ز حال بيخبرانت خبر نميباشد شاعر : خواجوي کرماني بکوي خسته دلانت گذر نميباشد ز حال بيخبرانت خبر نميباشد وليک چشم تو بر سيم و زر نميباشد ز اشک و چهره مرا سيم و زر شود حاصل گرت ز نالهي ما دردسر نميباشد سري بکلبهي احزان ما فرود آور مه دو هفته ازين خوبتر نميباشد دو هفته هست که رفتي ولي بناميزد بدين لطافت و خوبي بشر نميباشد نه ز آب و خاک مجسم که روح پاکي از آنکه شب فراق تو گوئي سحر نميباشد بشب رسيد مرا روز عمر بيتو وليک که قوت...