اي ماه قيچاقي شبست از سر بنه بغطاق را شاعر : خواجوي کرماني بگشاي بند يلمه و در بند کن قبچاق را اي ماه قيچاقي شبست از سر بنه بغطاق را اي بس که در عهد تو ما ياد آوريم آن جاق را در جان خانان ختا کافر نميکرد اين جفا چون ميکشي چندين مهل در بحر خون مشتاق را شد کويت اي شمع چگل اردوي جان کرياس دل بر خسته غوغا ميکني نشنيدهئي ياساق را تاراج دلها ميکني در شهر يغما ميکني بنواز باري نوبتي چون ميزني عشاق را در پرده از ناراستي راه مخالف ميزني باشد که...