خوش خوش از عشق تو جاني مي‌کنم

خوش خوش از عشق تو جاني مي‌کنم شاعر : خاقاني وز گهر در ديده کاني مي‌کنم خوش خوش از عشق تو جاني مي‌کنم از در صبر آستاني مي‌کنم بر سر عقل آستيني مي‌زنم از سر غيرت جهاني مي‌کنم هر که از غير تو لافي مي‌زند صد خدنگ از هر نشاني مي‌کنم تا دلم کردي نشان تير هجر هر دم از سينه سناني مي‌کنم تا سنان انداز شد مژگان تو قصر شادي هر زماني مي‌کنم مار ضحاک است زلفت کز غمش مغزي از هر استخواني مي‌کنم در تن خويش از براي قوت او مهر مهر مهرباني مي‌کنم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوش خوش از عشق تو جاني مي‌کنم
خوش خوش از عشق تو جاني مي‌کنم
خوش خوش از عشق تو جاني مي‌کنم

شاعر : خاقاني

وز گهر در ديده کاني مي‌کنمخوش خوش از عشق تو جاني مي‌کنم
از در صبر آستاني مي‌کنمبر سر عقل آستيني مي‌زنم
از سر غيرت جهاني مي‌کنمهر که از غير تو لافي مي‌زند
صد خدنگ از هر نشاني مي‌کنمتا دلم کردي نشان تير هجر
هر دم از سينه سناني مي‌کنمتا سنان انداز شد مژگان تو
قصر شادي هر زماني مي‌کنممار ضحاک است زلفت کز غمش
مغزي از هر استخواني مي‌کنمدر تن خويش از براي قوت او
مهر مهر مهرباني مي‌کنمبر نگين جان خاقاني مقيم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط