عافيت را نشان نمي‌يابم

عافيت را نشان نمي‌يابم شاعر : خاقاني وز بلاها امان نمي‌يابم عافيت را نشان نمي‌يابم هيچ جا آشيان نمي‌يابم مي‌پرم مرغ وار گرد جهان صد بهار و خزان نمي‌يابم نيست شب کز رخ و سرشک بهم سالها شد نشان نمي‌يابم دل گم گشته را همي جويم راه بر آسمان نمي‌يابم خوارش افکند مي به خاک چه سود هر دو در يک مکان نمي‌يابم دولت اندر هنر بسي جستم که به هم صلحشان نمي‌يابم گوئيا آب و آتشند اين دو حاصل الا زيان نمي‌يابم زين گرانمايه نقد کيسه‌ي عمر ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عافيت را نشان نمي‌يابم
عافيت را نشان نمي‌يابم
عافيت را نشان نمي‌يابم

شاعر : خاقاني

وز بلاها امان نمي‌يابمعافيت را نشان نمي‌يابم
هيچ جا آشيان نمي‌يابممي‌پرم مرغ وار گرد جهان
صد بهار و خزان نمي‌يابمنيست شب کز رخ و سرشک بهم
سالها شد نشان نمي‌يابمدل گم گشته را همي جويم
راه بر آسمان نمي‌يابمخوارش افکند مي به خاک چه سود
هر دو در يک مکان نمي‌يابمدولت اندر هنر بسي جستم
که به هم صلحشان نمي‌يابمگوئيا آب و آتشند اين دو
حاصل الا زيان نمي‌يابمزين گرانمايه نقد کيسه‌ي عمر
بر خودش پاسبان نمي‌يابمبخت اگر آسماني است چرا
بخت را دايگان نمي‌يابمبهر نوزادگان خاطر خويش
به سزا ميهمان نمي‌يابمخوان جان ساختن چه سود که من
ريزه و استخوان نمي‌يابمزاغ حرص و هماي همت را
چه توان کرد نان نمي‌يابمخويشتن خوار کرده‌ام چو مور
هيچ تعويذ جان نمي‌يابمچون نترسم که در نشيمن ديو
همدمي ايرمان نمي‌يابمبس سبع خانه‌اس است کاندر وي
مردمي در ميان نمي‌يابميک جهان آدمي همي بينم
دوستي مهربان نمي‌يابمدشمنان دست کين برآوردند
ياري از دوستان نمي‌يابمهم به دشمن درون گريزم از آنک
تازه چون بوستان نمي‌يابمعهد ياران باستاني را
من عصا و شبان نمي‌يابمهمه فرعون و گرگ پيشه شدند
جاي جز بر کران نمي‌يابمز آن نمط کارزوي خاقاني است
در شاه جهان نمي‌يابمدر زمانه پناه خويش الا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط