دوستا گر دوستي گر دشمني

دوستا گر دوستي گر دشمني شاعر : انوري جان شيرين و جهان روشني دوستا گر دوستي گر دشمني انده جانست وان در مي‌زني در سر کار تو کردم دين و دل ساعتي صد بار در پاي افکني برنيارم سر گرم در سرزنش رغم را پيوسته در خون مني تا همي داني که در کار توام بس به سر بيرون مشو گر کردني چند گويي خونت اندر گردنت چون مصاف من ببوسي بشکني با منت چندين چه بايد کارزار مردمي کن درگذر زين توسني چون فلک با انوري توسن نگشت
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دوستا گر دوستي گر دشمني
دوستا گر دوستي گر دشمني
دوستا گر دوستي گر دشمني

شاعر : انوري

جان شيرين و جهان روشنيدوستا گر دوستي گر دشمني
انده جانست وان در مي‌زنيدر سر کار تو کردم دين و دل
ساعتي صد بار در پاي افکنيبرنيارم سر گرم در سرزنش
رغم را پيوسته در خون منيتا همي داني که در کار توام
بس به سر بيرون مشو گر کردنيچند گويي خونت اندر گردنت
چون مصاف من ببوسي بشکنيبا منت چندين چه بايد کارزار
مردمي کن درگذر زين توسنيچون فلک با انوري توسن نگشت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط