خداوند که داند خواست عذر لطف دوشينت

خداوند که داند خواست عذر لطف دوشينت شاعر : انوري چه سازم وز که خواهم يارب امروز اندرين ياري خداوند که داند خواست عذر لطف دوشينت وليکن تو خداوندا خداوندي آن داري ندارد بنده استحقاق اين چندين خداوندي نمي‌يارم که عذري خواهم امروزت به هشياري به مستي خارجي‌ها کرده‌ام چندان که از خجلت به شوخي مي‌برم در پيش تو لنگي به رهواري اگرچه دم نمي‌يارم زدن ليکن چنانک آيد حديث مصطفي مي‌دان و بو ايوب انصاري به چيزي ديگر اين تشريف را تشبيه نتوان کرد ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خداوند که داند خواست عذر لطف دوشينت
خداوند که داند خواست عذر لطف دوشينت
خداوند که داند خواست عذر لطف دوشينت

شاعر : انوري

چه سازم وز که خواهم يارب امروز اندرين ياريخداوند که داند خواست عذر لطف دوشينت
وليکن تو خداوندا خداوندي آن داريندارد بنده استحقاق اين چندين خداوندي
نمي‌يارم که عذري خواهم امروزت به هشياريبه مستي خارجي‌ها کرده‌ام چندان که از خجلت
به شوخي مي‌برم در پيش تو لنگي به رهوارياگرچه دم نمي‌يارم زدن ليکن چنانک آيد
حديث مصطفي مي‌دان و بو ايوب انصاريبه چيزي ديگر اين تشريف را تشبيه نتوان کرد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.