غم بنياد آب و گل چه خوري

غم بنياد آب و گل چه خوري شاعر : خاقاني دم گردون مستحل چه خوري غم بنياد آب و گل چه خوري از سر آز خون دل چه خوري افسر عقل بايدت بر سر همچون دندان شانه گل چه خوري روي صافيت بايد آينه‌وار غم پرورده‌ي چگل چه خوري سايه پرورد شد دل تو چو گل نشتر غمزه‌ي قزل چه خوري قطره‌اي خون نماند در رگ عمر انده قد معتدل چه خوري معتدل نيست آب و خاک تنت دردي دهر دل گسل چه خوري جام جم خاص توست خاقاني زهر زراق مفتعل چه خوري دم نوشين عيسوي داري ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
غم بنياد آب و گل چه خوري
غم بنياد آب و گل چه خوري
غم بنياد آب و گل چه خوري

شاعر : خاقاني

دم گردون مستحل چه خوريغم بنياد آب و گل چه خوري
از سر آز خون دل چه خوريافسر عقل بايدت بر سر
همچون دندان شانه گل چه خوريروي صافيت بايد آينه‌وار
غم پرورده‌ي چگل چه خوريسايه پرورد شد دل تو چو گل
نشتر غمزه‌ي قزل چه خوريقطره‌اي خون نماند در رگ عمر
انده قد معتدل چه خوريمعتدل نيست آب و خاک تنت
دردي دهر دل گسل چه خوريجام جم خاص توست خاقاني
زهر زراق مفتعل چه خوريدم نوشين عيسوي داري


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.