دل نداند تو را چنان که توئي

دل نداند تو را چنان که توئي شاعر : خاقاني جان نگنجد در آن ميان که توئي دل نداند تو را چنان که توئي مي‌دود پيش و پس چنان که توئي با تو خورشيد حسن چون سايه مي‌شتابد به هر کران که توئي عقل جان بر ميان به خدمت تو هم تو سلطان بر آن جهان که توئي تو جهان دگر شدي از لطف من که خاقانيم، بر آنکه توئي تو برآني که جانم آن تو است
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دل نداند تو را چنان که توئي
دل نداند تو را چنان که توئي
دل نداند تو را چنان که توئي

شاعر : خاقاني

جان نگنجد در آن ميان که توئيدل نداند تو را چنان که توئي
مي‌دود پيش و پس چنان که توئيبا تو خورشيد حسن چون سايه
مي‌شتابد به هر کران که توئيعقل جان بر ميان به خدمت تو
هم تو سلطان بر آن جهان که توئيتو جهان دگر شدي از لطف
من که خاقانيم، بر آنکه توئيتو برآني که جانم آن تو است


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط