از براي دلم اي مطربهي پردهسراي شاعر : خواجوي کرماني چنگ بر ساز کن و خوش بزن و خش بسراي از براي دلم اي مطربهي پردهسراي کس نگيرد به مي دست من بي سر و پاي از حريفان صبوحي بجز از مردم چشم باري از همنفس خويش چه مينالد ناي چنگ اگر زانکه ز بي همنفسي مينالد اي حريفان برسانيد بدوشم بسراي امشب از زمزمهي پردهسرا بي خبرم چون ترا باد بدستت برو ميپيماي گفتم از باد صبا بوي تو مييابم گفت بر نگردم که نترسد شتر از بانگ دراي ساربان گر بخدنگم زند...