همچو بالات بگويم سخني راست ترا شاعر : خواجوي کرماني راستي را چه بلائيست که بالاست ترا همچو بالات بگويم سخني راست ترا کاين همه آب رخ از رهگذر ماست ترا تا چه ديدست ز من ديده که هردم گويد مشو ايمن که وطن بر لب درياست ترا ايکه بر گوشهي چشمم زدهئي خيمه ز موج وصف لل نتوان کرد که لالاست ترا پيش لعلت که از او آب گهر ميريزد وين چه شورست که در لعل شکر خاست ترا اين چه سحرست که در چشم خوشت ميبينم بر سر و چشمم اگر جاي کني جاست ترا دل ديوانه چه جائيست...