيغامي نيرزم اگر عادت نداري غمگساري به غم باري دلم را شاد ميدار چو تو نامم به يخ برمينگاري من از وصلت فقع تا کي گشايم تو کس را از شماري کي شماري شمار از وصل تو کي برتوان داشت مرا گويي تو باري در چه کاري ترا گويم که به زين بايد اين کار تويي يار از که خواهم خواست ياري تو داري دل که خواهد داد دادم ...