گفتم مگر به خواب ببينم خيال دوست شاعر : سعدي اينک علي الصباح نظر بر جمال دوست گفتم مگر به خواب ببينم خيال دوست عيدست و آنک ابروي همچون هلال دوست مردم هلال عيد بديدند و پيش ما از دوستي قامت بااعتدال دوست ما را دگر به سرو بلند التفات نيست پرواي نفس خويشتن از اشتغال دوست زان بيخودم که عاشق صادق نباشدش يا ديده جاي خواب بود يا خيال دوست اي خواب گرد ديده سعدي دگر مگرد