چه کرد اين بنده جز آزاد مردي شاعر : خاقاني که گرد خاطر او برنگردي چه کرد اين بنده جز آزاد مردي جفا گفتي نخواهم کرد، کردي بدل گفتي نخواهم جست، جستي چه باشد اين ورق را در نوردي همه بر حرف هجران داري انگشت که مستان را فکندن نيست مردي دل من مست توست او را ميفکن که تو با رستم اي جان هم نبردي کجا يارم که با تو باز کوشم که تو صد ساله ره ز آن سوي گردي چه سود ار من رسم در گرد اسبت دل خاقاني آمد لاجوري براي آنکه نقش تو نگارند ...