نشست شمع سحر اي چراغ مجلسيان خيز
شاعر : خواجوي کرماني
بيار باده و بشنو نواي مرغ سحرخيز | | نشست شمع سحر اي چراغ مجلسيان خيز | شراب مشک نسيمست و مشک غاليه آميز | | سپيده نافه گشايست و باد غاليه افشان | بگير داد صبوحي ز بادهي طرب انگيز | | کنون که غنچه بخنديد و باد صبح برآمد | ز بهر نقل حريفان شکر ز پسته فرو ريز | | چراغ مجلس مستان ز شمع چهره برافروز | چرا ز غاليه دلبند ميکني و دلاويز | | مرا که خال تو فلفل فکنده است برآتش | به نيم جو نخرد خسروي ملکت پرويز | | برون ز شکر شيرين سخن مگوي که فرهاد | بساز بربط و آتش ز جان عود برانگيز | | بسوز مجمر و دود از دل عبير برآور | برآر شور ز ياقوت شاهدان شکرريز | | بگير سلسلهي زلف دلبران سمن رخ | که مست عشق نداند حديث توبه و پرهيز | | مرا مگوي که پرهيز کن ز ميکده خواجو | |