خوش مي‌رود اين پسر که برخاست

خوش مي‌رود اين پسر که برخاست شاعر : سعدي سرويست چنين که مي‌رود راست خوش مي‌رود اين پسر که برخاست گيسوش کمند عقل داناست ابروش کمان قتل عاشق گويند که هست زير و بالاست بالاي چنين اگر در اسلام بنشين که هزار فتنه برخاست اي آتش خرمن عزيزان بي شرع ببر که خانه يغماست بي جرم بکش که بنده مملوک خارت بخورم که خار خرماست دردت بکشم که درد داروست زشتست وليک با تو زيباست انگشت نماي خلق بودن سهلست ملامتي که بر ماست بايد که سلامت تو باشد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوش مي‌رود اين پسر که برخاست
خوش مي‌رود اين پسر که برخاست
خوش مي‌رود اين پسر که برخاست

شاعر : سعدي

سرويست چنين که مي‌رود راستخوش مي‌رود اين پسر که برخاست
گيسوش کمند عقل داناستابروش کمان قتل عاشق
گويند که هست زير و بالاستبالاي چنين اگر در اسلام
بنشين که هزار فتنه برخاستاي آتش خرمن عزيزان
بي شرع ببر که خانه يغماستبي جرم بکش که بنده مملوک
خارت بخورم که خار خرماستدردت بکشم که درد داروست
زشتست وليک با تو زيباستانگشت نماي خلق بودن
سهلست ملامتي که بر ماستبايد که سلامت تو باشد
وين منزلت از خداي مي‌خواستجان در قدم تو ريخت سعدي
يک بار بگو که کشته ماستخواهي که دگر حيات يابد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط