سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن شاعر : خواجوي کرماني مهر را گرچه محالست بگل بنهفتن سخن عشق نشايد بر هر کس گفتن نتوان گفتن و با غير نيايد گفتن مشکل آنست که احوال گدا با سلطان در کشيدن مل گلگون و چو گل بشکفتن اي خوشا وقت گل و لاله بهنگام صبوح ره رندان خرابات بمژگان رفتن شرط فراشي در دير مغان داني چيست که چنين مست بمحراب نشايد خفتن هيچکس نيست که با چشم تو نتواند گفت دزد را گر چه ز دانش نبود آشفتن کيست کز هندوي زلف تو نجويد دل من جز بالماس...