طرههاي تو کمند افکن طرارانند شاعر : خواجوي کرماني غمزههاي تو طبيب دل بيمارانند طرههاي تو کمند افکن طرارانند که يقينست که آن جمع پري دارانند از رقيبان تو بايد که پريشان نشوند که چو ابروي تو پيوستهي خمارانند زان بدورت همه محراب نشينان مستند زاهدان از چه سبب منکر ميخوارانند چشم مست تو چو يک لحظه ز مي خالي نيست مگذرانيد بدان کوچه که هشيارانند چون بميرم بدر ميکده تابوت مرا چه خبر دارد از آنها که گرفتارانند آنکه در حلقهي زلفش دل ما در...